خداحافظ عزت سرزمين من، مهدی عربشاهی
شايد گاهی به شور جوانی يا با تحليلی متفاوت راه و مسيرمان اندکی جدا میشد، اما تو هميشه برای ما پدر بودی. تو بیهيچ اغراقی آنقدر پاک زيسته بودی که حتا دشمنانات هم به احترام تو کلاه از سر بر میداشتند... تو امروز برای هميشه از کنار ما رفتیسلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظه های جدايی
خداحافظ ای شعر شب های روشن
سياست برای من با "ايران فردا" آغاز شد. عجيب بود روزهايی که تازه شوق سياست و دغدغه آرمان های بزرگی چون آزادی و عدالت در وجود نوجوان من جوانه می زد با تو از راهی آشنا شدم که کمتر گمانش می رفت: سيمای جمهوری اسلامی ايران و برنامه ننگين هويت!!
هويت را ساخته بودند تا به خيال خامشان تو را و بزرگانی ديگر چون تو را بدنام کنند. عجيب اما اين بود که برای بسياری از هم نسلان من همان برنامه و دروغ های هميشگی روزنه ای بود تا نام ترا بشنوند. برای آنها که سالهای درازی تو را سانسور کرده بودند تا هيچ کس نداند انقلابيون واقعی بهمن ۵۷ چه کسانی بودند، اين اشتباهی بزرگ بود.
از همان روزها بود که بی تاب شناختن تو شدم. نزديک انتخابات رياست جمهوری سال ۷۶ بود که با ايران فردا آشنا شدم. هنوز مزه شيرين ورق زدن صفحات ايران فردا و شماره ویژه انتخابات را احساس می کنم. عزت الله سحابی، علی اکبر معين فر، ابراهيم يزدی، حبيب الله پيمان و ... نامهايی بود که می شنيدم. چهره های ممنوعه سياست ايران. اعضای شورای انقلاب و کابينه دولت موقت مهندس بازرگان. يادم هست که پيش از تاييد صلاحيت ها و در هياهوی خاتمی و ناطق وقتی در جمعی پرسش از کانديدای مطلوب برای رياست جمهوری بود نام تو را بردم. هرچند می دانستم که تو تاييد نخواهی شد.
و اين آغاز سياست برای من بود. بعدها در قامت يک فعال دانشجويی بارها به دفتر ايران فردا (که حالا توقيف شده بود) آمدم. ميدان هفت تير، انتهای خيابان کناری مسجد الجواد، دفتر مهندس سحابی. مشتاق بوديم که حرفهای مردی را بشنويم که از روزهای تلخ کودتای مرداد ۳۲ برای ما می گفت. از تاسيس نهضت آزادی ايران و خفقان دهه ۴۰ و ۵۰ و سالها زندان. از روزهای پرشور انقلابی که با وعده آزادی و عدالت پيروز شد. از مجلس اول که هنوز شورای ملی بود و مقاومت جانانه بر سر حقوق ملت. از دهه ۶۰ و ۷۰ و باز هم زندان. و ما به چشم خود ديديم که انقلاب فرزندان خودش را خورد. داستان های جرج اورول برای ما نمايشی بود که بی هيچ کم و کاستی پرده به پرده جلوی چشمانمان اجرا می شد!
شايد گاهی به شور جوانی يا با تحليلی متفاوت راه و مسيرمان اندکی جدا می شد، اما تو هميشه برای ما پدر بودی. تو بی هيچ اغراقی آنقدر پاک زيسته بودی که حتی دشمنانت هم به احترام تو کلاه از سر بر می داشتند.
و تو امروز برای هميشه از کنار ما رفتی. مردی که ۶۰ سال برای آزادی، عدالت، دموکراسی و حقوق بشر صادقانه تلاش کرد. امروز آرزوی تو برآورده شد. تو که ديگر تحمل نداشتی تا آنچه را که بر جوانان سرزمينت در اين دو سال رفت را ببينی.
صدای تو در گوش ماست: "تحمل حوادث و دردهايی که در اين نه ماهه بر اين سرزمين و فرزندانش رفته، برای من در اين سنين آخر عمر بسی سخت و ناگوار است".
و تو از خدا خواستی تا يا اوضاع کشور را دگرگون کند و يا مرگ تو را برساند. و مثل هميشه بخت با ما يار نبود!
مهدی عربشاهی
دبير سابق تشکيلات دفتر تحکيم وحدت
برای دیدن تصاویر روی Display images below کلیک کنید.
------------
دریافت این پیام بدلیل ثبت نام شما در گروه است گروه Google Groups "Sohrab Arabi".
برای دیدن تصاویر ایکون Display images below را کلیک کنید.
---------
لطفآ اگر پس از اشتراک ایمیل های گروه را دریافت نکردید پوشه اسپم را نگاه کنید
واگر ایمیل های گروه آنجا بود ایمیل ها را از اسپم در بیاورید
Select the box to the left of the emails and
click "Not spam" button on the top.
کار دیگری هم که می توانید بکنید درست کردن فیلتر و استفاده از Label برای پیدا کردن ایمیل های گروه است
---------
برای ثبت نام در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به sohrab-arabi+subscribe@googlegroups.com
---------
جهت ارسال به این گروه، ایمیل را ارسال کنید به sohrab-arabi@googlegroups.com
---------
برای لغو ثبت نام در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sohrab-arabi+unsubscribe@googlegroups.com
---------
برای سایر گزینه ها، به این گروه مراجعه کنید در
http://groups.google.com/group/sohrab-arabi?hl=fa?hl=fa
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر