---------------------------------------------------------------------------
<strong>انتقال متهمین خطرناک با تاکسی کرایه، اما بازداشت زنان و دختران با ون های ارشاد</strong>
سایت آینده: یکی از ویژگیهای بارز جامعه ما، وجود نابرابریهای عمیق و ناخوشایند است. نابرابریهای طبقاتی، منطقهای، قومی و سیاسی به روشنی مشهود است. ولی نابرابری محدود به این موارد نیست، بلکه نابرابریهای اداری و سازمانی هم وجود دارد. اگر به ادارات و سازمانهای گوناگون دولتی مراجعه کرده باشید، تفاوتهای زیادی را میان آنها خواهید دید. مثلاً وزارت آموزش و پرورش را با وزارت نفت از حیث حقوق کارمندان، امکانات و ساختمان و سایر موارد مقایسه کنید تا موضوع روشن شود. در واقع مبنای این تمایزات و نابرابریها در کارکرد آن سازمان است. هر سازمانی که به نسبت بیشتری برای دولت درآمد یا اعتبار ایجاد کند، از امکانات و بودجه بیشتری هم برخوردار است و توزیع امکانات ارتباط چندانی به کارکرد آن سازمان ندارد و این وضعیت از گذشته بوده است و منحصر به دولت کنونی نیست. اما نابرابری میان ادارات و سازمانها به همین جا خاتمه نمییابد، زیرا این نابرابریها در سلسله مراتب طولی و عرضی یک سازمان هم دیده میشود. به این معنا که تفاوت فاحشی میان وضعیت ادارات ستادی و صفی وجود دارد. برای نمونه میتوان وضع ادارات ستادی آموزش و پرورش را با مدارس آن مقایسه کرد و چه مثالی بهتر از اتفاقی که چند سال پیش بر اثر آتش گرفتن بخاری در یک کلاس درس دختران و سوختگی شدید دانشآموزان آن به وجود آمد، میتواند این تفاوت را نشان دهد؟
این یادداشت در صدد است که یکی از موارد این نابرابری را با ارجاع به اتفاقی که هفته پیش در تهران رخ داد شرح دهد. مطابق خبر مطبوعات در هفته پیش 12 متهم خطرناک را از دادسرای جنایی تهران به اداره آگاهی در خیابان زنجان منتقل میکنند. این 12 نفر فقط به وسیله 3 مأمورکه دو نفر آنان سرباز بودهاند و بدون هیچ وسیله نقلیه دولتی از دادسرای جنایی تهران به سمت اداره آگاهی حرکت میکنند و برای این کار 3 خودرو شخصی را کرایه میکنند! در هر خودرو 4 متهم خطرناک را در صندلی عقب جا میدهند و در صندلی جلو یک مأمور مینشیند. مأموران دو خودروی جلویی سرباز و مأمور سوم که در خودروی عقب نشسته نیز مأمور رسمی پلیس است. در حین راه میان خودروی سوم با دو خودروی دیگر فاصله میافتد و در نتیجه چهار متهم خطرناک که از مجرمان خشن و زورگیران حرفهای بودهاند، از پشت به راننده و مامور حملهور میشوند و در نهایت مأمور پلیس کشته شده و متهمان نیز فرار میکنند. با توجه به این رویداد:
1ـ چگونه است که پلیس برای مبارزه با ماهوارهای که اکثریت مردم آن را دارند، از پیشرفتهترین تجهیزات حمل و نقل مثل هلیکوپتر و زبدهترین نیروهایش که کوماندو هستند استفاده میکند، ولی برای حمل و نقل خطرناکترین مجرمین، تعداد اندکی نیروی سرباز و خودروی کرایهای اختصاص میدهد؟ به علاوه برای برخورد با آنچه که ظاهر ناهنجار زنان و مردان مینامند، از انواع و اقسام نیروهای زن و مرد با خودروهای ون و بنز استفاده میکنند ولی برای انتقال مهمترین متهمین باید تاکسی کرایه کرد؟ مگر انتقال متهمین دارای ضوابط و آییننامه نیست؟
2ـ آیا امکانات پلیس و زندان در حدی است که حتی نمیتوانند متهمین را در زمان تعیین شده به دادگاهها بیاورند که به این خاطر قضات دادگاهها جلسه را تشکیل دهند و منتظر آوردن متهمان از زندان شوند و در نهایت به خاطر نیامدن متهمان، جلسه به تأخیر افتد؟( موردی که چندی پیش اتفاق افتاد و قضات دادگاه نسبت به تکرار این وضع اعتراض کردند) اگر هزینه همین تأخیر را در کار قضات و دادگاه حساب کنیم، دهها برابر هزینهای میشود که با آن یک متهم را برای دادگاه میآورند. جالب این که برای آوردن یک متهم سیاسی که هیچ امکان و انگیزه فرار ندارد، از چندین مأمور استفاده میشود. البته آنان مأموران نیروی انتظامی نیستند، ولی در اصل قضیه فرقی نمیکند.
3ـ آیا حمل و نقل 12 متهم با خودروی شخصی و دستبند زدن به آنان در حضور همه و در خیابان خلاف حقوق متهمین نیست؟ این کار وقتی با متهمین خطرناک میشود به طریق اولی با سایر متهمین و نیز متهمین عادی و جزء هم میشود که نافی حقوق آنان است.
4ـ اگر این متهمین با دوستانشان در بیرون از زندان هماهنگ شده بودند (کاری که به سادگی انجام میشود)، آیا امکان نداشت که از طریق حمله به خودروها، هر 12 نفر فرار کنند و هر سه نیروی همراه آنان هم کشته شوند؟ در این صورت مسئولیت این قتلها و نیز کشته شدن نیروی انتظامی فعلی به عهدهی چه کسی است؟
5ـ شاید نکتهای که در ادامه میآید خیلی مهم نباشد، ولی به نظر من مهم است. پلیس راهنمایی بر اجرای مقررات تأکید دارد. بر اساس آن صندلی عقب 2 یا حداکثر 3 نفر باید بنشینند. چگونه میشود که همان پلیس برای انتقال مجرمان خطرناک (که معمولاً به لحاظ جثه بزرگ هم هستند) 4 نفر را در صندلی عقب قرار میدهد؟ وقتی که خودشان مقررات را رعایت نمیکنند، چگونه باید از مردم انتظار رعایت داشت؟
6ـ وضعیت رخ داده در خیابان که منجر به کشته شدن یک پلیس و فراری شدن 4 متهم خطرناک شده، چه تصویری را در ذهن مردم و حاضران در صحنه، درباره امنیت و جایگاه پلیس ایجاد خواهد کرد؟
7ـ آیا نیروی انتظامی بودجه کافی برای انجام وظایف خود ندارد، یا دارد ولی به نحوی کارآمد و مؤثر از آن استفاده نمیکند؟ اگر ندارد، چرا با وجود درآمدهای کلان، از سوی دولت اقدامی مؤثر برای تأمین این نیازها نمیشود؟ تأمین نیازهای مادی دو نهاد و سازمان مهم که به عدالت و امنیت مردم مربوط میشوند یعنی دستگاه قضایی و نیروی انتظامی، به شرط کارآمد بودن این دو نهاد در اجرای وظیفهی خود از اولویت برخوردار است.
اگر دولت نمیتواند نابرابری میان مردم را کم کند، حداقل باید بتواند از نابرابری میان نهادها و سازمانهای دولتی بکاهد یا حداقل این نابرابریها را درون یک سازمان به کمترین میزان برساند اگر دولتی در اجرای این کار ناتوان باشد چگونه میتواند نابرابری میان جامعه را کم کند؟.
منتشر شده در روزگار 29-5-1390
---------------------------------------------------------------------------
Link: http://www.iranpressnews.com/source/106323.htm
--
The webmaster!
--
-
برای لغو عضويت لطفا از همان ایمیلی که عضو خبرنامه شده اید به آدرس زير ايميل بفرستيد
و سپس لینکی که برای شما فرستاده میشود را تائید کنید
IranPressNews+UNsubscribe@googlegroups.com
هرزمان که بخواهید میتوانید با فرستادن یک ایمیل به آدرس زیر دوباره مشترک خبرنامه شوید
IranPressNews+subscribe@googlegroups.com
-
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر