428The_Godfather_II_2The%20Godfather273TheGodfather2020305The_Godfather_II_1

Go English

دوشنبه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۹

{محرم سبز_Sohrab Arabi} پازل هاشمی

 
 

Sent to you by برماست که کاری زینبی کنیم via Google Reader:

 
 

via مردمک by مردمک on 2/27/11

دیدگاه - وبلاگ آهستان

نویسنده وبلاگ آهستان نگاهی دارد به جایگاه کنونی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سیاست ایران.

نام اکبر هاشمی رفسنجانی، با نام انقلاب اسلامی گره خورده و به این راحتی‌ها باز نمی‌شود. این شعار و تعارف نیست، عین واقعیت و حقیقت است.

در طول سالهای بعد از انقلاب شخصیت‌های زیادی بودند و هستند که به دلائل مختلف از انقلاب بریدند و‌گاه صراحتا و گاهی هم با ایما و اشاره به پشیمانی خود اعتراف کرده‌اند اما هاشمی از جمله افرادی است که در سخت‌ترین شرایط حتی در زمانی که جریان رسمی و غیررسمی علیه او بود، ‌ هرگز به انقلاب و نظام پشت نکرد.

این مساله باعث شده است که انتظارات از هاشمی و به تبع آن قضاوت‌ها و برخورد‌ها با او کمی متفاوت از دیگران باشد. از سویی دوستان واقعی انقلاب از او انتظار دارند که در برابر ضدانقلاب،‌‌ همان هاشمی همیشگی باشد. از سوی دیگر آن ژست غیرقابل نقد بودن هاشمی، دیگر به تاریخ پیوسته و در مسابقه «مخالفت با هاشمی» همه در حال سبقت گرفتن از هم هستند!

البته خود هاشمی رفسنجانی تا حدود زیادی در سرنوشت عجیب خود و در این فرایند پر فراز و نشیب نقش دارد. او دوستان و دشمنانش را در دوران مختلف، براساس مصالح و منافع انتخاب می‌کرد. مثلا با آنکه در انتخابات مجلس ششم، طعم تلخ بی‌وفایی را از اصلاح‌طلبان چشیده بود، اما در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری به حمایت مصلحتی آن‌ها رضایت داد!

بعد از انتخابات دوره نهم هم، همه سرمایه، سابقه و عزم خود را صرف مخالفت با دولت احمدی‌نژاد کرد تا جایی که با گذشت زمان این اختلاف به مساله‌ای شخصی تبدیل شد که هر دو طرف، سعی در حذف طرف مقابل داشتند. با توجه به پیروزی احمدی‌نژاد بر هاشمی و جو حاکم بر کشور بعد از انتخابات دوره نهم، کاملا طبیعی بود که در جدال و رقابت بین این دو نفر، باز هم برد با احمدی‌نژاد باشد. مخصوصا اگر در جریان از میان برداشتن رقیب، مخالفان هاشمی، ادامه دهنده راه هاشمی باشند!

البته انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری، آغاز جریان حذف هاشمی از صحنه سیاست نبود. سوت آغاز پروژه تخریب، ترور شخصیت و حذف هاشمی، در انتخابات مجلس ششم زده شده بود یعنی زمانی که جبهه مشارکت و تئوری پردازان اصلاحات از جمله اکبر گنجی و عباس عبدی، ناجوانمردانه علیه هاشمی می‌نوشتند (با آنکه اصلاحات مدیون شخص هاشمی بود) اما در کمال حیرت، همین آدم‌ها در انتخابات دوره نهم دوباره پشت سر هاشمی سنگر گرفتند و او را به قربانگاهی دیگر فرستادند.

من هیچ وقت نمی‌توانم جای هاشمی باشم، اما اگر چنین فرصتی برای من وجود داشت، هرگز اسیر این سیاست بی‌پدر و مادر نمی‌شدم و دست دوستی به گرگهایی نمی‌دادم که قبلا یکبار به جانم افتاده بودند!

اشتباه دیگر هاشمی این بود که در انتخابات دوره دهم حامی تئوری «هر کسی به جز احمدی‌نژاد» شد! این یعنی ایستادن در برابر رای و اراده مردم. تاکید و پافشاری بر این نظر، موجب واکنش و عکس‌العمل دوستان احمدی‌نژاد و شخص وی هم شد که اوج آن را در مناظره جنجالی تلویزیونی دیدیم.

خود من بعد از پایان مناظره تا صبح در خیابان‌های قم همراه مردم مشغول شادی بودم! اما امروز کلاه‌مان را قاضی کنیم. اگر هر کدام ما جای هاشمی بودیم (با یک صدم خدمات و سوابق و جایگاه و مسئولیت‌های وی) و در برابر میلیون‌ها بیننده تلویزیونی له می‌شدیم، چه واکنشی نشان می‌دادیم؟! من که تحمل برخورد و یک تذکر ساده مامور راهنمایی و رانندگی را ندارم و بعد از توقیف موتورسیکلتم توسط سرباز نیروی انتظامی، به زمین و زمان بدگمان می‌شوم، قطعا اگر جای هاشمی بودم …

البته رفتار امروز هاشمی رفسنجانی به هیچ وجه قابل توجیه نیست، اما به هرحال سهم تحقیر، برخورد‌ها و ظرفیت آدم‌ها را نمی‌شود نادیده گرفت؛ هرچند ترور شخصیت و تحقیر او در ماجرای مجلس ششم چیزی کمتر از انتخابات دوره اخیر نبود.

این را هم اضافه می‌کنم که اختلاف من با آقای هاشمی رفسنجانی آنقدر واضح و روشن است که با هیچ سلام و صلوات و تعارفی، حل شدنی نیست؛ اما این اختلاف هرگز با دشمنی و آرزوی نابودی همراه نبود. از وقتی که یادم می‌آید جزو منتقدان هاشمی بودم. چه در انتخاباتی که احمد توکلی رقیب هاشمی بود و چه در انتخابات دوره نهم که حقیقتا آرزویی جز شکست هاشمی نداشتم اما شعار «مرگ بر هاشمی» هرگز شعار من نبود. نه تنها من که گمان نمی‌کنم شعار هیچ انقلابی دلسوزی باشد.

آنچه این روز‌ها به نام نقد هاشمی در جامعه و مخصوصا در دنیای رسانه‌ها وجود دارد، نقد نیست، به فضاحت کشاندن هاشمی هست، له کردن اوست، نامردی در حق اوست که قطعا روزی دامن عناصر پشت پرده چنین فضایی را هم خواهد گرفت.

منتقدان و مخالفان هاشمی چند گروه مجزا از هم هستند که گاهی خود آن‌ها صد و هشتاد درجه با هم اختلاف دارند. یک دسته منتقدان سنتی و اصولی هاشمی که محترمانه و منصفانه به رفتار او در جریان فتنه سال گذشته اعتراض دارند. بسیاری از بزرگان نظام و شخصیت‌های موجه سیاسی و مذهبی در این دسته حضور دارند و سیاست «جذب حداکثری و دفع حداقلی» را در پیش گرفته‌اند. دسته دوم اصحاب و اذناب «همت آنلاین!» و دسته سوم آدم‌ها و جریانات تندروی سیاسی و مذهبی قم و تهران!

من شخصا (به عنوان یک قطعه کوچک در پازل هاشمی رفسنجانی!) به جز دسته اول، چندان به دو گروه باقیمانده خوشبین نیستم. تندروی‌های این دو دسته، چیزی هست در حد‌‌ همان سکوت غیرقابل قبول هاشمی در حوادث بعد از انتخابات. اگر هاشمی با سکوت خود، به ضدانقلاب میدان و مجال داد، این دو دسته هم با تندروی خود خیلی‌ها را از دایره نظام خارج کرده‌اند. هاشمی با سکوت خود به رهبری پاسخ داد و این‌ها هم با اهانت خود (سفارش صریح رهبری را در خطبه‌های ۲۹ خرداد و نماز عید فطر سال گذشته و مخصوصا در دیدار با بسیجیان کشور درخصوص عدم اهانت به هاشمی به خاطر بیاورید!)

به نظر من باید در این مورد خاص به رفتار رهبر انقلاب و بزرگان و ریش سفیدان نظام و دوستداران واقعی انقلاب در قبال هاشمی اعتماد کرد و به «حداقل‌ها» قانع بود مخصوصا در چنین شرایطی که «حداکثر‌ها» همانی نبودند که انتظارش را داشتیم!

پی نوشت:

چند سالی هست که «پازل هاشمی» به بقیه بازی‌های سیاسی مملکت اضافه شده است. طبق منطق این بازی، آدم‌ها دو دسته‌اند یا دشمن هاشمی و یا اینکه حتما در پازل هاشمی بازی می‌کنند!

این روز‌ها هرکسی که درباره هاشمی حرفی بزند و یا مطلبی بنویسد اما به او فحش ندهد، قطعا در پازل هاشمی بازی کرده است. پازلی که بزرگان و مسئولان زیادی جزء آن هستند و من شاید کوچک‌ترین قطعه این پازل باشم. بزرگانی چون آقایان مهدوی کنی، جوادی آملی، عسگراولادی، ری شهری، ناطق نوری، امامی کاشانی، توکلی، قالیباف، محسن رضایی، اخوان لاریجانی و …

این پازل در یکی دو سال گذشته تکمیل شده، فقط یکی دو خانه آن خالی است که احتمالا دو سه سال دیگر پر می‌شود. شاید آن روز‌ها مشخص ‌شود که خود احمدی‌نژاد و مشایی هم جزو پازل هاشمی بوده‌اند!




 
 

Things you can do from here:

 
 

--
برای دیدن تصاویر روی Display images below کلیک کنید.
------------
دریافت این پیام بدلیل ثبت نام شما در گروه است گروه Google Groups "Sohrab Arabi".
برای دیدن تصاویر ایکون Display images below را کلیک کنید.
---------
لطفآ اگر پس از اشتراک ایمیل های گروه را دریافت نکردید پوشه اسپم را نگاه کنید
واگر ایمیل های گروه آنجا بود ایمیل ها را از اسپم در بیاورید
Select the box to the left of the emails and
click "Not spam" button on the top.
کار دیگری هم که می توانید بکنید درست کردن فیلتر و استفاده از Label برای پیدا کردن ایمیل های گروه است
---------
برای ثبت نام در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به sohrab-arabi+subscribe@googlegroups.com
---------
جهت ارسال به این گروه، ایمیل را ارسال کنید به sohrab-arabi@googlegroups.com
---------
برای لغو ثبت نام در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sohrab-arabi+unsubscribe@googlegroups.com
---------
برای سایر گزینه ها، به این گروه مراجعه کنید در
http://groups.google.com/group/sohrab-arabi?hl=fa?hl=fa

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

CopyRight © 2006 - 2010 , GODFATHER BAND - First Iranian News Portal , All Rights Reserved