قتل عمد یک جوان برای سناریوی شهیدسازی حوادث پس از انتخابات
صدور کارت بسيج برای صانع ژاله تنها تلاش جريان حکومتی برای شهيد سازی بسيجيان در حوادث سال ۸۸ نبود. آنان حتی برای شهدای خيالی بسيجی که قائدتا توسط معترضان به کودتای انتخاباتی کشته شده بودند، چند مراسم پرهزينه هم برگزار نمودند. ولی عليرغم اين ادعا که دهها بسيجی در جريان حوادث سال ۸۸ شهيد شدهاند، تنها يک نام برای ارائه وجود داشت. «حسين غلامکبيری». امروز واقعيت کاملا روشن است. تنها شهيد بسيجی حوادث سال ۸۸ یعنی حسین غلامکبیری نوجوانی است که بدون گواهینامه سوار بر موتورسیکلت میشده است. او در يک تصادف غير عمد کشته شده است.
خبرنگاران سبز/جامعه:
فرمانده بسیج با روزنامه کیهان مصاحبه میکند و گناه شهادت بسیجیان در جریان حوادث پس از انتخابات را به گردن هاشمی رفسنجانی میاندازد.(+) در بهشت زهرا یک مراسم خودجوش و ناگهانی برای «گرامیداشت شهدای بسیج در فتنه ۸۸ » برگزار میشود. مراسم خودجوشی که سردار قاسمی سخنران آن است. او در همین مراسم فاش میکند که :« بيش از يک هفته است به مسئولين می گوييم که اين مراسم را سنگين برگزار کنيد !» در طول این مراسم هیچگاه نامی از حتی یکی از این «شهیدان» برده نمیشود.(+) امام جمعه تهران این شهیدان را «افضل شهدای پس از انقلاب» نامید.(+) اما این شهدای موهوم چه کسانی بودند؟
با وقوع فجایع ۲۵ بهمن و کشته شدن قطعی دونفر به نامهای صانع ژاله و محمد مختاری، رسانههای حکومت مدعی میشوند که اینان همان شهدای گمشده بسیجی حوادث پس از انتخابات هستند و آنان را کشته شده توسط منافقین معرفی مینمایند.(+) بعدها کارها و آثار و شهادت خانواده این دو نفر دروغ بودن این ادعا را ثابت میکند. ماجرای فرفرلیکس آب پاکی را روی دست کودتاچیان میریزد. ثابت میشود که هر دو کشته شده حوادث ۲۵ بهمن طرفداران جنبش سبز بودند.
بالاخره یک نام جدید معرفی میشود. فردی به نام حسین غلامکبیری. برخی مقامات ازجمله مصباح یزدی در حالی که تصویری از وی در دست دارد در کنار پدر این فرد درگذشته عکس یادگاری میگیرند. او رسما «اولین شهید فتنه سبز» نام میگیرد. البته هنوز اسامی شهدای بعدی معلوم نیست.
تاریخ کشته شدن همین تنها شهید معرفی شده نیز در ناهماهنگی میان رسانههای حکومتی سردرگم باقی میماند. برخی رسانهها کشته شدن او را در تاریخ ۲۵ خرداد ۸۸ ذکر میکنند.(+) بر روی سنگ قبری که به نام وی در گورستان بهشت زهرا ترتیب داده شده هم تاریخ ۲۵ خرداد ۸۸ به چشم میخورد.(+) اما گروهی از رسانهها تاریخ مرگ او را ۲۶ خرداد عنوان میکنند(+) و در نهایت مراسم سالگرد او روز ۲۴ خرداد برگزار میشود.(+)
اما موارد ناهماهنگی به روز کشته شدن وی محدود نمیشود. اختلاف در خصوص ساعت حمله به وی هم از دیگر ناهماهنگیهای رسانههای حکومتی است. کیهان ادعا میکند که این فرد در شامگاه ۲۵ خرداد مورد حمله قرار گرفته(+) و فارس نیوز مدعی است بامداد ۲۵ خرداد ساعت حمله بوده است(+)
رسانههای کودتا اما در یک نکته اتفاق نظر دارند. تصادف با یک خودروی پراید عامل قتل او بوده است. اما ......
همکاران حسین در بسیج در نخستین تماسی که با خانواده وی داشتند و کشته شدن وی را به خانوادهاش خبر دادهاند، رنگ خودرو را «سفید» اعلام کرده اند. مادر حسین در مصاحبهای گفته است:« من آن شب تا ساعت چهار صبح بيدار بودم، اما از حسين خبری نشد، تا اينکه به پسر بزرگم حبيب که خود او هم بسيجی بود زنگ زدند و گفتند حسين ديروز سعادتآباد گشت بوده و يک «پرايد سفيد» که بسيجيان را میبيند با سرعت به طرف آنها میآيد و آنها را زير میکند.»(+) ولی فرمانده پایگاه بسیجی که حسین عضو آن بوده مدعی است:« گروه شهيد کبيری و ۴ نفر از دوستانش کنار جاده با موتور ايستاده بودند که «پرايد مشکی» رنگ با وارد کردن ضربه سختی به شهيد کبيری متواری شد.»(+) سایت رسمی مرکز امور زنان و خانواده دولت احمدینژاد نیز خودروی ضارب را «یک پراید مشکی بدون شماره» معرفی کرده است.(+)
شاید در برخی از ساعات شبانهروز به دلیل شدت و ضعف روشنایی نتوان از فاصله دور رنگ یک پراید آبی و سبز را از هم تشخیص داد، ولی چه بامداد، چه شامگاه، تشخیص رنگ سفید یا مشکی یک خودروی پراید حتی برای کسی که به کوررنگی مبتلاست نباید کار سختی باشد.
یک جوان بیگناه امروز به جرم کشتن این بسیجی ۱۷ ساله در زندان و در خطر اعدام است. کسی که مدعی است هرگز تصادف نکرده و فقط بدون گواهینامه با خودروی پرایدش رانندگی میکرده و به همین دلیل پیش از کشته شدن حسین دستگیر شده و در زمان مورد ادعا، در بازداشتگاه کلانتری سعادت آباد بوده است.(+)
حسین نیز بدون گواهینامه موتورسواری میکرده. او در هنگام مرگ کمتر از ۱۸ سال سن داشته و قانونا نمیتوانسته گواهینامه رانندگی موتور داشته باشد. حنانه خواهرزاده خردسال او مدعی است که گاهی حسین او را نیز سوار بر موتورش میکرده و او را به پارک میبرده است.(+) ما هم برای حسین متاسفیم که در یک تصادف با موتور کشته شده است، اما....
بسیج در حوادث پس از انتخابات هیچ کشتهای نداشت. آنان به یک جنازه نیاز داشتند. یک نوجوان بسیجی به نام حسین غلامکبیری در یک تصادف موتورسیکلت کشته میشود. او گواهینامه رانندگی موتورسیکلت نداشته است. نزدیکی زمانی فوت او با حوادث پس از انتخابات به خکومتیها این امکان را میدهد که او را شهید جا بزنند. خانوادهای حاضر میشوند تا به بهایی اندک (شاید به بهای قرار گرفتن جزء خانواده شهدا و ایثارگران) جنازه فرزند نوجوانشان را به سناریوی حکومت بفروشند. شاید همه اینها اگر نه «صحیح»، ولی حداقل قابل «درک» باشد. ولی قتل عمد یک جوان بیگناه دیگر، به قیمت شهید سازی، فقط برای آنکه سناریوی دروغگویان طبیعیتر جلوه کند، فقط از یک ذهن بیمار ساخته است.
--
شما به این دلیل این پیام را دریافت کرده اید که در گروه Google Groups "Persian Green Movement" مشترک شده اید.
جهت پست کردن مطلب به این گروه، ایمیلی به newourvotes@googlegroups.com ارسال کنید.
جهت لغو اشتراک از این گروه، ایمیلی به newourvotes+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینه های دیگر، از این گروه در http://groups.google.com/group/newourvotes?hl=fa دیدن کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر