ماموران امنیتی مانع از برگزاری مراسم خصوصی سوم شهید صابر شدند
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۰, ساعت ۱۰:۵۷
جرس: ماموران امنیتی و لباس شخصی ها مانع برگزاری مراسم خصوصی سومین روز درگذشت هدی صابر در حریم خصوصی خانه خواهر وی شدند.
به گزارش رسیده به جرس، پس از یک روز روزه در اعتراض به شهادت هدی صابر ، قرار بود مراسمی با حضور نزدیکان شهید در منزل خواهر هدی صابر برگزارشود. اما این برنامه با حضور انبوه و مداخله ماموران امنیتی بهم خورد.
شاهدان عینی گفته اند که حضور وسیع لباس شخصی ها و موتور سواری های آنها که همراه با ویراژ و قهقهه و .. بود، فضای منطقه را نیز ملتهب و نا امن کرده بود.
بر اساس این گزارش، افراد زیادی از ملی – مذهبی ها – جبهه مشارکت – مجاهدین انقلاب – خانواده های زندانیان – شخصیت های مذهبی و سیاسی برای عرض تسلیت به منزل صابر مراجعه می کردند که ماموران امنیتی با دوربین های فراوان در محل حاضر شده و از تک تک افرادی که وارد منزل می شدند فیلم و عکس می گرفتند.
سعید حجاریان ، آرمین ، خانواده آیت الله طالقانی ، فرزند آیت الله بیات ، برخی خانواده های زندانیان سیاسی مانند خانم محتشمی پور و ...با ممانعت ماموران امنیتی نتوانستند وارد خانه شوند. آنها با فیلمبرداری و شناسایی افراد وارد شده مرتب از اعضای خانواده می خواستند که خانه را تخلیه کنند و برخی را نیز به اسم نام می بردند واز خانواده می خواستند که آنها حتما باید هم اکنون خانه را ترک کنند مانند آقایان بسته نگار و رحمانی.
گفتنی است ماموران بارها میهمانان را تهدید به بازداشت کردند و بسیاری از آنان مجبور شدند بدون صرف افطاری منزل را ترک کنند.
شاهدان عینی گزارش داده اند که ماموران اعضای خانواده را در پایین ساختمان متوقف کرده و از آن ها می خواستند که خانه را تخلیه کنند. فیروزه صابر خواهر شهید به آن ها می گفت من نمی توانم به میهمان های روزه دارم بگویم از خانه ام بیرون بروید.
بر اساس این گزارش، فشار ماموران به اعضای خانواده به حدی بود که خواهر بزرگتر شهید صابر حالش به هم خورد.
ماموران مرتب خانواده را تهدید می کردند که اگر به این افطاری پایان ندهید فردا اجازه برگزاری مراسم را نمی دهیم.
برگزاری مراسم ترحیم هدی صابر با حضور پررنگ نیروهای امنیتی
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۰, ساعت ۲:۰۵
جرس: مراسم سوم شهید هدی صابر در مسجد اعظم قلهک با حضور گسترده مردم با وجود جو امنیتی شدید برگزار شد.
به گزارش کلمه، بیش از دو هزار نفر در این مراسم حضور داشتند اما در عین حال حدود ۲۰۰ نیروی امنیتی خیابان های اطراف را در کنترل خود گرفته بود و حدود ۵۰ نیروی لباس شحصی در داخل مسجد در بین جمعیت پراکنده بودند.
در بخش بانوان هم پلیس های زن کنترل این قسمت را برعهده داشتند. فیروزه صابر خواهر هدی صابر جلوی درب مسجد مهمان ها را مشایعت می کرد.
در این مراسم از چهره های شاخصی که حضور داشتند علاوه بر فعالان ملی – مذهبی، احمد منتظری، محمد نوری زاد، سعید لیلاز، عبدالله نوری، فرشاد مومنی، محسن امین زاده ، محسن آرمین، محمدرضا خاتمی ، اعضای جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که در زندان نیستند و … می توان نام برد.
بیشتر مراسم به قرآن خوانی اختصاص داشت اما در عین حال صدای ضبط شده شهید صابر نیز در بخشی از مراسم از بلندگوی مسجد پخش شد.
حنیف صابر پسر شهید هدی صابر به طور مختصر زندگینامه پدرش را قرائت کرد. حنیف سخنش را اینگونه آغاز کرد : به روش پدرم از بزرگترهای مجلس اجازه می گیرم. سپس وی روز میلاد حضرت علی (ع) و روز پدر را به پدرش تبریک گفت و اعلام کرد : به عنوان هدیه به پدر امروز خود و برادرش شریف و سایر اعضای خانواده روزه گرفته اند.
در وسط مراسم فردی از بین جمعیت بلند شد و اعلام کرد برای سلامتی زندانیان سیاسی صلوات که بلافاصله بازداشت شد.
در انتهای مراسم هم شریف صابر پسر شهید صابر از حاضران خواست برای شادی روح پدرش شهیدش صلوات بفرستند.
از کل این مراسم هم به مانند دیگر مراسم روزهای اخیر توسط ماموران اطلاعاتی عکسبرداری و فیلمبرداری شد.
کلمه به نقل از یک شهروند، مشاهدات وی را اینگونه درج کرده است:
ساعت حوالی ۳ بعد از ظهر بود که از متروی قلهک بیرون آمدم و به سمت مسجد رفتم. در مترو که بودم حتی انتظار داشتم، قطار در ایستگاه قلهک توقف نکند. به هر صورت به سمت مسجد رفتم. سر خیابان به سیاق همیشه موتوری ها و انبوه مأموران نیروی انتظامی قابل مشاهده بود. تا آنجا که دقت کردم لباس شخصی ندیدم. البته که گوشه و کنار بودند، اما دست کم در ساعت ۳ تعدادشان حداقل بود.
نزدیک مسجد که شدم، با خودم حدس می زدم، مثل مراسم سحابی ها، مسجد را بسته باشند، اما خوشبختانه اینطور نبود. وارد مسجد شدم و به قسمت مردانه رفتم. جلوی در تمام چهره های شاخص ملی مذهبی برای عرض خیرمقدم به مهمانان حاضر بودند. با چندتایی دست دادم و تسلیت گفتم. دکتر پیمان، محمد بسته نگار، سعید مدنی، آقا لطف الله (میثمی) و… فرزندان صابر (حنیف و شریف) از جمله آنها بودند. چندتایی از دوستانم را دیدم که روی زمین نشسته بودند، نزدشان رفتم و سلام و احوال پرسی کردیم. تا همین جایش هم فکر نمی کردم بتوانم برسم. قاری، در حال قرآن خواندن بود. جوانان ملی مذهبی که اداره کنندگان داخل مسجد بودند، با بازوبندی سیاه متمایز می شدند. از صحبت با آنان فهمیدم که غالب کسانی که به پشتی های دورتادور تکیه داده بودند، اطلاعاتی ها بودند. چند نفری هم که طبق معمول همه جا، در حال عکاسی و فیلمبرداری برای ثبت در آرشیو . تا آخر مجلس چندتایی هم اضافه شدند. دوتا دوربین که با پایه در دو گوشه مجلس کار گذاشته شده بود و سه نفر مدام با هندی کم و دوربین های عکاسی، فیلم و عکس از جمعیت می گرفتند. هیچ کس به آنها محلی نمی گذاشت. برای مردمی که به احترام عزیزشان آمده بودند، وجود این افراد مثل بچه های خردسالی می ماند که مشغول توپ بازی خودشان اند. از زیادی فیلم و عکس می شد فهمید که از این بی توجهی، به جوش آمده اند.
به مرور که زمان می گذشت، مردم بیشتری می آمدند. تقریبا از همه ی اقشار و گرایش های فکری آمده بودند. از نوری زاد و امین زاده ی تازه به مرخصی آمده تا احمد منتظری، آغاجری، آرمین، شکوری راد، محمدرضا خاتمی، لیلاز، عبدالله نوری، فرشاد مؤمنی و … . متوسط سنی جمعیت مسجد چیزی در حدود ۳۵ یا ۴۰ بود.
درست به خاطر نمی آورم، فاتحه ی دوم بود یا سوم که با بلند قرائت شدن «حمد و قل هو الله» از سوی زنان، مردان مجلس نیز شروع به قرائت بلند فاتحه کردند(سبک اعتراضی ای که در فضای سیاسی ایران آن را مخصوص ملی-مذهبی ها می دانند). این کار یک بار دیگر هم پس از پایان مرتبه ی دیگری از قرائت قرآن اتفاق افتاد. مجری برنامه هر از چندی بعد از قرائت قرآن در قالب قطعاتی دکلمه وار یاد صابر را گرامی می داشت و آرزوی برقراری ایرانی آباد و آزاد را می کرد و اینکه صابر چقدر در راه این مهم زندگی اش را گذاشت. سه مرتبه در فواصل زمانی مختلف، صدای هدی صابر که به گمان مربوط به کلاس های درسش بود، پخش شد. گاه گاهی صدای شیون و زاری از سوی زنان اوج می گرفت. صدای صابر که پخش می شد ، چهره هایی را دیدم که آرام سرشان را پائین انداختند و هق هق می کردند.
لحظه به لحظه بر جمعیت افزوده می شد( به گمانم ظرف دو ساعتی که مجلس برقرار بود ۲۰۰۰ نفری آمدند و رفتند). تا اینکه بالاخره سکوت شکست. از صف اول مردان، کسی بلند فریاد زد "به خاطر آزادی همه ی زندانیان سیاسی، بلند صلوات"، صلوات بلندی از سوی جمع فرستاده شد. به گمان آن مسجد تا کنون با چنین صدایی به خود نلرزیده بود. مرتبه ی سومی که جماعت خواست با صدای بلند فاتحه ختم کند، مجری خواست تا در دلشان اینکار را بکنند. گویی به او تذکر داده بودند که مجلس از کنترل خارج نشود. فرزند ارشد صابر (حنیف) به پشت تریبون رفت و زندگی نامه ای مختصر و البته با سانسور از پدرش خواند. معلوم بود متنی که می خواند پیش تر به سمع و نظر آقایانِ امنیتی رسیده بود. در آغاز روز پدر را گرامی داشت و از اینکه اینک پدر درمیان شان نیست. صدای شیون بلندی از سوی زنان برخاست. می شد فهمید که این احتمالا صدای مادرش(همسر صابر) است. در پایان از مادرش تشکر کرد که در تمامی سالهایی که پدر، درگیر فعالیت اجتماعی و سیاسی اش بوده، چگونه همچون دیواری تکیه گاه بوده است. معلوم بود آنچه را که می خواست و ته دلش بود، نتوانسته بگوید. به همین خاطر بود که در ساعات پایانی مجلس، بلند فریاد زد "به خاطر سلامتی روح پدر شهیدم، صلوات" و جماعت ندایش را پاسخ گفت.
پس از چند بار دیگر قرائت قرآن، «شاه حسینی»، این پیر ملی-مذهبی پشت تریبون رفت و پدرانه از فضایل پسری گفت که اینک در میان نبود. او بر این پا فشاری کرد که "جوانان باید راه و منش صابر را ادامه دهند" و کوشش کنند تا ایران برجا بماند. شاه حسینی همچنین با اشاره ای به سابقه ی ورزشکار بودن صابر و اینکه او پیرو مرام پهلوانی بود و اینکه آدمی نبود با تب و لرز از پا دربیاید به نوعی کنایه ای به "مردن بر اثر اعتصاب غذا"ی او زد. همه سخن از ایران بود و مسئولیتی که همه ی مان در قبال این میهن داریم. مجری در بخشی از صحبت هایش از اینکه دیگر نباید چنین مرگ هایی اتفاق بیفتد سخن گفت و نیز اینکه باید صابرها در نسل جدید پرورانده شود.
مجلس تمام شد و مجری با گفتن تذکراتی خواست که افراد در کمال آرامش خارج شوند. جلوی در نیروی انتظامی حاضر بود تا مبادا فضا از کنترل خارج شود. همه به آرامی رفتند و آخر دست ماندند بزرگان و اقوام و دوستان نزدیک. پرسیدن از حال و احوال تازه به مرخصی آمده ها و در بندان و … .
از مسجد که بیرون زدم با خودم، خطاب به اطلاعاتی های می گفتم:
"خوب آقایان! چه شد؟ چه اتفاق خاصی افتاد اجازه دادی چنین مجلسی منعقد شود؟ پایه های نظام لرزید؟ ارزش ها زیر پا گذاشته شد؟ به ساحت ولایت خدشه ای وارد شد؟ مردم به آرامی آمدند، سوگواری کردند و به آرامی برگشتند. خوب چه می شد اگر برای مراسم سحابی ها هم چنین می شد؟ چرا باید امثال هاله سحابی مفت جان شان را از دست می دادند؟ تازه آن مراسم که مثل این در داخل شهر نبود که دست و پای تان بلرزد. ساعت ۷ صبح در دهات لواسان مثلا چند نفر می آمدند و می خواست چه اتفاقی بیفتد؟ چه می شود اگر اجازه بدهید این مردم مسالمت جو و آرام، یک راهپیمایی سکوت برگزار کنند؟ چه اتفاقی می افتد؟ ۲۵ خرداد چه خسارتی به مملکت زد؟ بی هزینه تر از این، چطور می شود مطالبه ای درخواست گردد؟
مراسم بزرگداشت شهید هدی صابر در بند ۳۵۰ اوین
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۰, ساعت ۱۶:۳۷
جرس: زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین با برگزاری مراسمی یاد و خاطره هدی صابر هم بندی شان را که هفته گذشته به خاطر عوارض ناشی از اعتصاب غذا به شهادت رسید ، گرامی داشتند .
به گزارش کلمه، این زندانیان در این مراسم بار دیگر با یادآوری ویژگی های اخلاقی این روزنامه نگار و فعال سیاسی یاد و خاطره اش را گرامی و در سوگ او عزاداری کردند .
آنها در این مراسم به گوشه ای از ویژگیهای اخلاقی شهید پرداخته و یادآور شدند که هدی صابر در طی روز ساعت ها به تلاوت قرآن مشغول بوده و یکی از با اخلاق ترین زندانیان سیاسی این بند محسوب می شده است ، زندانی که هیچگاه حرفی خلاف واقع نمی زد و با آرامش دوران حبس اش را می گذراند وهمراه دیگر زندانیان و به ویژه زندانیان جوان این بند بود .
او دوست داشت نمازش را در حیاط کوچک بند ۳۵۰ بخواند و با پای برهنه در حیاط زندان ساعتها به دعا و مناجات مشغول می شد .
در این مراسم، تعدادی از زندانیان خاطرات خود را از شهید صابر بیان کردند و گفتندکه شهادت هاله سحابی برای وی بسیار دردناک بوده است.
بیش از شصت نفر از زندانیان همین بند با ارسال شهادت نامه ای، شهادت دادند که شهید هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود در بهداری زندان اوین از سوی مامورانی که حدس می زنند ماموران امنیتی و اطلاعاتی بوده اند، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. آنها شرایط بد جسمانی وی را از نزدیک شاهد بوده اند.
این زندانیان درشهادت نامه خود ضمن مسوول دانستن حاکمیت در شهادت هدی صابر تاکید کرده اند تا رسیدگی به این موضوع و تحقق حقوق شهروندان و التزام حکومت به قانون ،تا آخر ایستادگی می کنند. شهادت نامه ۶۴ زندانی بند ۳۵۰ با نام خود آنان برای نخستین بار در سایت کلمه مننتشرمی شد .
هدی صابر روزنامه نگار، مترجم، و فعال ملی مذهبی و از گردانندگان مجله توقیف شده «ایران فردا» بود. وی ۲۰ خرداد ماه در بیمارستان مدرس تهران برا اثر عوارض ناشی از اعتصاب غذا وسکته قلبی و ضرب شتم در زندان به شهادت رسید.
برگزاری مراسم گرامیداشت تعدادی از شهدای ٢۵ خرداد ٨٨
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۰, ساعت ۲۳:۵۳
جــرس: روز چهارشنبه، در سالگشت شهدای همان ٢۵ خرداد ٨٨ مراسم یادبودی برای شهیدان علی حسن پور، میثم عبادی و همچنین سرور برومند و دخترش فاطمه رجب زاده، در بهشت زهرای تهران برگزار شد.
به گزارش كانون حمایت ازخانواده جان باختگان وبازداشتی ها ، مراسم سالگرد علی حسن پور از جان باختگان راه آزادی خرداد ٨٨ ، در قطعه ٢٢٢ بهشت زهرا با شركت اقوام، دوستان، یاران و مردم تهران از ساعت پنج بعد از ظهر برگزار شد.
بر اساس این گزارش، تعدادی از خانواده های شهدای سال ٨٨ نیز در این مراسم شركت داشتند و در كنار خانواده حسن پور یاد عزیزان شان را گرامی داشتند.
كانون حمایت ازخانواده جان باختگان و بازداشتی ها همچنین خاطرنشان کرد که همان ساعت سالگرد شهادت میثم عبادی، نوجوان شهید حوادث بعد از انتخابات ٨٨، در قطعه ٢۵۶ بهشت زهرا توسط خانواده و دوستان و سایر آشنایان وی برگزار گردید، که در این مراسم نیز، تعدادی ازخانواده های شهدا و مردم نیز در كنار خانواده عبادی بودند و با حضور خودشان بر سر او با خانواده وی اظهار همدردی نموده و یادش را گرامی داشتند.
این گزارش افزود "روز چهارشنبه ٢۵ خرداد، همچنین سالگرد شهادت سرور برومند و دخترش فاطمه رجب زاده، که روز ٢۵خرداد ٨٨ مورد اصابت گلوله ماموران امنیتی قرار گرفته و به شهادت رسیدند نیز، از طرف خانواده ،دوستان واقوام و سایر هموطنان در قطعه ۴۵ بهشت زهرا برگزار گردید و مردم بر مزار این شهدا ادای احترام نمودند.
گفتنی است روز چهارشنبه همچنین مراسم یادبودی بمناسبت شهادت حسام حنیفه و احمد نعیم آبادی، از جانباختگان حوادث بعد از انتخابات، بر مزار آنها در کرج و بهشت زهرای تهران برگزار شد.
مراسم سالگرد شهادت حسام حنیفه و احمد نعیم آبادی، از شهدای ٢۵ خرداد برگزار شد
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۰, ساعت ۱۱:۵۰
جــرس: به گزارش منابع حقوق بشری، روز گذشته (بیست و پنجم خرداد) مراسم یادبودی بمناسبت شهادت حسام حنیفه و احمد نعیم آبادی، از جانباختگان حوادث بعد از انتخابات، بر مزار آنها در کرج و بهشت زهرای تهران برگزار شد.
به گزارش كانون حمایت ازخانواده جان باختگان و بازداشتی ها، در مراسمی که به مناسبت دومین سالگرد شهادت حسام حنیفه بر سر مزار وی در امام زاده ابراهیم كرج برگزار گردید، خانواده و اقوام و آشنایان حسام بر مزار وی گرد آمده و یاد و او را گرامی داشتند.
این مراسم از ساعت غروب چهارشنبه برگزار شد و گروهی از مردم كرج نیز با خانواده شهید حسام حنیفه اظهار همدردی نمودند و یاد این جان باخته راه آزادی را گرامی داشتند.
لازم به ذكر است كه حسام حنیفه, ١٩ساله، روز ٢۵ خرداد در میدان آزادی ھدف تیراندازی نیروھای امنیتی قرار گرفته و در اثراصابت گلوله به چانه اش به شهادت رسید .
این گزارش همچنین می افزاید "بمناسبت سالگرد جان باختن احمد نعیم آبادی كه در ٢۵ خرداد ٨٨ به ضرب گلوله شهید شد، چهارشنبه بیست و پنجم خرداد ٩۰، مراسم یادبودی توسط خانواده، دوستان، اقوام و آشنایان وی، در قطعه ۵۶ بهشت زهرا برگزار شد و شركت كنندگان در مراسم با گذاشتن گل یاد این جان باخته راه آزادی را گرامی داشتند .
لازم به ذکر است طبق دعوت و فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید، قرار است امروز پنجشنبه بیست و ششم خرداد ماه، مردم و حامیان جنبش، با حضور در بهشت زهرا و قبور شهدای جنبش، یاد و نام آنها را گرامی بدارند.
بازداشت اکبر روحانی، وبلاگ نویس و از جوانان اصلاح طلب قم
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۰, ساعت ۱۵:۰۲
جــرس: روز بیست و دوم خرداد ماه امسال، سید اکبر روحانی، وبلاگ نویس و از جوانان اصلاح طلب قم، توسط ماموران لباس شخصی دستگیر و پس از تفتیش مغازه اش واقع در پاساژ گنجینه قم، وی را به نقطه نامعلومی انتقال دادند.
به گزارش وبگاه «آن سوی بی سو» از قم، ماموران امنیتی لپ تاپ و کیس کامپیوتر و فایلهای کامپیوتری وی را نیز با خود انتقال دادند.
بر اساس این گزارش، ماموران امنیتی پس از بازداشت این فعال جنبش سبز، به منزل پدری وی نیز مراجعه کرده و ضمن تفتیش منزل، تمامی کامپیوترها و فایل های موجود را نیز با خود بردند.
گفتنی است خانواده وی علی رغم پیگیری و مراجعه به ادارات مربوطه مثل مراجعه به دادسرای انقلاب و دادسرای عمومی هنوز جوابی از سوی مسئولان مربوطه دریافت نکرده اند و هنوز مشخص نیست که وی در کجا و به چه علتی بازداشت و نگهداری می شود.
براساس اخبار تایید نشده، این فعال جنبش و جوان اصلاح طلب، در بازداشتگاه اداره اطلاعات قم به سر می برد.
--
عضویت در گروه
برای مشترک شدن در این گروه از آدرس ایمیل خود به این آدرس ایمیل بفرستید
Jonbeshsabziran+subscribe@googlegroups.com
پس از آن برای تأیید اشتراک ایمیلی از طرف گروه
دریافت می کنید که باید بر روی لینکی که در آن ایمیل هست کلیک کنید
لغو عضویت در گروه
برای خارج کردن ایمیل خود از گروه از آدرس خود به آدرس زیر ایمیل بزنید
Jonbeshsabziran+unsubscribe@googlegroups.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر