برای کسانی که می گن مهران مدیری خود فروخته است واقعا متاسفم حالا چون بعضی ها از جمهوری اسلامی خوششون نمی آد و مثلا شهرام همایون مخالف حکومت هست و مورد تمسخر قرار گرفته دلیل نمیشه که بگیم چون مدیری مسخرش کرده پس خود فروخته است حالا خدا وکیلی اگه همین امثال شهرام همایون این کارها رو می کرد ، همچنین حرف هایی می زدید یا می گفتید چون در جبهه ی ما قرار داره اشکال نداره
چرا قهوه تلخ رو نمی گید که کلی توش تیکه به حکومت انداخته و داره میگه همه مسئولین بی سواد و غاز چرون هستن
اصلا فکر کردید که چرا این کار مسخره کردن شبکه های ماهواره ای یه دفعه ظاهر شد و به فاصله بعد از جریان هایی بود که در پی تخریب شخصیت مدیری بود
و اصلا حرف های حاج منصور ارضی رو که در مورد مدیری زده و کلی تهمت و افترا بارش کرده رو شنیدید
گول بازی حکومت رو نخورید آگاه باشید
متن این فیلم مسخره کردن ماهواره رو الوند 4 سال پیش نوشته بوده و قرار نبوده که پخش بشه چرا در اوج تخریب مهران مدیری پخش شد
To: andisheyenik@yahoogroups.com
From: babak.khoramdin.13@gmail.com
Date: Sat, 15 Jan 2011 16:36:43 +0330
Subject: Re: -- AndisheyeNik -- Fw: ناگفتههای کامران ملکمطیعی از مهران مدیری
واقعا نیدونم منظورت ا ز کلماتی چون ننگ و خود فروخته چیه.تو اصلا معنی این کلماتو میدونی که به دیگران نسبت میدی؟میشه بگی ایراد کار مهران مدیری چی بود؟اون فقط حقایقو نشون داد.فقط مردمو آگاه گرد که چیزای چرندی توی بعضی شبکه ها میبینن.ما ایرانی ها فقط نسبت به حقایق جبهه میگیریم.حتی از کسی که اونا رو بازگو میکنه انتقاد میکنیم.ما افکارمون از پایه ایراد داره.ازجمله تو.
From: babak khoramdin <babak.khoramdin.13@gmail.com>
To: nasim sharifi <vooroo,.ojak86@yahoo.com>
Cc: andisheyenik@yahoogroups.com
Sent: Fri, 14 January, 2011 1:25:08
Subject: Re: -- AndisheyeNik -- Fw: ناگفتههای کامران ملکمطیعی از مهران مدیری
تو این که این آدم خودفروخته هستش شکی نبود.ولی همین باعث شد که بفهمیم کسانی که ادعای اینو دارن که به فکر این مملکتن و صلاحشو میخوان خودشون از هر غیر ایرانی ، غیرایرانی تر هستن.با دفاع از این ننگی که مدیری واسه خودش درست کرد نشون دادن که خیانت و وطن فروشی تو خونشونه.و تا این موجودات زنده هستن مانع رشد ایران و ایرانی میشن.از این آدمهایی که با کارای به اصطلاح هنری بین مردم جایی باز کرده بودن و بعدها معلوم شد از کجا و از طرف چه کسانی حمایت میشن زیاد بودن.مدیری هم ادامه دهنهده راه امثال گروه آریان و هدیه تهرانی و ....هستش.ولی جای سئوال اینجاست که چرا بعد از این همه تجربه با ز هم مردم گول میخورن ؟
برای اون دوستانی که فکر میکنن آتیش من تنده بگم که راستشو بخواین من تو ایران زندگی نمیکنم.و در اینجا هم از این عوام فریبی ها نداریم.ولی از این زجر میکشم که چرا مردمی که کشورشون قدیمی ترین کشور دنیاست و با این همه افتخار تاریخی و شجاعت مردان دلیری که واسه اسم ایران مردانه جون خودشونو فدا کردن،مردمی که کوروش رو دارن،مردمی که فردوسی رو دارن و هزاران هزار ایرانی که به ایران بیش از همه چیز اهمیت میدادن و واسه حفظ این آب و خاک در سختی زندگی کردن فقط واسه اینکه ایران ایران بمونه چرا حالا انقدر بی اهمیت شدن که یه حیوون سوسمار خوری مثل حسن نصراله باید بگه که در ایران هیچوقت فرهنگ و ادب پارسی نبوده و هر چه بوده هست از اسلامه.که این عربهای بی همه چیز در همه جا هر جور که دلشون خواست به ایرانی توهین کنن و ایراینی دم نزنه.من از این بی وطنی ها در عذابم و تا اونجا که میتونم در مقابل این خیانتها ساکت نمیمونم و با تندی برخورد میکنم.واسه همینه که نژادپرستم و میگم درود بر خسروپرویز.ک من اگه جای اون بودم نامه رو که پاره میکردم هیچ ،همه اون حیوونها رو آتیش میزدم تا جهان از این موجودات کثیف خالی بشه.واقعن باعث شرمساریه که مردمی واسه کسی 10 شبانه روز و حتی بیشتر تو سر و صورت خودشون بزنن که در جنگ طبرستان فرمانده سپاه متجاوزین بودن و زنان و دختران رو به یغما بردن و مردان این سرزمین رو ت آتیش سوزوندن.میتونید به کتاب تاریخ طبری یه نگاهی بندازید تا مطمئن بشین.اگه من آتیشیم طبیعیه واسه اینه که آتیش به ایران افتاده و موارد سوختنیش هم فرهنگ و تاریخ ایرانه و اف بر مردمی که واسه این آتیش هیزم جمع میکنن
به ایزد که گر ما خرد داشتیم کجا این سرانجام بد داشتیم
2011/1/13 nasim sharifi <voorooojak86@yahoo.com>
ناکفتههای کامران ملکمطیعی از مهران مدیری و مجموعههای جدیدی مدیری
حالا که نظر خواستین
چند روزی است که بیشترین کار من جواب دادن به سوالات بروبچه ها تو فیسبوک شده درمورد ویدئوی کار جدید مهران مدیری.خیلی ها نظر من رو خواستارشدن که بهتر دیدم همینجا بنویسم.بعضی ها این کار رو یک اثر بی بدیل میونن وبرخی دیگر هم نظری دیگر دارن.من تمام این سالها راجع به مهران سکوت کردم والبته باز هم قصدم سکوت بود .اما تعداد نامه های دریافتی بحدی بود که ناچارم کمی بگپم!!!
بخش اول آشنایی
آشنایی من با مهران برمیگردد به حدود بیست و دو سال پیش.من خدمت سربازیم تمام شده بود ومجددا برگشتم سر کارم تو رادیو در میدان ارک.مدیران رادیو گروهی از بازیگران تاتر رو آموزش داده بودن که بطور موازی در کنار قدیمی ها نمایش ضبط کنن .این سیاست بخاطر این بود که اگه قدیمی ها به هر علتی دست از کار کشیدن بقول معروف زاپاس داشته باشن.میکاییل شهرستانی _دانیال حکیمی _محمد عمرانی_علی عمرانی شهین علیزاده وخیلی های دیگه که بعدا این گروه نه تنها در مقابل ما نایستادندکه کنار ما بودنند و با خیلی هاشون دوست وگرمابه و گلستان شدیم .مهران هم از طریق علی عمرانی به این گروه ملحق شد.خیلی با استعداد بود وما خیلی زود با هم دوست شدیم.سال شصت و هشت ثریا قاسمی قرار شد یک مجموعه ی پنج قسمتی رو برای تلویزیون کار کنه به اسم مشت های کوچک.ثریا تمام نقش هایش از بین بچه های رادیو انتخاب کرد وبه توصیه من در دو قسمت هم به مهران رل داد.یکی از نقشهاش یک سیاه پوست بود که دیالگ نداشت وقاطی جمعیت راه میفرفت .نقش دومی که مهران بازی کرد نقش یک سرباز فرانسوی بود .من نقش سرجوخه را بازی میکردم.روز اولی که من به ثریا پیشنهاد دادم که منو مهران این دو سرباز رو شخصیت رو بازی کنیم زیر بار نرفت .میگفت این دو شخصیت کمدین مهران نمیتونه.بعد از یک ساعت گفتگو قرار شد تست بزنیم واگه نشد موضوع منتفی است. با مهران صحبت کردم وتقریبا با کمی بداهه کارو اتود زدیم.سکانس اول رو که تمرین کردیم وثریا دید وخندید(ثریا آدم بد خنده ایست)نقش مال مهران شد.این اولین کار تلویزیونی مهران بود.البته مهدی کسائیان وحمید رضا یزدانی هم نقش های جدی کار را بازی میکردند.
آن سالها من به اتفاق مرحوم مهران خسروی برنامه عصرانه رو برای رادیو مینوشتم .داریوش کاردان هم بعدا بغیر اجرا مینوشت ودر کا برنامه شنونده زیادی داشت.همین گل کردن عصرانه بعنوان یک برنامه طنز متفاوت که الحق اجرای خوب داریوش اصل آن بود باعث شد که مهرداد بتواند تهیه کنندگی یک برنامه نوروزی را بگیرد .اینجا بود که من از اکیپ عصرانه جدا شدم واز گروه عصرانه مهرداد وداریوش رفتن برای ساخت این برنامه نوروزی .علی عمرانی بعنوان کارگردان هنری انتخاب شد و او هم یکبار دیگه مهران رو به عنوان بازیگر دعوت کرد.مهران استعداد زیادی در تقلید آدمها داشت و این برنامه که بعدا نوروز هفتادودو نام گرفت سکوی پرتابی شد برای مهران.اون مرحوم نوذری رو تقلید کرده بود ومورد استقبال تماشاگران قرار گرفت.وبعد کار پشت کار برای مهران سریال باغ گیلاس ساخته مجید بهشتی ودیدار ساخته محمدرضا هنرمند وبعد ساعت خوش ودر ادامه دوسال ممنوع الکاری مهران که دلیلش بماند
بخش دوم شروع مجدد
مهران بعد از آن دوره دوساله ممنوع الکاری مهران بار دیگه شروع کرد ومن دیگه مهران رو ندیم.اما کارهاش رو دنبال میکردم.هرچند نوع کارهاش به مذاق من خوش نبود اما ازاینکه موفقه خوشحال بودم.طی این سالها من فقط شش بار مهران رو دیدم .یک بار در جشن اختتامیه زیر آسمان شهر یک بار در لوکیشن پلاک چهارده_یک بار در لوکیشن پاورچین _بار دیگر سر لوکیشن جایزه بزرگ ویکبارهم در لوکیشن باغ مظفر ودر نهایت یکبار هم اتفاقی در خیابان. مهران بخاطر شرایطی که پورمحمدی برایش ایجاد میکرد پلکان ترقی رو هر روز بالا و بالاتر رفت ومیرود(پورمحمدی برادر همان پورمحمدی وزارت اطلاعات است)ایشان از شبکه یک به شبکه پنج رفت مهران رو با خودش برد .به شبکه سه رفت مهران را برد.به نوعی دم این دو به هم گره خورده
بخش سوم برره
برره که پیش در آمدش از یکی از کارکترهای مجموعه یادم نیست پاورچین بود یا نقطه چین با بازی جواد رضویان بنام داود دوبرره ای شروع شد پرژه ای بود که طرح اش در حد یک نصفه صفحه به تصویب رسید واتفاقا مورد توجه هم قرار گرفت.طرحی که برای تخریب دوره پهلوی شکل گرفت.اما این ظاهر کار بود.در حقیقت این پروژه نعل وارونه بود.متن ها به روز نوشته میشد وسوژه دیکته میشد.برای نمونه ماجرای تحصن نمایندگان.بگذریم از رواج برخی از کلمات که تا امروز هم بر زبان مردم جاریست.
بخش چهارم باغ مظفر
باغ مظفر یک دکان پرسود بود برای مهران وبرادران آقاگلیان.بهانه ای بود برای تبلیغ کالا های جور واجور از شامپوی سر بگیر تا اسپاگتی.بگذریم که باکس آگهی پس وپیش ووسط این سریال با پخش ثانیه ای یک میلیون تومان سود سرشاری را نصیب امور بازرگانی وبرادران آقاگلیان کرد.اما مردم همچنان نشستن و دیدن حال کردن .عیبی هم ندارد.
بخش پنجم مرد هزار چهره
دو قصه از عزیز نسین بنام موخوره وآدم بی شناسنامه بدون ذکر نام نویسنده (چون بخاطر حمایت از سلمان رشدی مورد غضب قرار گرفت)دستمایه نوشتن وساخت این سریال شد.کار با حضور بازیگران خوب کار بدی از آب در نیامد ودیدنی بود.من شک نکردم که مهران راهش را پیدا کرده.
بخش ششم مرد دو هزار چهره
ادامه مرد هزار چهره اما بد.مثل سایر ادامه سازی ها ازجمله زیر آسمان شهر ناموفق .اما باز هم مردم نشستندودیدن و مهران همچنان محبوب
بخش هفتم
قهوه تلخ
پیرامون این مجموعه حرف وحدیث بسیار زده شده.بعضی ها معتقدن که چون مهران به دیدار رهبری نرفت تلویزیون کارش را توقیف کرد.برایش درود فرستادن وستایشش کردن.مهران وبرادران آقاگلیان موج سواران خوبی هستند.چه تظمینی برای فروش این کار بهتر از این.اما اصل قضیه چیز دیگریست.این طرح در تلویزیون ودر شبکه سه به تصویب رسید.همزمان دکورهای کار در حال ساخت بود.پیش پرداخت هم گرفته شد.اما مزه پول درشت که قبلا از طریق ساخت مجموعه باغ مظفر زیر زبان مهران وآقا گلیانها رفته بود بطور ناگهانی به تلویزیون اعلام میکنند که در صورتی حاظر به ساخت کار هستند که پول باکس آگهی وتبلیغات جاری در سریال متعلق به آنها باشد!!!کار را تعطیل میکنن ومنتظر جواب تلویزیون میشوند.در نهایت شبکه اعلام میکند که حاظر به انجام این کار نیست.دوستان که فکر میکردن سنبه شان پر زوراست قافیه رو میبازن ومیماندد با یک لوکیشن دکور زده وقراردادهای بسته شده پولهایی که باید به عوامل پرداخت کنن.وشبکه وئدیوی خانگی تنها راه نجات کار روی دست مانده میشود.بعد هم که مردم به احترام مهران سی دی ها رو کپی نمیکنن و با خرید نسخه اورژینال در هفته اول سود میلیاردی نسیبشان میشود.من بمیرم تو بمیری با شایعه عدم حضور مهران در مراسم دیدار با رهبری باعث فروش هزار چندان بقیه نسخه های سریال میشه ومهران یک بار دیگه از آّب گل آلود ماهی میگیره.اما در همین زمان در مهمونی افطار احمدی نژاد میره یک سری سی دی به عنوان هدیه میده به ایشون.در سمینار ائمه جمعه کشور هم هفتصدپکیج به شرکت کنندگان هدیه میشه.بعد هم رئیس کمسیون فرهنگی مجلس رسما اعلام میکنه که بخشی از بودجه قهوه تلخ از طریق مجلس پرداخت شده!!!من چند قسمت از این سریال رو دیدم تا قبل از اینکه از روی سایتها برداشته بشه.چون مهران سفری به آمریکا داشت و مجموعه رو در آمریکا وکانادا به ثبت رسوند.کجای این سریال ضد رژیمه؟مردم هستن که دلشون میخواد بیخودوبی جهت مسائل مطرح شده در این سریال رو به مسائل خودشون ربط بدنش.سوژه کار هم که دستبرد آشکارا از رمان ماشاالله خان در بارگاه هارون الرشیده.وزارت ارشادی که به کتاب خوشه های خشم اجازه نشر مجدد نمیده یا نویسندگان وشاعرانی که بخاطر یه جمله کتابشون اجازه نشر پیدا نمیکنه وفیلمسازانی که سالهای سال نمی تونن فیلم بسازن چطور به این کار مجوز میده؟ اصلا به این قضیه فکر کردین؟
بخش هشتم وئدیوی منتشر شده
کا رو بطور کامل دیدم ودر صفحه فیسبوک هم گذاشتم .در پی آن کامنت هایی بود که دریافت کردم ونامه هایی که برایم آمدکه اصرار به ابراز نظرم داشتن.یکبار دیگه کار رو با دقت دیدم واز دیدن برخی از همکارانم در سابق واقعا شرمنده شدم.کاری که در حد نمایشهایی که در عروسی ها اجرا میشه هم نبود.امروز که اعلام شد نویسنده این کار خشایار الوند بوده والوند اعلام کرد که این کار چهار سال پیش ساخته شده وقرار بوده در آرشیو باشه ونمیدونن که چه جوری لو رفته؟راست هم میگه چون کار فاینال کات شده اما هنوز تیتراژ اول و آخر نداره اما زمان برای حک تیتراژ ملاحظه شده.اما لو رفتن یا نرفتن این کار توجیه خوبی برای انجام کاره؟دوستان عزیزی که رگ غیرتشون برای این کار ور قلمبیده اصلا فرق طنز وفکاهه وهجو وهزل رو میدونن؟قصد من دفاع از شبکه های ماهواره ای نیست.خیلی از این شبکه توسط کسانی مدیریت میشه که سر سوزنی با برنامه سازی وتلویزیون آشنایی ندارن.اما این دلیل بر اینکه همه رو با یک چوب بزنیم؟برای اینکه بگیم این شبکه ها مبتذله جنسی ترین شوخی هارو درلفافه بکنیم؟از بزرگی وتنگی حرف بزنیم؟که اگه اولاد خردسالتون معنی اش رو پرسید ندونی چی بگی؟واقعا خانم مسیح علی نژاد که در صفحه فیس بوکشان به دفاع از این کار پرداخته اند این سوال ها رو از خودشون پرسیدن؟تمام خانمها وآقایونی که از ایران مجبور به خروج شدن فاحشه ومفعولند؟خود خانم علی نژاد از کدوم مرز اومده بیرون؟ساختن این کار نمایشی چگونه آسیب شناسی است که من نمی فهمم؟مولیر کبیر در کدام نمایشش لجن پراکنی کرده به نام کمدی؟واقعا طنز نویس واقعی از این ابزاز برای بیان مطلب اش استفاده میکند؟میگن از یه کمدین بزرگ پرسیدن از خودت کمدین تر دیدی؟گفت آره باد روده؟وقتی بیرون میاد اخمو ترین آدمهارو به خنده میندازه.در تمام جوامع دمکراتیک با مقامات طراز اول شوخی میکنن.اما کجای دنیا برای خندوندن مردم خواهر مادر آدمهارو دست آویز قرار میدن؟بهر حال مهران مدیری هنوز میتونه بزرگترین کمدین ایران باشه وطرفداراش برن واسه خرید کارهاش تو صف واستن.شاید هم در راستای هدفمند کردن یارانه ها سی دی های قهوه تلخ به خانواده ها تعلق بگیره اما به به نظر من آینده همه چیز رو روشن میکنه؟kamranmalekmotiee.blogspot.com
Sitz der Gesellschaft / Corporate Headquarters: Deutsche Lufthansa Aktiengesellschaft, Koeln, Registereintragung / Registration: Amtsgericht Koeln HR B 2168
Vorsitzender des Aufsichtsrats / Chairman of the Supervisory Board: Dipl.-Ing. Dr.-Ing. E.h. Juergen Weber
Vorstand / Executive Board: Dr. Christoph Franz (Vorsitzender / Chairman), Stephan Gemkow, Stefan H. Lauer, Carsten Spohr
اجتماعی، فرهنگی، علمی و هنری از شخصی به شخصی دیگر و از نسلی به
نسل دیگر، راه اندازی شده است.
baraye didane in email be surate farsi mitavanid az yeki
az do rahe zir estefade konin:
1-Right clik>Encoding>More>Unicode (UTF-8)
2-Right clik>Encoding>More>Arabic (windows)
اگر این مطلب از طرف دوستان برای شما بازفرست شده است
می توانید در صورت تمایل در این یاهوگروه به نشانی اینترنتی
http://groups.yahoo.com/group/AndisheyeNik
وآدرس ایمیل andisheyenik@yahoogroups.com
،عضو شوید تا همه مطالب فرهنگی و اندیشه ای گروه را دریافت نمایید
لطفا در نظر داشته باشید که مطالب ارسالی از طرف صاحبان اندیشه با نگرشها
و سلیقه های گوناگون را به معنای خط مشی این یاهوگروه قلمداد نکنیم.
شاگردی دقیق، آموزگاری شریف و پرستاری مهربان برای (اندیشه) هم باشیم و بمانیم
مدیریت اندیشه نیک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر