428The_Godfather_II_2The%20Godfather273TheGodfather2020305The_Godfather_II_1

Go English

یکشنبه، بهمن ۱۰، ۱۳۸۹

Re: -- AndisheyeNik -- دین، نماد روشن فکری

 

با سلام
حمیده هستم دوست عزیز
ما که وکیل دخترکان نامبرده نیستیم،میل داشتند و رفتند،اگر میل ندارید به دعوت ایشان پاسخ منفی بدهید
من تشکر میکنم از جواب ی که شما باحوصله نوشتید اما به رسم ادب باید بخوانم و جواب هم بدهم
نوشتید حرف از اسلام می شود و نقد و بررسی اسلام را در دست دارید پیشنهاد شده که خوبیهایش راببینید و مثل اینکه در بدی هایش حرف شمارو نمی پذیرند!!!
ما در پذیرش و نقد هرچیز،اول تعریف ارائه میدهیم،دین چیست؟دین قالب معرفی شده و دست به دست گشته ی مردم است یا چیزی دیگری؟اگر چیز دیگریست،پس دنبال ان تعریف باشیم،
بعداز تعریف حقیقی،این ماییم که تصمیم میگیریم دیندار باشیم یا نباشیم نه رفتار گذشتگان و تواریخ،وگرنه نقش عقل را نادیده گرفته ایم،بعدازین
مساله اینجاست شما دین را،اسلام را،قران را ساخته دست بشر میبینید یا فرستاده الهی؟
اگر فرستاده الهی میبینید من و شما مخلوق و افریده خدا کجای این مساله ایستاده ایم که دین را نقد کنیم و رای به خوب و بد بودنش بدهیم؟چه بسا که در این دین الهی بارها سفارش به تعقل و تفکر شده و متون کتب الهی بارها اشاره به افرینش انسان و تکامل و خوی انسانی کرده است که اسم کسی در استثنائات نیامده و
حتی در قصص قرانی اول ویژگی های انسانی امده بعد در ادامه نحوه مومن شدن و بشر شدن انها اشاره شده،پس این حق همه هست که کلاس درس خدارا پله پله بگذرانند،و خداوند هیچگاه     ،  
انسان را به پیروی محض و بی چون و چرا از فردی روی زمین فرمان نداده،پس شما با نقد و بررسی شخصیتهای اسلامی ،دین را نمیتوانید نقد کنید،من مسلمان،دیگری مسلمان،ایا نمود اسلامم؟در همین قران کریم،برای مومن چیزی حدود 841 نشانه و ویژگی اورده شده شما مومن بیاب!
همچنین در ایه 48 شوری اشاره شده که ای پیامبر برتو جز رساندن پیام نیست،پس نقش هارا،اصول،و قضایا ومسایل را مشخص کنیم،این روزها برهرچیزی میتوان خرده گرفت اگر ساختارارتباطی اش را خودمان بر اساس فکر پیش ساخته مان( که صورتگرایی تمام تشعشات مثبت منفی طول زندگی مان هست ) درست کنیم
سخن کوتاه کنم
اما در قسمت دوم که اگر شمادین راساخته دست بشر میدانید،تجربه و سیر اندیشه ها نشان داده حرف زدن تنها چیزیست که مالیات ندارد،در طول قرون اینقدر مکتب امده و رفته و برای انسان رفتار شناسی کرده که انسانها هرگاه خلایی در وجودشان احساس میکنند طرفدار همان مکتبند و پیروی میکنند بی چون وچرا!
هرگاه ارامش ندارند بودایی میشوند هرگاه قصد ادامه تحصیل دارند طرفدار فلسفه و ...وهزاران مثال دیگر.
اما هنوز هیچ مکتبی رفتار ایده ال و مناسبی برای انسان ارائه نداده،غیرازینکه شاید در یکی از هزاران ابعاد وجودی انسان و ارتباطش با جهان خدایی توانسته فرضیه ای صادر کندو باگذشت زمان ارزش ارائه اش هم از دست داده،
به طور مثال همین علم گسترده روانشناسی،جز اسیب شناسی و بردن انسانها در قالب های مشخص و درمان تک محوری کاری برای بشر نکرده
و در تفاو ت دین الهی با مکاتب همین بس!!!!
از مطالعه و تبادل نظر ممنونم،ما در اختلافات باید بحث کنیم نه در توافقات که هیچ جای پیشرفتی تغییری ندارد.
بدرود

    

From: man from elysian <amanfromelysian@gmail.com>
To: hami h <fosfor_2006@yahoo.com>
Cc: andisheye nik <andisheyenik@yahoogroups.com>
Sent: Sunday, January 30, 2011 11:08:44
Subject: Re: -- AndisheyeNik -- دین، نماد روشن فکری



درود

حميد گرامي ما ميل نداريم در كنار رختخواب ايشان باشيم همان دختركان نامبرده بودند كافيست .اين از پاسخ متلك شما

اينگونه نيست ،ما چيزهايي را با اطمينان بيان ميكنيم كه علماي دين شما هم بروي درستي آن شك ندارند . ببينيد ما ميدانيم كه بر سر موضوع عايشه و سخنان وي بين شيعه و سني اختلاف هست ، آيا تاكنون ديده ايد كه براي فرنود و استدلالهاي خود از سخنان عايشه فرنود بياوريم ؟ ما تلاش خود را ميكنيم چيزهايي كه مينويسيم تا حد امكان به باورهاي مسلمين نزديكتر باشد . حالا شما اگر از سخنان ما دلخور هستيد دليلش اين نيست كه اينها دروغ است بلكه دليلش اين است كه شما هيچگاه در زندگي نميتوانستيد باور كنيد كه محمد ميتواند چنين رفتاري كرده باشد وقتيكه ميفهميد انگشت را به سوي گوينده نشانه ميرويد . شما اگر به سخنان شك داريد ،‌جستجو كنيد و مستند ارائه كنيد از يكي از علما يا كتابهايي كه خودتان آنرا باور داريد و مثلا سخن مرا درباره جويريه نقض كنيد . و بگوييد: نه، فلان سند نشان ميدهد كه محمد شوهر جويريه را با شكنجه نكشت ، يا محمد با جويريه ازدواج نكرد .....

اينكه ميفرماييد محمد موجود برتر نبود با من هم داستان هستيد . ما در نامه پيش پاسخ كسي را داديم كه فرمود محمد موجود برتر است . اگر برتري يا عدم تفاوت محمد با سايرين يا خطاكار بودن  محمد را باور داشته باشيدو اينها را قبول كنيد ما در ادامه با هم سخنان اندكي خواهيم داشت .

شگفت آور است كه وقتي برخي ها با من جدال ميكنند ميگويند : خوبيها و بديهاي اسلام را ببين ، خوبيها را سوا كن اما وقتي نوبت ما ميشود هيچ كس سخنان ما را به تمام و كمال يا زشت و زيبا نميبيند . ما نيز مانند شما باور داريم كه محمد پيش از مبعوث شدن كمالات زيادي داشته . امين بوده ، راستگو و درستكار بوده ، پيمان دستگري از ضعيفان امضا كرده ، به آنها ياري رسانيده و..... آيا اين تاييدات ما براي شما كافيست يا خير؟ ليكن ما باور داريم كه پس از بعثت او رفته رفته اين عادات نيك خود را از دست داد و پس از هجرت ديگر نشاني از آنها نميبينيم . او يك مرد محجوب و محبوب و با شرم و حيا بود و تمام مدت تنها با خديجه زندگي كرد اما پيش از هجرت وقتي خديجه مرد ناگهان شروع به زن گرفتن بسيار كرد ، چرا ؟ او هنوز چند روزي از مرگ خديجه نگذشته بود كه عايشه و سوده را به فاصله چند روز خواستگاري كرد ، چرا ؟ ما اينها را از آخرين فرستاده خدا نميپذيريم ، شما ميپذيريد ،ما مشكلي نداريم .

 سخن ما اين نيست كه محمد از روز نخست اينگونه بوده ، بلكه رفته رفته اينچنين شده . محمدي كه پيمان دستگري از ضعيفان امضا ميكند پس از هجرت تبديل به ديوي ميشود كه مردان يك قبيله را تماما ميكشد و زنان و نابالغان را برده ميسازد . آيا اين زنان و كودكان ضعيف نبودند ؟آيا مردان تسليم شده ضعيف نبودند ؟ او به فرياد يك مرد بيدين و بت پرست كه داشتند شترانش را بالا ميكشيدند رسيد چگونه است كه با سه قبيله بزرگ چنين رفتار دور از انسانيتي ميكند ؟شما كه شعار ميدهيد اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد ، آيا تاكنون به اين دو رفتار و اين تناقص انديشيده ايد؟ ما كنون نه ميتوانيم محمد را محاكمه كنيم نه ميتوانيم تاريخ را دگرگون كنيم ، آب رفته هم به جوي بازنميگردد اما براستي در اين باره آزاد مرد باشيد و ازاد بيانديشيد.

ما اكنون با دو دسته آدم در اين گروه نيك انديش روبرو هستيم . دسته اي اساسا بروز چنين رويدادهايي را كه ميگوييم منكر ميشوند كه ما پيشنهاد كرديم در اين باره به اسناد و مدارك مورد قبول خودشان هم رجوع كنند براي ما كافيست . دسته ديگر بروز چنين رويدادهايي را قبول ميكنند اما براي آنها توجيه و تفسير مياورند . به هر حال ما در خدمت هر دو دسته از ارجمندان تا اندازه دانشمان هستيم ولي ما توجه آنها را به اين نكته هم جلب ميكنيم كه حيوانات وقتي از انسان خوششان نميايد با رعايت احترام از او دور ميشوند لطفا خودشان را مانند آن دوستاني كه نامه هاي خصوصي به ما زدند از جانوران كمتر نكنند .

سخن زن بارگي و زيبا پسندي محمد را نيز ما براي آن دوست گرامي گفتيم و فرنود از قرآن آورديم كه محمد از زيبايي زنانش خوشش ميامده و آنها را ميگرفته .بنابراين استدلال دوستمان را مردود كرديم كه ادعاهاي ديگر براي ازدواج محمد با زنانش داشته. ما زيبا پسندي را مشكل نميدانيم و اگر محمد هم چنين بوده باز هم مشكل نداريم . اگر شما هم مشكلي نداريد پس با هم به اين نتيجه رسيده ايم كه محمد از زيبايي زنان خوشش ميامده و تصميم به ازدواج با آنها ميگرفته . اگر هنوز با اين موافق نيستيد ما يك نمودار براي شما قرار ميدهيم كه در آن اختلاف سني محمد و سن و زيبايي زنانش آورده شده . در اين نمودار خواهيد ديد كه محمد تنها اندكي پس از خديجه تن به سه ازدواج با زنان پير يا زشت كرد . پس از آن تمام زنانش زيبا و جوان بودند و اختلاف سني زيادي با او داشتند.

به هر روي از گفتگو با شما خرسند شديم كاش نزاكت همگان مانند شما بود

بدرود

 



2011/1/30 hami h <fosfor_2006@yahoo.com>
سلام دوست عزیز
چقدر شما در جوار رختخواب محمد بوده اید و همه چیز را بی نقص و کامل در جریان هستید و با اطمینان بین میکنید!
خداوند انسان را خلق کرد نه محمدخاص ، یامن و شمارا
انسان با ویژگی هایی که مشترک که نه محمد و نه من و نه شما استثنا نیستیم
بنده ای خاص یا برتر نبود از روز اول،و دلیل ستایشش تلاشهایی بوده که برای پیامبری کرده است نه اینکه از تولد با باقی انسانها فرق کند
ضمن اینکه شما به محمد امین!کسی که امانت داری اش شهره خاص و عام بوده،(و علت انتخابش برای پیامبری امین بودن بوده که بی نقص و کامل وحی را دریافت کند و ارائه کند)اعتماد ندارید،در تعجبم علوم نقلی را که نسل به نسل به شما رسیده با وارد شدن هزار نظر شخصی ،استدلال محکمی برای نقد شخصیتها میدانید
بحث زن و زنبارگی و زیباپسندی محمد هم مثل این میمونه که
شما مساله ریاضی را بدون فرضیات لازم بخواهید حل کنید
و نتیحا حل این مساله همیشه بکار نمی اید جز در مواردی که ما بخواهیم بگوییم ما مساله ای فقط در دست داریم!یا خوشحال باشیم به چیزی اشاره میکنیم یا صاحب مساله ای هستیم که بچه های دبستانی در مورد ان چیزی نمیدانند و انقدر به خود غره باشیم که کمر بسته باشیم تااخر این حل حرف حرف خودمان باشد!!که طبیعتا تبدیل به کشف گوشه ای از علم هم نمیشود جز اینکه مجموع این ندانسته ها با چیدمان خاص خودمان،مارا همیشه در همین حد نگه میدارد،
اگر جمله جمله متن خودتان را نقد میکردید اطلاعات بیشتری بهش اضاف میکردید چنین متن تو خالی که حتی نقش نتیجه اش هم برکسی معلوم نیست جز هدف اولیه شما که همان انکار شخصیت اسلام و حامل قران می باشد دیده نمیشود، که این نیاز به این همه فلسفه چینی ندارد،
در اخر خداوند یکی از ویژگی های انسان را در قران جدال کننده می نامد تاحدی که انقدر بر باطل اصرار میورزد و بر هر انچه که لازم نیست  بحث میکند تا حق را و انچه که جز برای خودش نیست پایمال کند.  

From: man from elysian <amanfromelysian@gmail.com>
To: z sattarian <z_sattarian1366@yahoo.com>
Cc: Iman Hoda'ei Fard <radi3020@gmail.com>; andisheye nik <andisheyenik@yahoogroups.com>
Sent: Saturday, January 29, 2011 14:40:14
Subject: Re: -- AndisheyeNik -- دین، نماد روشن فکری



درود

استدلال شما درست نيست. مگر هر كس زن باره است ازدواج نميكند ؟ نبي بودن هم دليلي بر اين نيست كه صاحب آن زن باره نباشد نخست آنكه خود نبي بودن ايشان زير سئوال است و دوم اينكه ما نبي داشته ايم كه با دختر خود همخوابگي كرده ، نبي داشته ايم عاشق و شيفته فاحشه شده نبي داشته ايم لواط كرده ، حالانميتوانيم نبي زن باره داشته باشيم ؟

مثلا الان شما با گفتن اينكه محمد تعداد زن عقدي را به 4 محدود كرده از ايشان پدافند كرده ايد ؟ مانند اين است كه ما بگوييم سنگسار كار ضد انساني است بجاي آن اعدام ميكنيم پس ما نيك هستيم . پيرامون اجازه‌ي بي نهايت بودن زنان غير عقدي چه داريد بگوييد ؟ همينكه محمد تعداد زن مجاز را بجاي يكي 4 نفر دانسته  از كاستي هاي او بشمار ميرود آنوقت شما در پدافند از او چنين چيزي مياوريد ؟ ادعايي كرده ايد ، بايد اثبات كنيد كه اعراب جاهليت حرمسرا داشته اند ، و محمد بساطشان را به ريخته  تا ما ببينيم اين زناني كه حرمسراها را پر ميكرده اند از همان دختركان زنده بگور شده اند يا از تايلند به حجاز وارد ميكرده اند يا اينكه زنان جاهليت جملگي پسر زا نبوده اند و همگي دختر زا بوده اند !!!

اگر ما به شما ثابت كنيم كه مثلا عمر و ابوبكر يا مانند آنها كه از دوره جاهليت و همدوره با محمد بوده اند كمتر از محمد زن داشته اند و محمد فزونتر از آنان همسر اختيار كرده ، آنگاه داشتن حرمسرا را به كه نسبت ميدهيد ؟

فرموديد كه چه نيازي به ازدواج با زنان بيوه داشتند و گزينه هاي بهتري داشتند اگر آدم شهوت راني بودند . براي اينكه استدلال خود را براي ما ثابت كنيد يك نمونه از گزينه هاي بهتر براي محمد را نمونه بياوريد كه محمد آنها را رد كرده باشد . مثلا بگوييد خانم ايكس كه گزينه خوبي بوده حالا به نوعي مانند جنگ يا همسايه يا هم قبيله اي بر سر راه محمد قرار گرفته باشد و محمد دست رد به سينه آنها زده باشد .

صفيه يك دختر ديگر زيباي يهودي بود كه اسير شد و شوهرش زنده بود . ببينيم محمد در برابر اين گزينه بهتر چه كرد :

پيمبر از صفيه دختر بشامه ، خواهر اعور عنبري ، نيز خواستگاري كرد ، وي اسير شده بود و پيمبر او را مخير كرد و گفت : اگر خواهي من و اگر خواهي شوهرت را برگزين " و او گفت : "شوهرم" و پيمبر آزادش كرد . تاريخ طبري جلد چهارم برگ 1299

البته مدركي در دست نيست كه اين پرسش را نزد شوهرش از او پرسيده يا نه ، ليكن با توجه به شرايط جنگي احتمال آن ميرود كه شوهرش هم بين اسيران يكجا دست بسته ،نشسته باشد .

گمان كنيد كه همسرتان و شما اسير شويد ، اسارت گير از همسرتان بپرسد ، مرا ميخواهي يا شوهرت را . يا اينكه خودتان را مجسم كنيد كه برويد نزد يك زن شوهر دار مثلا ژاپني و سپس به زن بگوييد كه مرا ميخواهي يا شوهرت را !!!!  براستي چنين شخصي سزاوار چيست ؟ يا خواستگاري او از صباغه دختر عامر بن قرط كه از پسرش خواستگاري كرد اما وقتي جواب مثبت آوردند محمد سكوت كرد و هيچ اقدامي نكرد چون به او گفتند كه صباغه كهنسال است . ميبينيم كه محمد گزينه هاي بهتر را بر خلاف نگر شما از دست نميداده .براي او خرجي هم نداشته بيشتر آنان اسير بودند و محمد مهريه تمام آنها را ازادي خودشان قرار داده بود غير از ريحانه دختر زيد قرظي كه حاضر نشد اسلام بياورد و مهريه اش بهاي ازادي خودش باشد ، لذا تا آخر، كنيز محمد يا در واقع برده جنسي او باقي ماند

ازدواجهاي پيشين دختران و زناني كه محمد آنان را ميگرفت موضوع مهمي نبوده . در حقيقت باكره بودن در آن زمان امتياز بزرگي محسوب نميشد و تنها بچه دار شدن و افزايش تعداد خاندان و قبايل مهم بوده بنابراين زنان شبيه دستگاههاي جوجه كشي بودند و بلافاصله پس از مرگ شوهر ، دوباره به ازدواج كس ديگري درميامدند . نياز محمد به ازدواج با اين خيل زنان ،بخاطر باكره بودن آنان نبود بلكه بخاطر زيبايي آنها و تحت تاثير قرار گرفتن محمد از زيبايي آنان بوده است (غير از سه تن از زنان محمد همگي زيبا بودند )تا جاييكه محمد در قرآن از ايه رسوايش از دستش در ميرود و چنين ايه اي مياورد :

آیه  52  سوره احزاب:

بعد از اين زنان ، هيچ زنی بر تو حلال نيست و نيز زنی به جای ايشان ، اختيار کردن ، هر چند تو را از زيبايی او خوش آيد ، مگرآنچه به غنيمت به دست تو افتد و خدا مراقب هر چيزی است

رسول خدا از زيبايي زنان خوشش ميايد ؟!!!آدمي را در نظر بگيريد كه از زيبايي زنان خوشش بيايد ، مثلا ما را در نظر بگيريد !! گمان كنم كه همين جنابعالي بوديد كه در نامه اي بدليل اينكه ما گفتيم خانم پزشكي زيبا و باوقار در دفترش به قتل ميرسد ما را آدم شهوتران و كثيف و زنباره معرفي كرديد كه نگر ما پيرامون زيبايي زنان چنين است ، حالا چه داريد كه درباره رسول خود بگوييد كه از زيبايي زنان خوشش ميامده ؟چگونه است كه اگر ما از زيبايي زنان خوشمان بيايد هوسران و شهوتران هستيم اما اگر محمد از زيبايي زنان خوشش بيايد ، اينگونه نيست ؟

صد البته آنان كه دستي بر اتش دارند ميدانند كه آيه تحريم نيز در پس رسوايي اخلاقي محمد با ماريه كنيز حفصه نازل شد و محمد چندي بعد آيه ديگري نازل كرد و  تحريم خود را شكست . ماجراي رسوايي اينچنين بود حفصه دختر زشت چهره عمر بود. پس از اينكه عمر به ابو بكر و عثمان پيشنهاد ازدواج با او را داد و آنها سرباز زدند عمر نزد محمد رفت و محمد بخاطر مصالح سياسي قبول كرد كه با حفصه ازدواج كند .ماريه كه بعدها محمد با او ازدواج كرد كنيز زيباي حبشي بود كه به محمد هديه داده شده بود . محمد او را به حفصه دختر عمر بخشيد تا كنيز او باشد . روزي محمد به خانه حفصه ميرود و حفصه در خانه نبود . او ماريه را تنها در خانه ميابد و با او همبستر ميشود كه ناگهان حفصه سر ميرسد و صحنه را ميبيند . محمد از او خواهش ميكند كه چيزي به كسي نگويد و در ازاي آن محمد  زنان بيشتر و ماريه را تحريم كند.  محمد براي جلب نظر حفصه ايه تحريم را نازل ميكند . اما حفصه كه از كار محمد خشمگين بود ماجرا را به عايشه و سايرين ميگويد و پس از آن محمد ايه تحريم را با آوردن ايه ديگري ميشكند .

محمد در سن  58  سالگی با جویریه دختر بسيار زيباي حارث بن ابوضرار که  20  سال سن داشت ازدواج کرد. جویریه دختر رئیس قبیله بنی المصطلق، و شوهرش مالک بن صفوان بود و در حمله محمد به این قبیله کشته شده بود. محمد از جویریه درخواست ازدواج کرد و جویریه قبول کرد به شرط اینکه اسرای باقیمانده از این جنگ آزاد شوند و غنایم بدست آمده به صاحبان باقیمانده از این جنگ بازگردد. پيمبر تقاضاي او را پذيرفت و آنها را آزاد كرد و با جويريه ازدواج كرد . ابن اسحق میگوید جویریه از زیبایی شگفت انگیزی بهره می برد، بطوری که هیچ مردی قدرت نداشت در برابر زیبایی وی مقاوت کند.

تاريخ طبري جلد چهارم برگ 1293

به نظر شما چه نيرويي ميتوانست محمد را راضي كند كه در برابر هماغوشي با جويريه اينهمه اسير و غنيمت را كه طبق قانون خودش اموال ساير مسلمين بودند نه مال محمد ، ببخشد و ازاد سازد و در برابر به وصال جويريه برسد ؟ اينكار جويريه ما را بياد عمل كلئوپاترا در برابر سزار مياندازد كه تن خود را فروخت تا نجات سرزمين مصر را بخرد .براستي چه نيرويي جز شهوت ميتواند چنين كند كه سزار در برابر آن از ويراني يك سرزمين چشم ميپوشد و محمد در برابر آن همه اسيران و اموال را رها ميكند .

" پس از آن پيمبر اسما دختر نعمان بن اسود بن شراحيل كندي را به زني گرفت و چون با او خلوت كرد سپيدي در تن وي ديد و بدو چيز بخشيد و لوازم داد و سوي كسانش پس فرستاد . تاريخ طبري جلد چهارم برگ 1296

چرا محمدي كه برترين بنده خداست و نياز به ازدواج با زنان بيوه ندارد و زنباره نيست و ...... دختري را بخاطر سفيدي بخشي از بدنش بدون هماغوشي به خاندانش بازميگرداند ؟

هنگاميكه عبدالله پدر محمد مرد ، كنيزي داشت بنام " بركه " اين كنيز به همراه تعدادي گوسفند به محمد ارث ميرسد . نشاني در دست نيست كه محمد با اين كنيز رابطه جنسي داشته يا خير ( كه البته طبق رسوم آن زمان اشكالي هم نداشته و ما هم با توجه به آن اشكالي نميبينيم ) ليكن نكته كور و جنجال برانگيز اين داستان اين است كه محمد به محض ازدواج با خديجه بركه را آزاد ميكند . در تمام مدتي كه با خديجه زندگاني ميكرد هم هيچگاه همسر ديگري اختيار نكرد . چرا ؟ چرا بركه را درست همان لحظه آزاد ميسازد ؟ آيا اين نشان از تغيير شريك جنسي است ؟ آيا خديجه او را تنها براي خود ميخواست ؟ يا اينكه محمد خديجه را يافته بود كه ميتوانست بجاي بركه او را تر و خشك كند . چرا بركه را پيشتر از آن ازاد نساخت ؟ تاريخ نشان داد كه محمد كنيزان يا بردگان را همينجوري آزاد نميكرده و حتما دليلي به ميان بوده است . مثلا صفيه و جويريه و ماريه آزاد ساخت چون ميخواست با آنها ازدواج كند.

پيشنهاد ازدواج از سوي خديجه هم دردي را از شما دوا نميكند . آشكار است كه زني ثروتمند و داراي مقام و شوكت ، كه تمام مردان قريشي آرزو به وصلت با او داشتند ، خودش آرزو دارد كه با جوان برومند و كم سن و سالي ازدواج كند .  به يقين شما نيز بين دو انتخاب پير و جوان ، جوانتر را انتخاب ميكنيد . قبول اين پيشنهاد از سوي محمد نيز به طمع ثروت بوده و گرنه  پيامبران زيادي داشتيم كه بدون مال  منال هم رسالت خويش را انجام دادند .محمد سالها پس از مرگ خديجه هميشه عنوان ميكرد كه چقدر ثروت خديجه ياور اسلام بود و چقدر به اسلام ياري رسانيد. پس اينكه پيشنهاد ازدواج از سوي خديجه باشد يا خير ، شاهدي بر رد ادعاي زنبارگي محمد نيست.

بدرود



2011/1/27 z sattarian <z_sattarian1366@yahoo.com>
 

با سلام و عرض پوزش از اینکه ایمیلهایی این چنین انقدر بی محتواست که نمیدونم حتی چی باید جواب بدهم

در رد تمام حرفها فقط همین نکته بس که پیامبر (ص) اگر زن باره بودند ازدواج نمیکردند اگر زن باره بودند نبی نمیشدند  و اگر میشدند یک جورهایی این موضوع رو بیان نمیکردند یا از سمت خدا مثلا مانند لقمان حکیم رد میکردند تا بتوانند بی اینکه ازدواج کنند مثل مردان عرب به شهوترانی بپردازند  چه نیازی بود اعلام رسالت کنند در میان عرب جاهل که هر کدوم بدون ازدواج حرمسرا به راه انداخته بودند بیایند از نظر اسلام مسئله ازدواج رو به 4 زن حداکثر محدود کنند؟؟؟؟ لااقل قدری فکر کنین بعد تهمت بزنین اون هم به برترین بندگان خدا

پیامبر (ص) اگر زن باره بودند حضرت خدیجه علیها سلام با همه ثروت و مکنت چرا باید حاضر به ازدواج با اون حضرت میشدند

و با توجه به حرفهای خودتان هم اگر بخوام استدلال کنم پیغمبر (ص ) که بعد از حضرت خدیجه فرض کنیم تو ناز و نعمت بودند و.... اگر زن باره بودند چه نیازی به ازدواج با زنانی داشتند که قبلا ازدواج کرده بودند میتوانستند گزینه های بهتری داشته باشند اگر اگر اگر آدم شهوترانی بودند

ضمنا محض اطلاعتون که به نظر خیلی کم میاد این حضرت خدیجه علیها سلام بودند که به حضرت محمد صلوات الله علیه پیشنهاد ازدواج دادند

و اگر چشم عقل را بگشایید کسی که مشکلات اخلاقی داشته باشه دنبال ازدواج نیست میتونه حتی در حد نگاه و... که گفتنش از شرم به دور هست شهوترانی کنه

متاسفم  بر چشمهایی که بسته اند و در خیال آنچه را میبینند و تصور مینماین که میخواهند....




From: Iman Hoda'ei Fard <radi3020@gmail.com>
To: reza rezaie <reza_reyhani2003@yahoo.com>
Cc: Haideh S.A. <haideh22@yahoo.com>; arash_aram48@yahoo.com; joop_montfoort@hotmail.com; بردیا bar <bardya179@gmail.com>; z sattarian <z_sattarian1366@yahoo.com>
Sent: Tue, January 25, 2011 2:14:48 PM
Subject: Re: -- AndisheyeNik -- بی دینی، نماد روشن فکری

 

 سلام رضای عزیز.
با تمام این توصیفات قطعا به من حق خواهید داد که در این مورد مانند شما فکر نکنم.
بدرود.

ایمان


On Bahman 5, 1389, at 2:03 PM, reza rezaie wrote:

درود بر هم میهنان 

بی دینی، نماد روشن فکری

بی‌ دینی نماد آگاهی‌, بیداری, از زیر یوغ دین و مذهب بیرون رفتن و به ارزش والای انسانی‌ رسیدن است،پس حرف این آقا مردود است
ما این دکتر کذاب - کردان نخست شیاد پلید اندیش و دکتر دروغین را باور نداریم مارا به به کتابهای این شیاد رجوع ندهید که نه علمی است و نه گفته هایش منطقی، کسی که بگوید ایرانیان با آغوش باز تازیان را پذیرفتند و در حمله تازیان به ایران کسی کشته نشد و ایرانیان با عشق و علاقه اسلام را پذیرفتند، شیاد و دروغگویی بیش نیستایشان حتا با تاریخ هم بیگانست

شریعتی‌ خود یکی‌ از نمادهای واپسگرایست،این آدم مردم فریب سالها مردم میهن ما را با همین چرندیاتش به عقب نگاه داشت،بهترین خرده گیری همینکه ایشان خود یکی‌ از این نمادها بود،تنها چیزی که فراموش کرده بود هیچ گاه روبروی آینه نیستاده بود تا ببیند این مزخرفاتی که میگه یعنی‌ چی‌؟؟


لطفا نگاهی‌ کنید به فاطمه فاطمه است این کتاب که ایشان در وصف فاطمه مینویسد،گویا نویسنده بی‌ اطلاع بودند که فاطمه درسن نه یا ده سالگی ازدواج کردند،و ثمره این ازدواج چند فرزند بوده است،هر چند که هر ساله ایشان بار دار بودند،پرسش اینجاست که یک انسانی‌ در چنین شرایطی و در چنین سنی‌ چه می‌توانست باشد؟؟؟؟؟

این‌ها مهملاتی بیش نبوده است


تنها راه نجات انسانها آگاهیست نه به سبک مردم فریبی شریعتی ها , سروش ها وووو

شاد وسرفرازوایرانی سربلند باشید

ریحانی


بد نیست به این تکه از نوشتارهای علی شریعتی نگرشی دوباره داشته باشیم


من هرگاه که بياد خانه و زندگی محمد می افتم که جوانی و کمال را با بيوه زنی پنجاه تا هفتاد و سه ساله گذراند و در پيری با بيوه زنانی جا افتاده و بچه دار ، چون ام سلمه و زينب دختر خزيمه ( مادر بينوايان ) و بخصوص حفصه ( بيوه زنی زشت : بنا به اعتراف پدرش ) سر کرد و خانه اش آن بود و خوراکش آن ، نمی توانم از افسوس خودداری کنم که محمد می توانست زنانی زيباتر از آنها داشته باشد و زندگی يی بهتر از اين و نيز هرگاه که سخنان نويسندگانی را می خوانم که از شهوترانی محمد سخن می گويند و از حرمسرای محمد ، نمی توانم از شرم پريشان نشوم که يک انسان ، حتی مويسنده ، تا کجا می تواند ننگين شود و بخاطر مصلحتی زشت سيمای حقيقتی زيبا را که فخر انسان است و سرمايه تاريخ به چنين پليديها بيالايد !!

این نوشته یکی از نوشتارهای معروف علی شریعتی است که من دیده ام بسیاری از وبلاگها در پاسخ به اتهامات شهوت رانی و زن بارگی محمد آنرا مطرح میکنند،  

جوانی و کمال را با بيوه زنی پنجاه تا هفتاد و سه ساله گذراند

اگر منظور علی شریعتی خدیجه است، علی شریعتی باید بداند که محمد کمال استفاده را از ازدواج با خدیجه کرد، خدیجه دو شوهر قبل از محمد داشت که آنها مرده بودند و ثروتمند ترین مرد عرب حساب میشد. از طرف دیگر محمد یتیمیبود که به سختی و کارهای طاقت فرسا امورات خود را میگذراند، ازدواج محمد با خدیجه ازدواج یک شخص بسیار فقیر است با ثروتمندترین زن قبیله، درست مثل اینکه زنی مانند جنیفر لوپز (که تازه ثروتمند ترین زن نیز نیست) با یک کارگر ساده ساختمانی ازدواج کند، اما علی شریعتی سعی میکند اختلاف سنی محمد با خدیجه را پررنگ کند و در مقابل جایگاه اجتماعی و اقتصادی محمد و خدیجه را کمرنگ کند.

گاهی اوقات مسلمانان گمان میکنند میتوانند با نشان دادن بازه ای زمانی که در آن محمد به دلیل شرایط زیستی اش نمیتوانست به زنبارگی دست بزند را پررنگ کنند و بگویند اگر محمد زنباره میبود در آن دوران نیز زنبارگی میکرد، این در حالی است که مقایسه شرایط محمد در هنگامی که میتوانست زنبارگی کند و دورانی که نمیتوانست چیزی جز سفسطه قیاس مع الفارق (False Analogy) نیست!

محمد پیش از ازدواجش با خدیجه نمیتوانست زنبارگی کند، زیرا فقیر بود، تا هنگامی هم که خدیجه زنده بود نمیتوانست زنبارگی کند زیرا خدیجه او را طرد میکرد و او به وضعیت نخستین خود باز میگشت، اما تنها در دوران سوم حیات خود (نسبت به حیات خدیجه) است که امکان زنبارگی را پیدا میکند و دست به اینکار میزند و قهراً وقتی کسی نمیتواند زنباره باشد، زنباره نیست! این است که این "استدلال" شریعتی یک مغلطه است.

مغلطه دیگری که در سخنان شریعتی دیده میشود این است که او نمونه ای سودار را انتخاب کرده است. وارد کردن اتهام زنباره بودن به محمد لزوماً به این معنی نیست که "تمام" ازدواجهای او از روی زنبارگی بوده اند، اما علی شریعتی تلاش میکند "زنبارگی" را اینگونه تعریف کند. برای اینکه امکان یاوه گویی بیشتر از مسلمانان گرفته شود بد نیست تعریفی از زنبارگی ارائه شود، آنگونه که علی شریعتی تلاش میکند زنبارگی را تعریف کند،

شخصی الف زنباره است، در صورتی که در تمامی ازدواجهایش از روی شهوت رانی رفتار کند.

شریعتی ابتدا این تعریف نهفته در سخنانش را درست فرض کرده و بعد سعی کرده با مثال نقض آوردن نشان دهد که محمد زنباره نیست، حال آنکه این تعریف از زنبارگی، کودکانه و فریبکارانه است! لازم نیست یک شخص برای زن باره بودن در تمام ازدواجهایش از روی شهوت رانی رفتار کند، بلکه کافی است تنها یکبار اینکار را انجام دهد، بنابر این شریعتی حتی اگر بتواند اثبات کند که محمد با نیمی از زنانش از روی شهوت و زنبارگی ازدواج کرده است، او نمیتواند نشان دهد که محمد زنباره نیست! بلکه او باید نشان دهد که محمد در تمام ازدواجهایش زنباره نبوده است!

مغلطه شریعتی همانند آن است که شخصی را محکوم به دزدی کنند، و شخصی در دفاع از او بگوید، من 10 بار دیده ام که او به مغازه رفته است، جنس خریده است و پول پرداخت کرده است، چنین شخصی را نمیتوان دزد نامید! حال آنکه برای "دزد" بودن، یکبار دزدی کردن کافی است.

غیر از خدیجه که بیش از محمد سن داشته است و سوده که تقریباً هم سن محمد بوده است، باقی زنان محمد اختلاف سنی فاحش با او دارند، نمودار زیر این اختلاف را نشان میدهد:
http://tarikh.no-ip.org/farsi/fallacy/images/mohammed_wife_age_graph.gif
اسناد و مدارک:
http://zandiq.com/farsi/fallacy/safsateh50.htm

سوده تقریباً هم سن خود محمد بوده است و محمد در زمانی با او ازدواج کرد که هنوز حرمسرایش را تشکیل نداده بود. ازدواج محمد با سوده دست کم سه انگیزه داشت:

1- محمد نیاز به کسی داشت که به امور خانه اش برسد.
2- به کسی نیاز داشت که از عایشه همسر 9 ساله او نگهداری کند.
3- به کسی نیاز داشت که بتواند با او تماس جنسی برقرار کند.

حال به دلیل شرایط زمانی (ابتدای هجرت به مدینه) ازدواج محمد با زنان "بهتر" (واژه "بهتر" را از نگر شریعتی میگویم چون او فکر میکند ارزش زن به سن اش و بیوه نبودنش است و زن بیوه فروتر از زن باکره است و برعکس!) میسر نبود از این رو تقریباً تنها کسی که میتوانست به محمد برای رسیدن به این سه هدف اش کمک کند سوده بود.

سوده همچنین حالت کلفت را برای محمد داشت، در احادیث هست که وی نوبت همخوابگی اش با محمد را به دیگر اعضای مجموعه زنان محمد داده بود.

و در پيری با بيوه زنانی جا افتاده و بچه دار ، چون ام سلمه
زن یکی از مسلمانان به نام "ابوسلمه بن ابوالاسد" بود که در جنگ احد زخمی مهلکی برداشته بود و در نهایت کشته شده بود. ام سلمه در هنگام ازدواج با محمد 29 سال سن داشت و محمد 53 سال سن داشت. ام سلمه از کلیه زنان محمد بیشتر عمر کرد و پس از همه آنها وفات یافت.

روشن است که برخلاف آنچه شریعتی میگوید، بیوه زن بودن و جا افتاده بودن، و بچه دار بودن از کیفیت یک زن نمیکاهد و ازدواج بین یک مرد و زنی با این ویژگیها را نمیتوان تنها به دلیل این ویژگیها مثال زد و نتیجه گرفت که این مرد زنباره نبوده است.

و زينب دختر خزيمه ( مادر بينوايان ) و بخصوص

زینب دختر خزیمه از بنی عامر بن صعصعه، بود که بود که بعد از کشته شدن شوهرش "عبیده" در جنگ بدر قبول کرد که با محمد ازدواج کند اما 8 ماه بعد از این ازدواج از دنیا رفت، اگر هم فرض کنیم هدف محمد از ازدواج با زینب، کمک و یاری رساندن به این زن بوده است(!)، محمد تنها 8 ماه از 276 ماهی که دوران پیامبری اش هست را با او ازدواج کرده بود، آیا علی شریعتی فکر میکند این 8 ماه میتواند باقی عمر محمد را جبران کند؟

لازم به یاد آوری هست که علی شریعتی و برخی از سایر مسلمانان گاهی میگویند هدف محمد از ازدواج با زنان، کمک به آنها بوده است! به نظر میرسد غیر از مسائل جنسی، یک مسلمان بتواند هرگونه کمک دیگری را به یک زن، بدون اینکه با او ازدواج کند به وی بکند و ازدواج با یک زن، از راه های عجیب و غریب کمک کردن به یک زن است. بنابر این، مگر قبول کنیم که محمد میخواسته است به این زنان "کمک جنسی" کند، به هیچ عنوان دیگری نمیتوان کار محمد را کمک کردن به زنان نامید.

حفصه ( بيوه زنی زشت : بنا به اعتراف پدرش ) سر کرد
حفصه دختر عمر در هنگامی با محمد ازدواج کرده است که 20 سال سن داشته است و محمد 55 سال سن داشته است، یعنی محمد تقریباً 3 برابر حفصه سن داشته است. اما به نظر میرسد که ازدواج محمد با دختر عمر را میتوان از ازدواجهای سیاسی محمد دانست، زیرا عثمان و ابوبکر نیز از ازدواج با او سر باز زدند و او دختر چندان زیبایی نبود، هرچند برای پیر مردی 55 ساله همچون محمد هر دختر 20 ساله ای طعمه ای چرب و نرم به نظر میرسد.

اما حتی اگر فرض کنیم ازدواج محمد با حفصه از ازدواج های سیاسی محمد بوده است، این نیز خود توهین به شخصیت زن است. اگر محمد ازدواج سیاسی کرده باشد. ازدواج سیاسی یعنی اینکه زنی بین دو مرد رد و بدل شود تا روابط سیاسی آن دو مرد بهبود یابد و این ازدواج زن را به یک کالا و وسیله تقلیل میدهد.

نمی توانم از افسوس خودداری کنم که محمد می توانست زنانی زيباتر از آنها داشته باشد و زندگی يی بهتر از اين 
افسوس علی شریعتی کاملاً بیمورد است، علی شریعتی (و هوادارانش) باید تحقیق کنند و ببینند که چه زنی در تمام عربستان در زمان حیات محمد وجود داشته است که معروف به زیبایی بوده است و امکان ازدواج محمد با او وجود داشته است و محمد با او ازدواج نکرده است، من هرگز چنین زنی را در تاریخ ندیده ام و اگر مسلمانان چنین زنی را معرفی کنند من سخن خود را پس خواهم گرفت.

در ازدواجهای محمد انواع و اقسام جرائم را میتوان یافت، محمد دستکم جرائم زیر را مرتکب شده است:

1- کودک آزاری کرده است (همخوابگی با عایشه)
http://zandiq.com/farsi/islam/Accusations/Montazeri/pedophile.htm

2- تجاوز جنسی کرده است (همخوابگی با صفیه، جویریه، عایشه)
http://zandiq.com/farsi/articles/Articles/new_page_376.htm
http://zandiq.com/farsi/islam/Accusations/Montazeri/safiah.htm

3- با کنیز (برده زن) همبستر شده است (همخوابگی با ماریه قبطی)
http://zandiq.com/farsi/articles/Articles/new_page_205.htm

4- باعث طلاق گرفتن زن شوهرداری شده است و بعد با او ازدواج کرده است (همخوابگی با زینب دختر جحش)
http://zandiq.com/farsi/articles/Articles/new_page_223.htm

گمان میکنم همین 4 مورد کافی باشد که محمد را بتوان محکوم به "زنبارگی" کرد.

نمی توانم از شرم پريشان نشوم که يک انسان ، حتی 
نويسنده ، تا کجا می تواند ننگين شود و بخاطر مصلحتی زشت سيمای حقيقتی زيبا را که فخر انسان است و سرمايه تاريخ به چنين پليديها بيالايد !!

براستی که اگر محمد، یک جنایتکار، دروغگو، زنباره، کودک آزار، کاروان زن، قتل عام گر و آغازگر دینی که خاور میانه را به گند کشاند و هنوز هم تلاش میکند که دنیا را به گند بکشاند "فخر انسان و سرمایه تاریخ" باشد، باید بر انسان و تاریخ پلیدش پریشان شد




From: reza rezaie <reza_reyhani2003@yahoo.com>
To: Iman Hoda'ei Fard <radi3020@gmail.com>
Sent: Tue, January 25, 2011 11:30:45 AM
Subject: Re: -- AndisheyeNik -- بی دینی، نماد روشن فکری

درود بر هم میهنان 

بی دینی، نماد روشن فکری

بی‌ دینی نماد آگاهی‌, بیداری, از زیر یوغ دین و مذهب بیرون رفتن و به ارزش والای انسانی‌ رسیدن است،پس حرف این آقا مردود است
ما این دکتر کذاب - کردان نخست شیاد پلید اندیش و دکتر دروغین را باور نداریم مارا به به کتابهای این شیاد رجوع ندهید که نه علمی است و نه گفته هایش منطقی، کسی که بگوید ایرانیان با آغوش باز تازیان را پذیرفتند و در حمله تازیان به ایران کسی کشته نشد و ایرانیان با عشق و علاقه اسلام را پذیرفتند، شیاد و دروغگویی بیش نیستایشان حتا با تاریخ هم بیگانست

شریعتی‌ خود یکی‌ از نمادهای واپسگرایست،این آدم مردم فریب سالها مردم میهن ما را با همین چرندیاتش به عقب نگاه داشت،بهترین خرده گیری همینکه ایشان خود یکی‌ از این نمادها بود،تنها چیزی که فراموش کرده بود هیچ گاه روبروی آینه نیستاده بود تا ببیند این مزخرفاتی که میگه یعنی‌ چی‌؟؟


لطفا نگاهی‌ کنید به فاطمه فاطمه است این کتاب که ایشان در وصف فاطمه مینویسد،گویا نویسنده بی‌ اطلاع بودند که فاطمه درسن نه یا ده سالگی ازدواج کردند،و ثمره این ازدواج چند فرزند بوده است،هر چند که هر ساله ایشان بار دار بودند،پرسش اینجاست که یک انسانی‌ در چنین شرایطی و در چنین سنی‌ چه می‌توانست باشد؟؟؟؟؟

این‌ها مهملاتی بیش نبوده است


تنها راه نجات انسانها آگاهیست نه به سبک مردم فریبی شریعتی ها , سروش ها وووو

شاد وسرفرازوایرانی سربلند باشید

ریحانی


بد نیست به این تکه از نوشتارهای علی شریعتی نگرشی دوباره داشته باشیم


من هرگاه که بياد خانه و زندگی محمد می افتم که جوانی و کمال را با بيوه زنی پنجاه تا هفتاد و سه ساله گذراند و در پيری با بيوه زنانی جا افتاده و بچه دار ، چون ام سلمه و زينب دختر خزيمه ( مادر بينوايان ) و بخصوص حفصه ( بيوه زنی زشت : بنا به اعتراف پدرش ) سر کرد و خانه اش آن بود و خوراکش آن ، نمی توانم از افسوس خودداری کنم که محمد می توانست زنانی زيباتر از آنها داشته باشد و زندگی يی بهتر از اين و نيز هرگاه که سخنان نويسندگانی را می خوانم که از شهوترانی محمد سخن می گويند و از حرمسرای محمد ، نمی توانم از شرم پريشان نشوم که يک انسان ، حتی مويسنده ، تا کجا می تواند ننگين شود و بخاطر مصلحتی زشت سيمای حقيقتی زيبا را که فخر انسان است و سرمايه تاريخ به چنين پليديها بيالايد !!

این نوشته یکی از نوشتارهای معروف علی شریعتی است که من دیده ام بسیاری از وبلاگها در پاسخ به اتهامات شهوت رانی و زن بارگی محمد آنرا مطرح میکنند،  

جوانی و کمال را با بيوه زنی پنجاه تا هفتاد و سه ساله گذراند

اگر منظور علی شریعتی خدیجه است، علی شریعتی باید بداند که محمد کمال استفاده را از ازدواج با خدیجه کرد، خدیجه دو شوهر قبل از محمد داشت که آنها مرده بودند و ثروتمند ترین مرد عرب حساب میشد. از طرف دیگر محمد یتیمیبود که به سختی و کارهای طاقت فرسا امورات خود را میگذراند، ازدواج محمد با خدیجه ازدواج یک شخص بسیار فقیر است با ثروتمندترین زن قبیله، درست مثل اینکه زنی مانند جنیفر لوپز (که تازه ثروتمند ترین زن نیز نیست) با یک کارگر ساده ساختمانی ازدواج کند، اما علی شریعتی سعی میکند اختلاف سنی محمد با خدیجه را پررنگ کند و در مقابل جایگاه اجتماعی و اقتصادی محمد و خدیجه را کمرنگ کند.

گاهی اوقات مسلمانان گمان میکنند میتوانند با نشان دادن بازه ای زمانی که در آن محمد به دلیل شرایط زیستی اش نمیتوانست به زنبارگی دست بزند را پررنگ کنند و بگویند اگر محمد زنباره میبود در آن دوران نیز زنبارگی میکرد، این در حالی است که مقایسه شرایط محمد در هنگامی که میتوانست زنبارگی کند و دورانی که نمیتوانست چیزی جز سفسطه قیاس مع الفارق (False Analogy) نیست!

محمد پیش از ازدواجش با خدیجه نمیتوانست زنبارگی کند، زیرا فقیر بود، تا هنگامی هم که خدیجه زنده بود نمیتوانست زنبارگی کند زیرا خدیجه او را طرد میکرد و او به وضعیت نخستین خود باز میگشت، اما تنها در دوران سوم حیات خود (نسبت به حیات خدیجه) است که امکان زنبارگی را پیدا میکند و دست به اینکار میزند و قهراً وقتی کسی نمیتواند زنباره باشد، زنباره نیست! این است که این "استدلال" شریعتی یک مغلطه است.

مغلطه دیگری که در سخنان شریعتی دیده میشود این است که او نمونه ای سودار را انتخاب کرده است. وارد کردن اتهام زنباره بودن به محمد لزوماً به این معنی نیست که "تمام" ازدواجهای او از روی زنبارگی بوده اند، اما علی شریعتی تلاش میکند "زنبارگی" را اینگونه تعریف کند. برای اینکه امکان یاوه گویی بیشتر از مسلمانان گرفته شود بد نیست تعریفی از زنبارگی ارائه شود، آنگونه که علی شریعتی تلاش میکند زنبارگی را تعریف کند،

شخصی الف زنباره است، در صورتی که در تمامی ازدواجهایش از روی شهوت رانی رفتار کند.

شریعتی ابتدا این تعریف نهفته در سخنانش را درست فرض کرده و بعد سعی کرده با مثال نقض آوردن نشان دهد که محمد زنباره نیست، حال آنکه این تعریف از زنبارگی، کودکانه و فریبکارانه است! لازم نیست یک شخص برای زن باره بودن در تمام ازدواجهایش از روی شهوت رانی رفتار کند، بلکه کافی است تنها یکبار اینکار را انجام دهد، بنابر این شریعتی حتی اگر بتواند اثبات کند که محمد با نیمی از زنانش از روی شهوت و زنبارگی ازدواج کرده است، او نمیتواند نشان دهد که محمد زنباره نیست! بلکه او باید نشان دهد که محمد در تمام ازدواجهایش زنباره نبوده است!

مغلطه شریعتی همانند آن است که شخصی را محکوم به دزدی کنند، و شخصی در دفاع از او بگوید، من 10 بار دیده ام که او به مغازه رفته است، جنس خریده است و پول پرداخت کرده است، چنین شخصی را نمیتوان دزد نامید! حال آنکه برای "دزد" بودن، یکبار دزدی کردن کافی است.

غیر از خدیجه که بیش از محمد سن داشته است و سوده که تقریباً هم سن محمد بوده است، باقی زنان محمد اختلاف سنی فاحش با او دارند، نمودار زیر این اختلاف را نشان میدهد:
http://tarikh.no-ip.org/farsi/fallacy/images/mohammed_wife_age_graph.gif
اسناد و مدارک:
http://zandiq.com/farsi/fallacy/safsateh50.htm

سوده تقریباً هم سن خود محمد بوده است و محمد در زمانی با او ازدواج کرد که هنوز حرمسرایش را تشکیل نداده بود. ازدواج محمد با سوده دست کم سه انگیزه داشت:

1- محمد نیاز به کسی داشت که به امور خانه اش برسد.
2- به کسی نیاز داشت که از عایشه همسر 9 ساله او نگهداری کند.
3- به کسی نیاز داشت که بتواند با او تماس جنسی برقرار کند.

حال به دلیل شرایط زمانی (ابتدای هجرت به مدینه) ازدواج محمد با زنان "بهتر" (واژه "بهتر" را از نگر شریعتی میگویم چون او فکر میکند ارزش زن به سن اش و بیوه نبودنش است و زن بیوه فروتر از زن باکره است و برعکس!) میسر نبود از این رو تقریباً تنها کسی که میتوانست به محمد برای رسیدن به این سه هدف اش کمک کند سوده بود.

سوده همچنین حالت کلفت را برای محمد داشت، در احادیث هست که وی نوبت همخوابگی اش با محمد را به دیگر اعضای مجموعه زنان محمد داده بود.

و در پيری با بيوه زنانی جا افتاده و بچه دار ، چون ام سلمه
زن یکی از مسلمانان به نام "ابوسلمه بن ابوالاسد" بود که در جنگ احد زخمی مهلکی برداشته بود و در نهایت کشته شده بود. ام سلمه در هنگام ازدواج با محمد 29 سال سن داشت و محمد 53 سال سن داشت. ام سلمه از کلیه زنان محمد بیشتر عمر کرد و پس از همه آنها وفات یافت.

روشن است که برخلاف آنچه شریعتی میگوید، بیوه زن بودن و جا افتاده بودن، و بچه دار بودن از کیفیت یک زن نمیکاهد و ازدواج بین یک مرد و زنی با این ویژگیها را نمیتوان تنها به دلیل این ویژگیها مثال زد و نتیجه گرفت که این مرد زنباره نبوده است.

و زينب دختر خزيمه ( مادر بينوايان ) و بخصوص

زینب دختر خزیمه از بنی عامر بن صعصعه، بود که بود که بعد از کشته شدن شوهرش "عبیده" در جنگ بدر قبول کرد که با محمد ازدواج کند اما 8 ماه بعد از این ازدواج از دنیا رفت، اگر هم فرض کنیم هدف محمد از ازدواج با زینب، کمک و یاری رساندن به این زن بوده است(!)، محمد تنها 8 ماه از 276 ماهی که دوران پیامبری اش هست را با او ازدواج کرده بود، آیا علی شریعتی فکر میکند این 8 ماه میتواند باقی عمر محمد را جبران کند؟

لازم به یاد آوری هست که علی شریعتی و برخی از سایر مسلمانان گاهی میگویند هدف محمد از ازدواج با زنان، کمک به آنها بوده است! به نظر میرسد غیر از مسائل جنسی، یک مسلمان بتواند هرگونه کمک دیگری را به یک زن، بدون اینکه با او ازدواج کند به وی بکند و ازدواج با یک زن، از راه های عجیب و غریب کمک کردن به یک زن است. بنابر این، مگر قبول کنیم که محمد میخواسته است به این زنان "کمک جنسی" کند، به هیچ عنوان دیگری نمیتوان کار محمد را کمک کردن به زنان نامید.

حفصه ( بيوه زنی زشت : بنا به اعتراف پدرش ) سر کرد
حفصه دختر عمر در هنگامی با محمد ازدواج کرده است که 20 سال سن داشته است و محمد 55 سال سن داشته است، یعنی محمد تقریباً 3 برابر حفصه سن داشته است. اما به نظر میرسد که ازدواج محمد با دختر عمر را میتوان از ازدواجهای سیاسی محمد دانست، زیرا عثمان و ابوبکر نیز از ازدواج با او سر باز زدند و او دختر چندان زیبایی نبود، هرچند برای پیر مردی 55 ساله همچون محمد هر دختر 20 ساله ای طعمه ای چرب و نرم به نظر میرسد.

اما حتی اگر فرض کنیم ازدواج محمد با حفصه از ازدواج های سیاسی محمد بوده است، این نیز خود توهین به شخصیت زن است. اگر محمد ازدواج سیاسی کرده باشد. ازدواج سیاسی یعنی اینکه زنی بین دو مرد رد و بدل شود تا روابط سیاسی آن دو مرد بهبود یابد و این ازدواج زن را به یک کالا و وسیله تقلیل میدهد.

نمی توانم از افسوس خودداری کنم که محمد می توانست زنانی زيباتر از آنها داشته باشد و زندگی يی بهتر از اين 
افسوس علی شریعتی کاملاً بیمورد است، علی شریعتی (و هوادارانش) باید تحقیق کنند و ببینند که چه زنی در تمام عربستان در زمان حیات محمد وجود داشته است که معروف به زیبایی بوده است و امکان ازدواج محمد با او وجود داشته است و محمد با او ازدواج نکرده است، من هرگز چنین زنی را در تاریخ ندیده ام و اگر مسلمانان چنین زنی را معرفی کنند من سخن خود را پس خواهم گرفت.

در ازدواجهای محمد انواع و اقسام جرائم را میتوان یافت، محمد دستکم جرائم زیر را مرتکب شده است:

1- کودک آزاری کرده است (همخوابگی با عایشه)
http://zandiq.com/farsi/islam/Accusations/Montazeri/pedophile.htm

2- تجاوز جنسی کرده است (همخوابگی با صفیه، جویریه، عایشه)
http://zandiq.com/farsi/articles/Articles/new_page_376.htm
http://zandiq.com/farsi/islam/Accusations/Montazeri/safiah.htm

3- با کنیز (برده زن) همبستر شده است (همخوابگی با ماریه قبطی)
http://zandiq.com/farsi/articles/Articles/new_page_205.htm

4- باعث طلاق گرفتن زن شوهرداری شده است و بعد با او ازدواج کرده است (همخوابگی با زینب دختر جحش)
http://zandiq.com/farsi/articles/Articles/new_page_223.htm

گمان میکنم همین 4 مورد کافی باشد که محمد را بتوان محکوم به "زنبارگی" کرد.

نمی توانم از شرم پريشان نشوم که يک انسان ، حتی 
نويسنده ، تا کجا می تواند ننگين شود و بخاطر مصلحتی زشت سيمای حقيقتی زيبا را که فخر انسان است و سرمايه تاريخ به چنين پليديها بيالايد !!

براستی که اگر محمد، یک جنایتکار، دروغگو، زنباره، کودک آزار، کاروان زن، قتل عام گر و آغازگر دینی که خاور میانه را به گند کشاند و هنوز هم تلاش میکند که دنیا را به گند بکشاند "فخر انسان و سرمایه تاریخ" باشد، باید بر انسان و تاریخ پلیدش پریشان شد



From: Iman Hoda'ei Fard <radi3020@gmail.com>
Sent: Mon, January 24, 2011 4:39:23 PM
Subject: -- AndisheyeNik -- بی دینی، نماد روشن فکری


via دکتر علی شریعتی by انی کاظمی on 11/9/10

افسوس
روزی خواهد آمد که بی دینی، نماد روشن فکری است.
دکتر شریعتی

 
خدایا : درروح من اختلاف در "انسانیت" را به اختلاف در فکر واختلاف در رابطه با هم میامیز. آن چنان که نتوانم این سه قوم جدا از هم را باز شناسم. - از دکتر علی شریعتی +Shariati.Nimeharf.com

در همین راستا :


 «دکتر شریعتی» در فیس بوک  خوراک «دکتر شریعتی»

© اِنی کاظمی برای دکتر علی شریعتی, | Permalink | 
برچسب ها: افسوس, بی دینی, دین, روشن فکر, شریعتی, نماد















__._,_.___
Recent Activity:
یاهو گروه انديشه نیک برای تبادل اندیشه و انتقال مطالب آموزنده

اجتماعی، فرهنگی، علمی و هنری از شخصی به شخصی دیگر و از نسلی به

نسل دیگر، راه اندازی شده است.


baraye didane in email be surate farsi mitavanid az yeki
az do rahe zir estefade konin:

1-Right clik>Encoding>More>Unicode (UTF-8)
2-Right clik>Encoding>More>Arabic (windows)

اگر این مطلب از طرف دوستان برای شما بازفرست شده است

می توانید در صورت تمایل در این یاهوگروه به نشانی اینترنتی

http://groups.yahoo.com/group/AndisheyeNik

وآدرس ایمیل andisheyenik@yahoogroups.com

،عضو شوید تا همه مطالب فرهنگی و اندیشه ای گروه را دریافت نمایید

لطفا در نظر داشته باشید که مطالب ارسالی از طرف صاحبان اندیشه با نگرشها

و سلیقه های گوناگون را به معنای خط مشی این یاهوگروه قلمداد نکنیم.

شاگردی دقیق، آموزگاری شریف و پرستاری مهربان برای (اندیشه) هم باشیم و بمانیم

مدیریت اندیشه نیک
MARKETPLACE

Get great advice about dogs and cats. Visit the Dog & Cat Answers Center.


Stay on top of your group activity without leaving the page you're on - Get the Yahoo! Toolbar now.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

CopyRight © 2006 - 2010 , GODFATHER BAND - First Iranian News Portal , All Rights Reserved