428The_Godfather_II_2The%20Godfather273TheGodfather2020305The_Godfather_II_1

Go English

سه‌شنبه، دی ۲۸، ۱۳۸۹

{مدیران ایران} خبرنامه برای modiriran@googlegroups.com - 2 پیام در 2 موضوع

گروه: http://groups.google.com/group/modiriran/topics

    Neda Mafakheri <mafakheri@gmail.com> Jan 08 04:18PM +0330 ^
     
    بیست مدیر ثروتمند جهان
     
     
     
    1*) جک ولش*
     
    **
    نشریه فورچون در سال 1999 وی را «مدیر قرن» نامید. عمده شهرت خود را مدیون
    بازسازی و سازمان‌دهی شرکت جنرال الکتریک است که سطوح مدیریتی را از 29 سطح به
    6 سطح کاهش داده، برخی حوزه‌های کسب‌وکار را تعطیل کرده و ‌درصد زیادی از
    زیردستان خویش را اخراج نمود. به‌رغم تاکتیک‌های قوی و بی‌پروای وی (به خاطر
    اخراج تعداد زیادی از کارکنان شرکت، به او «جک نوترونی» مشابه با بمب نوترونی
    لقب داده بودند)، توانست ارزش جنرال الکتریک را از 12‌میلیارد دلار به
    280‌میلیارد دلار رساند که بزرگ‌ترین افزایش ارزش در هر شرکتی در زمان هر
    مدیرعاملی بوده است.
     
    *2) استیو جابز
    *
    از بنیان‌گذاران شرکت اپل و رییس پیکسار که به عنوان یاغی و هنرمند و به همان
    اندازه مدیر تجاری، توانست یک سر و گردن بالاتر از سیلیکون ولی قرار گیرد. مجله
    فورچون او را «مرشد فرهنگی جهانی» نامید که مسوول تغییر شیوه‌ کار و اجرای
    موسیقی در جهان بوده است. با این‌حال او را به خاطر کارهایی از این قبیل هدف
    انتقاد قرار داده‌اند: گرایشات برتری‌جویانه، اعتبار زیردستان را برای خود خرج
    کردن، مدیریت خرد کسب‌وکار، ‌اخراج کارکنان از روی خشم و هر تعداد خلاف‌های
    اندک مثل پارک کردن مرسدس بنز خود در مکان مخصوص معلولان. ارزش خالص دارایی وی
    بیش از 20‌میلیارد دلار برآورد می‌شود.
     
    *3) سر ریچارد برانسون
    *
    ریچارد برانسون در سال 1972 و در سن 22 سالگی، نخستین فروشگاه صفحه موسیقی خویش
    به نام ویرجین را در لندن افتتاح کرد و نخستین قراردادش را با مایک الدفیلد
    برای صفحات موسیقی ویرجین امضا کرد. سال بعد یکی از صفحات موسیقی الدفیلد روانه
    بازار شد و در تعداد میلیونی به فروش رفت که متنی کلاسیک از موسیقی آزمایشی
    الکترونیکی شد. پنج سال بعد، برانسون قراردادی با یک گروه موسیقی راک امضا کرد
    که سایر موسسات آنها را رد کرده بودند. برانسون علاوه‌بر فروشگاه‌های صفحه
    موسیقی و‌ شرکت هواپیمایی، به خاطر تلاش‌های رکوردگذار جهانی مشهور است و به
    اندازه سلطان تجاری بودن به خاطر بی‌باک بودنش مورد احترام است. او که شخصیت
    پرجذبه و قابلی پیدا کرده است در تعدادی از پرطرفدارترین نمایش‌های تلویزیونی
    ظاهر می‌شود. او یک سفینه فضایی نیز دارد. حداقل این که برانسون ثابت کرده است
    یک نفر می‌تواند در عین حال که یکی از ثروتمندترین و موفق‌ترین مردم جهان است،
    گرم و دوست‌داشتنی نیز باشد.
     
    *4) سام والتون
    *
    سام والتون در سطرهای پایانی کتاب خود با عنوان «ساخت آمریکا» نوشت مهم‌ترین
    قانون در تجارت،‌ شکستن همه قوانین است. او همچنین گفته است، «من همیشه به
    خودم، به خاطر زیرپاگذاشتن قوانین کسان دیگر، افتخار می‌کردم و همیشه طرفدار
    انسان‌های سرکش و تک‌رویی بودم که قواعد من را به چالش می‌کشیدند.» رویکرد
    نوآورانه و جسارت‌آمیز وی به کسب‌وکار، تاسیس فروشگاه‌های زنجیره‌ای جهانی وال
    مارت بود که در سال 2002 توانست جای شرکت نفتی اگزان را به عنوان بزرگ‌ترین
    شرکت جهان بگیرد.
     
    *5) بیل گیتس
    *
    این را دیگر همه می‌دانند که ثروتمندترین مرد جهان کسی است که از دانشگاه اخراج
    شد. بیل گیتس به جای اتمام تحصیلات در دانشگاه معتبر‌هاروارد، تصمیم گرفت به یک
    فعالیت پرریسک اشتغال ورزد و تمام وقت خویش را به کسب‌وکار کوچکی به نام
    «مایکرو سافت» اختصاص داد که با کمک هم‌کلاسی خود پل آلن تاسیس کردند. گیتس که
    از رویه‌های موجود منبع دسترسی باز توسعه نرم‌افزار رضایت نداشت، تصمیم به پولی
    کردن سیستم گرفت و درخواست اخلاقی برای منبع بسته کرد. او با تغییر قواعد توسعه
    نرم‌افزار،‌صنعت نرم‌افزار را به نحوی که امروزه می‌شناسیم تثبیت نمود.
     
     
    *6) دونالد ترامپ
    *
    میلیاردر خودساخته، سلطان املاک و مستغلات و به عنوان کسی که قواعد را به وجود
    می‌آورد شناخته می‌شود. در بین قواعد ترامپ برای موفقیت، این واژه‌ها را پیدا
    نخواهید کرد: شرم، بخشندگی، هم‌دردی یا مهربانی. دونالد ترامپ، رییس اصالتا
    قلدر ضعیف‌کُش، یک نماد فرهنگی و یکی از مشهورترین مردان جهان است. از مقایسه
    عکس‌های تبلیغاتی وی در سال‌های اولیه شهرت یافتن وی با تسلط اخیر وی در صحنه
    جهانی، روشن می‌شود که ترامپ چهره مشخصا رذیلانه‌ای پیدا کرده است. در حالی که
    هیچ کس رهبری ترامپ را در کسب‌وکار زیرسوال نمی‌برد، شهرت وی، اگر نه ثروت وی،
    بیش از آنکه ناشی از معاملات تجاری خاص یا تصمیمات حرفه‌ای باشد به خاطر تصویر
    «رییس پست فطرت» و زندگی شخصی پرسرو صدای وی بوده است.
     
    *7)‌ هنری فورد
    *
    پدر خودروهای امروزی،‌ بنیانگذار شرکت خودروسازی فورد‌ و مخترع خط مونتاژ متحرک
    خودرو، رهبر تجاری کاملا غیرمتعارفی بود. هنری فورد با پافشاری بر تولید انبوه
    خودروهای ارزان برای یک بازار گسترده، زمانه خویش و نیز سرمایه‌گذاران را به
    چالش کشاند. او دستمزدی بسیار بیشتر از آنچه مرسوم بود به کارکنان شرکت پرداخت
    که این کار را «مشوق دستمزد» نامید و بدین وسیله توانست نیروی کار قوی را جذب و
    نگه دارد. فورد از «سرمایه‌داری رفاهی» حمایت می‌کرد و علاقه غیرمعمولی به
    وضعیت زندگی کارکنان نشان داد و آنها را ملزم به زندگی طبق قوانین تعیین شده در
    «واحد جامعه‌شناختی» خود می‌کرد، به طوری که چگونگی گذراندن ساعات فراغت آنها
    را مشخص و محدود می‌ساخت. ریسک‌های وی نتیجه داد و شرکت فورد به ترسیم
    چشم‌انداز مدرن شهری کمک کرد.
     
    *8) ری کراک
    *
    ری کراک نخستین رستوران مک دونالد را باز نکرد. او صرفا یک شرکت کوچک خانوادگی
    را به حق امتیاز جهانی چند‌میلیارد دلاری تبدیل نمود. استعداد کراک مثل هنری
    فورد و قبل از او این بود که راهی پیدا کرد تا کالاهای با کیفیت را به یک بازار
    انبوه وارد کند. او با معرفی خط مشی‌های اکید برای چگونگی تولید و فروش اقلام
    غذایی، انقلابی در صنعت رستوران به وجود آورد. او فروش همبرگر را به یک علم
    تبدیل کرد و حتی صاحبان حق امتیاز خود را مجبور به گذراندن لیسانس همبرگرشناسی
    در موسسه آموزشی مک دونالد کرد. اما ‌کراک بر خلاف فورد، به خاطر پرداخت دستمزد
    تا حد امکان اندک به کارکنانش مورد انتقاد واقع شد و متهم گردید که سعی در دور
    زدن قوانین حداقل دستمزد را داشت.
     
    *9) لی کا شینگ
    *
    ماجرای لی کا شینگ، ماجرای آمریکایی واقعی است: سخت‌کوشی، ‌عزم استوار و
    انتخاب‌های هوشمندانه که او را از فقر خارج ساخت و به محیط زیست اهمیت می‌دهد.
    تنها تفاوت این است که شینگ از چین است. ثروتمندترین مرد در هنگ کنگ، مجله
    فوربس ارزش خالص دارایی‌های شینگ را 5/26‌میلیارد دلار گزارش کرده است. برای
    مردی که دیپلم دبیرستان ندارد چنین ثروتی بد نیست. او هنوز به گذشته معمولی
    خویش وفادار مانده است (خانواده‌اش هنگامی که ژاپن چین را اشغال کرد از کشور
    فرار کردند) و ترجیح نمی‌دهد ثروت خویش را به رخ بکشد. او به آرامی و مطبوع سخن
    می‌گوید و از کفش و ساعت ارزان قیمت استفاده می‌کند. در عین حال نظم و انضباط
    وی و جهت‌گیری روشن در کسب‌وکار باعث شده که لقب سوپرمن به وی بدهند. با اینکه
    ترکیبی منحصربه‌فرد از شرق و غرب جهان است کاملا به هیچ قالبی در نمی‌آید.
     
    *10) روپرت مورداک
    *
    سلطان رسانه‌های خبری و یکی از قدرتمندترین مردان جهان با مالکیت شرکت‌های
    بسیاری از قبیل نیوز کورپرویشن، فاکس نیوز و نیویورک پست،‌ روپرت مورداک
    109‌مین مرد ثروتمند جهان است و مقام اعظم در رتبه کاتولیکی سنت گریگوری کبیر
    (لقبی که پاپ جان پل دوم به این استرالیایی – آمریکایی اعطا کرد هر چند که
    مورداک پروتستان است) وی به خاطر قدرت بسیار زیادی که در رسانه‌ها کسب کرده و
    استفاده غیراخلاقی از اموال خود در مسیر دیدگاه‌های سیاسی دست راستی خویش، مورد
    انتقاد وسیعی واقع شده است. او در سراسر فعالیت کارآفرینی خویش، منافع رسانه‌ای
    و سیاسی خویش را با ترسیم دقیق یک خط متوازن ساخته است، اما همیشه بدون حادثه
    نبوده است.
     
    *11) کری پاکر
    *
    وقتی که در سال 2005 کری پاکر از دنیا رفت ثروتمندترین مرد در استرالیا و
    سهام‌دار اصلی شرکت نشر و پخش بود. وقتی پدر وی فرانک پاکر، سلطان رسانه از
    دنیا رفت،‌ کری امپراتوری خانوادگی را به ارث برد که اگر به خاطر اختلاف
    خانوادگی نبود به برادر بزرگ‌ترش کلاید می‌رسید که با عزیمت او به آمریکا
    اختلاف خاتمه یافت. کری پاکر که رقیب قسم‌خورده غول رسانه‌ای روپرت مورداک بود
    اغلب با اتهامات مختلف روبه‌رو می‌شد تا جایی که متهم به فرار مالیاتی،‌ جنایت
    سازمان یافته و قاچاق مواد مخدر شد، اگر چه پاکر سرانجام از تمام اتهامات تبرئه
    شد هنوز در استرالیا به عنوان کسی که در جنایات سازمان یافته نقش داشته است به
    یاد آورده می‌شود.
     
    *12) آندرو کارنگی
    *
    مهاجر فقیر اسکاتلندی که با تشخیص نیاز به تغییر، توانست به ثروتمندترین مرد در
    آمریکا تبدیل شود. او خود را با بازارهای در حال توسعه تطبیق داد، سرمایه‌گذاری
    سنگینی در فناوری‌های نو کرد و هراسی نداشت که توصیه‌های خویش را زیر سوال
    ببرد.
    در سن 33 سالگی، بیمناک از این‌که عمر خود را وقف ثروت‌اندوزی کردن، راحتی و
    آسایش را از وی سلب کرده است، نامه‌ای به خودش نوشت و توصیه نمود که دنیای
    کسب‌وکار را در عرض دو سال برای همیشه ترک کند. نیازی به گفتن نیست که او به
    این توصیه عمل نکرد. این تنها باری نبود که حرف و عملش با هم همخوانی نداشت.
    برای مثال، کارنگی در توجه صریح به برابرطلبی سیاسی و حقوق کارگران در تشکیل
    اتحادیه نظیر نداشت؛ اما او تاکتیک‌های ضد اتحادیه‌ای هنری فریک را تایید کرد
    که منجر به مرگ تعداد نامعلومی در جنگ هوم‌ستید شد. کارنگی تلاش کرد به این
    شعار خود که «انسانی که ثروتمند می‌میرد بدنام شده می‌میرد»، عمل کند: او در
    زمان مرگش،‌ 350‌میلیون دلار عمدتا برای ایجاد کتابخانه‌های عمومی و پشتیبانی
    از نهادهای علمی اهدا کرد.
     
    *13) بوریس برزویسکی
    *
    نسبت به اکثر بخش‌های جهان،‌ فساد بخش شناخته‌شده‌ای از تجارت و سیاست در روسیه
    است، البته تجار و سیاستمداران معمولا از اشاره به جنبه شرارت‌بار جاه‌طلبی‌های
    خود خودداری می‌ورزند، اما ‌بوریس برزویسکی یک استثنا است. در حالی که این
    میلیاردر همه اتهامات در رابطه با ارتباطات خود با فعالیت‌های جنایی را رد
    می‌کند، او علنا تهدید کرده است جای ولادیمیر پوتین را «با زور» می‌گیرد.
    برزوسکی کمک کرد تا پوتین به قدرت برسد و اکنون او را متهم به جنایت می‌کند.
    تعجبی ندارد که برزویسکی هدف عملیات ترور قرار گیرد. او عضو برجسته آکادمی علوم
    روسیه بود. قبل از این‌که از خرید و فروش خودرو به ثروت هنگفتی دست یابد
    کتاب‌ها و مقالات بیشماری درباره ریاضیات کاربردی منتشر ساخت. او در حال حاضر
    به نام پلاتون النین و با پناهندگی سیاسی در لندن

     

    "terme a.k" <terme84.ak@gmail.com> Jan 13 08:03PM +0330 ^
     
    چند نکته برای کار کردن با خانم ها
    اگر رئیس جدیدتان یک زن است، یا اگر به قسمتی از اداره مـنـتـقل شـده اید
    کـــه مجبورید با همکاران خانم کار کنید،اگر منشی خانم دارید ، اگر در
    فروشگاه یا کارگاه با خانم ها همکار هستید ، زمـانـش رسیـده است که
    مهارت هایی را برای کار کردن با آنها یاد بگیرید.
    مـردهـا و زن هـــا در یک محیط اجتماعی به طرق مختلفی فکر و عمل می کنند.
    اما بـا مسـائـل کـــاری چگونه برخورد مینمایند؟
    همه ما تغییر کرده ایم
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    مرد ها و زن ها از قالب های پیشین خود درآمده اند، اما بعضی از این خلق و
    خو ها هنوز به جا مانده است. مهم نیست چقدر زن ها جدی، خشن و جاه طلب
    باشند، کار تعلیم و تربیت فرزندان و بار آوردن بچه از قدیم بر عهده
    آنهاست. مردها معمولاً هدفمند و اهل رقابت اند. هر چند باید راه درازی
    پیمود تا احساسات آن ها نیز نشان داده شود. آگاه بودن از تفاوت های بین
    دو جنس برای پیشرفت شغلی شما بسیار ضروری است.
    در اینجا به چند نکته اساسی در روابط کاری با خانم ها اشاره می کنیم:
    1- برای صحبت کردن با آنها وقت بگذارید
    مردها برای تبادل اطلاعات صحبت و مذاکره می کنند، البته زن ها هم همینطور
    هستند. اما آنها از این گفتگو ها به عنوان یک رابطه متقابل برای برقراری
    ارتباط استفاده می کنند. اگر رئیس خانم شما گفتگوی کوتاهی را آغاز می
    کند، با او صحبت کنید هر چند که خیلی مشغول باشید. ممکن است فکر کنید که
    وقت خود را تلف خواهید کرد اما نتایج آن ارزشش را خواهد داشت.
    2- یاد بگیرید که به حرفهایشان گوش دهیدسوال کنید تا مطمئن شوید همه
    مطالبی که رد و بدل می شود را کاملا فهمیده اید. خیلی کم پیش می آید که
    خانمی فراموش کند که همکارش صحبت هایش را گوش نداده است یا اظهار نظری در
    موردشان نکرده باشد.
    3- حرف هایتان را سبک و سنگین کنید
    دقت کنید که چه می گویید زیرا که ممکن است هر آن نظری در ارتباط با
    حرفتان داده شود و شما را در راس گفتگو بکشاند. دقت کنید که لطیفه هایتان
    مضامین جنسی نداشته و اهانت آور نباشند. هیچگاه موضوعاتی مانند حاملگی را
    پیش نکشید مگر اینکه همکارتان خود موضوع را مطرح کند.
    4- با دقت انتقاد کنید
    قبل از عصبانیت خوب فکر کنید. در مورد کار نظر دهید نه انجام دهنده آن.
    خانم ها معمولاً انتقاد ها را خیلی شخصی برداشت می کنند، پس شما سعی کنید
    که بهانه ای دستشان ندهید. در رابطه با هر مشکلی مثال مطرح کنید و فرد را
    تشویق کرده و نظرات مثبت بدهید. این به این معنی نیست که خانم ها را جدی
    نگیرید، فقط مشکلات را با دیدی مثبت و سازنده بررسی کنید.
    5- به جزئیات دقت کنید
    اگر چه کنجکاوی کردن در مورد زندگی خصوصی کسی صحیح نیست، اما اگر رئیس یا
    همکار خانم شما گاهاً در مورد فرزندانش با شما صحبت می کند، شما نیز هر
    از چند گاهی حال آنها را جویا شوید. علاقه شما به این مسئله نشان می دهد
    که شما برای این ارتباط ارزش قائل هستید. اگر چه این راه درستی است، اما
    دقت داشته باشید که بین مسائل خصوصی و کاری تعادل برقرار کنید. و هرگز
    سـوالات خیـــلی خــصوصی مثل "چرا فلان روز مرخصی گرفته بودید؟" نپرسید.
    6- در تصمیم گیری عجله نکنید
    خانم ها سعی می کنند که مشکلات را با بحث کردن حل کنند. برای درست کردن
    مسئله ای هیچگاه عجله نکنید. رئیس جدید شما، اگر چه تصمیم خود را گرفته
    باشد، به دیگران هم اجازه خواهد داد تا نظراتشان را ابراز کنند و پیشنهاد
    ارائه دهند. اگر با تعداد بسیاری خانم کار می کنید، از این تاکتیک
    استفاده کنید.
     
    7- همکاری کنید
    با هم کار کنید و در کارها با هم مشورت کنید. اگر می خواهید مدیرتان را
    تحت تاثیر قرار دهید، دیگران را در کارهایشان یاری دهید. در نظر او یک
    مشاور و رفیق همیشه بهتر از یک تک خور است. احساسات و استعدادهای دیگران
    را بشناسید. خانم ها معمولاً در ایجاد رابطه با مشتریان بسیار مهارت
    دارند. بنابراین فرصتی به آنها بدهید تا برای بهتر شدن موقعیت کاری
    خودشان و شما از استعدادها و دانششان استفاده کنند.
    8- استعداد هایش را تحسین کنید نه ظاهرش را
    هیچگاه به همکار خانمتان نگوئید که چقدر زیبا و خوشگل است. حتی مطرح کردن
    طرز لباس پوشیدن، بوی عطر و مدل مویش هم ممکن است در نظر او بد باشد. در
    مورد هر نظریه ای که می دهید بسیار دقت کنید.
    9- صادق باشیدهر زمان که ممکن بود، اطلاعاتتان را با آنها در میان
    بگذارید. خانم ها احساس فوق العاده ای دارند، و نادرستی و دغل بازی را به
    خوبی تشخیص می دهند. به همکارانتان اطمینان دهید کهمی توانید هر نوع
    اطلاعاتی که نیاز دارند را برایشان مهیا کنید. صداقت و رو راستی از نظر
    خانم ها بسیار ارزشمند است.
    10- غیبت نکنید
    گوش هایتان را بر روی غیبت ها ببندید. اکثر شایعات از روی ترس ساخته شده
    اند. شما می توانید جلوی پچ پچ ها، فرضیات و شکایات را بگیرید و آنها را
    به نفع خود تمام کنید. اطلاعات خیلی زود پخش می شوند، پس سعی کنید شایعات
    مثبتی به وجود آورید.
    11- سعی کنید افکارش را بفهمیدخانم ها اطلاعات را به سبکی کاملاً متفاوت
    با آقایان تحلیل می کنند. در حالیکه آقایان معمولاً به نتایج مسئله فکر
    می کنند. اگر هنگام صحبت هایتان خانمی سر خود را تکان می دهد به این معنی
    نیست که با حرفهایتان موافق است، اما مردها اگر حس کنند مطلبی را اشتباه
    بیان کرده اید و یا با تصمیمی مخالف باشند، بلافاصله عکس العمل نشان می
    دهند. اما خانم ها در ابتدا خود را موافق جلوه می دهند ولی بعد دوباره
    همان بحث را پیش می کشند. آنها ذاتاً دوست دارند که واقعیات را بفهمند.
    در مورد هر چیز خیلی خوب فکر می کنند و گاهاً نیز احساسات خود را در آن
    واردمی کنند.
    12- رابطه تان را فقط در حد کار نگاه داریدعشق هایی که در محیط های کاری
    به وجود آمده ، معمولاً کم دوام بوده اند. مراقب ژست های جوانمردانه خود
    باشید چون ممکن است خانم ها برداشت نادرستی از آنها بکنند.
    زنده باد اختلاف عقیده
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    از تصورات غلط دوری کنید. به تفاوت های بین خانم ها و آقایان توجه داشته
    باشید. به اینکه چطور عمل کرده و عکس العمل نشان می دهند دقت کنید. خوب
    گوش کنید و قبل از صحبت کردن در مورد آن خوب فکر کنید. کار گروهی را رواج
    دهید. مطمئن باشید که استعداد ها و مهارت های یک فرد مهم و قابل بررسی
    است. به احساسات انسان ها توجه کنید.

     

--
شما این ایمیل را به خاطر عضویت در گروه " جامعه مجازی مدیران ایران" دریافت نموده اید.
آدرس ارسال ایمیل به گروه : modiriran@googlegroups.com
آدرس ایمیل برای لغو عضویت : modiriran+unsubscribe@googlegroups.com
اطلاعات بیشتر : http://groups.google.com/group/modiriran?hl=fa
www.modiran-iran.ir - www.ModirIran.ir - www.OnlineManagers.ir

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

CopyRight © 2006 - 2010 , GODFATHER BAND - First Iranian News Portal , All Rights Reserved