نزاع بر سر سوخت
از مدتها پیش بسیاری از کارشناسان منطقه ای به این باور رسیده اند که ایران بازی دو گانه ای را در مسایل مربوط به افغانستان پیگیری می کند. مقام های ایرانی در تریبون ها و مذاکرات رسمی حمایت قاطعی از دولت "حامد کرزی" به عمل می آورند اما گزارشهای متعددی وجود دارد که نشان می دهد ایران برای ممانعت از به نتیجه رسیدن پروژه ایالات متحده و نیروهای نظامی حامی اش ( ناتو) در شکست طالبان تلاش های وسیعی را ترتیب داده است. اقدام اخیر جمهوری اسلامی در جلوگیری از ورود تانکرهای سوخت به افغانستان نیز بی ارتباط با این سیاست نیست. ایران در توضیح دلایل توقیف تانکرهای حامل سوخت که تعداد آنها حدود 1600 تانکر برآورده شده گفته است که باید اطمینان حاصل کند این تانکرها توسط نیروهای ناتو مورد مصرف قرار نمی گیرد. به گفته مقام های جمهوری اسلامی میزان تانکرهای سوختی ترانزیت شده به افغانستان در سال جاری نزدیک سه برابر سال پیش بوده است و کابل باید توضیح دهد که این میزان سوخت اضافی را برای چه مصارفی می خواهد. دولت افغانستان در پاسخ به این اظهارات گفته که حامل های سوخت در بازارهای داخلی مورد استفاده قرار خواهد گرفت و رشد 70 درصدی قیمت حامل های سوخت در بازار داخلی افغانستان پس از توقیف تانکرها در مرز ایران نیز می تواند نشانه ای بر تایید اظهارنظر مقام های کابل باشد. با این حال برخی کارشناسان سیاسی افغان معتقدند که اصولا تهران حق پرسش درباره نحوه استفاده از کالاهایی که در مسیر این کشور ترانزیت می شود را ندارد و توضیح خواستن درباره شیوه مصرف حامل های سوخت خود نوعی تعرض به حاکمیت ملی افغانستان و دخالت در امور داخلی این کشور است. در تظاهراتی که طی هفته های اخیر توسط شهروندان معترض افغان روبروی سفارت ایران انجام شده است نیز این مساله مورد تاکید قرار گرفته که امتناع ایران از ورود تانکرهای سوخت به خاک افغانستان در تعارض با قواعد بین المللی قرار دارد.
زخم های کهنه
پرتاب گوجه فرنگی و رنگ و تخم مرغ به در و دیوار سفارت ایران در کابل توسط معترضان افغان به تحلیل ها درباره تنزل موقعیت ایران در افکار عمومی این کشور قوت بخشیده است. در مجموع طی سال جاری 10 تظاهرات روبروی سفارت ایران در کابل انجام شده است که این آمار به اندازه کافی می تواند بیانگر افول جایگاه ایران باشد. با این حال ناظران سیاسی تظاهرات جمعه گذشته را در نوع خود بی سابقه قلمداد کرده اند. در این تظاهرات تصاویر سران جمهوری اسلامی توسط معترضان به آتش کشیده شد و شعارهای صریحی علیه مقام ها و نظام ایران سر داده شد. ناظران می گویند که اعتراض به توقیف تانکرهای سوخت در مرز ایران و افغانستان محملی برای بیان سایر اعتراض ها بوده است. تظاهرکنندگان به ویژه نسبت به نقض حقوق پناهندگان افغان در ایران اعتراض دارند و انتشار فیلمی تازه در اینترنت که بدرفتاری مرزبانان ایرانی با پناهجویان را به نمایش می گذارد آتش انتقادها در این زمینه را شعله ور تر کرده است. در این فیلم تصاویری نشان داده می شود که در آن چند افغان کشته شده و یکی دو نفر نیز مجروح شده اند. مجروحان درد می کشند و کمک می طلبند؛ و این در حالیست که چند نفر که اونیفورم رسمی نیروهای ایرانی را به تن دارند و مسلح نیز هستند در کنار یک ماشین ظاهرا متعلق به نیروهای امنیتی ایران در نزدیکی مجروحان دیده می شوند و به افغان ها پوزخند می زنند. مقام های دولتی افغان وعده داده اند که درباره صحت و سقم این فیلم تحقیق کنند اما تهران واکنش قابل توجهی به این مساله جنجالی نشان نداده و همین امر به عصبانیت افغان ها افزوده است. نگرانی درباره نقض حقوق پناهجویان افغانی در ایران به همین مساله محدود نمی شود و مشکلات مربوط به تحصیل، ازدواج و اشتغال افغانهای مقیم ایران مجموعه مشکلاتی هستند که به شدت گرفتن اعتراض ها انجامیده است. بر اساس آماری که دولت ایران منتشر کرده افغانهای مقیم ایران حدود 5/12 درصد جمعیت این کشور را شامل می شوند با این حال طی 30 سال گذشته افغانها عموما در مشاغل رده پایین اجازه کار پیدا کرده و فرزندان خانواده های افغان نیز در بسیاری موارد از تحصیل محروم مانده اند. این محرومیت به ویژه درباره فرزندانی که حاصل ازدواج مردان افغان با زنان ایرانی بوده اند جنبه نمایان تری داشته و به دلیل قوانین تابعیت در جمهوری اسلامی فرزندان این خانواده ها نتوانسته اند از امکانات عمومی برای تحصیل بهره مند شوند.
حیاط خلوت ایران!
گزارشهای متعددی که هرازچندگاهی از دخالت های ایران در مناسبات داخلی و حکومتی افغانستان منتشر می شود زمینه ساز تشدید بدبینی شهروندان افغان به نقش همسایه غربی شان بوده است. برای نمونه طی سالهای اخیر مجموعه ای از گزارشها منتشر شده که نشان می دهد ایران به اعضای طالبان در افغانستان کمک های مالی و تسلیحاتی کرده است. گرچه جمهوری اسلامی همواره از پذیرش چنین اتهام هایی سرباز زده است ولی برخی ناظران می گویند که ایران با حمایت از نیروهای طالبان قصد دارد مانع از قوت گرفتن دولت مرکزی افغانستان شود. به گفته این ناظران برقراری یک حکومت باثبات در افغانستان به ویژه از این جهت برای جمهوری اسلامی خطرناک است که چنین حکومتی می تواند نشان دهنده پیروزی ایالات متحده در جنگ علیه تروریسم و جایگزینی یک حکومت دموکراتیک باثبات به جای یک حکومت بنیادگرای اسلامی باشد. علاوه بر گزارشها درباره حمایت ایران از طالبان گزارشهایی نیز وجود دارد که از نفوذ جمهوری اسلامی در بدنه هیات حاکمه افغانستان حکایت می کند. برای نمونه یکی از اسناد تازه منتشر شده ویکی لیکس متعلق به سال 2009 میلادی نشان می دهد که ايران با اعطای رشوه به بعضی از نمايندگان مجلس افغانستان توانسته است پارلمان اين کشور را طی چهار سال گذشته به يک نهاد غير مؤثر تبديل کند. در همین حال حدود دو ماه پیش نیز روزنامه آمریکایی "نیویورک تایمز" فاش ساخت که دستیار حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان، از مقام های ایران در هواپیما پول نقد گرفته است. ایران رسما این گزارش را تکذیب کرد اما به فاصله اندکی پس از آن حامد کرزی پذیرفت که چنین چیزی اتفاق افتاده است و با لحن صمیمانه ای از مقامهای ایرانی بابت پرداخت چنین پولهایی تشکر کرد.
آهنگ اختلاف
بحران های سیاسی و دیپلماتیکی که طی سالهای اخیر در روابط ایران و افغانستان به وقوع پیوسته نتوانسته لحن دولتمردان دو کشور نسبت به یکدیگر را سرد کند. مقام های ایران از دولت افغانستان به عنوان دولتی دوست و برادر یاد می کنند که مردمش دارای اشتراک فراوان فرهنگی با ایرانیان هستند. در عوض مسوولان افغان هم همواره نسبت به گزارشها و شواهد مربوط به دخالت ایران در امور داخلی شان با خونسردی برخورد کرده و اجازه کاهش روابط را نداده اند. با این حال به نظر می رسد اگر آهنگ اختلاف میان دو کشور با سرعت کنونی به پیش رود شاهد تغییر لحن و جهت گیریهای دیپلماتیک نیز خواهیم بود. بحران پیش آمده بر سر تزانزیت تانکرهای سوخت از ایران به افغانستان تا حد زیادی زمینه را برای تغییر لحن دو کشور فراهم آورده است. اتاق تجارت و صنایع افغانستان در واکنش به اقدام جمهوری اسلامی نسبت به قطع روابط تجاری و تحریم کالاهای ایرانی هشدار داده و دولت افغانستان هم به شهروندانش اجازه داده مقابل سفارت ایران شعارهایی صریح علیه نظام جمهوری اسلامی و سران آن سر بدهند و تصاویر مقام های این کشور را به آتش بکشند. افغان ها می گویند که بر اساس قانون اساسی کشورشان، شهروندان در بیان اعتراض هایشان آزاد هستند اما مقام های جمهوری اسلامی برگزاری چنین تظاهراتی را از چشم دولت افغانستان می بینند و احضار سفیر افغانستان در تهران برای ادای توضیح نیز نشان دهنده همین امر است.انتظار می رود اگر این اعتراض ها در روزهای آینده نیز ادامه پیدا کند بحران کنونی موجود ابعاد پیچیده تری به خود بگیرد. ناظران مستقل می گویند اثر بحران در روابط تهران و کابل صرفا به حوزه های سیاسی و اقتصادی محدود نخواهد بود و بزرگترین خسارت استراتژی دوگانه جمهوری اسلامی در قبال افغانستان ،کاهش محبوبیت در کشوری است که از بیشترین جمعیت فارسی زبان پس از ایران برخوردار است.
از هر كران، بانك رحیل اید به گوشم ** بانك جرس برخاست، وای من، خموشم
فرمان رسید این خانه از دشمن بگیرید! ** تخت و نگین از دست اهریمن بگیرید
آهنگ رفتن كن، كه ما را چاره فرد است ** واماندن از این كاروان، درد است، درد است
باید خطر كردن، سفر كردن، رسیدن ** ننگ است امروز اين رمیدن، آرمیدن
وادی به وادی، سینه باید سود، بر راه ** منزل به منزل رفت باید تا سحرگاه
گر خاره و خارا و گر دور است منزل ** حكم جلودار است، بربندیم محمل
براي ارسال مطلب به اين گروه مطالب خود را به yahoo.ir@gmail.com ارسال كنيد.
براي امكانات ديگر يا لغو عضويت به آدرس گروه مراجعه نماييد. http://groups.google.com/group/jelodar?hl=fa
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر