428The_Godfather_II_2The%20Godfather273TheGodfather2020305The_Godfather_II_1

Go English

شنبه، مهر ۰۳، ۱۳۸۹

[23khordad] اگر گنجی به خود زحمت مطالعه سرمقاله ها و .. بنی صدر را می داد درمی یافت که در آنها نسبت به خطر استقرار فاشیسم اسلامی هشدار داده شده است

با سلام

https://balatarin.com/permlink/2010/9/25/2200417

در باره دروغهای بزرگی که گنجی از قول بنی صدر ساخته است:


هرگاه او به خود زحمت مطالعه سرمقاله های بنی صدر در انقلاب اسلامی و کارنامه های او و نامه هایش را به خمینی می داد، اگر او به خود زحمت پرس و جو می داد، در می یافت که متأسفانه تنها گرایش معتقد به استقلال و آزادی بود که به گرایشها و سازمانهای سیاسی، نسبت به خطر استقرار «فاشیسم اسلامی» هشدار داد. از بد اقبالی این هشدار را نشنیدند و گرایش معتقد به استقلال و آزادی را در مقابله با این فاشیسم تنها گذاشتند.


۱ – از کتاب «ده سال با اتحادیه در آلمان» نوشته جعفری، از نامه بنی صدر به او، گنجی نقل کرده است: رهبری جبهه باید با مسلمانان باشد.  با این «نقل قول»، قسمتی از  نوشته را انداخته و راست را بزرگ ترین دروغ گردانده است. در آن نامه، بنی صدر به جعفری نوشته است (صفحات ۸۴ تا ۸۶): «جبهه باید در دست ما مسلمانها باشد. کسانی که برای استقلال و آزادی، جان برکف دارند و می میرند.» بدین سان، گنجی «کسانی که برای استقلال و آزادی، جان بر کف دارند و می میرند» را، حذف کرده و بزرگ ترین دروغ را ساخته است. وی خواسته است تقابل میان گرایشهای «اسلامی» ضد استقلال و آزادی را با گرایش پیشنهاد کننده اسلام بمثابه بیان آزادی که هدف مبارزه را نه قدرت که استقلال و آزادی می شناخت و همچنان می شناسد را از دید خواننده خود بپوشاند و این گرایش را در شمار گرایشهای قدرتمداری بباوراند که خود عضو یکی از آنها بوده است. طرفه این که در کتاب مذکور، هم اصل «همه تصمیم بگیرند و همه اجرا کنند» (دموکراسی بر اصل مشارکت) آمده است و هم گرایشهای اسلامی قدرتمدار آن زمان شناسائی شده اند و هم نزاع آنها با بنی صدر و گرایش جانبدار استقلال و آزادی ، شرح شده است.


۲ – او مدعی می شود بنی صدر حکومت اسلامی را تبلیغ و ترویج می کرده است. از قیاس صوری استفاده می کند. توضیح این که نسل امروز، حکومت اسلامی را حکومت ولایت مطلقه فقیه می شناسد. بنا براین، دروغ سازی که در دروغ سازی اندازه نگاه نمی دارد، دو ضد را در نظر نسل امروز، دو همسان می گرداند. حال این که ۲.۱- در همان کتاب (ده سال با اتحادیه در آلمان)، تضاد دو حکومت اسلامی، یکی ترجمان ولایت جمهور مردم و الغاکننده سانسورها و مدافع حقوق انسان و دیگری، بیانگر ولایت فقیه و استبداد صالحان و... توضیح داده شده است.۲.۲- کتاب اصول پایه و ضابطه های حکومت اسلامی نوشته بنی صدر ( به دلیل تضادیش با حکومت اسلامی یا ولایت فقیه آقای خمینی و نظریه راهنمای مجاهدین و تقدم آزادی بر استقلال نهضت آزادی آن روز مدت دوسال از انتشارش خودداری می شد)، اصل را بر توحید در حقوق، می گذارد. .....



گنجی با به تکرار بنی صدر را «پدر زن رجوی » خواندن ،این واقعیت را که روشن می سازد که گنجی همانست که بود: او نه برای زن استقلال رأی قائل است و نه کرامت و نه حقوق. فیروزه بنی صدر، در رشته خود، در تحقیق، مقام دوم را در فرانسه دارد. او کسی است که همسر خود را به استقلال برگزید و استقلال و آزادی و آشتی ملی را مهر خود قرارداد. این اختیار را برای خود قرار داد که هرگاه شوهر این اصول را نقض کند، از او جدا شود و جدا شد. در ایران و جهان امروز، زنانی چون او کم شمارند.  قلم را به تحقیر واداشتن، او را به تحقیر خود وادار کردن است.


واما دروغهای گنجی فرصتی فراهم آورد برای مطلع کردن نسل امروز از استفاده رﮊیم از ترورها: 


مجاهدین با رویه کردن ترور موجب به تأخیر افتادن  دموکراسی شده اند:


بدین سان، گرایشهائی وجود داشته اندکه مانع از افتادن ایران در فرآیند دموکراسی بوده اند. همان گرایشها که بنا بر قول سید حسین موسوی، در راه ندادن به مجاهدین به اجماع رسیده بودند. حزب جمهوری اسلامی و زورمدارهای دیگری که کودتا را راه حل کردند و دولت زورپرستها را بر ایران تحمیل کردند. گنجی امروز، آن روز، در خدمت اجماع کنندگانی بود که زور را روش کرده بودند. آنها بودند که در برابر جریان دموکراسی سد ایجاد کردند و امروز، او نقش خود و رهبران زور پرست آن روز خود را به قربانیان سبعانه ترین روشهای جنایت می دهد. طرفه این که ۱۰ سال پس از کودتا، هاشمی رفسنجانی «رئیس جمهوری» شد و در نماز جمعه (۱۸ مرداد ۱۳۷۰) گفت: «۱۰ سال است خراب کرده ایم. حالا می خواهیم درست کنیم نمی گذارند. » و ۱۹ سال بعد از اعتراف هاشمی رفسنجانی، گنجی لازم می بیند آن اعتراف را پس بگیرد و بار مسئولیت  را بر دوش سازمان مجاهدین بگذارد. که بنوبه خود، بلحاظ درآمدن به خدمت صدام و هر بیگانه ای و جانشین کردن روش دفاع از خود که بنا بر اعلامیه جهانی حقوق بشر، حق هر انسان است – که البته مورد توجه گنجی قرار نگرفته است – با انواع ترورها (ترور جسمی و اخلاقی و سیاسی و نیز اجتماعی)  فرآیند دموکراسی را به تأخیر انداخته اند.


مجاهدین خلق آغاز گر خشونت بوده اند!


۱-  او مجاهدین خلق را آغازگر ترور و خشونت می گرداند. اما چرا کاسه داغ تر از آش می شود؟ زیرا نیاز به توجیه نقش خود و همانندهای خود در کودتای خرداد ۶۰ دارد. چند اظهار از چند مقام برای اثبات دروغ سازی او کافی هستند:   ۱.۱- گزارشهای ستاد ارتش به رئیس جمهوری در زمستان ۵۹ و دو ماه اول سال ۶۰، حاکی از آن بودند که افراد سپاه، در هفته، ۱۲۰۰ زد و خورد ایجاد می کردند و طرف اصلی آنها سازمان مجاهدین خلق بود.  در باره این برخوردهای خشونت آمیز و این امر که مجاهدین آغازگر خشونت نبودند، مهندس سحابی در ۱۱ تیر ۱۳۸۷، در مصاحبه با نگاه نو، گفته است...........


دروغ بزرگ دیگر گنجی:


انفجار حزب جمهوری اسلامی جز به مجاهدین خلق، به هیچ گروهی نسبت داده نشده است:


نمی توان گفت آقای گنجی نه کتاب غائله ۱۴ اسفند را دیده است و نه کتاب نود اشباح رضا  گلپور را خوانده است و نه از نامه ۶۰تن از نمایندگان به خمینی و ۶۳ تن به قوه قضائیه و گرفتار شدن ۳۰ تن از نزدیکان بهزاد نبوی و مأمور رسیدگی شدن صانعی از سوی خمینی آگاه است.............


--
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شما این ایمیل را به جهت عضویت در گروه ۲۳ خرداد دریافت کرده‌اید
 
برای آگاهی از قوانین گروه ۲۳ خرداد اینجا را ببینید
http://groups.google.com/group/23khordad
 
برای لغو عضویت خود در گروه ۲۳ خرداد به آدرس زیر ایمیل بزنید
23khordad+unsubscribe@googlegroups.com
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

CopyRight © 2006 - 2010 , GODFATHER BAND - First Iranian News Portal , All Rights Reserved