شیفتگان هاگ [1] (داستان هارلي- ديويدسون)
جان ماکسول
شور و اشتیاق آنان، درست مثل آنچه شیفتهی آنند، افسانهای است. بسیاری از آنها عضو سازمانی به نام هاگ هستند. در ماه ژوئن سال 1998 بیش از 140000 نفر آنها در خیابانهای میلواکی[2] ایالت ویسکانسین[3] موتورسواری کردند تا شور و علاقهی خود را جشن بگیرند. اینها صاحبان موتورسیکلتهای هارلی - دیویدسون هستند.
ماه ژوئن 1998، نود و پنجمین سالگرد تولید موتورسیکلت هارلی - دیویدسون بود. این شرکت زمانی پاگرفت که ویلیام هارلی 21 ساله و دوست 20 سالهاش آرتور دیویدسون[4] تصمیم گرفتند که دوچرخهها را تبدیل به موتورسیکلت کنند. سال 1903 بود. در آن سال آنها توانستند سه موتورسیکلت دستساز تولید کنند. دیری نگذشت که درهای موفقیت به روی آنها گشوده شد و توانستند که دامنهی فعالیت خود را گسترش دهند. هر سالی که گذشت بر شمار موتورهای تولیدی آنها اضافه شد.
وقتی مسابقات موتورسیکلترانی شروع شد و میانِ مردم از اشتهار و محبوبیت برخوردار گردید، هارلی - دیویدسون موقعیت ویژهای پیدا کرد. وقتی جنگ جهانی اول شروع شد، متفقین خیلی زود متوجه موقعیت ممتاز موتورسیکلت در جنگ شدند. طبق برآورد شرکت هارلی - دیویدسون، آنها بخش اعظم 20000 موتورسیکلتی را که ارتش امریکا در جنگ مورد استفاده قرار داده بود، تولید کرده بودند. وقتی خاتمهی جنگ فرا رسید، اولین کسی که وارد خاک آلمان شد، سوار بر موتورسیکلت هارلی دیویدسون بود.
مدتی بیش از نیم قرن، شرکت از رونق فراوانی برخوردار بود. یکی از دلایل موفقیت این شرکت این بود که کارکنان و مشتریان آن خود را عضو یک خانواده میدانستند. شرکت به رشد خود ادامه داد و توانست برکیفیت موتورهای تولیدی و جلب مشتریان خود بیفزاید. در دههی 1970 هارلی - دیویدسون 80 درصد بازار موتورسیکلتهای 850 سیسی به بالای امریکا را به خود اختصاص داده بود.
اما پیش از آنکه هارلی دیویدسون در دههی هفتاد به اوج فعالیتهای خود برسد، با مسایل عدیدهای روبهرو شد. در اوایل دههی 1960 این شرکت تبدیل به یک شرکت سهامی عام شد تا هزینههای مربوط به مدرنیزهسازی و تنوعبخشی را تامین کرده، بتواند با تولیدکنندگان ژاپنی بهتر رقابت کند. در اواخر دههی 1960 «ای - ام – اف»[5] شرکت هارلی - دیویدسون را در اختیار گرفت. بعد از شصت و پنج سال فعالیت پرافتخار در میلواکی، ستاد مرکزی شرکت ناگهان به نیویورک منتقل شد و بخش مونتاژ نهایی هم به پنسیلوانیا انتقال یافت. کارکنان هارلی - دیویدسون به شدت ناامید شدند.
در طی ده سال بعدی، اشتهار و محبوبیت هارلی - دیویدسون تنزل یافت. موتورسیکلتهای ساخت شرکت به طرز وحشتناکی اعتبار خود را از دست دادند. افسران پلیس در نقاط مختلف کشور، که زمانی از سوار شدن بر موتورسیکلت ساخت امریکا مباهات میکردند، به خرید موتورسیکلتهای ژاپنی که هم ارزانتر و هم مطمئنتر بودند، روی آوردند. تا سال 1980 هارلی - دیویدسون تنها 30 درصد بازار گذشته را در اختیار داشت. و شرکت برای اولین بار در تاریخ فعالیت خود متضرّر گردید. آیندهی هارلی - دیویدسون بسیار مبهم به نظر میرسید.
اما آنچه هارلی - دیویدسون را نجات داد، اشتیاق کارکنان و مشتریانی بود که میخواستند آن را سر پا نگه دارند. در سال 1981، سیزده مقام برجستهی اجرایی این شرکت سهام شرکت را خریداری کردند. در این میان میتوان به واگن بیلز[6]، یکی از علاقمندان هارلی از جنگ جهانی دوم به این سو، اشاره کرد که از سوی ای - ام - اف مدیریت تولید موتورسیکلت را بر عهده داشت. مالکان جدید به سرعت هارلی - دیویدسون را متحول ساختند، روشهای تولید را بهبود بخشیدند و کالاهای جدیدی به بازار عرضه نمودند. در ضمن، آنها به تأسیس گروه مالکان هاگ مبادرت کردند، که امروزه بیش از 600000 عضو دارد. در سال 1985 هارلی - دیویدسون بعد از پنج سال به مرحلهی سوددهی رسید.
در طی این سالها شمار زیادی از کارکنان، شرکت را ترک کردند، اما کارکنانی که باقی ماندند، از اهمیت و تعهد فراوانی برخوردار بودند. بعد از آن مدیران هارلی - دیویدسون اقدامات عدیدهای برای بالا بردن تعهد سازمان و ایجاد اشتیاق نزد کارکنان و مشتریان و جلب توجه مردم صورت دادند. امروز، هارلی دیویدسون در بازارهای مختلف جهان سالانه بیش از 200000 موتورسیکلت را به فروش میرساند، که معادل 9/2 میلیارد دلار سود عاید این شرکت میسازد.
-----------------------------------------------
1. Hog: Harley - Davidson Organization
2. Milwaukee
3. Wisconsin
4. Arthur Davidson
5. AMF
6. Vaughn Beales
برگرفته از كتاب:
ماكسول، جان؛ 17 اصل كار تيمي (چه كار كنيم كه هر تيمي ما را بخواهد؟)؛ برگردان مهدي قراچه داغي؛ چاپ سوم؛ تهران: انتشارات تهران 1386.
جان ماکسول
شور و اشتیاق آنان، درست مثل آنچه شیفتهی آنند، افسانهای است. بسیاری از آنها عضو سازمانی به نام هاگ هستند. در ماه ژوئن سال 1998 بیش از 140000 نفر آنها در خیابانهای میلواکی[2] ایالت ویسکانسین[3] موتورسواری کردند تا شور و علاقهی خود را جشن بگیرند. اینها صاحبان موتورسیکلتهای هارلی - دیویدسون هستند.
ماه ژوئن 1998، نود و پنجمین سالگرد تولید موتورسیکلت هارلی - دیویدسون بود. این شرکت زمانی پاگرفت که ویلیام هارلی 21 ساله و دوست 20 سالهاش آرتور دیویدسون[4] تصمیم گرفتند که دوچرخهها را تبدیل به موتورسیکلت کنند. سال 1903 بود. در آن سال آنها توانستند سه موتورسیکلت دستساز تولید کنند. دیری نگذشت که درهای موفقیت به روی آنها گشوده شد و توانستند که دامنهی فعالیت خود را گسترش دهند. هر سالی که گذشت بر شمار موتورهای تولیدی آنها اضافه شد.
وقتی مسابقات موتورسیکلترانی شروع شد و میانِ مردم از اشتهار و محبوبیت برخوردار گردید، هارلی - دیویدسون موقعیت ویژهای پیدا کرد. وقتی جنگ جهانی اول شروع شد، متفقین خیلی زود متوجه موقعیت ممتاز موتورسیکلت در جنگ شدند. طبق برآورد شرکت هارلی - دیویدسون، آنها بخش اعظم 20000 موتورسیکلتی را که ارتش امریکا در جنگ مورد استفاده قرار داده بود، تولید کرده بودند. وقتی خاتمهی جنگ فرا رسید، اولین کسی که وارد خاک آلمان شد، سوار بر موتورسیکلت هارلی دیویدسون بود.
مدتی بیش از نیم قرن، شرکت از رونق فراوانی برخوردار بود. یکی از دلایل موفقیت این شرکت این بود که کارکنان و مشتریان آن خود را عضو یک خانواده میدانستند. شرکت به رشد خود ادامه داد و توانست برکیفیت موتورهای تولیدی و جلب مشتریان خود بیفزاید. در دههی 1970 هارلی - دیویدسون 80 درصد بازار موتورسیکلتهای 850 سیسی به بالای امریکا را به خود اختصاص داده بود.
اما پیش از آنکه هارلی دیویدسون در دههی هفتاد به اوج فعالیتهای خود برسد، با مسایل عدیدهای روبهرو شد. در اوایل دههی 1960 این شرکت تبدیل به یک شرکت سهامی عام شد تا هزینههای مربوط به مدرنیزهسازی و تنوعبخشی را تامین کرده، بتواند با تولیدکنندگان ژاپنی بهتر رقابت کند. در اواخر دههی 1960 «ای - ام – اف»[5] شرکت هارلی - دیویدسون را در اختیار گرفت. بعد از شصت و پنج سال فعالیت پرافتخار در میلواکی، ستاد مرکزی شرکت ناگهان به نیویورک منتقل شد و بخش مونتاژ نهایی هم به پنسیلوانیا انتقال یافت. کارکنان هارلی - دیویدسون به شدت ناامید شدند.
در طی ده سال بعدی، اشتهار و محبوبیت هارلی - دیویدسون تنزل یافت. موتورسیکلتهای ساخت شرکت به طرز وحشتناکی اعتبار خود را از دست دادند. افسران پلیس در نقاط مختلف کشور، که زمانی از سوار شدن بر موتورسیکلت ساخت امریکا مباهات میکردند، به خرید موتورسیکلتهای ژاپنی که هم ارزانتر و هم مطمئنتر بودند، روی آوردند. تا سال 1980 هارلی - دیویدسون تنها 30 درصد بازار گذشته را در اختیار داشت. و شرکت برای اولین بار در تاریخ فعالیت خود متضرّر گردید. آیندهی هارلی - دیویدسون بسیار مبهم به نظر میرسید.
اما آنچه هارلی - دیویدسون را نجات داد، اشتیاق کارکنان و مشتریانی بود که میخواستند آن را سر پا نگه دارند. در سال 1981، سیزده مقام برجستهی اجرایی این شرکت سهام شرکت را خریداری کردند. در این میان میتوان به واگن بیلز[6]، یکی از علاقمندان هارلی از جنگ جهانی دوم به این سو، اشاره کرد که از سوی ای - ام - اف مدیریت تولید موتورسیکلت را بر عهده داشت. مالکان جدید به سرعت هارلی - دیویدسون را متحول ساختند، روشهای تولید را بهبود بخشیدند و کالاهای جدیدی به بازار عرضه نمودند. در ضمن، آنها به تأسیس گروه مالکان هاگ مبادرت کردند، که امروزه بیش از 600000 عضو دارد. در سال 1985 هارلی - دیویدسون بعد از پنج سال به مرحلهی سوددهی رسید.
در طی این سالها شمار زیادی از کارکنان، شرکت را ترک کردند، اما کارکنانی که باقی ماندند، از اهمیت و تعهد فراوانی برخوردار بودند. بعد از آن مدیران هارلی - دیویدسون اقدامات عدیدهای برای بالا بردن تعهد سازمان و ایجاد اشتیاق نزد کارکنان و مشتریان و جلب توجه مردم صورت دادند. امروز، هارلی دیویدسون در بازارهای مختلف جهان سالانه بیش از 200000 موتورسیکلت را به فروش میرساند، که معادل 9/2 میلیارد دلار سود عاید این شرکت میسازد.
-----------------------------------------------
1. Hog: Harley - Davidson Organization
2. Milwaukee
3. Wisconsin
4. Arthur Davidson
5. AMF
6. Vaughn Beales
برگرفته از كتاب:
ماكسول، جان؛ 17 اصل كار تيمي (چه كار كنيم كه هر تيمي ما را بخواهد؟)؛ برگردان مهدي قراچه داغي؛ چاپ سوم؛ تهران: انتشارات تهران 1386.
__._,_.___
یاهو گروه انديشه نیک برای تبادل اندیشه و انتقال مطالب آموزنده
اجتماعی، فرهنگی، علمی و هنری از شخصی به شخصی دیگر و از نسلی به
نسل دیگر، راه اندازی شده است.
baraye didane in email be surate farsi mitavanid az yeki
az do rahe zir estefade konin:
1-Right clik>Encoding>More>Unicode (UTF-8)
2-Right clik>Encoding>More>Arabic (windows)
اگر این مطلب از طرف دوستان برای شما بازفرست شده است
می توانید در صورت تمایل در این یاهوگروه به نشانی اینترنتی
http://groups.yahoo.com/group/AndisheyeNik
وآدرس ایمیل andisheyenik@yahoogroups.com
،عضو شوید تا همه مطالب فرهنگی و اندیشه ای گروه را دریافت نمایید
لطفا در نظر داشته باشید که مطالب ارسالی از طرف صاحبان اندیشه با نگرشها
و سلیقه های گوناگون را به معنای خط مشی این یاهوگروه قلمداد نکنیم.
شاگردی دقیق، آموزگاری شریف و پرستاری مهربان برای (اندیشه) هم باشیم و بمانیم
مدیریت اندیشه نیک
اجتماعی، فرهنگی، علمی و هنری از شخصی به شخصی دیگر و از نسلی به
نسل دیگر، راه اندازی شده است.
baraye didane in email be surate farsi mitavanid az yeki
az do rahe zir estefade konin:
1-Right clik>Encoding>More>Unicode (UTF-8)
2-Right clik>Encoding>More>Arabic (windows)
اگر این مطلب از طرف دوستان برای شما بازفرست شده است
می توانید در صورت تمایل در این یاهوگروه به نشانی اینترنتی
http://groups.yahoo.com/group/AndisheyeNik
وآدرس ایمیل andisheyenik@yahoogroups.com
،عضو شوید تا همه مطالب فرهنگی و اندیشه ای گروه را دریافت نمایید
لطفا در نظر داشته باشید که مطالب ارسالی از طرف صاحبان اندیشه با نگرشها
و سلیقه های گوناگون را به معنای خط مشی این یاهوگروه قلمداد نکنیم.
شاگردی دقیق، آموزگاری شریف و پرستاری مهربان برای (اندیشه) هم باشیم و بمانیم
مدیریت اندیشه نیک
.
__,_._,___
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر