428The_Godfather_II_2The%20Godfather273TheGodfather2020305The_Godfather_II_1

Go English

شنبه، مهر ۰۳، ۱۳۸۹

Re: -- AndisheyeNik -- برهان خلف و اصل نسبیت ,فرضیات اولیه, اسلام

 

درود

خوش به سعادتتان ، جدي ميگويم . ادمهاي زيادي مانند شما هستند و من به آنها حسرت ميخورم.

كلا تحول در آدمي بسيار مشكل است . آدمها دوست دارند در همان وضعيت قبلي خود باقي بمانند و براي اينكار راهها و سوراخ سنبه هاي زيادي را ميجويند و دست به توجيهات ابتكاري ميزنند كه جن و انس !!! شاخ در مياورند . من تا بحال اينقدر  مغلطه و سفسطه را يكجا نديده بودم.

به نگر من شما اين نامه مرا هم نخوانيد و در همان وضعيت خودتتان باقي بمانيد ، باور كنيد حيف است كه خيال اسوده شما ناسوده شود ! اين دنياي آرام و زيبا كه براي خود ساختيد ، حيف نيست كه خراب شود ، اصلا حيف است كه شما زمان ميگذاريد به صندوق نامه ها سر ميزنيد . تا همين جا هم ما را كلي شرمنده كرديد كه با دو اصل ساده رياضي تكليف اسلام و خدا را روشن كرديد .

شما نه برهان خلف را فهميده ايد نه اصل نسبي بودن را !!! شما از اصل نسبي بودن آمديد مسلمانان را با مسيحيان مقايسه كرديد يعني نسبت جنايات اين دو را به هم گرفتيد و سپس نتيجه گرفتيد اسلام بهتر است ؟!!! با خود گفتيد كه لابد "نسبي" و "نسبت" هم خانواده اند و  قورباغه هم كه در شهر هفت تير كش است ما هم يك استدلالي بكنيم و خيالمان را از بابت دين آسوده كنيم ...!!

شما فرض كرديد كه خدا نيست و ديديد كه در زندگي و پيرامونتان چه اتفاقي افتاده ، ديده ها و شنيده هايتان را هم روي هم ريختيد و سپس نتيجه گرفتيد فرضتان غلط بوده و خدا هست !!!!!؟؟ ماهي تنگ بلور را به شنا در اقيانوس چكار ؟؟ شما زندگي آدمهاي موفق خدا ناباور را هنوز نديده ايد . شما زندگي بسياري از مردم دنيا را كه خداي توحيدي نميشناسند را نديده ايد . حال گمان كنيم كه ديده هم باشيد اين دو چه ارتباطي به هم دارند ؟ مشكل روحي  و رواني و خانوادگي شما  كه از نخست بوده يا بعدا بوجود آمده ، چه ارتباطي به بودن يا نبودن خدا دارد ؟ مگر ما از فقر و فلاكت و تو سري خوردن مسلمانان با استفاده از برهان خلف به اين نتيجه ميرسيم كه اسلام دين بيخودي است ؟ كي ميتواند چنين استدلال سخيف و مسخره اي كند ؟  چرا از برهان خلف استفاده نميكنيد تا بيابيد كه يهوديت دين ثروت است و مسيحيت دين دانش ؟

برويم سراغ شماره دو- فرض  نامطلوب بودن اسلام

در كل معتقديد كه خدا بايد با مردم گفتگو ميكرده ؟ اعتقاد شما در يك استدلال منطقي چه اهميتي دارد ؟ اين ميشود مغلطه مصادره به مطلوب  يعني استفاده از نتيجه در مقدمه استدلال ، استفاده از باور خودتان در شروع دلايل .

سپس گفتيد كه به چه آييني درآييد ؟ كه گفته كه حالا حتما بايد به آييني در آييد؟ خود ميبريد و ميدوزيد ؟

 بعد رفتيد سراغ مقايسه جنايات اسلام و مسيحيان و ديديد كه جنايات اسلام كمتر است و دوباره اسلام را پيروز كرديد . اين ميشود "مغلطعه تو هم بدتري " ببخشيد كه اينرا در ديوان مغلطه ها نياوردم . شرح اين مغلطه شبيه به مغلطه تخطئه مخاطب است . بجاي پرداخت به نقد موضوع ؛ ادعا ميشود كه مخاطب مرتكب ميزان بيشتري از همان خطا شده است لذا موضوع مورد نقد درست است .

براي نمونه يك مسيحي  ميگويد كه اعدام كار درستي نيست يك مسلمان ميگويد شما هم كه فلان جا و فلان جا اعدام كرديد . همين ديروز ايران ، اعدام ترزا را با اعدام سكينه اشتياني مقايسه كرد و در نهايت نتيجه گرفت كه اين دو فرقي با هم ندارند و در نهايت ............اعدام كار درستي است . اينكه يك مسيحي بگويد اعدام كار درستي نيست نميتوان در پاسخ به او گفت كه تو هم اينكار را كرده اي پس اعتراضت چيست. بلكه بايد با هم بنشينند و در اين باره گفتگو كنند و با استدلال به نتايجي برسند . اينكه مسيحيان يا يهوديان اين تعداد آدم در جنگ كشته اند و اسلام كمتر كشته يا اسراييل اينهمه آدم  ترور كرده اند ما كمتر ترور كرده ايم ، مگر ملاك درستي اسلام ميشود ؟

اينكه شما در اديان ديگر پيامبر كشي ديديد بخاطر اين بود كه مثل قارچ پيامبر داشتند ، شما جز يك پيامبر كه چيزي نداشتيد تا او  را بكشيد ، در عوض رسول ،هر چه ائمه اطهار و ائمه اطهار زاده !!! داشتيد به دست ساير مسلمانان  كشته شدند و هيچ كدام به مرگ طبيعي نمردند .اين به آن در !!

در مورد چند زني هم كاملا در اشتباهيد . ريشه چند زني در بربريت است نه مسيحيت . مسيحيت داشتن همزمان بيشتر از يك زن را ممنوع كرده و گناه اين كار نابخشودني است . اما يهوديت  هم مانند اسلام  ازدواج با چند زن و داشتن كنيز و ارتباط جنسي با آنان را روا ميداند هر چند كه چند همسري بين يهوديان رواج ندارد اما به هر روي در دين آنها وجود دارد . حداقل سن ازدواج دختران 12 سال است كه در دين اسلام به 8 سال و 7 ماه كاهش يافت كه باز هم اسلام پيشتاز است .به هر روي  باز هم مرتكب مغلطه "تو هم بدتري "شديد ،اينكه ساير اديان الهي نگاه خوب تر  يا بدتر  به زن داشته باشند درستي اسلام را نميرساند.

آيه اي هم كه گمان ميبريد مايه خلاصي شماست هم  در هنگام زبوني  مسلمين سروده شده ، چرا كه اگر آيين شما تنها براي خودتان ميماند مشكلي نبود ، اما ما نيك ميدانيم كه آيين شما در ستاندن جان دگر اندشان و به گند كشاندن دنيا دستورالعمل هاي بسياري داده و ما را نميتوانيد با اين ايات به ظاهر فريبنده ، گول بزنيد!!! اما اين آيات براي خود فريبي ،بسيار مفيد است .

بدرود

 



2010/9/18 Naser Haghbin <n_haghbin@yahoo.com>
 

این روز‌ها که بسیار در ایمیل‌ها نقطه نظر‌های متفاوت در مورد موجودیت خدا و کلمات قرآن و شخصیت پیامبر اسلام میبینم نا‌ خدا گاه به یاد می‌آورم خاطرات خود را:

خاطرم هست که در روز هایی که داشتم در مسائل اعتقادی و ایدئولوژی تصمیم می‌گرفتم ازدو اصل ساده ریاضی‌ و فیزیک و از روش حل مساله ریاضی‌ و مهندسی‌ استفاده کردم و خیال خودم را از بابت مسائل اعتقادی برای همیشه آسوده کردم:

برهان خلف: یعنی‌ حال مساله و اثبات درستیه یک موضوع با استفاده از فرض اولیه غلط بودن آن

اصل نسبی‌ بودن: یعنی‌ اینکه بسیاری از پدیدها نسبی‌ است. مانند حرکت، سرعت، شتاب. 

روش حل: نوشتن فرضیات اولیه مساله با هدف ساده کردن مساله پیچیده که روش بسیار موثری در حل مساله در علم امروز دارد و دانشمندان را بسیار کمک نموده که به مدل و  فرمول‌های ساده از مسائل پیچیده برساند

حالا ارتباط اینها با مسائل ایدلوژی چیست عرض می‌کنم:

بد از کنکاش بسیار و و کیج خوردن‌های فراوان به این نتیجه رسیدم که با دو فرض خیال خودم را راحت کنم و بقول امروزیها به کار خودم برسم تا بتونم شکم خودم و زن و بچه را سیر کنم!

۱) خدا هست (به گواه عقل و دل)

۲) اسلام از طرف خداوند است (یعنی محمد رسول او و قرآن کلام خداست)

وای که چه ساده شد بعد از آن! و تا هم اکنون هیچ نوشته، کتاب، ایمیل، در اینمورد را دیگر نیاز نیست بخوانم و کلی‌ وقت آزاد برای کارهای دیگر پیدا کردم!

 

حالا میگویید نقش برهان خلف و اصل نسبیّت چه بود اینجا باز هم عرض می‌کنم:

من برای کنترل کردن صحت تک تک فرضیات بالا البته از دو اصل یاد شده استفاده کردم:

 

۱) فرض نبود خدا

به مدت ۱ سال فرض کردم خدا نیست مثل این دکتر‌ها که دارو را گاها روی خود امتحان میکنند و عوارض آن را میبینند من هم عوارض این فرض را بر خود برسی‌ کردم.(برهان خلف)

حتا با اطرافیان و دوستان خدا نشناس خود با سابقه طولانی‌ در این مورد گفتم و شنیدم و نشستم و بر خواستم!

بماند که چه‌ها دیدم و شنیدم که در این مجال نمی‌گنجد ولی‌ در کلّ جز مشکل روحی‌، روانی‌، و خانوادگی نبود حداقل نسبت به افراد معتقد به مراتب مشکلات بیشتری داشتند (اصل نسبی‌ بودن)

پس نتیجه گرفتم که حداقل به نفع خودم و سلامت روحی‌ و روانیم هم می‌باشد که خدا باشد لذا فرض کردم که هست

 

۲) فرض نامطلوب بودن دین اسلام

در کلّ معتقدم که خدا باید از طریقی با مردم صحبت می‌‌کرده است و مردم باید از طریقی بدانند که هست

حالا اگر فرض کنیم که بقول بعضی‌ که می‌گویند اسلام دین ترور و جنگ و چند زنی‌ است! خوب سوال اینست که به چه کتاب و آئین و دین تغییر یابیم؟ (برهان خلف

نشستم آمار جنگهای مسلمانان و کشتها و حتا ترور ها (البته بنظر من ربطی‌ به اسلام ندارد) از صدر اسلام را با آمار جنگ اول و دوم جهانی‌ که عموما از کشور‌های مسیحی‌ بودند و جنگها و بودجه‌های جنگ و ارتش کشور‌های مسیحی‌ و یهودی در عصر حاضر مقایسه کردم!

جهان مسیحیت و یهود, فقط در جنگ  جنگ اول جهانی‌ ۳۷ میلیون کشته داد. و یا کشته‌های جنگ دوم جهانی‌ بیش از ۶۰ میلیون بود. فراموش نکنیم که در این جنگ‌ها مسلمانان نقشی‌ نداشتند. و یا بر اساس آمار اخیر منتشر از طرف سازمان سیا در جریان جنگ اول جهانی‌ تعداد کشته‌های ایرانی‌‌ها به دلیل بستن مرزها از طرف کشور مسیحی انگلستان و ایجاد قحطی ۴۰% از جمعیت ۲۰ میلیونی ایران بوده است (خوب می‌شه یه جور ترور و یا نسل کشی‌ که سایت بی‌بی‌سی هم در این مورد مقاله ایی رو منتشر کرد).

حالا بگذریم که در ادیان دیگر شما سابقهٔ پیامبر کشی‌ هم می‌بینید که مسلمانان فاقد این مشکل هستند 

(یادآوری می‌کنم که فرض کنید رفتار‌های بد افراد را هم اگر بر فرض محال بخواهیم به حساب ادیان الهی بنویسیم)

جالب اینکه متوجه شدم که جز تبلیغات منفی‌ و بزرگ نمایی حداقل آمار نشان میدهد که مسلمانان (با احتساب کل جنگها از صدر اسلام تا کنون حتا با احتساب ترور‌های بعضی‌ مسلمانان کج فهم قدرت طلب و یا همین جنگ ایران و عراق و...) در برابر جهان یهود و مسیحیت (نیاز نیست خیلی‌ دور بروید فقط میتواند آمار جنگ‌های اول جهانی‌ به بعد را ملاحظه فرمائید، جنگ ویتنام کشته‌های در آفریقا و فلسطین و جنگهای افغانستان و حمله به عراق و...) از پاکی‌ و معصومیت برخوردار هستند (اصل نسبی‌ بودن)

 

حالا بگذریم که می‌توان بحث کرد چه جنگی درست است و چه جنگی غلط!

و اینکه آیا اگه پیامبر نمیجنگید اساسا اسلام در جزیرهٔ وحشیهای عرب صدر اسلام می‌ماند یا نه!!؟

بحث چند زنی‌ هم که دیدم اساس مشکل عهد قدیم و جدید است و ردّ پای آن در مسیحیت و یهود هست و تنها در اسلام نیست ولی‌ ظاهر چون جوامعه مسیحیت و یهود زودتر از مسلمانان وارد اثر مدرن شدند، خردمندان و جامع شناسان در این جوامع دست به اصلاح و محدود کردن این تفکر زدند

بعد دیدم که اولین مسلمان ۱ زن بود که از نظر ثروت و سواد سر آمد زنان و حتا مردان عرب بود، که نه از سر بیشوهری و فقر خود بلکه به واسطه‌ امین بودن و پاکدامن بودن محمد زن او شد. و نسلی مانند فاطمه تربیت کرد که هماند علی‌ حضور پررنگی در تاریخ صدر اسلام دارد

یعنی‌ با معیار امروز فرض کنید ۱ زن تاجر و ثروتمندی برود و کارمند جز خود را که هوس ران و زن باره است را به همسری بگیرد! میشود؟! و تازه از آنها بچه‌های شایسته و معروف تربیت کند!!؟ تازه ثروت خود را در راه چنین شوهری خرج کند!!؟امکان دارد!!؟

البته دلایل چند زنی‌ پیامبر و نقش و حضور زنان در صدر اسلام چیز دیگریست که بسیار طولانی‌ و باز در این مجال نمی‌‌گنجد.

خلاصه با دیدن دلیل آشکار مثل آفتاب و یک حساب ساده دو دو تا چهارتا دیدم باز اسلام در رتبه بهتری قرار دارد. ضمن اینکه با پذیرفتن اسلام به سادگی‌ سایر ادیان قبل هم مورد پذیرشم قرار دارد و از مزایای آنها هم میتوانم استفاده کنم. و بقول مهندسینsaftey Factor هم بالا تر است .

به عبارتی با فرضیات قبول وجود خدا و قبولی اسلام بسیاری از مسائل پیچیدهٔ زندگی‌ خود را راحت مدل سازی و حل نمودم.

و صرفاً بواسطه‌ی عدم درک یک موضوع و یا سو استفادهٔ عده ایی آدم به ظاهر خدا پرست و روحانی! و یا حتا احتمال وجود تحریف (یا به بقل دانشمندان علم: وجود استثنا ها!) کلّ قانون را کنار نمیگذارم  

 

خلاصه از آنروز به سلامت و آرامش زندگی‌ کرده و هروقت کسی‌ به من معترض میشود و یا انتقاد تند و توهین آمیزی را می‌‌بینم صرفاً این سوره را می‌گویم و خلاص:

به نام خداوند بخشنده مهربان

بگو: اى كافران! (1)

آنچه را شما مى‏پرستيد من نمى‏پرستم! (2)

و نه شما آنچه را من مى‏پرستم مى‏پرستيد، (3)

و نه من هرگز آنچه را شما پرستش كرده‏ايد مى‏پرستم، (4)

و نه شما آنچه را كه من مى‏پرستم پرستش مى‏كنيد; (5)

(حال كه چنين است) آيين شما براى خودتان، و آيين من براى خودم! (6)

 

ناصر

 

 



__._,_.___
Recent Activity:
یاهو گروه انديشه نیک برای تبادل اندیشه و انتقال مطالب آموزنده

اجتماعی، فرهنگی، علمی و هنری از شخصی به شخصی دیگر و از نسلی به

نسل دیگر، راه اندازی شده است.


baraye didane in email be surate farsi mitavanid az yeki
az do rahe zir estefade konin:

1-Right clik>Encoding>More>Unicode (UTF-8)
2-Right clik>Encoding>More>Arabic (windows)

اگر این مطلب از طرف دوستان برای شما بازفرست شده است

می توانید در صورت تمایل در این یاهوگروه به نشانی اینترنتی

http://groups.yahoo.com/group/AndisheyeNik

وآدرس ایمیل andisheyenik@yahoogroups.com

،عضو شوید تا همه مطالب فرهنگی و اندیشه ای گروه را دریافت نمایید

لطفا در نظر داشته باشید که مطالب ارسالی از طرف صاحبان اندیشه با نگرشها

و سلیقه های گوناگون را به معنای خط مشی این یاهوگروه قلمداد نکنیم.

شاگردی دقیق، آموزگاری شریف و پرستاری مهربان برای (اندیشه) هم باشیم و بمانیم

مدیریت اندیشه نیک
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

CopyRight © 2006 - 2010 , GODFATHER BAND - First Iranian News Portal , All Rights Reserved