428The_Godfather_II_2The%20Godfather273TheGodfather2020305The_Godfather_II_1

Go English

دوشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۸۹

[Persian Green Movement] Fwd: Fw: http://freemasons.






----- Forwarded Message ----
From: michael Roberts <michael_roberts2005@yahoo.com>
To: michael Roberts <michael_roberts2005@yahoo.com>
Sent: Mon, September 27, 2010 8:56:10 AM
Subject: Fw: http://freemasons.


.Received from an Iranian friend.
 
Please take a time and read this one too:
 


جنایتکارانی به نام حماس

..

بخش اول

چگونه ممکن است که یک فلسطینی، در نبرد بر سر قدرت، برادر فلسطینی خود را از ساختمان دوازده طبقه به پائین پرتاب کند؟ مگر حکومت اسلامی ایران و رویدادهای 18 تیر در حمله به خوابگاه دانشجویان در تهران است؟ چگونه ممکن است که یک فلسطینی، با اسلحه وارد مسجد شود و امام مسجد را هدف رگبار گلوله قرار دهد و بعد شکم او را با نیزه پاره کند؟ چگونه ممکن است که یک فلسطینی، با تیربار وارد بخش اورژانس بیمارستان شود و زخمیهای جناح رقیب را در برابر چشمان دهشت زده پزشکان و پرستاران و دیگر بیماران به رگبار گلوله ببندد. مگر آنها مسلمان نیستند، مگر برادران او نیستند؟ مگر هر دو ظاهرن برای نجات فلسطین و نجات فلسطینی مبارزه نمیکنند؟

 امروز مردم اسرائیل از خود می پرسند: آیا با اینان است که ما میخواستیم و میخواهیم صلح کنیم؟ آیا با چنین افرادی، که خود را به هیچ یک از موازین انسانی و اخلاقی پای بند نمیبینند و کشتن زن و کودک و مرد و جوان تا این حد برایشان آسان است؟

 

از سالها پیش، اسرائیلیان اعلام داشتند که فلسطینی نیز انسان است، فلسطینی نیز حق و حقوقی دارد، فلسطینی همسایه اسرائیل است، عرب پسر عموی یهودی است- هر دو از نوادههای حضرت ابراهیم هستند و باید به آنها کمک کرد از حکومت خودفرمان و کشور مستقل برخوردار گردند و در کنار همسایگان اسرائیلی در صلح و صفا زندگی کنند.

 

hamas%20on%20horseback.jpg

 

اسرائیل گروه یاسر عرفات را که فراموش شدگان تاریخ بودند، از غربت تونس به این سرزمین باز گرداند، بخشهائی از نوار غزه و کرانه باختری رود اردن را در اختیارشان گذاشت تا یک حکومت خودگردان را پیریزی کنند و نخستین گام عملی را در راه برپائی دولت مستقل خویش بردارند. کمتر از دو سال پیش بود که همه اسرائیلیان و سربازان اسرائیلی به طور کامل نوار غزه را ترک گفتند و اهالی آن ناحیه را به حال خود گذاشتند. اگر سران فلسطینیان رهبران واقعی بودند، اگر لیاقت و کفایت داشتند، اگر دلشان به حال مردمانشان میسوخت، اگر احساس مسئولیت میکردند، اگر انسان بودند اختلافات خود را در گفتگوی مسالمتآمیز و پشت میز مذاکره حل و فصل میکردند- و نه با تیربار و گلوله! آیا اسرائیل می تواند با چنین افرادی به صلح و آشتی برسد؟

 

حکومت دینی ایران، با دیدارهای متعدد و مداوم با سران حماس و جهاد اسلامی، به آنها دستور میدهد صلح نکنند، وجود اسرائیل را نپذیرند و به ستیز با اسرائیل ادامه دهند- و محمود احمدی نژاد با استناد به این دستور که خطاب به حزب الله لبنان نیز صادر شده، به دل خود وعده می دهد که کلید شمارش معکوس عمر اسرائیل زده شده است!

 

 

خروج اسرائیل از غزه، بهترین فرصت و آزمون برای فلسطینیان بود که بتوانند سرنوشت خویش را به دست گیرند و یک حکومت نمونه برپا کنند و شایستگی نشان دهند. دنیا درگذشته به آنها پولهای کلان داده و این بار نیز حاضر بود کمکهای مالی کلان در اختیارشان بگذارد. ولی آنها به جای آن که وطنشان را بسازند، دست به اسلحه برده و به برادرکشی دست زدند.

درگذشته، همیشه اسرائیل و ارتش این کشور را متهم میساختند که با فلسطینی بدرفتاری میکند و علیه آنان متوسل به زور میشود. خیلی بیانصافی بود- زیرا سرباز اسرائیلی در برابر افرادی از خود دفاع میکرد که قصد نابودی اسرائیل را داشتند- اسرائیل که هرگز خواهان نابودی فلسطینیان نبوده است.

  

فردای روزی که پیمان صلح اوسلو بین اسرائیل و فلسطینیان امضا ی شد، كارشناسان مسائل سیاسی منطقه اظهار داشتند كه که اگر این پیمان به خوبی اجرا شود و فلسطینیان اصل همزیستی مسالمتآمیز با اسرائیل را بپذیرند، میتوان این نقطه ی دنیا را به بهشت مبدل ساخت- میتوان سوئیس خاورمیانه به وجود آورد. ولی این امید جهانیان نقش بر آب شد- زیرا رهبران فلسطینی ثابت کردند که شایستگی صلح و آرامش را ندارند و همزیستی مسالمتآمیز و دوستی برایشان یک واژه ی ناآشناست.

 

امروز در میان فلسطینیان این دیدگاه شنیده میشود که ای کاش اسرائیل به نوار غزه باز میگشت و فلسطینیان را تنها نمیگذاشت. برخی دیگر از فلسطینیان علنن میگویند که آنان لیاقت کشور مستقل را ندارند و بهتر است یک حکومت چند ملیتی عربی بر نوار غزه حکمفرمائی کند.

 

مسلمن هیچ یک از این دو راه نمیتواند عملی باشد. هیچکس فلسطینیان را نمیخواهد. کشورهای عرب به فلسطینیانی که در آن سرزمینها مقیم شدهاند، نه گذرنامه دادهاند، نه شناسنامه و نه اجازه ی اقامت دائم. آنها را همچنان آواره و محروم از حقوق مدنی نگاه داشتهاند. ولی در اسرائیل، به عکس، آن چند صد هزار نفر فلسطینی که در جنگ استقلال اسرائیل از این سرزمین نگریختند و در خانههای خود ماندند، بلافاصله مقام شهروندی گرفتند، شناسنامه و گذرنامه به آنان اعطا شد و از همه ی حقوق شهروندی برخوردار گردیدند. در پارلمان اسرائیل 12 نماینده دارند، یک وزیر عرب در کابینه اسرائیل دارند، یک سفیر و چند دیپلمات اسرائیلی عرب هستند.

 

در کدام کشور عربی، به افراد اقلیتهای دینی و قومی امکان دادهاند به چنین مقام و منزلتی برسند؟ آنهم در حالی که اعراب و فلسطینیانی وجود دارند که همچنان از نابودی اسرائیل سخن میگویند- در صورتی که اقلیتهای دینی و قومی در کشورهای دیگر خود را بخشی از همان سرزمین میدانند و قصد نابودی کسی را ندارند- و تنها میخواهند از حقوق مساوی برخوردار باشند.

 

مسلمان سنی در حکومت اسلامی ایران حق برپائی مسجد را ندارد- تا چه برسد که پست وزارت و صدارت به او تفویض کنند.  تازه ادعا می کنند که اسرائیل نژاد پرست است!

 

پرسش آن است که فردا چه خواهد شد؟ چه معجزهای باید رخ دهد که فلسطینی از فلسطینیکشی دست بردارد؟ اختلافنظرها آن قدر عمیق و جدی است که تنها پروردگار عالم میداند که خونریزی چه هنگام متوقف خواهد گردید.

 

ما این قساوت و خونریزی را نیز در عراق هر روز شاهدیم. مسلمان عراقی، مسلمان عراقی میکشد! شیعه، سنی میکشد و سنی، شیعه را به قتل میرساند- و این همه بر سر به دست گرفتن قدرت. واژهای که در قاموس آنان وجود ندارد واژه آشتی و مسالمت و مصالحه است. آیتالله خمینی نیز این واژهها را مردود دانسته بود.

 

مشکل آن است که گروه های بنیادگرا، مطلقطلب و انحصارگر نیز هستند. رهبرانشان خود را فرستادگان مستقیم الله میدانند! و عطش خونریزی و ستیز خود را به پروردگار نسبت میدهند و ادعا میکنند که الله چنین می گوید. از دیدگاه آنان، تنها انسان روی زمین کسی است که مسلمان باشد و اسلام نسخه آنان را بپذیرد- و آن گونه که آیتالله احمدجنتی گفت: «دیگر افراد، حیوانات فساد کننده هستند که باید نسل آنان را برانداخت.»

 

شایسته است که اندیشمندان اسلامی و عرب به این پدیده ی تاسفبار توجه کنند و برای رفع آن راه و چارهای بیاندیشند.

فلسطینی و عرب هیچ تفاوتی با یهودی و اسرائیلی، با ایرانی و پاکستانی ندارد. همه انسان هستند و همه باید فرا گیرند که در این کره ی خاکی باید در کنار هم- و در صلح و صفا زیست کننند. ولی اگر عرب و فلسطینی بلافاصله دست به تیربار میبرد، این را باید در فرهنگ و آموزش و پرورش آنان و در سنتهای دوران جاهلیت اعراب بیابانگر جستجو کرد که در آن، مردانش به علامت قدرت و عزت، قداره به کمر میبندند و آن را علامت مردی میدانند!

 

به شبکه آموزش و پرورش فلسطینی بنگرید که چگونه کودکان معصوم را به خشونت و خونریزی تشویق میکنند و از اول روح و روان آنان را با اندیشههای ستیزگرایانه مسموم میکنند. در کتاب درسی حکومت اسلامی ایران میخوانیم که بزرگترین ارزش انسانی، جهاد و شهادت است. در کتاب درسی فلسطینی میخوانیم که تروریست انتحاری یک راست به بهشت میرود. کودکان کودکستانی در نوار غزه یاد میگیرند با صدای بلند بخوانند: «ای کاش من شهید شوم.»

 

به اسباب بازیهای کودکان فلسطینی بنگرید؛ خنجر و دشنه و قداره و تیربار سبک و سنگین عمدهترین اسباب بازیهای آنان است و در بازیهایشان با مسلسل پلاستیکی، تیراندازی به سوی یکدیگر را تمرین میکنند. در همان حال در مکتبخانههای پاکستان و در مدارس مذهبی ایران، در نونهالان و دانشآموزان، نسبت به پیروان ادیان دیگر تخم نفرت و ستیز میکارند و ادعا میکنند که تنها مسلمانان انسان هستند و دیگران کافرند و نابودیشان واجب اسلامی!

 

تا روزی که ارزشهای واقعی انسانی از جانب رهبران تربیتی اسلامی و عربی پذیرفته و ترویج نشود، فلسطینی همچنان فلسطینی خواهد کشت و عراقی سنی، عراقی شیعه را و مسلمان طالبانی برادر افغانی خود را- و خونریزی ادامه خواهد یافت. برحال ملت هائی باید گریست که این چنین رهبران و معلمانی دارند!

بخش دوم

به زور اسلحه و با ریختن خون برادران مسلمان و فلسطینی خویش و کشتن زنان و کودکان برنوار غزه مسلط شدهاند، به این امید که در آنجا اسلامستان برپا کنند.  البته محمود الزهار از سران حماس میگوید که در مرحله ی فعلی، هدف آنان برپائی و تحکیم پایههای یک حکومت فلسطینی است، و تنها پس آنکه توانستند در غزه یک جامعه ناب اسلامی برپا سازند، آنگاه است که برای ایجاد یک حکومت ناب اسلامی به سبک خلفای راشدین (و شاید خلفای اموی یا عباسی!) تلاش خواهند کرد. چه کسی به آنها خط میدهد؟ آنها اینهمه جنگافزارهای مدرن و کشنده را از کجا آوردند؟ با چه پولی خریداری شده است؟ چگونه به دستشان رسیده است؟ چه کسی آنها را فرستاده است؟

 

حکومت ایران غریو شادی سر می دهد که بله، اسلام پیروز شد و گروه فتح (که روزگاری رهبر آن یاسر عرفات نورچشم حضرت امام بود) شکست خورد و رهبران آن پا به فرار گذاشتند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی، که باید برای ایران و منافع ملت ایران دل بسوزانند، فریاد اعتراض برمیآورند که چرا دنیا از این پیروزی حماس ناخرسند است و آن آدمکشیها و جنایات آن را محکوم میداند! مگر نه آنکه همه این خونریزیها (از دیدگاه آنان) برای اعتلای اسلام است!

 

67da4ww.jpg

 

از آیت الله صادق خلخالی نقل میکنند که گفته بود: ما میکشیم. آنکه بیگناه است یک راست به بهشت میرود! و آنکه تقصیرکار است به سزای اعمال خود رسیده است! حماس در نوار غزه از همین شیوه پیروی کرد و طبق سخنان محمود عباس و خبرنگاران و شاهدان عینی، افراد را از بالکون ساختمانهای چندین طبقه به هوا پرتاب کرد که یک راست به بهشت بروند. آنها به بیمارستان ریختند و مجروحین را به گلوله بستند. چه جنایتی بالاتر از این؟

 

در مقابل، اسرائیل همان رهبران تروریستی فتح را که تا دیروز دستور کشتن اسرائیلی را صادر می کردند، وقتی زخمی به گذرگاه کرنی رسیدند، به یکی از بهترین بیمارستان های اسرائیل منتقل ساخت که درمان شوند و نجات یابند. افراد فتح که خواهان نابودی فلسطینیان نیستند که حماس این چنین بیرحمانه آنها را کشتار میکند- و این در حالی که نابودی اسرائیل هدف اعلام شده سازمانهای ترور فلسطینی بوده و هست!

 

یک خط رابط رویدادهای خونین افغانستان را از طریق عراق به نوار غزه وصل میکند. طالبان در افغانستان میخواستند به نام اسلام، تمدن و فرهنگ آن سرزمین را نابود کنند و ملت افغان را به نام اسلام به بردگی و بندگی بکشانند. در عراق، یک گروه تروریستی بینالمللی اسلامی به یاری فدائیان صدام حسین معدوم شتافته تا از یک سو با آنچه که تهاجم فرهنگی و سیاسی و نظامی غرب نامیدهاند رویاروئی کند- و از سوی دیگر نگذارد که شیعیان سر بلند کنند و به قدرت و عزتی برسند- و اکنون در نوارغزه گروه تروریستی حماس است که با برخورداری از یاریهای گروه جهاد اسلامی آزادی فلسطین (ساخته و پرداخته حکومت ایران و رقیب پیشین حماس) توانسته است افراد فتح را اخراج کند و خود قدرت را بدست گیرد. ولی آیا خواهند توانست دوام آورند؟

 

حماس، در تلاش خود برای انجام این کودتای نظامی، از رهنمودهای بسیار حرفهای برخوردار شده بود. پولی کافی و اسلحه مدرن در اختیار داشت و تسلط بر همه مراکز فرماندهی و اداری غزه را بسیار دقیق برنامهریزی کرده بود که بیتردید بدون کمک بیگانه امکان ناپذیر بود.

 

1_662950_1_34.jpg

 

حکومت ایران در دفاع از حماس و ابراز حمایت نسبت به آن، ادعا میکند که حماس دولت قانونی فلسطینی و گزیده ی مردم فلسطینی بود و کنار گذاشتن آن از جانب محمود عباس، یک اقدام غیرقانونی! آنها در این استدلال به همان اندازه درست میگویند که در مورد پنچ مامور ارشد سپاه قدس در اردبیل عراق که به اسارت نیروهای آمریکائی درآمدند ادعا کردند که آنها دیپلمات بودهاند و کسی حق بازداشت آنان را نداشته است.

 

محمود عباس به عنوان رهبر فلسطینی ها (که او نیز در انتخابات عمومی فلسطینی به این سمت گزیده شد) همه اختیارات قانونی لازم را دارد که انحلال یک کابینه را اعلام کند و دستور برپائی کابینه ی دیگری را بدهد. منتها، حماس که باور دینی و اعتقادات ایدئولوژیک خود را مهمتر و بالاتر از هر قانونی میداند، او بود که دست به اسلحه برد و به کشتن سیستماتیک رهبران فتح پرداخت و سپس همه مراکز فرماندهی و اداری غزه را با یورش مسلحانه به اشغال خود درآورد. و اکنون، این دولت اسماعیل هنیه است که مشروعیت و اعتبار قانونی خود را از دست داده و باید منحل شود. وانگهی، نخست وزیر و دولتی که مهمترین دغدغه خاطره خود را باورهای مذهبی تعصبگرایانه میدانند و جان مردم و رنج شهروندان و سلامت زنان و کودکان کوچکترین اهمیتی برایشان ندارد، به وظیفهای که از جانب مردم به آنها واگذار شده خیانت کردهاند و باید کنار بروند و به سزای اعمال خود برسند.

 

یادآوری کنیم که اختلاف بین حماس و فتح- که به برادرکشیهای اخیر کشیده شده- از آغاز این بود که حماس اعلام داشت موجودیت اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد، حاضر نیست با این کشور صلح کند و از هر طریق ممکن برای نابودی اسرائیل خواهد کوشید. آیا چنین گروهی، با چنین دولتی میتواند مشروعیت داشته باشد؟

 

از هنگام امضای پیمان صلح اوسلو بین اسرائیل و فلسطینیان در دهه گذشته، بسیار آشکار میبینیم که در میان فلسطینیان نیز یک جناح اسلامی بنیادگرا رخنه یافته که بیشترین هدف و دل‏مشغولیش آن است که از برقراری صلح و آرامش جلوگیری کند و نگذارد فلسطینیان سروسامان گیرند و از رفاه و آسایش برخوردار گردند و به پیشرفت و تعالی برسند. فهرست اعمال این گروه از فلسطینیان که به روی شاخه نشسته و بُن می برند تکان دهنده است: روزی که اسرائیل و فلسطینیان قرار داد صلح امضا ی کردند و اسرائیل بخشهای وسیعی از نوار غزه و کرانه باختری رود اردن را به فلسطینیان سپرد، که اساس برپائی کشور مستقل فلسطینی قرار گیرد، در توافقها گفته شده بود که اسرائیل به فلسطینیان امکان خواهد داد در غزه یک بندر مدرن برپا کنند و در ناحیه دهنیه یک فرودگاه بزرگ احداث شود و یک ناحیه اقتصادی مشترک در خط مرزی بین اسرائیل و نوار غزه برپا گردد که فلسطینیان جویای کار بتوانند در کارخانههای آن به کار بپردازند و معاش خانواده خود را تامین کنند.

 

اسرائیل صادقانه قصد داشت به فلسطینیان کمک کند که به حکومت خود فرمان برسند و کشور مستقل خویش را برپا سازند. ولی در عمل چه شد؟

 

* گروه های ترور فلسطینی به قاچاق اسلحه و مواد منفجره از خاک مصر به نوار غزه از طریق دریا پرداختند و اسرائیل ناچار شد در چارچوب سرکوب ترور بندر غزه را تعطیل کند و طرح برپائی این بندر فلسطینی متنفی گردید.

 

* اسرائیل به فلسطینیان کمک کرد یک فرودگاه بینالمللی در دهنیه در نوار غزه با پولهای اهدائی کشورهای جهان برپا کنند تا بتوانند به دنیا رفت و آمد داشته باشند. اسرائیل تنها یک شرط قائل شده بود و آن اینکه برای جلوگیری از قاچاق اسلحه و جنگ افزار- که امنیت اسرائیل را به خطر اندارد- چند تن ماموران گمرک اسرائیل 24 ساعته در فرودگاه دهنیه حضور داشته باشند و هواپیماها را پیش از هر پرواز و پس از هر فرود مورد بازرسی قرار دهند. تروریستها چند بار به سوی این ماموران اسرائیلی تیراندازی کردند تا آنها بالاخره دست از کار کشیدند و احداث فرودگاه بینالمللی فلسطینیان منتفی شد.

 

* در گذشته هر روز حدود 70 هزار نفر فلسطینی برای کار و امرار معاش به اسرائیل می آمدند و درآمد خوبی داشتند. سازمانهای ترور فلسطینی آن قدر قاتل و جانی و آدمکش در میان این افراد به خاک اسرائیل فرستادند تا بالاخره ورود آنان ممنوع گردید که موجب بیکاری و محنت این  قشر نگون بخت فلسطینی شد.

 

* اسرائیل در فاصله بین خاک خود و نوار غزه، در گذرگاه کرنی، یک ناحیه صنعتی برپا ساخت که کارگران فلسطینی، بدون آنکه نیازی به ورود آنها به خاک اسرائیل باشد، در این مجتمع صنعتی به کار بپردازند و هر شب به خانههای خود در نوار غزه باز گردند. ولی تروریستهای فلسطینی از این اقدام رفاهی نیز نگذشتند و در سالهای اخیر آنقدر مجتمع کرنی را هدف خمپارهاندازی و بمبگذاری و تجاوز و تعرض قرار دادند که آنجا نیز بسته شد و بیش از یک هزار کارگر فلسطینی از نان خوردن افتادند. از دیدگاه این آشوب طلبان و فتنه گران، هر اندازه که فلسطینیان بدبخت تر، تو سری خورده تر، فقیر تر و مستضعف تر باشند، آسانتر می توان آنها را با وعده بهشت و حوریان بهشتی و ناز و نعمت زندگی در آن دنیا بسیج کرد.

 

هدفشان آن است که به هر قیمت از برقراری صلح، از آشتی بین فلسطینی و اسرائیلی، بین مردمان عرب و اسرائیل جلوگیری کنند- تا به تصور خود کسی در جهان عرب و اسلام به اسرائیل مشروعیت نبخشد و آنها آسان تر بتوانند منطقه و دنیا را ببلعند. ولی در دراز مدت، آنان آب در هاون میکوبند! دولت حماس، اگر همچنان موجودیت اسرائیل را نفی کند و با تحریم بینالمللی روبه‏رو باشد، هرگز دوام نخواهد آورد و بالاخره فرو خواهد پاشید. چگونه ممکن است حکومتی (حتی اگر در انتخابات آزاد بر سر کار آمده باشد) موجودیت همسایه ی خود را نه تنها نفی کند- بلکه علنن بگوید که میخواهد آن را از راه ترور نابود سازد و هنوز هم از یاری بینالمللی و مساعدت مالی جهانی برخوردار گردد؟

 

دو روز دیگر (دوشنبه) دور دیگری از گفتگوهای صلح بین رهبران اسرائیل و فلسطینیان در شرمالشیخ مصر آغاز می شود که سران اردن و مصر نیز در آن حضور دارند. گرچه محمود عباس تاکنون در جلوگیری از به قدرت رسیدن حماس بیلیاقتی و عدم کاردانی نشان داده، هنوز هم این تصور وجود دارد که اگر او و دولتش تقویت شوند، ترور فلسطینی سرکوب خواهد شد و آرامش برقرار خواهد گردید و راه به سوی آسایش و آشتی هموار خواهد گردید. آیا میتوان این امید را باور داشت؟

بخش سوم

واکنش رسانه های تندرو ایران در همان روز اول اشغال غزه به دست هواداران حماس هم جالب بود. این رسانه‏ها با انتشار خبرهای پیروزی حماس، حتی از مخفی کردن خوشحالی خود نیز خودداری نکردند.

 

به هر حال فلسطین دوپاره شد. اما به نظر نمی‏رسد وضعیت به این شکل ادامه یابد. فشارهای بین‏المللی و منطقه‏ای به حماس افزایش چشمگیری دارد.

 

تندروها مذهبی در ایران به فرافکنی ادامه می‏دهند و فتح و ابومازن را وابسته ی امریکا و اسرائیل می‏خوانند. تا جایی که برخی رسانه‏ها خبر از کشف اسناد جاسوسی تشکیلات خودگردان برای اسرائیل می‏دهند!

 

در همین راستا حمیدرضا ترقی معاون امور بین‏الملل حزب موتلفه در واکنش به اتهامات وارد شده به ایران  ادعا می کند  فتح سرسپرده ی  آمریکاست: «عواملی که چنین اظهاراتی را به میان می‏‌آورند آمریکایی و خواستار بسترسازی برای حاکمیت دوباره اسرائیل در منطقه هستند.»

 

آنچه در فلسطین در حال وقوع است جنگ قدرت فتح و حماس است نه چیزی بیشتر، که احتمالن در نهایت به تحمیل هزینه‏های بسیار به مردم فلسطین منجر شده و به انزوای کامل حماس ختم خواهد شد. تاسف بارتر اینکه هزینه این جنگ از جیب مردم مظلوم ایران پرداخت می‏شود. مشخص نیست که تا چه زمانی باید ملت ایران هزینه ی سیاسی و اقتصادی بحران فلسطین را بپردازد. فلسطینی كه هیچ ارتباطی به ایران ندارد و مربوط به مناقشه ی اعراب و اسرائیل است. اما از آنجایی كه حكومت دینی ایران، خود را رهبر و داعیه‏دار جهان اسلام قلمداد می‏كند! و آن قدر بر این شعار پوچ تاكید كرده است كه خود نیز باورش گشته رهبر جهان اسلام است، بنابراین باید جلسه ی مجلس شورای اسلامی، دغددغه ی فكری و تمام تلاشهای جهت رفع مشكل فلسطینیان باشد.

 

حكومتی دینی ایران كه از گلوی مردم فقیر و مظلوم ایران می‏برد و به جیب امثال هنیه و حسن نصرالله می‏ریزد تا هر چند وقت یكبار، جنگ و كشتار راه بیندازند؛ جنگی كه یك سر آن باید اسرائیل باشد تا مشروعیت برافروختن جنگ، برقرار باشد. چه اگر طرف درگیر، اسرائیل باشد و حتا شروع كننده ی جنگ دولت اسرائیل نباشد، بازهم بهره‏های فراوان تبلیغاتی برای منحرف كردن ذهن مردم ایران از مشكلات داخلی فراهم می‏شود. بحران فلسطین، یكی از مهمترین مسائل مشروعیت ادامه ی حیات حكومتی است كه تنها نماینده ی اقلیت بسیار اندكی از قشر مذهبی افراطی محسوب می‏شود. هرچه بحران و درگیری در لبنان، فلسطین، عراق، افغانستان و . . . برقرار باشد، رژیم اسلامی از ایالات متحده، غول بی‏شاخ و دمی خواهد ساخت كه دشمن هرگونه بشریت است و مانع پیشرفت مسلمانان! در حالی كه قشرهای مختلفی از ایرانیان، نظیر معلمان، رانندگان اتوبوس‏های شركت واحد و . . . درگیر مشكلات معیشتی فراوان هستند، سالانه میلیونها دلار به گروهكهای ریز و درشتی كه به نحوی با غرب و ایالات متحده دشمنی دارند، از جیب ملت ایران پرداخت می‏شود تا اسلام به خطر نیفتد!

 

مشروعیت حیات گروهكهایی نظیر حزب الله لبنان و حماس، پس از خروج اسرائیل از جنوب لبنان و نوار غزه، به شدت به خطر افتاده است و تنها جنگ و كشتار و درگیری با اسرائیل است كه مانع خلع سلاح و قدرت از این گروهكها می‏شود.

 

محمود زهار وزیر خارجه پیشین دولت فلسطینی از جنبش حماس در گفتگو با یک مجله آلمانی گفته بود که شخصا مبلغ 42 میلیون دلار کمک‌ های نقدی ایران را از طریق مرز مصر وارد غزه کرده است.

 

بخش چهارم

یکی دیگر از فلسطینی های زخمی در بیمارستان در گذشت و شمار کشته شدگان به هفت نفر رسید. یک روز پیش از آن، شش فلسطینی در اثر تیراندازی کشته شده بودند.

خیر اشتباه می کنید! سخن از یک درگیری دیگر مسلحانه بین چریک های فلسطینی و سربازان اسرائیلی نیست. این فلسطینی ها در جریان درگیری با فلسطینی های طرفدار حماس کشته شدند.

این یک برادرکشی بیرحمانه و ظالمانه بود.

آنها که کشته شدند، طرفداران جنبش فتح بودند.

آنها که مرتکب قتل شدند، ماموران مسلح حماس بودند.

 

این تیراندازی و جنایت هنگامی رخ داد که صدها هزار نفر فلسطینی در نوار غزه گرد آمده بودند تا یادروز سومین سالگرد مرگ یاسر عرفات را برگزار کنند. همان عرفاتی که از دیدگاه فلسطینیان نماد مبارزه و تلاش آنها برای رسیدن به استقلال بود. همان عرفاتی که یک عمر با اسرائیل درگیر بود و به ترور و جنایت دست زد و وقتی هم «رئیس» شد، به جای آن که راه آشتی درپیش گیرد، به همان آدم کشی و خشونت همیشگی ادامه داد – ولی این به بحث امروز ما مربوط نیست، هر چه بود فلسطینی ها گرد آمده بودند تا یاد او را گرامی دارند. ولی ماموران حماس یک دفعه بیرحمانه آتش گشودند و آنها را به خاک و خون کشیدند.

 

این نخستین بار نبود که افراد حماس به نام مصالح فلسطینی و در واقع به نام اسلام به چنین جنایتی دست میزدند. درگیریهای خونین چند ماه پیش را – هنگام تسلط حماس بر نوار غزه – به یاد داریم. در آن هنگام افراد مسلح حماس به بیمارستانها نیز هجوم می بردند و زخمی های فتح را به گلوله می بستند و در بستر بیماری به قتل می رساندند.

 

فیلم کوتاهی از تیرباران شماری از ماموران فتح به دست مسلحان کودتاچی حماس را دیدم که هر انسانی را تکان می داد: آنها را به زانو نشانده و چشمانشان را بسته و با قرائت آیات قرآن با شلیک گلوله از پشت سر آنها را به قتل می رساندند. سخنان محمود عباس را یادآوری کنیم که گفت: جنایاتی که افراد حماس علیه برادران فلسطینی خود مرتکب شدند، هیچکس مرتکب نشده بود.

 

به یاد دارید و می دانید که چگونه رادیوها و تلویزیونهای جهان فیلمهای تیراندازی سربازان اسرائیلی به سوی کودکان سنگ پران را پخش می کردند و اسرائیل را به جنایت متهم می ساختند و نادیده می گرفتند این واقعیت را که سربازان در دفاع از خود ناچار به تیراندازی می شدند و در بسیاری موارد، تیراندازان فلسطینی پشت سر کودکان موضع گرفته و به سوی سربازان اسرائیلی آتش می گشودند.

 

هرگز نشنیدم که یک روشنفکر چپ گرا، یک مفسر رادیو و یا یک گزارشگر تلویزیونهای خارجی (همان رسانه هائی که حکومت اسلامی ایران با بی شرمی ادعا می کند که همگی وابسته به «صهیونیسم» هستند)، انتقاد کند از رهبران فلسطینی ها، از سران مبارزه و حتی از پدران و مادران این کودکان که چرا آنها را به مصاف اسرائیل می فرستند! مگر خودشان مرد نیستند که کودک را به این صحنه خطرناک می‌فرستند؟

 

اسنادی که انتشار یافت نشان می دهد که در دوران انتفاضه، چگونه رهبران فلسطینی ها برنامه ریزی کرده بودند که هر روز کودکان کدام مدرسه به مصاف سربازان اسرائیلی فرستاده شوند و بچه های کدام کلاس به سوی سربازان اسرائیل سنگ و بطری آتش زا پرتاب کنند. آنها می دانستند که این گونه مبارزه ناجوانمردانه و نامتقارن، روی رسانه های همگانی جهان تاثیر می گذارد و به اسرائیل انگ می بندد.

 

جریان محمد الدورة را نیز به یاد دارید و به یاد دارید که ادعا شد این کودک خردسال که با پدر خود «برحسب اتفاق» از محل درگیری مسلحانه فلسطینیان با سربازان اسرائیل می گذشت، چگونه هدف گلوله قرار گرفت و در برابر دوربینهای تلویزیونی جان داد. یادتان هست که چگونه افکار عمومی دنیا اسرائیل را متهم ساخت که مسئول این جنایت بوده و مورد نکوهش و تقبیح قرار گرفت. (حکومت ایران پدر محمد را به تهران دعوت کرد و پس از استفاده تبلیغاتی، او را با چمدان پر از دلارهای نفتی به غزه بازگردانید.) بسیاری از دست اندرکاران امور تلویزیونی می گویند که این فیلم کارگردانی شده و ساختگی بود. خود فلسطینی ها آن را ترتیب داده بودند تا با نمایش دادن آن بتوانند بهترین بهره برداری تبلیغاتی را بکنند. شایع بود که محمد الدورة زنده است و با نام مستعار در غزه زندگی می کند. شایع بود که خود فلسطینی ها او را کشتند تا به حساب اسرائیلیها بگذارند و دنیا را علیه اسرائیل بشورانند.

 

این روزها در دادگاه فرانسه محاکمه ای در این مورد بین کانال دو تلویزیون فرانسه و برخی افرادی که آن شبکه را به جعل گزارش متهم ساخته اند جریان دارد. معلوم نیست اگر گلوله ای در کار بوده، آیا از جهت فلسطینی ها به سوی الدورة شلیک شده و یا از جانب سربازان اسرائیلی بوده است. ظاهرن اگر هم گلوله خورده، پس چرا خونی از سر و صورت او جاری نیست. در فیلم دیده می شود که حتی پس از آن که این کودک ظاهرن مرده، هنوز هم حرکاتی در پلک چشم و دست و پایش مشاهده می شود. ما همه 18  دقیقه این فیلم را ندیده ایم (که تنها دو دقیقه از آن در تلویزیون پخش شده بود.) همان 18 دقیقه نیز کامل نیست و تلویزیون کانال دو فرانسه متهم است که چند دقیقه بسیار حساس از این فیلم را پاک کرده و در اختیار دادگاه قرار نداده است.

 

ما قضاوت نمی کنیم. بگذاریم دادگاه رای خود را صادر کند. ولی خبرنگاران اسرائیلی که این فیلم را در دادگاه دیده اند می گویند هرگز نمی توان مطمئن بود که محمد الدورة واقعن بر اثر گلوله کشته شد و اگر واقعیت داشته، از کدام سو به وی تیراندازی کرده بودند.

 

به عکسهای عید فطر اخیر فلسطینیان بنگرید: بیشترین اسباب بازی کودکان در این عید تفنگهای پلاستیکی و تیربارهای دست ساز است. از کودکی به آنها جنگ و خونریزی می آموزند و آدم کشی را برایشان یک امر رایج و جاری جلوه می دهند تا فردا بتوانند از آنان به عنوان گوشت دم توپ استفاده کنند. احمدی نژاد هم گفته بود که دو ارزش والای زندگی انسانهای مسلمان «جهاد» و «شهادت» است!

 

در هر حال تردیدی نیست که رهبران فلسطینی حماس هیچ رحم و مروتی ندارند. هیچ انسانیتی سرشان نمی شود. جان انسانها برایشان هیچ اهمیتی ندارد.

 

وقتی کابینه اسرائیل تصمیم می گیرد که در واکنش به ادامه حملات موشکی از نوار غزه برق بیت حانون را قطع کند، زیرا بیشترین شمار راکتهای قسام از آن شهرک شمال نوار غزه به سوی اسرائیل پرتاب می‌شود، مشاور حقوقی دولت فریاد بر می آورد که این کار غیرقانونی است زیرا نباید مردم غیر نظامی را به خاطر تجاوز نظامیان مجازات کرد- و به دولت دستور می دهد که حق چنین کاری را ندارد. با این برق کارگاه های تراشکاری خود را به کار می اندازند و در آنجا راکت می سازند. <P class=yiv1964502318yiv1342100531MsoNormal dir=rtl style="MARGIN-BOTTOM: 0pt; DIRECTION: rtl; LINE-HEIGHT: normal; unicode-bidi: embed; TEXT-ALIGN: j


--
شما به این دلیل این پیام را دریافت کرده اید که در گروه Google Groups "Persian Green Movement" مشترک شده اید.
جهت پست کردن مطلب به این گروه، ایمیلی به newourvotes@googlegroups.com ارسال کنید.
جهت لغو اشتراک از این گروه، ایمیلی به newourvotes+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینه های دیگر، از این گروه در http://groups.google.com/group/newourvotes?hl=fa دیدن کنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

CopyRight © 2006 - 2010 , GODFATHER BAND - First Iranian News Portal , All Rights Reserved