428The_Godfather_II_2The%20Godfather273TheGodfather2020305The_Godfather_II_1

Go English

جمعه، مهر ۰۲، ۱۳۸۹

[aghalyat] ایران در هفته‌ای که گذشت جمعه ۲ مهر ماه

 

 

 

ایران در هفته‌ای که گذشت

جمعه ۲ مهر ماه

پیام صدای دمکراسی شورائی به:
کارگران و زحمتکشان، زنان، جوانان و روشنفکران مترقی
درود های گرم و صمیمانه ما را بپذیرید!

 

تهدیدات توخالی نمایندگان مجلس

این واقعیت از مدت‌ها پیش آشکار شده است که طبقه‌ی حاکم بر ایران، دیگر نمی‌تواند به شیوه‌ی گذشته بر مردم حکومت کند، و راهی که برای غلبه بر بحرانِ قدرت در پیش گرفته است، تمرکز تمام قوای حکومت در قوه‌ی اجرایی است. در چنین شرایطی معمولاً فردی که در رأس این قوه اجرایی قرار می‌گیرد، باید تمام مختصات یک شارلاتان سیاسی را در خود جمع داشته باشد و بتواند تمام ابزارهای عوام‌فریبی را در خدمت انجام وظیفه‌ای که برای نجات نظم موجود بر عهده دارد، به کار گیرد. تمام جار و جنجال بر سر ایران‌پرستی و نبش قبر کورش هم ابزاری در خدمت همین هدف است.
در هفته‌ای که گذشت در حالی که جار و جنجال فراکسیون‌های طبقه حاکم، بر سرِ اسلام‌گرایی و ایران‌گرایی، بالا گرفته بود و طرفداران احمدی‌نژاد در تلاش برای تقویت موضع خود و جذب گرایشات ناسیونالیستی، طبل ایران‌پرستی را به صدا در آورده بودند و احمدی‌نژاد را "کورش زمانه" می‌نامیدند، اتفاق ظاهراً جدیدی رخ داد. این اتفاق گویا برای نمایندگا مجلس ارتجاع چنان تازگی داشت که چرت آن‌ها را پاره کرد و سراسیمه از آن‌چه که رخ داده بود به وحشت افتادند. اما در حقیقت، اتفاق جدیدی رخ نداده بود، آن‌چه را که احمدی‌نژاد تاکنون در عمل پیش برده بود، اکنون رسماً در گفتار خود اعلام می‌کرد.
او در یک گفتگوی طولانی با روزنامه ایران، به صراحت اعلام کرده بود که جمهوری اسلامی در شرایط موجود، راه دیگری در پیش ندارد، جز این که تمام قدرت در قوه اجرایی و در دست رئیس جمهوری متمرکز باشد و دورانی که مجلس به اصطلاح در رأس امور بود، سپری شده است.
احمدی‌نژاد گفت: "بعضی‌ها فکر می‌کنند که دولت یک موجود بی‌اختیار است و دولت هیچ کاره است. این اشتباه است. بعضی‌ها هم استقلال قوا را فقط برای قوه مقننه و قوه قضاییه می‌خواهند. اتفاقا قوه مجریه، قوه اول کشور است. بعضی‌ها یک جمله حضرت امام را متعلق به زمانی که نظام ما پارلمانی بوده، برجسته می‌کنند، آن زمان رئیس جمهور مسئول اداره کشور نبوده، بلکه نخست‌وزیر مسئول اداره کشور بوده که از طریق مجلس انتخاب می‌شده است. آن موقع مجلس بالاترین بود. اکنون در قانون اساسی، قوه مجریه بار اصلی اداره کشور را بر دوش دارد و قوای دیگر باید کمک‌اش کنند. ضمن این که در قوه مجریه، جایگاهی است به نام ریاست جمهوری" که علاوه بر رئیس جمهور، رئیس دولت است، بعد از رهبری بالاترین مقام کشور است. مجری قانون اساسی است. این دیگر ربطی به تفکیک قوا ندارد. سایر قوا هم اگر بخواهند کاری انجام دهند، مسئول‌اش رئیس جمهوری است.
احمدی‌نژاد، دیگر چیزی را پوشیده نگذارده است. قوه مجریه، قوه اول کشور است. حرف‌های خمینی مربوط به دورانی‌ست که زمانش سپری شده است. کاری که برای قوای دیگر باقی مانده است، باید به قوه اجرایی کمک کنند و یا به عبارت صریح‌تر، زائده‌ی قوه اجرایی باشند. اگر هم بخواهند کاری انجام دهند، تحت مسئولیت رئیس جمهوری است.
تا وقتی که احمدی‌نژاد به آن‌چه که اکنون می‌گوید، عمل می‌کرد، برای فراکسیون‌های رقیب وی، به ویژه در مجلس، ظاهری تحقیرآمیز به خود نمی‌گرفت. برای آن‌ها مهم حفظ نظام است و تا این جا به رغم تضادها و اختلافات‌شان، به احمدی‌نژاد برای پیشبرد سیاست‌اش کمک کردند. اما اکنون در قبال این تحقیر علنی، خود را ناگزیر به واکنش می‌دیدند. ولوله‌ای در میان مجلسیان به راه افتاد که بالاخره باید کاری کرد و پاسخی به احمدی‌نژاد داد. اما از نهادی که در طول تمام دوران موجودیت‌اش جز ابزاری بی‌اختیار در خدمت استبداد حاکم چیزی نبوده است، چه کاری جز تهدیدات توخالی ساخته است؟
باهنر، نایب رئیس پیشین مجلس گفت: سخنان احمدی‌نژاد، بیش‌تر توهمات است. هیچ مقامی نمی‌تواند مجلس را منحل و یا جایگزینی برای آن تعیین کند. مجلس می‌تواند بحث عدم کفایت رئیس جمهور را طرح کند. واقعاً، توپِ توخالی‌ست. مجلس ارتجاع کی چنین قدرتی داشته که حالا داشته باشد. این مجلس نبود که زمانی بنی‌صدر را برکنار کرد، بلکه اجرای دستور خمینی توسط این مجلس بی‌اختیار بود. مجلسی که خود می‌پذیرد و افتخار می‌کند گوش به فرمان یک دیکتاتور مطلق‌العنان به نام ولی فقیه است، بیش از آن بازیچه و ابزار است که بتواند از قدرت خود سخن بگوید.
رئیس مجلس ارتجاع هم چیزی در چنته نداشت، جز این که در اصفهان بگوید: این روزها در کشور از مکتب ایرانی صحبت می‌شود که بی‌معناست. یک زمان هم راجع به کورش گفته می‌شود که جای پیامبر و سخن علی را گرفته است. و حالا هم می‌گویند مجلس در رأس امور نیست که واقعی نیست.
حداد، رئیس پیشین مجلس هم وعده داد که باید تا چهارم مهر که تعطیلات مجلس به پایان می‌رسد، صبر کرد و آن‌وقت به حساب احمدی‌نژاد رسید. در این میان، مطهری و توکلی لااقل پذیرفتند که مجلس فعلاً در رأس امور نیست. توکلی گفت: "اگر مجلس در واقع امر بخواهد تفوق خود را حفظ کند باید شرایطی داشته باشد که متأسفانه بعضی از آن شرایط را از دست داده است." مطهری، صریح‌تر به بیان همین مسئله پرداخت و توضیح داد که شاید "نظر رئیس جمهور از بیان این سخنان، این بوده باشد که مجلس فعلی در رأس امور نیست چرا که عملکردش را به گونه‌ای انجام داده که به وظایف نظارتی‌اش درست عمل نکرده است و در بسیاری از زمان‌ها که باید از رئیس جمهور سؤال می‌کرده و از ابزارهای قانونی برای نظارت در امور اجرایی و جلوگیری از تخلفات و اختلافات استفاده می‌کرده... این کار را نکرده است. اگر نظر رئیس جمهور این بوده است که مجلس فعلی بدین گونه عمل کرده که در رأس امور نیست، شاید این حرف درست باشد و من نیز آن را قبول داشته باشم."
البته، مستثنا از این که در یک نظام استبدادی مذهبی، مجلس همواره ابزار بی‌اختیاری در دست ولی فقیه است، مسئله بی‌اختیاری مجلس و تمرکز روزافزون قدرت در دست قوه اجرایی، از آن‌رو در اوضاع کنونی برجسته شده است و امثال مطهری می‌پذیرند که به گفته وی، مجلس نمی‌تواند به وظایف خود عمل کند، دقیقاً به علت بحران‌های همه جانبه‌ای‌ست که جمهوری اسلامی با آن روبروست و از همین رو، طبقه حاکم، در تلاش است با تقویت قوه اجرایی، لااقل بحران قدرت را به نفع خود حل کند. در این شرایط، قاعدتاً از مجلس و نمایندگان آن برای حفظ موقعیت خود کاری ساخته نیست. رقبای احمدی‌نژاد می‌گویند، اکنون در تدارک اقداماتی برای افسار زدن بر احمدی‌نژاد و نجات مجلس‌شان هستند. مطهری افزود: اکنون برخی نمایندگان در حال مشورت برای انجام اقدامات قانونی هستند. همین قدر بگویم که می‌خواهند به وظایف قانونی خودشان عمل کنند.
اما پیشاپیش روشن است که تهدیدات آن‌ها بولوف است و کاری از دست‌شان ساخته نیست. آن‌ها فاقد این قدرت‌اند که احمدی‌نژاد را برکنار کنند، چرا که قبل از آن باید از خامنه‌ای اجازه بگیرند که اصلاً چنین مسئله‌ای را در دستور کار قرار بدهند یا نه! خامنه‌ای هم چند روز پیش پاسخ‌شان را داده است. آن‌جایی که در جمع مرتجعین مجلس خبرگان گفت: باز هم از دولت دفاع می‌کنم.
بنابراین روشن است که تهدیدات آن‌ها حرف‌هایی‌ست بدون پشتوانه عملی. بعید است که آن‌ها حتا بتوانند احمدی‌نژاد را مورد سؤال قرار دهند، چون از آن بیم دارند که خودِ این مسئله به وضعیتی منجر گردد که به تعطیل و انحلال مجلس بیانجامد و از امتیازات‌شان نیز محروم گردند.

 



جنایتکاران جنگی

سران سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی در دوران جنگ ۸ ساله‌ی دولت‌های ایران و عراق، جنایتکار جنگی‌اند و بالاخره مردم ایران روزی آن‌ها را به اتهام برافروختن و ادامه جنگ و فجایع بی‌شماری که این جنگ در پی داشت، به پای میز محاکمه خواهند کشید.
در این هفته، سران جمهوری اسلامی، برای تقدیس جنگ، کشتار و ویرانی ۸ ساله و نشان دادن قدرت رزمی و آمادگی نظامی خود در جنگی جدید که هر روز نعره‌ی آن را سر می‌دهند، واحدهای نظامی و سلاح‌ها پیشرفته خود را به نمایش گذاشتند.
۳۰ سال از آغاز رسمی جنگی که در ابعادی وسیع ۸ سال بی‌وقفه ادامه داشت، سپری گردید. صدها هزار تن از مردم ایران و عراق در این جنگ جان باختند. این جنگ، میلیون‌ها انسان معلول بر جای گذاشت. آوارگی مردم، ابعادِ میلیونی به خود گرفت. تمام هست و نیست این مردم بر باد رفت. خسارات جنگ دو کشور، سر به یک و نیم تریلیون دلار زد. خرابی‌های چنان گسترده‌ای به بار آورد که پس از گذشت بیش از دو دهه از پذیرش آتش‌بس، هنوز پابرجا مانده‌اند.
جمهوری اسلامی، سال‌ها این دروغ بزرگ را تکرار کرده است که در برافروختن و ادامه این جنگ نقشی نداشته و به جنگی تدافعی و تحمیلی روی آورده است.
واقعیت امر که اکنون پس از گذشت ۳۰ سال بر بخش بزرگی از مردم ایران نیز روشن شده است، در این است که جنگ دولت‌های ایران و عراق، مثل هر جنگ دیگری که دولت‌های ارتجاعی برمی‌افروزند، یک جنگ ارتجاعی برخاسته از سیاست‌های ارتجاعی و توسعه‌طلبانه دو دولتی بود که یکی توسعه‌طلبی و هژمونی‌طلبی ناسیونالیستی عربی و دیگری اسلامی را دنبال می‌کرد. رژیم عراق ادعاهای مرزی و اختلافات مرزی را علم کرد بود و تلاش می‌کرد قرارداد الجزایر را به نفع خود بر هم زند و علاوه بر این، نقش ژاندارمی شاه را در منطقه بر عهده گیرد، رژیم جمهوری اسلامی هم در تلاش برای سرنگونی رژیم صدام، با سازماندهی گروه‌های اسلام‌گرای طرفدار خود و استقرار یک حکومت اسلامی در عراق بود. خمینی بر این عقیده بود که این نخستین گام برای رسیدن به لبنان و فلسطین و سرنگونی رژیم اسرائیل است. این سیاست توسعه‌طلبانه‌ی دو دولت ایران و عراق، جبراً به جنگ می‌انجامید. از همین روست که تضادها و درگیری‌های دو دولت مدام شدت گرفت، تا جایی که درگیری‌های مسلحانه در مناطق مرزی روز به روز افزایش یافت.
این زد و خوردهای نظامی مرزی، مقدمه‌ای بود برای یک جنگ نظامی گسترده که در ۳۱ شهریور ماه با حمله سراسری نیروهای عراقی و بمباران فرودگاه‌ها و برخی مراکز نظامی و اقتصادی آغاز گردید. اما مردمی که هنوز به ماهیت جنگ پی نبرده بودند و نمی‌دانستند که جنگ، نتیجه و برآمده از سیاست‌های این هر دو دولت ارتجاعی‌ست، وقتی به این حقیقت پی بردند که پس از رانده شدن نیروهای عراقی به مرزهای پیشین، پس از گذشت یک سال و چند ماه از آغاز جنگ، از خمینی می‌شنوند که جنگ را باید تا سرنگونی صدام ادامه داد و شعار راه قدس از کربلا و عراق می‌گذرد به میان کشیده می‌شود.
جمهوری اسلامی به رغم مخالفت اکثریت بزرگ مردم ایران با ادامه جنگ، به این جنگ ادامه می‌دهد. دفاع عراقی‌ها در درون خاک کشورشان، باعث می‌شود که بیش‌ترین تلفات به سربازان و مردم ایران در این دوره وارد آید. صدها هزار تن از مردم ایران قربانی اهداف جنون‌آمیز جمهوری اسلامی برای فتح عراق شدند. چرا که هر حمله نیروهای نظامی ایران برای فتح بصره با هزاران کشته و معلول همراه بود.
شهرهای ایران مورد حملات موشکی قرار گرفت و ده‌ها هزار تن، تنها به علت اصابت موشک‌ها جان باختند و معلول شدند. جمهوری اسلامی برای ادامه جنگ بی‌ثمری که ۷ سال دیگر ادامه یافت، حتا از جان کودکان کم سن و سال هم نگذشت و آن‌ها را به عنوان مین‌روب، در میدان‌های مین‌گذاری شده به کار گرفت و کشتار کرد. نفرت مردم از ادامه جنگ مدام افزایش می‌یافت. جمهوری اسلامی برای جلوگیری از ترک جبهه توسط سربازان و فریب افراد ناآگاه به کثیف‌ترین شیوه‌های فریب و تحمیق متوسل گردید. شکلک‌های نورانی امام زمان را در جبهه‌ها به راه انداخت که پیام ادامه جنگ و بهشت در جهانی دیگر باشد. اما تمام این فجایع برای فتح عراق کارساز نیافتاد. لحظه‌ای فرا رسید که دیگر سربازی برای رفتن به جبهه‌ها یافت نمی‌شد. پی در پی، شکست و عقب‌نشینی واحدهای نظامی جمهوری اسلامی بود. منابع اقتصادی و مالی کاملاً ته کشیده بود. اعتراضات مردم به ادامه جنگ، کشتار، فقر، بیکاری، گرانی و ویرانی، اشکال علنی به خود می‌گرفت. در این جا بود که رژیم جمهوری اسلامی از سر یأس و ناامیدی و نجات خود، قطعنامه‌ای را که ۷ سال پیش با دریافت غرامت نپذیرفته بود، اکنون بدون دریافت هر گونه غرامت پذیرا شد و خمینی این جنایت‌کار بزرگ، جام زهر را سر کشید. جنگ، بدون انعقادِ قرارداد صلح، ظاهراً پایان گرفت. اما پرونده این جنگ از دیدگاه توده‌های مردم ایران مفتوح است. مردم ایران جنایات فجیع جنگ را فراموش نمی‌کنند. تمام سران و فرماندهان جمهوری اسلامی که در برافروختن و ادامه این جنگ نقش داشته‌اند، جنایتکار جنگی‌اند و باید در پیشگاه مردم ایران به جرم جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی به محاکمه کشیده شوند.

 



توطئه علیه مردم کردستان

روز چهارشنبه این هفته، در حالی که نیروهای نظامی رژیم در مهاباد مشغول رژه نظامی سالانه‌ی هفته‌ی جنگ بودند، یک بمب در نزدیکی جایگاه مقامات رژیم منفجر گردید که طبق اخباری که تاکنون از سوی جمهوری اسلامی انتشار یافته، ۱۲ تن کشته و متجاوز از ۴۰ تن مصدوم و مجروح شده‌اند. گزارشات رژیم حاکی‌ست که کشته‌شدگان همگی زن هستند و وابسته به فرماندهان نظامی.
استاندار آذربایجان غربی در گفتگو با شبکه‌ی خبر گفت که این انفجار در مراسم رژه نیروهای مسلح، روبروی جایگاه و در میان زنانی که در آن‌جا حضور داشتند، رخ داده و همه‌ی کشته و زخمی‌ها، زن هستند. وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در مصاحبه‌ی روز پنج‌شنبه خود "استکبار" را عامل این انفجار معرفی کرد و افزود: "مجموعه‌ای که این حرکت را انجام داده، توسط سربازان گمنام امام زمان شناسایی شده‌اند."
تمام آن‌چه که در جریان این انفجار رخ داده، سؤال‌برانگیز است و از هم اکنون انگشت اتهام به سوی خود رژیم و عوامل آن نشانه رفته است. آن‌گونه که مقامات رژیم گزارش کرده‌اند، این انفجار بر اثر یک ساک پر از بمب در میان زنان فرماندهان نظامی رخ داده است. اولاً، این سؤال مطرح است که چگونه ممکن است در کردستان، جایی که رژیم وعوامل آن از سایه خود نیز می‌ترسند و همواره شدیدترین اقدامات امنیتی را به مرحله اجرا درآورده‌اند، آن هم در روزی که می‌خواهد قدرت نظامی خود را به رخ مردم بکشد، می‌تواند یک بمب قوی در ۵۰ متری جایگاه مقامات سیاسی و فرماندهان نظامی رژیم منفجر گردد و هیچ کنترلی در کار نبوده باشد. ثانیاً، بر طبق این گزارش، بمب در میان زنان فرماندهان نظامی منفجر شده است. بنابراین باید آن‌ها جایگاه مجزا و مراقبت شده‌ای داشته باشند که به سادگی کسی نمی‌توانسته خارج از خود آن‌ها، وارد محل تجمع‌شان گردد. ثالثاً، بمب در یک ساک جای داشته و با حاکم بودن تمام اقدامات امنیتی و جایگاه ویژه و مجزای زنان و اعضای خانواده فرماندهان نظامی ممکن نیست که فردی از بیرون، این ساک پر از بمب را بیاورد و در میان آن‌ها بگذارد. این شواهد به وضوح نشان می‌دهند که اگر ماوقع، آن‌گونه که رژیم، خبر و گزارش آن را منتشر ساخته، بوده باشد، اقدامی‌ست از سوی خود رژیم و عوامل آن.
علاوه بر تمام این فاکت‌ها، وقتی که رژیم خبر این انفجار را انتشار داد، روشن بود که این اقدام از سوی سازمان‌های سیاسی محلی کردستان انجام نگرفته است. چرا که هر سازمان سیاسی که هدف‌های عادلانه و مردمی را دنبال می‌کند، حتا وقتی که با یک رژیم ضد مردمی مبارزه مسلحانه می‌کند، همواره در نظر دارد که اقدامات نظامی به مردم غیر نظامی آسیبی وارد نیاورد. از این‌رو در مراکز عمومی بمب‌گذاری نمی‌شود. به رغم این که قضیه از همان آغاز روشن بود، با این وجود سازمان‌های سیاسی کرد مخالف جمهوری اسلامی، با صدور اطلاعیه‌هایی نه فقط هر گونه رابطه‌ای با این انفجار را تکذیب کردند، بلکه آن را به عنوان یک اقدام تروریستی محکوم نمودند.
بنابراین تردیدی نیست که این اقدام از درون خود رژیم انجام گرفته است. دو شق نیز می‌توان برای اهداف آن در نظر گرفت. فرض نخست که البته احتمال آن نیز بسیار ضعیف می‌باشد، این است که قدرت‌های رقیب منطقه‌ای و جهانی جمهوری اسلامی‌که معمولا از طریق سازمان‌های جاسوسی‌شان عوامل نفوذی در دستگاه‌های مختلف رژیم دارند، از طریق عوامل خود در درون دستگاه‌های رژیم، این اقدام را انجام داده باشند. چون چنین اقداماتی جزئی از تاکتیک‌های ایذایی آن‌ها علیه یکدیگر است. اما احتمال قوی‌تر آن است که این یک نقشه و اقدام طراحی شده و آگاهانه از سوی دستگاه‌های امنیتی - پلیسی و نظامی، برای تشدید اقدامات سرکوب‌گرانه علیه مردم کردستان باشد.
توده‌های مردم کردستان، از همان نخستین روزی که جمهوری اسلامی در ایران بر سر کار آمد و مطالبات آن‌ها را پایمال کرد، مخالف رژیم بوده‌اند. میلیتاریزه کردن کردستان و تمام اقدامات سرکوب‌گرانه علیه مردم کردستان نیز نتوانست آن‌ها را از مقاومت و مبارزه برای تحقق مطالبات‌شان بازدارد.
چند ماه پیش که جمهوری اسلامی، چهار تن از مردم کردستان را اعدام کرد، با اعتصاب عمومی مردم، در اعتراض به این اقدام وحشیانه روبرو شد. سران رژیم از آن پس برای انتقام‌گیری از این ضربه‌ای که خورده است، به انحاء مختلف، فشار علیه مردم کردستان را تشدید کردند. اکنون نیز این احتمال بسیار قوی است که تمام ماجرای انفجار بمب روز چهارشنبه در مهاباد، توطئه جدید رژیم علیه مردم کردستان باشد.

----
برنامه رادیو ۲ مهر ماه
همینجا دانلود کنید

http://www.radioshora.org/mp3/2mehr.mp3
( در فرمت MP3)
برنامه رادیو ۱ مهر ماه
http://www.radioshora.org/mp3/1mehr.mp3

برنامه رادیو ۳۰ شهریور ماه
http://www.radioshora.org/mp3/30shahrivar.mp3



آخرین مصاحبه ها

گزارشی از  تظاهرات علیه رژیم جمهوری اسلامی و در اعتراض به شرکت احمدی‌نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل  در نیویورک در گفتگویی با محمود آذری
http://www.radioshora.org/interview/sound/mahmud_gozaresh.rm
بازگشایی مدارس و مبارزه علیه قوانین ارتجاعی و خرافات مذهبی در مدارس در گفتگویی با سوسن بهار
http://www.radioshora.org/interview/sound/bahar_suasan_madares.rm
"مدارس امسال در چه شرایطی بازگشایی خواهند شد و کودکان و نوجوانان با چه مشکلات و معضلاتی روبرو   هستند؟" در گفتگویی با سارا نیکو
http://www.radioshora.org/interview/sound/sara-niko.rm
نقد و نظر با شهین نوایی در بررسی از قانون حمایت از خانواده و ترویج فحشای دولتی با عنوان صیغه
http://www.radioshora.org/interview/sound/shahin_navaee.rm

---------------
تفسیرهای خبری
 
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۸۹

 
انفجار یک بمب در مهاباد منجر به کشته و مجروح شدن ده‌ها نفر شد

انفجار یک بمب در جریان رژه نیروهای مسلح در مهاباد، منجر به کشته و مجروح شدن ده‌ها نفر گردید. خبرگزاری‌های دولتی تعداد کشته‌شده‌گان را ١٢ نفر اعلام کردند که همگی زن می‌باشند. بر اساس گزارش منابع فوق بمب در قسمتی که جایگاه زنان بوده منفجر گردیده است.
خبرگزاری‌های دولتی در عکس‌العملی سریع این انفجار را با عنوان اقدام تروریستی به گروه‌های مخالف نسبت دادند. در این میان سخنگوی وزارت خارجه در مصاحبه با ایرنا گفت: "انفجار تروریستی در مهاباد واكنش عوامل رژیم صهیونیستی و حامیان آن به اقتدار دفاعی كشور در هفته دفاع مقدس و موفقیت‌های دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی ایران در بزرگترین عرصه بین‌المللی در نیویورك است".
اکنون بیش از سی سال است که مردم کردستان در اعتراض به تبعیض ملی و تضییع حقوق خلق کرد مبارزه می‌کنند و در طول این سال‌ها بسیاری از عزیزان‌شان را از دست داده‌اند. در تمام این سال‌ها مبارزان کرد از جمله پیشمرگان هرگز از روش‌هایی هم چون بمب‌گذاری و یا عملیات انتخاری  استفاده نکرده‌اند. اما این رژیم اسلامی بوده است که بارها دست به قتل عام زنان و مردان و کودکان بی سلاح در کردستان زده است. ساکنان روستای قارنا یکی از این روستاها بودند که توسط پاسداران قتل عام گردیدند.
هم چنین دولت اسلامی در کارنامه‌ی جنایات خود سوابق بمب‌گذاری زیادی نیز دارد که همواره تلاش داشته تا با این بمب‌گذاری‌ها و انگشت اشاره به مخالفان خود، دولت خود را قربانی تروریسم معرفی کند.
اتفاقن درست در زمانی که احمدی‌نژاد در نیویورک بسر می‌برد و برخلاف گفته‌ی سخنگوی وزارت خارجه، این سفر وی یک افتضاح سیاسی دیگر برای حکومت اسلامی به بار آورده است، این بمب‌گذاری تنها می‌تواند توسط این دولت مورد بهره‌برداری قرار گیرد و هیچ کدام از گروه‌های مبارز کرد دست به چنین اقداماتی نمی‌زنند.
هم چنین در روزهای قبل از این انفجار درگیری‌های مسلحانه‌ای در شهر سقز روی داده است. در یکی از این درگیری‌ها یک کودک ٤ ساله به نام متین ابراهیمی جان خود را از دست داد که منجر به تاسف عمیق مردم شهر گردید. پس از این جنایت که توسط  نیروهای امنیتی صورت گرفت، شهر سقز شاهد حضور چشم‌گیر نیروهای امنیتی شد که از اعتراض مردم به کشته شدن کودک ٤ ساله در هراس بودند.
به نظر می‌آید که یکی از اهداف این بمب‌گذاری که وزارت اطلاعات رژیم و نیروهای امنیتی آن متهم شماره‌ی یک آن هستند، استفاده از آن در راستای تشدید فضای امنیتی و سرکوب در کردستان است.
حکومت اسلامی در کردستان از شرایط خوبی برخوردار نیست و اعتراضات گسترده‌ای در کردستان نسبت به حکومت و اعمال و رفتار آن وجود دارد.



بر اساس برخی از گزارش‌ها تعداد کارگران جان باخته در حادثه انفجار خط لوله گاز سرخس دوازده نفر می‌باشد

بر اساس برخی از گزارش‌ها تعداد کارگران جان باخته در حادثه انفجار خط لوله گاز سرخس دوازده نفر می‌باشد. در پی وقوع این انفجار، مقامات دولتی در ابتدا تعداد کشته‌شده‌گان را تنها چهار نفر اعلام کردند، اما طولی نکشید که این رقم به ٩ نفر افزایش یافت. یک روز بعد نیز مسوول اورژانس کشور از جان باختن یکی دیگر از مجروحان حادثه خبر داد.
علیرضا غریبی مدیر عامل شرکت مهندسی و توسعه گاز در روز حادثه و در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس، در مورد تعداد کشته‌شده‌گان حادثه به صورت مبهم صحبت کرده و گفته بود: "مجموع افرادی كه در این مكان اعم از تكنسین فنی، كارگران، جوشكاران و پیمانكارانی كه در این مكان مشغول به كار بودند ۲۵ نفر بودند كه ۱۶ نفر از این افراد با چرخبال به بیمارستان امام رضا مشهد منتقل شدند كه شش نفر از این افراد پس از چند ساعت مرخص شدند و ۱۰ نفر نیز تحت مداوا قرار گرفتند . "  وی در ادامه گفته بود: "حدود ٩ تا ١٠ نفر در این حادثه كشته شدند كه جست‌وجو برای پیدا كردن كشته‌ها ادامه دارد". او در حالی ادعای جستجو برای یافتن سایر اجساد را اعلام کرده بود که پیش از این مقامات دولتی از انتقال ٢٥ نفری که در محل انفجار حضور داشتند خبر داده بودند،  این مقامات اعلام کرده بودند که از این میان ٩ نفر کشته و  ١٦ نفر در بیمارستان بستری شده‌اند.
اما در این میان تازه‌ترین اخبار حاکی از جان باختن ١٢ کارگر است. بر اساس همین گزارشات  مراسم خاکسپاری ٩ تن از کارگران فوق روز سه‌شنبه در هفشجان از توابع شهرکرد و با حضور هزاران نفر از مردم برگزار گردیده است.
تاکنون هیچ گزارشی در مورد علت انفجار فوق منتشر نگردیده و این در حالی است که قرارگاه خاتم الانبیا وابسته به سپاه پاسداران مجری پروژه فوق می‌باشد.
حوادث کار روزانه از کارگران زحمتکش ایرانی قربانی می‌گیرند.
پیش از این، در جریان انفجار در پتروشیمی پردیس واقع در منطقه عسلویه در روز ١٣ مرداد نیز بنا برگزارش خبرگزاری‌های دولتی ٥ کارگر کشته و یک نفر به شدت مجروح گردیده بود. اما از آمار واقعی کشته‌شده‌گان این حادثه نیز اخبار موثقی وجود ندارد. علت و مقصر اصلی این انفجار نیز هنوز مشخص نگردیده است، همان طور که انفجار در مجتمع شازند اراک نیز که منجر به کشته شدن ده‌ها کارگر گردید هرگز مشخص نشد.
کارگران که قربانیان اصلی حوادث ناشی از کار هستند در اکثر موارد از سوی بازرسان به اصطلاح دولتی مقصر شناخته می‌شوند و عمومن این حوادث به بی احتیاطی کارگران نسبت داده می‌شود. این در حالی است که دولت و کارفرمایان مقصر اصلی حوادث ناشی از کار می‌باشند.
آمار حوادث ناشی از کار در ایران نسبت به کشورهای پیشرفته‌ی سرمایه‌داری بسیار بالا می‌باشد و علت اصلی این موضوع را می‌توان نتیجه‌ی مستقیم بی حقوقی کارگران در ایران دانست. کارگران ایران به دلیل آن که فاقد هر گونه تشکل مستقل هستند، قادر به پیشبرد خواست‌های خود در برابر سرمایه‌داران نیستند و این سرمایه‌داران هستند که با حمایت دولت و قانون روز به روز شرایط را برای کارگران سخت‌تر می‌کنند.
در این رابطه می‌توان به استفاده از کارگران غیرماهر و عدم آموزش آنها اشاره کرد. کارفرمایان برای کسب سود بیشتر از کارگران ارزان قیمت که دارای مهارت لازم نیستند استفاده می کنند که این موضوع منجر به بروز حوادث ناشی از کار می‌گردد.
نمونه‌ی دیگر می توان به عدم استفاده از وسایل ایمنی خوب و نیز ابزار مناسب اشاره کرد که یکی دیگر از علت‌هایی است که منجر به بروز حادثه و بالا رفتن میزان خسارات جانی برای کارگران می‌گردد.
مورد دیگر خستگی کارگران است که مجبورند برای تامین معاش خود ساعات زیادی اضافه کاری کنند و همین موضوع یکی از عواملی است که حوادث ناشی از کار را سبب می‌گردد. دستمزدهای کنونی کارگران یکی از معضلات بزرگ آن‌ها می‌باشد.
هم چنین کارگران ساختمانی یکی از بزرگترین گروه‌های کارگری هستند که در معرض خطر حوادث ناشی از کار قرار دارند که هنوز و پس از گذشت سال‌ها موضوع بیمه‌ی کارگران فوق در پیچ و خم بوروکراسی حاکم گیر کرده است.

 


سه شنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۹

وضعیت ویژه یا وخامت اوضاع اقتصادی

محمد نهاوندیان، رئیس اتاق بازرگانی ایران گفته است که تعداد چک‌های برگشتی به سطح سال ۱۳۵۷ رسیده است. وی که در نشست کمیسیون رؤسای اتاق‌های بازرگانی کشور سخن  می‌گفت از دولت خواست تا هزینه‌ی تحریم‌های اقتصادی را که شدت گرفته‌اند، تقبل کند تا به گفته‌ی وی نشاط و امید حفظ گردد. وی این وضعیت را ویژه توصیف کرد.
نهاوندیان مدعی ست که تعداد چک‌های برگشتی در سطح سال ۱۳۵۷ است، احتمالاً منظور وی این است که نسبت چک‌های برگشتی به همان نسبت سال تأسیس جمهوری اسلامی ست که رسالتی به جز ادامه‌ی نظم اقتصادی سرمایه‌داری در هارترین شکلش نداشت. رژیمی که با انحلال شوراهای کارگری برآمده از قیام همان سال دست و بال سرمایه‌داران را بازتر از دوران پیشین کرد، رژیمی که کارگران و دیگر زحمتکشان را از حق داشتن تشکل مستقل برای دفاع از حقوق‌شان محروم کرد، خانه‌ی کارگر را اشغال نمود و شوراهای اسلامی کار را بنیان گذاشت که در خدمت دولت و سرمایه‌داران باشند.
اما بالاخره سطح چک‌های برگشتی چقدر است؟ بر اساس آماری که بانک مرکزی منتشر کرده است بیش از یک میلیون و هشتصد و هفتاد هزار چک در چهار ماه اول سال جاری برگشت خورده است که مبلغ آن‌ها بالغ بر هشت تریلیون و پانصد میلیارد تومان بوده است. بانک مرکزی تأکید می‌کند که این چک‌های برگشتی نسبت به دوره مشابه سال پیش ۳۷ درصد افزایش داشته‌اند.
نهاوندیان، رئیس اتاق بازرگانی ایران سطح چک‌های برگشتی را به همراه تحریم‌ها از عوامل بحران و وخامت در اوضاع اقتصادی برمی‌شمرد و از دولت می‌خواهد که با تقبل هزینه آن‌ها نشاط و امید را برگرداند. البته دولت اگر بخواهد هزینه‌ای را تقبل کند تا تجار و دیگر سرمایه‌داران دوباره امیدوار و بانشاط شوند بارش را به دوش مردم می‌اندازد و مثلاً با اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها از مردم می‌گیرد و به سرمایه‌داران می‌دهد.
نظام اقتصادی ایران به عنوان حلقه‌ای از نظام اقتصادی سرمایه‌داری جهانی بیش از پیش در بحران فرو می‌رود، سیاست‌های اقتصادی جمهوری اسلامی به همراه تحریم‌های اخیر که از سیاست‌های خارجی جمهوری اسلامی منبعث‌اند این بحران را چنان حادتر کرده است که سطح چک‌های برگشتی و بی محل به ارقامی چنین نجومی رسیده است و اختلاف و شکاف طبقاتی را در ایران بیش‌تر از همیشه نموده است.
بازگشت نشاط و امید نه برای سرمایه‌داران و بازرگانان، آن طور که آقای نهاوندیان مطالبه می‌نماید، بلکه برای میلیون‌ها خانواری که اکنون آه ندارند که با ناله سودا کنند فقط در صورتی میسر است که نظام اقتصادی ایران مانند نظام سیاسی‌اش زیر و رو گردد و آنان که خود آفریننده ثروت‌اند، امور اقتصادی را نیز به دست گیرند و نه یک مشت سرمایه‌دار و تاجر.



محکومیت یک زن برای بزرگداشت روز زن

رژیم زن‌ستیز جمهوری اسلامی بار دیگر به قوانین زن‌ستیزش اتکا کرد تا بتواند فاطمه نصیرپور را به جرم بزرگداشت روز هشت مارس، روز جهانی زن محکوم کند. این در حالی‌ست که محمود احمدی‌نژاد که برای شرکت در اجلاس سازمان ملل متحد به نیویورک رفته است این ادعای ابلهانه را کرده که در ایران همه‌ی مخالفان آزادند.
روز دوشنبه بیست و نهم شهریور خبر رسید که دادگاه اسلامی مرند فاطمه نصیرپور را به جرم انتشار ویژه‌نامه تشکل دانشجویی آرمان دانشگاه آزاد تبریز با عنوان "آذربایجان قادینی" یا زن آذربایجانی مجرم شناخته و به شش ماه حبس تعزیری محکوم نمود.
نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در اسفند ماه گذشته به چاپخانه نشریه مذکور حمله کردند و سپس فاطمه را نیز دستگیر نمودند.
هر چند این نشریه با یورش مأموران و توقیفش اصلاً پخش نشد اما دادگاه اسلامی مرند فاطمه نصیرپور را به جرم تبلیغ علیه نظام محکوم نمود.
جمهوری اسلامی که در زن‌ستیزی و پایمالی ابتدائی‌ترین حقوق زنان شهره‌ی عام و خاص است و به اکثریت زنان ایران که خواهان رهایی از زندان متحرکی به نام حجاب اسلامی‌اند روزمره تعرض می‌کند بیش از سه دهه است که نتوانسته نمادهای مبارزاتی مانند روز جهانی زن روز هشت مارس را ریشه‌کن کند و به همین جهت به بهانه‌های واهی افرادی مانند فاطمه نصیرپور را دستگیر و محکوم می‌کند.
اکنون دیگر بر همگان آشکار شده است که بدون جنبش برابرخواهانه زنان و بدون مبارزات آنان و بدون پشتیبانی مردان از مبارزات زنان، پیروزی مبارزه‌ی عمومی علیه جمهوری اسلامی غیرممکن است.

 


  

زنده باد آزادی – زنده باد سوسیالیسم

 

 

 


رادیو دمکراسی شورائی
به حمایت مالی شما نیازمند است

با کمک مالی خود، به ادامه کار صدای دمکراسی شورائی، یاری رسانید.
کمک های مالی خود را به شماره حساب زیر واریز نمائید. در صورتی که مایل به درج کد کمک مالی در سایت رادیو دمکراسی شورائی هستید، از طریق ایمیل زیر، کد کمک مالی خود را برای ما ارسال نمائید. پس از دریافت کمک مالی، کد مورد نظر شما در سایت درج خواهد شد.

شماره حساب:

Gironummer 2492097

نام صاحب حساب :

Stichting ICDR

IBAN:

NL08INGB0002492097

BIC: INGBNL2A

Amsterdam, Holland

آدرس ایمیل :

icdr@radioshora.org


مشخصات پخش ماهواره ای برنامه‌های رادیو دمکراسی شورایی 
برنامه‌های رادیو در روزهای یک‌شنبه، سه‌شنبه، پنج‌شنبه و جمعه هر هفته پخش خواهد شد.

پخش این برنامه‌ها هر روز از ساعت ۳۰ / ۲۰ شب به وقت ایران خواهد بود. تکرار این برنامه در ساعت ۲۳ همان شب و نیز ۷ صبح و ۱۲ روز بعد خواهد بود.

در روزهای شنبه، دوشنبه و چهارشنبه تکرار برنامه‌های روزهای قبل پخش خواهد شد.

هم چنین، هر شب از ساعت ٣٠ : ۱٩ (به وقت اروپا) می‌توانید از طریق سایت رادیو دمکراسی شورایی به آدرس " www.radioshora.org " برنامه‌های رادیویی ما را دریافت کنید.

همکاران ما در رادیو دموکراسی شورایی منتظر پیشنهادات، انتقادات، اخبار و گزارش‌های شما شنوندگان گرامی رادیو هستند. با فرستادن اخبار و گزارش و نیز پیشنهادات و انتقادات خود، در هر چه بهتر شدن رادیو دموکراسی شورایی، این صدای کارگران و زحمتکشان، به ما یاری رسانید.

برای دریافت برنامه‌های رادیو دمکراسی شورایی از مشخصات زیر استفاده کنید:
 
نام: Radioshora
ماهواره: Hotbird 6
زاویه آنتن: ۱٣ درجه شرقی 
فرکانس پخش: ۱۱۲٠٠ مگا هرتز 
پولاریزاسیون:  عمودی 
FEC :  ۶ / ۵ 
Symbol rate :  ۲۷۵٠٠ 
 
مشخصات پخش ماهواره‌ای برنامه‌های رادیو دمکراسی شورایی را به خاطر بسپارید و به

دیگران نیز بگویید

 

 


__._,_.___
Recent Activity:
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

CopyRight © 2006 - 2010 , GODFATHER BAND - First Iranian News Portal , All Rights Reserved