نیما نامداری، خواهر زاده بهزاد مهاجر که روز 30خرداد و در جریان اعتراضات مردمی به کودتای انتخاباتی 22 خرداد، بر اثر اصابت گلوله کشته شد در مصاحبه با "روز" اعلام کرد: "برای احقاق حق، هیچ راهی را منتفی نمی دانیم و تا ابد منتظر نمی مانیم". وی همچنین می گوید: "بازپرس پرونده، از موضع مشورت و نصحيت توصيه ميكرد ادامه ندهيم و دليل اصلياش هم اين بود كه بسياري از مقامات معتقدند اينها (کشته شدگان) مهدورالدم هستند و همين كه ميخواهيم ديه بدهيم داريم لطف ميكنيم".
بهزاد مهاجر پس از تماس کوتاهی با خانواده خود در جریان اعتراضات مسالمت آمیز مردمی در روز 30خرداد ناپدید شد و 40 روز بعد پیکر او در حالی تحویل خانواده اش شد که جای يک گلوله روی قسمت چپ سينه او وجود داشت.
نیما نامداری که از سوی خانواده بهزاد مهاجر برای پی گیری شکایت و طرح دعوا در دادگاه، وکالت دارد با "روز" از روند پی گیری این شکایت سخن گفته است.
بسیاری از خانواده های کشته شدگان اعتراضات مردمی با طرح شکایت، خواهان معرفی و محاکمه قاتل فرزندان و عزیزان خود شده اند اما تاکنون به هیچ یک از این شکایات رسیدگی نشده است و به برخی از خانواده ها گفته شده است که شکایات آنها مسکوت خواهد ماند.
مصاحبه "روز" با نیما نامداری، خواهر زاده بهزاد مهاجر را در ذیل بخوانید.
آقای نامداری، خانواده آقای مهاجر شکایت کرده اند. این شکایت با چه هدفی صورت گرفته و خواهان چه چیزی هستند؟
وقتي كسي به قتل ميرسد جرمي رخ داده و جنايتي انجام شدهاست. طبيعي است كه خانواده مقتول دنبال اعاده حق و شناسايي و مجازات قاتل باشند. مرحوم بهزاد مهاجر روز 30خرداد تير خورد و در دم كشته شد. گناه او چه بود؟ آيا حضور در خيابان جرم است؟ اصلا ايشان چهكار ميكرده كه بايد به سوي او شليك ميشده؟ آيا در روز 30خرداد در تهران حكومت نظامي اعلام شدهبود؟ فرض كنيم به هر دليلي حكومت نميخواسته مردم تهران در 30خرداد از خانههايشان بيرون بيايند، خوب اين را رسما اعلام مي كردند. مثل دوران شاه كه فرمانداري نظامي تهران بيانيه ميداد و اعلام حكومت نظامي و منع تردد در خيابانها ميكرد اينها هم اي كاش انقدر شجاعت و تدبير داشتند كه رسما مسئوليت تصميماتشان را ميپذيرفتند و با جان مردم بازي نميكردند.
اکنون این شکایت در چه مرحله ای است و آیا پاسخی به شما داده اند؟
هيچ پيشرفتي نداشته است. پرونده حتي به دادگاه ارسال نشده و در همان مرحله بازپرسي باقي ماندهاست. تا جايي كه من ميدانم پرونده قريب به 40 نفر از كشته شدگان خرداد 88 در دو شعبه بازپرسي دادسراي جنايي تهران تشكيل شده اما به غير از شكايت اولياي دم و برخي اطلاعات اوليه و گزارش پزشكي قانوني هيچ چيز در پروندهها وجود ندارد. در پرونده دايي من صرفا يك گزارش از پزشكي قانوني وجود دارد كه تاييد ميكند او با يك گلوله اسلحه جنگي كه كاليبرش هم مشخص شده و از فاصله 3 تا 15 متري که از روبرو شليك شده و به سينه او اصابت كرده، كشته شده و به دليل خونريزي ريه و خفگي در دقايق كوتاهي جان سپردهاست. متاسفانه در حالي كه پيكر اينها در اختيار پزشكي قانوني بوده حتي گلولهاي كه از جنازه خارج شده در پرونده ديده نميشود. تا الان هيچ كس درباره اين پرونده احضار و بازجويي نشده و بازپرس پرونده هم ميگويد كاري از دستش ساخته نيست. بازپرس به صراحت به من گفت كه انتظار پيشرفت در اين پروندهها را نداشته باشيد حداكثر به شما يك ديه خواهند داد.
یعنی به نوعی به شما گفته اند که شکایت را پی گیری نکنید درست است؟
آخرين باري كه من با بازپرس پرونده صحبت كردم از موضع مشورت و نصحيت توصيه ميكرد ادامه ندهيم و دليل اصلياش هم اين بود كه بسياري از مقامات معتقدند اينها مهدورالدم هستند و همين كه ميخواهيم ديه بدهيم داريم لطف ميكنيم. البته من نميدانم با بقيه خانوادهها چه برخوردي شده ولي آنهايي كه من ارتباط دارم همه با همين موضع روبرو شدهاند. ميخواهند به آدم بفهمانند ديه بگيريد و بيخيال شويد. واضح است كه مسئوليت تيراندازي با فرمانده عملياتي است كه در محل حاضر بوده، اين هم رويه پنهان و پيچيدهاي نيست. همين الان حتي اگر يك مسابقه فوتبال در استاديوم آزادي برگزار شود، يگان مستقر در آنجا فرمانده عمليات دارد و او مسئول همه اتفاقاتي است كه در آنجا رخ ميدهد. اين رويه در پليس ايران عادي است. قطعا در روز 30 خرداد هم يك فرمانده عمليات در تهران وجود داشته، اين فرد هر كه باشد مسئوليت رسمي درباره كشته شدگان دارد. اگر او دستور تيراندازي را صادر كرده بايد از دستورش دفاع كند و بگويد چرا چنين دستوري صادر كرده و اگر هم او صادر نكرده رسما اعلام كند تا اتهامي متوجه نهاد رسمي مسئول نباشد. جالب اينجا است وقتي من از بازپرس پرسيدم چرا فرمانده عمليات را احضار و بازجويي نكردهايد خيلي راحت پاسخ داد فرماندهي عمليات با سپاه پاسداران بوده و من نميتوانم آنها را احضار كنم؛ شما اگر دوست داريد خودتان برويد از سپاه شكايت كنيد.
با توجه به این مساله، آیا خانواده آقای مهاجر از سپاه شکایت کرده اند؟
واضح است كه خير، به نظر من اين كار فقط براي ارعاب و ترساندن خانوادهها است. وظيفه تحقيقات و بازجويي از افراد آگاه يا مظنونان برعهده دادگاه است نه شاكي، اگر از خانه كسي دزدي شود او خودش دزد را شناسايي و از او شكايت ميكند؟ پس دادسرا و پليس و آگاهي چهكاره هستند؟ اصلا اين حرف خلاف تمام اصول حقوقي است كه ما خودمان از سپاه شكايت كنيم. اينها براي ارعاب است. ميخواهند با آوردن اسم سپاه خانوادهها را بترسانند.
گویا خانواده آقای مهاجر را تهدید نیز کرده اند؛ تا جایی که می دانم چند بار خواهر آقای مهاجر به اداره اطلاعات احضار شده است.
بله مادر من را اداره اطلاعات همدان چند بار احضار كرده و به او تلفن زده و تهديدش كردهاند. البته تنها درباره پرونده برادرش نبوده؛ مثلا مادر من عضو هيات امناي يك پرورشگاه خيريه است يا برخي كارهاي خيريه به ويژه درباره زنان انجام ميدهد درباره آنها هم او را تحت فشار گذاشتهاند. يا قبل از راهپيمايي 22 بهمن تهديدش كرده بودند كه حق ندارد در راهپيمايي حاضر شود. به نظر من همه اينها براي ترساندن او است تا پرونده را پيگيري نكند. البته اين را هم بگويم نتيجهاين اقدامات برعكس بوده، ظاهرا بيشتر از آنكه ما از آنها بترسيم آنها از ما ترسيدهاند.
اما حکومت مدعی است که تجمع کنندگان اغتشاش گر بودند و کشته شدگان نیز از این اغتشاش گران بوده اند. از طرفی ادعا می شود تعدادی از کشته شدگان از افراد بسیج بودند و توسط اغتشاش گران کشته شده اند.
برخلاف آنچه حكومت اعلام ميكند شواهد مختلفي وجود دارد كه در تيراندازيها به هيچ وجه اشخاص معيني هدف نبودهاند و اصلا ربطي به بحث اغتشاش نداشتهاست. در ميان كشته شدههايي كه در دادسراي جنايي تهران پرونده دارند يك كارگر افغاني هست كه در حال بنايي در بالاي داربست تير خورده، نوجواني هست كه در چند متري محل سكونتش تير خورده، مادر و دختري هستند كه جلوي در مهدكودك تير خورده و درگذشتهاند. اينها اغتشاشگر هستند؟ فرض كنيد تجمع غيرقانوني هم بوده و پليس ميخواسته مردم را متفرق كند. آيا براي پراكنده كردن جمعيت بايد به سوي آنها تيراندازي كرد؟ آن هم با اسلحه جنگي و به سر و سينه آنها؟ من شخصا اين قضيه را از خانوادههاي كشتهشدگان پيگيري كردهام و در تمام مواردي كه من صحبت كردهام تيراندازي به نقاط حساس بدن و از فاصله نزديك بوده، يعني اصلا دغدغه پراكندن مردم معترض وجود نداشته و صرفا هدف آنها كشتن تعدادي آدم براي ترساندن بقيه بودهاست.
با توجه به این مسائل، چگونه قصد دارید شکایت خود را پی گیری کنید؟ آیا این امکان وجودد دارد که از طریق نهادهای بین المللی شکایت خود را پی گیری کنید؟
من از طرف خانوادههاي ديگر نميتوانم حرف بزنم اما ما براي احقاق حق هيچ راهي را مسدود و منتفي نميدانيم. فعلا منتظر دادگاه هستيم اما تا ابد منتظر نميمانيم. مساله فقط يك مساله شخصي نيست اينطور نبوده که دو آدم با هم درگير شوند و يكي ديگري را بكشد. اينجا بحث حقوق اساسي انسانها در اين كشور مطرح است. اينكه آدمي به خيابان برود و بي هيچ دليل و علت روشني او را بكشند و طلبكار هم باشند نشانه انحطاط نظام سياسي كشور است. نشانه سقوطي است كه صاحبان قدرت كردهاند. اين را به ديگر خانوادهها ميگويم كه شما در برابر مملكتتان مسئوليد. پيگيري اين پروندهها ديني است كه خانوادههاي مقتولان هم به خود شهدا هم به نسلهاي بعد دارند. بايد درآينده بتوانيم جواب بدهيم كه براي تحقق عدالت و براي جلوگيري از سلب حقوق اوليه انسانها در اين كشور چه كردهايم.
آقای نامداری بسیاری از خانواده های شهدا سکوت اختیار کرده اند و حتی برخی، از اعلام نام عزیز از دست رفته خود نیز ابا دارند. آیا تهدیدها و فشارهای امنیتی باعث سکوت آنها شده است؟
البته تا جايي كه من ميدانم اغلب خانوادهها شهادت فرزندانشان را اعلام كردهاند و غير از يك مورد، شهيدي را سراغ ندارم كه خانوادهاش از پيگيري مساله استنكاف كنند. به نظر من مشكل اصلي محدوديتهاي رسانهاي در كشور است. رسانه هاي داخل كشور كه عملا يا بوقهاي قدرت هستند يا چنان دچار خودسانسوري شدهاند كه اين مساله را پوشش نميدهند.رسانههاي خارجي هم مسائل خاص خودشان را دارند. بسياري از خانوادهها هم از اقشاري هستند كه چندان با مسائل رسانهاي آشنا نيستند و اينها باعث شده راحت اعتماد نكنند. ضمن اينكه معمولا در چنين شرايطي فكر ميكنند اگر مساله را رسانهاي نكنند حكومت به آنها در رسيدگي به پروندهها مساعدت خواهد كرد. به نظر من همه تجربههاي قبلي نشان داده اين تحليل غلط است. نكته ديگري هم كه به نظر من در اين قضيه اهميت دارد سناريويي است كه حكومت اجرا كرد و آن هم تمركز صرف بر شهداي زندان كهريزك است. در زندان كهريزك چهار جوان بيگناه به شهادت رسيدند كه بسيار هم دردناك بود. اما در 25 و 30 خرداد در خيابانهاي مركزي تهران حدود چهل نفر كشته شدهاند. حكومت با تمركز بر آن چهار شهيد و تقليل آن جنايت به يك خطاي اداري خودسرانه، دنبال پنهان كردن بقيه شهدا است. اگر حاكمان واقعا نگران جان انسانها هستند و براي بسته شدن كهريزك دستور ميدهند چرا براي چهل نفر ديگر كاري نميكنند؟
--
چه شکسته ایستادی
--
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شما این ایمیل را به جهت عضویت در گروه ۲۳ خرداد دریافت کردهاید
برای آگاهی از قوانین گروه ۲۳ خرداد اینجا را ببینید
http://groups.google.com/group/23khordad
برای لغو عضویت خود در گروه ۲۳ خرداد به آدرس زیر ایمیل بزنید
23khordad+unsubscribe@googlegroups.com
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر