428The_Godfather_II_2The%20Godfather273TheGodfather2020305The_Godfather_II_1

Go English

شنبه، تیر ۱۹، ۱۳۸۹

Latest News from Norooz for 07/10/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



امیرحسین حاجبیان: هفدهم تیرماه مقارن است با سالروز شهادت امام موسی کاظم که مدت زمان زیادی از عمر پر برکت خود را در زندان های خلفای عباسی سپری نمود. و به یاد می آورم تلاشهای یکی از دوستان را که پیشنهاد داد این روز به عنوان "روز حقوق زندانیان سیاسی" شناخته شود.
و ما امروز هم شاهد حضور انسان های شریفی هستیم که تنها به جرم ابراز عقیده و مخالفت با ظلم های مضاعفی که بر مردمان این ملک می رود همچنان در زندان به سر می برند و از نعمت حضوردر کنار خانواده خود بی بهره مانده اند. برخی را می شناسم همچون محسن میردامادی ، احمد زیدآبادی، مهدی محمودیان، مسعود باستانی، حسین نورانی نژاد، علی تاجرنیا، محسن آرمین و ... و چه بسیاری را که افتخار آشنایی با آنها را تا کنون نیافته ام.در میان این همه خوبان ولی دکتر داود سلیمانی " زندانی مظلوم جنبش سبز" که نزدیک به 400 روز را در اسارت به سر می برد، جلوه ای دیگر برای من دارد.
با مرور خاطرات خود از این آزاد مرد سبز احساس غرور و افتخار برای من می ماند و تاسف. غرور بخاطر آموخته های خود از ایشان در طی این دوران نزدیک به یک دهه و تاسف از اینکه که ما به کجا رفته ایم که پس از 30 سال باید شاهد حضور چنین آزاد مردان و افراد وارسته ای در زندان هایِ نظامی باشیم که خود بیشترین سهم را در برپایی و تثبیت آن داشته اند.
آیا این بود مراد مردمی که در "بهار57" نغمه آزادی سر می دادند؟جز انحراف از آرمانهای انقلاب، تحلیل دیگری بر وضعیت امروز خود می توان گذارد؟
اما کمی که در احساس تاسف خود غور می کنم از تاسف خود هم احساس غرور می کنم و آنرا مایه فخر خود می دانم. چرا که در میانه این همه انحراف هنوز دوستان خود را پاک و منزه می یابم. هم آنها که الگوی عمل خود قرار داده ام. (مگرنه به جرم همین خوبی ها است که اکنون باید روز خود را در اوین، رجایی شهر، کچویی و .. به شب کنند!) و چه حس خوبی است وقتی روبروی یک باصطلاح بسیجی قرار می گیری و به ذکر سیاهه مفاسد سیاسی و اخلاقی آنانی می پردازی که وی خود را طرفدار دو آتشه و مرید آنان می داند و او در مقابل حتی توان بر شمردن یک مورد از این دست را نمی یابد و تنها دل خوش به بیان فحش نامه های کیهان، جوان، رجاء و ... می شود.
آقا داوود به یاد می آوری نطق شیوایت را در یکی از روزهای تحصن مجلس ششم در خلال یکی از گردهمایی های پیرامونی تحصن با این عنوان که "چرا ما را رد صلاحیت نکنند؟!!!"
دوستانی که مرا می شناسند، می دانند که (بواسطه رواج ریاکاری و تملقی که چنان خوره به جان جامعه ما افتاده است.) خیلی در تعریف از افراد خسیس هستم اما دراین جا باید بگویم که آن نطق یکی از زیباترین نطق هایی بود که تا به امروز شنیده ام. به من که خیلی چسبید!
در آن جا پرسیدی که چرا نباید ما را رد صلاحیت کنند و به ذکر اقدامات مهم مجلس ششم در احقاق حقوق ملّت کردی. به دوم خرداد اشاره کردی، که خوابی را که اقتدارگرایان برای کشور دیده بودند برهم زد و به ماجرای قتل های زنجیره ای. از قوانین مصوب مجلس ششم در جهت شفاف سازی عرصه های سیاسیٍ، اقتصادی و فرهنگی که دست سودجویان و باندهای مافیایی را به تدریج از اقتصاد و سیاست و فرهنگ کوتاه می کرد،گفتی و ماجرای اصلاح قانون مطبوعات. از ماجرای کوی دانشگاه که برگ زرّینی در کارنامه فعالیت تواست گفتی و موضع گیری مجلس درماجرای آغاجری. از تصویب لوایح دوگانه گفتی و تلاش برای اصلاح قانون انتخابات. از فعالیت های افتخارآفرین کمسیون اصل نود مجلس ششم گفتی و از تلاش برای تصویب قانون منع هرگونه تبعیض از زنان و قتل زهرا کاظمی
گفتی و گفتی و گفتی!!!
اما اکنون من می خواهم بگویم.
بگویم که چرا اکنون " سلیمانی ها" نه تنها نباید در جایگاه خود قرار گیرند که باید در زندان باشد. و چرا نباشد!؟
بگویم که این زندان و غل و زنجیر روی دیگر سکه رد صلاحیت شما در انتخابات مجلس هفتم است.
اگر "سلیمانی ها" در زندان نباشند، دولت و مجلس اینگونه نباشند که نمی توان به همین راحتی خون انسان هایی را که تنها سوالشان از رأیشان بود، ریخت.
"سلیمانی ها" در زندان نبودند و از تریبون خانه ملت در واکنش به حمله به کوی دانشگاه در 17 تیر 78 آن صداها را پخش می کرد. پس باید "سلیمانی ها" در زندان باشند تا وقتی در 25 خرداد 87 نیروهای رسمی به کوی حمله می کنند آب از آب تکان نخورد و افکار عمومی ماه ها بعد از طریق بی بی سی از ابعاد آن حمله وحشیانه آگاه شود.
"سلیمانی ها" در زندان نبودند و گزارش مجلس از قتل زهرا کاظمی آن شد. پس باید در زندان باشند تا برای قتل "نداها " آب در دل نمایندگان مجلس تکان نخورد که هیچ، در صدد توجیه آن هم برآیند.
"سلیمانی ها" در زندان نبودند، دولت و مجلس باب میل نبود اما با درآمد حاصل از نفتی که هربشکه ای 7 دلار هم فروخته شد، رشد اقتصادی آن شد، پس "سلیمانی ها" باید در زندان باشند تا دولت و مجلس دلخواه تشکیل شود و با درآمد افسانه ای 350 میلیارد دلاری نفت رشد قتصادی اینگونه باشد.
"سلیمانی ها" در زندان نبودند، باندهای مافیایی برای تخریب دولت و مجلس مجبور بودند یک روز شهرام جزایری را عَلَم کنند، و روز دگر ماجرای گوشت الوده را بسازند و ... ، صدا و سیما هم به شیوه ای "گوبلزی" در تمام بخش های خبری و غیرِخبری و حتی سریال های طنز خود به پوشش آنها بپردازد و "هر 9 روز یک بحران بسازند". پس باید "سلیمانی ها" در زندان باشند تا وقتی دیوان محاسبات حاکمیت یک دست آقایان می گوید یک میلیارد دلار درحساب خزانه گم شده و با سند و مدرک هم می گوید صدا و سیما آن را در حد گردباد در تیمور شرقی هم در بخش های خبری خود منعکس ننماید. چرا؟ چون معتقدند نباید مردم از وجود حاکمیت یکدست آقایان تکدّر خاطر پیدا کنند. در مقابل انواع اقسام خبر سازی ها را باز هم به شیوه "گوبلزی" انجام می دهند که به مردم بقبولانند ایران در زمان اینان بسیار پیشرفته تر است و بقول آقای احمدی نژاد "ملت ایران به حول و قوه الهی پله های ترقی را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارد".
خوب "همه چی آرومه" نمی بینید در کوچه و خیابان شهر که "مردم چقدر خوشحالند."
وقتی "سلیمانی ها" در زندان نبودند مجلس به این خوبی نبود که بتوانند بفاصله 48 ساعت مصوبه ای را که قدری بر خلاف تمایلاتشان بود پس بگیرد. مجلس باید در راس امور باشد که هست، نیست؟!
نقل است از مولی متقیان علی (ع) ( که ما در گفتار، خود را پیرو ایشان می دانیم ) ملاک تشخیص یک جمعیت جاهلی آن است که "در آن به جای آنکه عالم قدر بیند و در صدر نشیند، لگام بر دهان، شاهد اکرام جاهلان باشد; دانا به خاطر اظهار علم خویش مسبوب و مردم از نور علم او محجوب و نادان به جهل خویش محبوب گردد: «عالمها ملجم و جاهلها مکرم »"
آری برادر این کلام علی (ع) به واقع مصداق وضعیت امروز ماست پس تو باید هم که در زندان اینان باشی!!!
رسید مژده که ایّام غم نخواهد ماند
چنین نبود و چنین نیز نخواهد ماند


 


میرحسین موسوی نخست وزیر هشت سال دفاع مقدس در یادداشتی به طرح نظرات خود پیرامون قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه کشورمان و نیز تدابیری که می توان برای مواجهه با پیامدهای پیش روی ایران لحاظ کرد پرداخت. به گزارش کلمه متن یادداشت میر حسین موسوی به شرح زیر است:
سرانجام و متاسفانه قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت صادر شد. قطعنامه و قطعنامه هایی که می توانست با تدبیر وعقلانیت بر کشور ما تحمیل نشود. تاکید بر این واقعیت نمک پاشیدن روی زخم نیست؛ بلکه از آن روست که تجاهل در این زمینه پیامدهای آن را وخیم تر خواهد ساخت. اینکه بگوئیم این قطعنامه چون یک دستمال استفاده شده است مصائب ناشی از سیاستهای پر هیاهو وعوامفریبانه راتخفیف نخواهد داد. البته در این میان، فحش و توهین به کشورهای دیگر ممکن است مصرف داخلی برای عده ای کم اطلاع داشته باشد اما در واقعیت بیرونی جز بدتر کردن اوضاع تاثیری نخواهد داشت. مگر تردید داریم که مسئولان این کشورها همواره منافع خود را در چهارچوب منافع ملی کشورشان تعریف می کنند و نه متاسفانه مانند برخی از سیاستمداران ما که منافع خود وجناح خود رابه جای منافع ملی جا می زنند. من امیدوارم که ملت ما به پاسخی که وزیرامورخارجه روسیه به یکی از سخنرانی های عوامانه داد دقت کرده باشند. این جوابیه یک واقعیت بدیهی در روابط بین الملل را تکرار می کند و اینکه برای روسیه ( وشما کشورهای دیگر چون آمریکا، چین، ترکیه و برزیل و… را اضافه کنید) مهمترین مساله حفظ منافع ملی روسیه است، اگرچه درک این نکته ساده برای کسانی که اسیر منافع کوتاه مدت خویشند مشکل باشد. برای اینجانب مانند روز روشن است که این قطعنامه بر امنیت و اقتصاد کشور ما اثرخواهد گذاشت. تولید ناخالص را پائین خواهد آورد، بیکاری را بیشتر خواهد کرد، مردم را در تنگنای مشکلات بیشترمعیشتی واجتماعی قرار خواهد داد، فاصله ما را ازکشورهای در حال رشد جهان بویژه کشورهای همسایه رقیب بیشتر خواهد ساخت و آخرین میخ را بر تابوت چشم اندازبیست ساله خواهد کوبید. کدام عقل سلیم است که نداند کشورما امروز پس از صدور قطعنامه آسیب پذیرتر و منزوی تر از گذشته شده است؟
سرنوشت کشورهای دیگر در منطقه که در دام لفاظی های مغرورانه ومیان تهی دولتیانشان افتادند وسرنوشت شوم و ترحم برانگیزی پیدا کردند باید جلوی چشم همه ما باشد.
آنچه در شرایط کنونی مهم است، اندیشیدن به راه حلهائی است که بتواند احتمالات خطر رابرای استقلال، تمامیت ارضی و حقوق مشروع کشور به حداقل برساند و در عین حال پاسدار آزادی و حقوق شهروندان باشد که حفظ امنیت ملی بدون پشتوانه شهروندانی آزاد و آگاه ممکن نیست. شبکه های سبز مشفقانه به راه حلهائی که می تواند به دفع این شر عارض گشته کمک کند بپردازند. قبل از اشاره به تعدادی از این راه حل ها تاکید بر محکومیت این قطعنامه ظالمانه ضروری است. ما در شرایطی محکوم می شویم که به سادگی ازجنایات در سرزمینهای اشغال شده فلسطین وبمبهای هسته ای آن غمض عین می شود وحق استفاده صلح آمیز از تکنولوژی هسته ای ازما دریغ می گردد. بی تردید این یک قطعنامه بر ضد ملت ماست. گرچه در کنار آن ما نمی توانیم ازتاثیر سیاستهای ماجراجویانه و مغشوش چشم بپوشیم…
۱- اولین وضروری ترین راه حل و حتی فوری ترین آن اطلاع رسانی صادقانه به ملت است. این حق مردم است که ماهیت قطعنامه و تحریم های دیگری که در حال افزوده شدن به آن است بشناسند. باید آنها بدانند این تحریمها چه اثری بر سفره آنها و روی نرخ بیکاری و تورم وتولید وپیشرفت کشورو امنیت می گذارد. صرفا گفتن اینکه این قطعنامه یک ورق پاره است مشکل مردم و کشور را حل نمی کند. اگر قرار است مردم در مقابل بحرانی که ناخواسته در حال ورود به آن هستند مقاومت کنند ضرورت دارد که اعتماد آنها جلب شود و اعتماد جز ازطریق راستگوئی حکومت و شفافیت اطلاعات بدست نمی آید.
۲- ازمواردی که لازم است مردم حتما بدانند خطرات امنیتی قابل پیش بینی ناشی از قطعنامه جدید است. بسیاری از ملت ما نمی دانند مسیری که با ندانم کاری و گزافه گوئی های بی مورد درآن افتاده ایم تاچه حد خطرناک است. اینکه کسانی بخواهند با بذله گوئی و رجزخوانی خیال خود ومردم را راحت کنند خیانت به مردم است. اگر می خواهیم آمادگی مردم را به عنوان مهمترین عامل بازدارندگی در مقابل خطرات احتمالی قراردهیم باید در حد ممکن پیامدهای احتمالی امنیتی شرایط موجود را به اطلاع آنها برسانیم. اگر این اقدام برای مسوولان کشور دشوار است حداقل رسانه های غیر دولتی آزاد گذاشته شوند که بدون اغراق و دلسوزانه اطلاعات و تحلیل های لازم را به مردم انتقال بدهند.
۳-شرایط تازه ایجاب می کند که دایره مشاوران پرونده حساس هسته ای گسترده تر شود. تا آنجا که نویسنده اطلاع دارد بر خلاف دوران جناب اقای خاتمی عده کمتر وکم تجربه تری درگیر این پرونده حساس هستند. و به طور قطع یکی از دلایل ورود به این مرحله ناخوشایند و بحرانی تنگ بودن دایره مشاوران زبده است. در کشورهای موفق دولتها علیرغم برخورداری ازمشروعیت ناشی از رعایت میثاقهای ملی سعی می کنند در چنین مواردی ازعقلانیت جمعی و حتی اجماع نسبی استفاده کنند. چه اشکالی دارد همچون پرونده گروگانهای امریکائی، تصمیم گیری در مورد اصول حاکم بر سیاست هسته ای کشور به تصویب مجلس برسد، نه آنکه مجلس درآخر کار با مصوبات فرمایشی خرابکاری های تصمیم گیران را توجیه نماید. چرا باید چند نفر پنهان از نظر مردم در مورد پرونده هائی که به سرنوشت همه ملت مربوط است تصمیم بگیرند؟ مگر قرار نبود مردم حاکم بر سرنوشت خود باشند؟ چرا فکر کنیم که مردم باید با هرچه ما تصمیم گرفتیم موافق باشند؟ آیا اصل مربوط به رفراندوم جنبه زینتی دارد که هر زمان برای حل مسائل مهم کشوربه آن اشاره می شود طوفانی از اتهام و توهین راه می افتد؟ آیا جای آن نیست که در موارد حساس نظر ملت را از این طریق پشت سر تصمیمات مهم قرار دهیم؟
۴- در شرایط کنونی شکاف بین ملت و دولت، خطر بیگانگان و بد خواهان از همیشه بیشتر است. نتایج ناشی از تقلب انتخاباتی و سرکوبهای بعد از انتخابات ومصائب ناشی از سوء مدیریتها و فساد و دروغ و آشفتگی سیاستهای اقتصادی و فرهنگی منجر به بحران اعتماد به حکومت و فاصله گرفتن مردم از دست اندرکاران شده است. امروز ضرورت پرداختن به راه حلهای شبیه آنچه در بیانیه شماره ۱۷ آمده است بیش از همیشه خود را نشان می دهد. یک دولت نامشروع و سرکوبگر ودر حال جنگ با ملت خود نمی تواند در مقابل تهدیدات بیگانه مقاومت نماید. در چنین حالتی یا باید به بیگانگان باج دهد و یا کشور را در آستانه خطرات مهلک افکند. در این وضعیت ایجاد دورنمای اطمینان بخش برای انتخابات آزاد و رقابتی و غیر گزینشی و آزادی مطبوعات و رسانه ها و آزادی زندانیان سیاسی ورسیدگی جدی به خانواده های شهدا وآسیب دیدگان یک امر حیاتی است. اگر سرمایه ما در هماوردی با شرایط خطیر کنونی، ملت است باید به ملت وآراء و نظرات آن احترام گذاشت و درهر تصمیمی اکنون قبل ازهمه به تاثیرات آن بر زندگی کارمندان و کارگران و معلمان و اقشار حقوق بگیر و مستضعف اندیشید. این عادلانه نیست که اقشار تهیدست و جوانان جویای کار چوب تصمیمات مستبدانه و ماجراجویانه دولت را بخورند. ودرعین حال همه شاهد باشند یک عده عربده کش چماقدار که به جان ومال وآبروی مردم در روز روشن افتاده اند به عنوان طرفداری از دولت در روز روشن از به توپ بستن مجلس سخن بگویند. آیا این است شیوه ی اداره جهان؟
۵- با کینه ها و دشمن تراشی ها وتصفیه های جناحی، نظام بیش ازهمیشه دستانش از نیروهای کارآمد خالی است. تاملی اندک به ماجراهای سال گذشته نیویورک و کنفرانس ژنو می تواند ضعف مفرط دولتیان را نشان دهد. کشور امروز برای عبور ازاین بحران خطرناک نیازمند استفاده از همه ظرفیتهای مدیریتی خویش است. خطرآنچنان مهم است که به خاطرآن استفاده ازتجربیات ومنزلت شخصیت هائی چون جنابان هاشمی و خاتمی و روحانی و آقازاده و لاریجانی و… ضرورت داشته باشد. آیا تامل بر انگیز نیست که از مسافرت رئیس جمهور سابق کشور(با احترامی که در سطح بین الملل دارد) برای استفاده از تریبونی که می توانست در آن از حقوق ملت درزمینه هسته ای دفاع نماید جلوگیری شود؟ کیست که نداند اغلب مدیران برجسته و نیروهای زبده برای اداره کشور در شرایط بحرانی کنونی ازمدار تصمیم گیری ها و سیاستگزاری ها به کناری گذاشته شده ا ند؟ آیا این واقعیت آشکار، دلهره آور و شک برانگیز نیست؟
۶- سپاه امروز در گیر مسائل سوال برانگیزی است. از سویی اسلحه سپاه وبسیج به جای دشمن در مقابل مردم قرار گرفته است ودر سرکوب و دستگیری ها و بازجوئی ها ی نیروهای سیاسی و معترضین نقش درجه اول دارند و از سوی دیگر سپاه در حجم غیر قابل باوری درگیر مسائل اقتصادی است. به یقین بازگرداندن سپاه به سوی مسوولیت های اصلی خود می تواند هم نقش افتخار آمیزی که این نهاد در دفاع مقدس داشت احیا کند وخطرات ناشی از طمع بدخواهان را کاهش دهد و هم در سلامت اقتصادی جامعه وکاهش امواج روز افزون فساد و دلگرمی بخش خصوصی موثر واقع شود. سپاهی که مشغله فکریش بالا و پائین رفتن قیمت دلار و دخالت در امور بانکداری و بازارسهام وپیمانکاری و صادرات و واردات است نمی تواند برای تامین امنیت کشورو انقلاب مورد اعتماد باشد. ومتاسفانه در این معرکه ما شاهد زوال اعتبار قدیمی و پشتیبانی مردمی سپاه خوهیم بود. قابل پیش بینی است که با ادامه این روند سپاه به جای دفاع از ملت و کشور به دفاع از شرکتها و سهام وموسسات پولی و مالی خود و سرانجام به جای دفاع از کشور وانقلاب به دفاع از از سازمان و تشکیلات خود بغلطد ویا به تمامی در اختیار یک قدرت مستبد و ضد مردمی قرار گیرد. اگر محبت و اعتماد مردم به نیروهای مسلح بزرگترین سرمایه آنها باشد امروز با عملکرد سپاه در حوزه امنیت داخلی و اقتصاد این سرمایه اجتماعی بی بدیل در حال ذوب شدن است.
ما همه می دانیم که سپاهیان سلحشور و یاران باکری ها و همت ها از این روال بیزارند. از یاد نبریم نفرت مردم از نهادهای اقتصادی و امنیتی رژیم شاهنشاهی تا چه حد در ظهور و بروز خشم مردم موثر بود. با شرایط تحمیلی ناشی ازقطعنامه و تحریم ها بازبینی نقش سپاه و بسیج یکی از مهمترین اقداماتی است که نیروهای خیرخواه از هر جناح و دسته ای باید خواستارآن باشند. درحاشیه صریحا بگویم که حمله با پرچم بسیج به جناب اقای کروبی و خاتمی و ماجرائی که در ۱۴ خرداد شاهد آن بودیم و اخیرا حمله و توهین به مجلس منافع ومقاصد طراحان قطعنامه را راحت تر می کند.
۷- نکته اخرآنکه همه توجه داشته باشیم که قصد از تحریم ها صرف به زانو درآوردن دولت نیست. تجربه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنوشت تلخ عراق وافغانستان در زمان معاصر پیشاروی ماست وهشیاری مضاعف آنکه چه بسا بخشی از دولتیان شانس بقای خود را درادامه این بحران وتشدید مخاصمات وحتی تشویق دشمنان برای تعرض نظامی ببینند. بر جنبش سبز است که بین پایداری بر اصول و هویت خود و مقابله با این خطر روشن وفاقی ایجاد نماید. ما باید عنصر مقاومت در مقابل تهدید و تعرض خارجی را به عنوان یک ضرورت در کنار سایر مطالبات خود بنشانیم و نشان دهیم که راه خروج از این بحران و خطر در برگشت به اصول و راه حلهائی است که جنبش سبز در یک سال عمر سر افراز خود همواره منادی آن بوده است. جنبش سبز باید از تمام توان بین المللی خود استفاده کند تا به قدرتهای خارجی نشان دهد به آنها اجازه نمی دهد از ضعف وعدم مشروعیت دولت کنونی استفاده و به استقلال، تمامیت ارضی و منافع عالی کشور آسیب رسانند.
جنبش سبز همچنین از طریق آگاه سازی همه جانبه اقشار اجتماعی و نخبگان به سرکوبگران اجازه نخواهد داد با ایجاد وضعیت اضطراری در کشور و استقبال از درگیری های نظامی از پاسخگویی و مسوولیت پذیری فرار کند و به تشدید سرکوب و ارعاب مخالفان بپردازد و یا در خفا برای تامین منافع کوتاه مدت خود بر سر منافع عالی ملی تن به سازش های خفت بار دهد.


 


میرحسین موسوی در دیدار با جمعی از جوانان مجمع نیروهای خط امام (ره) گوناگونی اندیشه ها در جنبش سبز را مهم دانست و همچنین تاکید کرد که نقطه اتصال این گوناگونی گفتمان ها را ظهور و بروز یک رهبر نمی دانیم.

به گزارش کلمه، میرحسین موسوی در ابتدای این دیدار ضمن تسلیت شهادت حضرت موسی بن جعفر و تبریک مبعث پیامبر گفت: امام موسی بن جعفر (ع) در بین ائمه بیشترین مدت زندان را داشتند و رنج زندان را بر چشم پوشی و برگشت از حقیقت ترجیح دادند. امروز نیز پیروان این امام همام با تاسی به سیره این بزرگوار رنج زندان ها را برگزیدند.

وی سپس به مناسبتهای تاریخی در تیرماه اشاره کرد و گفت: ما در تیر ماه با حوادث بزرگی روبرو بودیم که به دلیل فضای سیاسی امروز تفسیر این حوادث و فهم آنها اهمیت بیشتری پیدا کرده است.

میرحسین موسوی با یادآوری حادثه دلخراش هفتم تیر و شهادت آیت الله بهشتی ادامه داد:"جریان هفتم تیر یک مسئله دیروز نیست بلکه نگاه ما به آن رویداد بزرگ کلید فهم بسیاری از اتفاقات بعد از هفتم تیر است.

وی ترور شهید بهشتی و یاران ایشان و ترورهای بعد و انفجار دفتر نخست وزیری و شهادت شهیدان رجایی و باهنر را مساله ای قابل اهمیت دانست و افزود:"با وجود گذشت زمان هنوز جا دارد که این ترورها در مقابل روی ما باشد."

میرحسین موسوی با ابراز تاسف از دست دادن چهره ها ادامه داد:"ما با از دست دادن آن چهره ها نگاه های انسانی و مهمی را در تاریخ خود از دست دادیم و عده ای عمدا می خواستند نظام را از نیروهای زبده و متعهد و آزادی خواه تهی کنند."

میرحسین موسوی به تمام جوانان توصیه کرد که به بازخوانی اندیشه های شهید بهشتی و دیگر صاحب نظران انقلاب بپردازند.

وی تاکید کرد:"متاسفانه آثار و اندیشه های شهید بهشتی آن طور که شایسته بود مورد توجه قرار نگرفته است. ایشان یک کتابی دارند که حاوی سخنرانی های ایشان پیرامون قانون اساسی است به نام "مبانی نظری قانون اساسی" که بنده مطالعه آن کتاب را به همه همراهان جنبش سبز توصیه می کنم."

وی در بخش دیگری از سخنان خود به ماجرای ۱۸تیر اشاره کرد و گفت:"یکی از وقایع دلخراش تاریخ ماست که همه نیروهای علاقمند به جمهوریت نظام در مورد آن به قضاوت فرا خوانده می شوند."

میر حسین موسوی تصریح کرد:"اگر با آن رویداد تلخ درست برخورد می شد و مسببان آن فاجعه شناخته می شدند و به دلیل آن جنایات به صورت آشکار محاکمه و کیفر می شدند، ما حوادث حمله به خوابگاه ای دانشجویی را بعد از انتخابات نمی داشتیم."

وی ادامه داد:" ما بایستی یاد گرفته باشیم که در مقابل کژی ها بایستیم. تسلیم شدن باعث انحراف و فاجعه های بیشتر می شود. ایستادن در برابر کژی ها جنبه حیاتی و اساسی برای اصلاح واقعی دارد."

موسوی در بخش دیگری از سخنانش بر استفاده کردن از تجربیات گذشته و جنبش های مخالف تاکید کرد و گفت:" قبل از ظهور دیکتاتوری رضاخانی و بعد از مشروطیت خرده گفتمان های مختلفی در سطح جامعه مطرح بود که در عین اختلاف در یک نقطه با هم مشترک بودند و ان ظهور یک شخص قدر قدرت برای ایجاد امنیت و سامان دادن به بی سامانی ها بود."

میر حسین موسوی گفت:"جنبش سبز از گوناگونی اندیشه ها استقبال می کند و همواره گفته است این تکثر یک فرصت برای آینده ملت ماست و ما نقطه اتصال این گوناگونی گفتمان ها را ظهور و بروز یک رهبر تعریف نکرده ایم."

وی افزود:" ما نقطه اتصال را پایبندی به یک متن و آن اجرای بی کم و کاست قانون اساسی گرفته ایم و راه تحول را از طریق یک انتخابات آزاد و رقابتی غیر گزینشی پیش بینی کرده ایم."

میرحسین در انتها گفت:" پایبندی یک متن با هدف بدست آوردن حاکمیت مردم بر سرنوشت خود مارااز خطر استبداد آینده می تواند محافظت کند."

در ابتدای این دیدار صمیمانه سعید ا... بداشتی رئیس سازمان جوانان و دانشجویان مجمع نیروهای خط امام خمینی (ره) ضمن تشکر از حضور جناب آقای مهندس موسوی در جمع جوانان خط امامی تأکید کرد جمع حاضر با درک وجود معضلات و نارسایی های فکری و فرهنگی در بین اقشار مختلف جامعه معتقد است که حرکت صحیح موفق و موثر جریان اصلاحی و جنبش سبز در درک این حساسیت و لزوم نگاه جدی به بازسازی فکری و فرهنگی جامعه به ویژه نسل جوان و نوجوان از یک سو و از سوی دیگر ساماندهی و شکل گیری آنها در قالب های شناسنامه در جهت فعالیت های اجتماعی سیاسی و فرهنگی در بستر نو اندیشی و ایمان و صلاح صبر و استقامت می تواند مسیر آینده ما را امیدوارتر سازد و ما به عنوان جوانان اصلاح طلب خط امامی همچنان بر فعالیت در چارچوب قانون و حرکت در جهت تبیین اندیشه ای ناب و سبز امام معتقد به حول و قوه الهی ثابت قدم خواهیم بود.

در پایان وی ابراز امیدواری کرد در این ماه رجب و در آستانه ماه شعبان گرفتاری و مشکلات و حصر و بند از همه فعالان و دانشجویان و دلسوزان نظام انقلاب هر چه سریعتر ذایل و بر طرف گردد.


 


سید محمد خاتمی و مهندس میرحسین موسوی در دیداری ضمن تبادل نظر درخصوص تحولات بین المللی و داخلی و شرایط کشور در یک سال گذشته، بر تداوم فعالیت های مدنی و قانونی برای تأمین حقوق مردم تأکید نموده، تضمین های واقعی برای آزادی زندانیان سیاسی و عادی شدن کامل فضای امنیتی موجود، رفع موانع فعالیتهای سیاسی و اجتماعی گروههای مختلف در راستای آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی و در چارچوب قانون اساسی و نیز برگزاری انتخابات آزاد و سالم را ضرورتهای مقدماتی تغییر شرایط بحرانی حاکم بر کشور دانستند.
khatami_mousavi_meeting.jpg
ایشان ضمن محکوم کردن صدور قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد و اعمال تحریم ها علیه ایران، آن را اقدامی علیه امنیت ایران دانسته و همزمانی آن با میدان دادن به گروههای تروریستی و فعال کردن مجدد آنها در غرب را نشانگر توطئه ای جدید علیه ایران دانستند. تروریستهای رسوایی که دستشان تا مرفق به خون پاک فرزندان بی گناه این ملت آلوده است و هیچ جایگاهی در میان مردم نداشته و مرده هایی هستند که در گور نفرت ایرانیان دفن شده اند؛ هر چند که تبلیغات ناروای رسمی و جنگ روانی داخلی اخیر بعد از سالها نام آنان را بر سر زبانها افکند و تروریست ها و حامیان غربی آنان را به توهم انداخت که زنده اند.
این اقدام نهادهای بین المللی که از سوی قدرتهای بزرگ مورد حمایت قرار گرفته در حالی رخ می دهد که اقدامهای رژیم صهیونیستی که جنایت آشکار علیه بشریت است، نه تنها محکوم نمی شود، که مورد حمایت نیز قرار می گیرد.
رئیس جمهوری سابق ایران و نخست وزیر دوران دفاع مقدس ضمن تأکید بر اینکه بی تردید ملت بزرگ ایران اجازه دخالت در امور داخلی خود را به هیچ کس و هیچ قدرتی نخواهند داد تصریح نمودند هیچ سیاست و رفتار تحریک آمیز و نسنجیده و ماجراجویانه ای که بهانه ای برای لطمه زدن به منافع کشور و امنیت ملی قلمداد شود از سوی هیچ کس پذیرفته نیست.
میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی ضمن ابراز تأسف شدید از افزایش فشارها بر منتقدان، تداوم اقدامات غیرقانونی و ادامه بازداشت ها از یک سو و افزایش امواج روزافزون دروغ و تهمت به شخصیت های پای بند به معیارهای انقلاب و مدافع مطالبات و حقوق مردم و خواستار اعتلاء کشور از سوی دیگر، خواستار ایجاد محیطی امن و آزاد برای مردم و فراهم نمودن فضای نقد سیاستها و رفتارهای حکومت در عرصه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و بین المللی شده و تأمین لوازم مشارکت همگانی در عرصه سرنوشت کشور را خواستار شدند.
ایشان ضمن تقبیح رواج دروغ پراکنی ها و تهمت های ناروا، به انتشار گسترده فایل صوتی مربوط به ماهها قبل که بی تردید آنچه در آن بیان شده در سی سال گذشته بی سابقه بوده و متضمن مطالب سراسر دروغ و توهین و توهم است اشاره نموده و به لطف خدا آن را علی رغم خواست منتشر کنندگان آن که توجیه سیاستها و رفتارهای غلط افراطیون است، روشن گر بسباری از ابهامات پیرامون تحولات قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری گذشته و انحرافات عملی صورت گرفته دانستند. اقدام زشت و غیرقانونی که نمونه آن در گذشته نیز سابقه داشته است. چنانچه در سال 1384 رئیس جمهوری وقت نمونه هایی مشخص از دخالت های غیرقانونی برخی نهادهای را در گزارشی به ریاست وقت قوه قضائیه منعکس کرد.
سید محمد خاتمی و میرحسین موسوی بیان این مطالب بی اساس به عنوان نظر و تصمیم نظام را مایه تأسف دانسته، عدم برخورد قاطع با این توهم پراکنی ها، دروغ پردازی ها و اقرار به اقدامات غیرقانونی از یک سو و همسویی رفتارهای شماری از نهادهای رسمی و تبلیغی با این جریان را مایه شگفتی خواندند.
رئیس جمهوری سابق ایران و نخست وزیر دوران دفاع مقدس در پایان تأکید کردند، آنچه در این برحه حساس باید مورد توجه همگان قرار گیرد، هوشیاری در برابر توطئه ها و تهدیدهای بیرونی و درونی و پافشاری بر خواستها و مطالبات منطقی و حرکت در چارچوب قانون اساسی است و ان شاء الله شاهد بازگشت همگان به موازین اصلی انقلاب اسلامی و موازین قانون اساسی و آرمانهای والای مردم شریف ایران خواهیم بود.


 


در چند هفته اخیر هر روز خبرهای ناگواری از زندان اوین درباره زندانیان سیاسی به گوش می رسد .از جمعیت بیش از حد زندانیان در اتاق های کوچک تا نبودن غذا، دارو، بهداشت مناسب، گرمای هوا و نبودن امکانات مناسب تهویه و خنک کننده بر رنج زندانیان افزوده است و تحمل بیش از یکسال زندان، زندانیان را دچار ضعف مفرط و انواع و اقسام بیماری ها کرده است.
دکتر زهرا رهنورد درباره شرایط بحرانی زندانیان سیاسی در اوین بیانیه ای صادر کرده است.

به گزارش کلمه ،متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

زندانها باید افتخار کنند که همنشین نیکان و پاکانی شده اند که فقط خواهان آزادی ، دمکراسی ، عدالت و سر افرازی انسان بوده اند و دغدغه ای ندارند جز سعادت ملت . امروز زندانها میزبان نخبگان علمی ، دانشجویان ، استادان ،روزنامه نگاران ،المپیادی ها ،طرفداران حقوق بشر هستند . شخصیتهای والایی که دولت و نهادهای دست اندرکار باید خودشان به آنها جایزه حقوق بشر بدهند به جای اینکه آنان را دربند کنند .

اینک به فهرستی از مظالمی که بر زندانیان روا می رود اشاره می کنم و به حاکمیت هشدار می دهم شما هم خودتان خانواده، خواهر، مادر، پدر، فرزند و برادر دارید. آنچه را که بر خود نمی پسندید بر این فرزندان غیور ملت نپسندید زندانیان را آزاد و تا تحقق روند آزادی مضیقه هایی را که بر آنان می رود ، برطرف کنید. به تعدادی از این ظلم ها که اکنون بر این زندانیان می رود اشاره می کنم نکاتی که خانواده های زندانیان سیاسی نگران آن هستند .

۱-بعد از بازداشت هر فردی طبق قانون اساسی باید علت دستگیری به او و خانواده اش گفته شود و جایگاه و موقعیت زندانی هم برای خانواده اش مشخص شود .

۲- طبق قانون باید متهم ظرف ۴۸ ساعت بعد از بازداشت تفهیم اتهام شود اما گزارش ها نشان می دهد این شیوه درباره بسیاری از زندانی ها رعایت نمی شود.

۳-مشخص نبودن مکان نگهداری متهم و بی اطلاعی خانواده از وضعیت زندانی شان خود مصداق شکنجه ، فشار روحی و روانی زندانی است که در باره برخی از بازداشت شده ها اعمال می شود.

۴-طی مراحل بازداشت ارتباط خانواده و متهم به طور کامل قطع است که فشار روحی و روانی زیادی برای متهم و خانواده ایجاد می کند و موجب نگرانی نسبت به سلامتی متهم و به ویژه شیوه های بازجویی می شود .

۵-وضعیت بد رفاهی زندان را به بیمارستانی بدون پزشک و پرستار تبدیل کرده است .این روزها از زندان اوین به ویژه بند ۳۵۰ خبرهای ناخوشایندی به گوش می رسد.بسیاری از عزیزان زندانی دچار بیماری و یا ضعف مفرط جسمی شده اند .چرا که کیفیت غذای زندان بسیار بد و میوه و سبزی در اختیارشان قرار نمی گیرد. طبیعی است که این عزیزان که بیش از یک سال است از غذای خوب، میوه و سبزی محرومند، دچار ضعف مفرط جسمانی و به تبع آن بیمار شوند..

۶-ایجاد محدودیت برای زندانیان در ارتباط با دیدار با خانواده هایشان مثل ممنوعیت ملاقات های حضوری و حتی ملاقات کابینی و از پشت تلفن و کم کردن زمان تماس تلفنی زندانیان موجب افزایش فشارهای روانی بر زندانیان سیاسی و خانواده هایشان شده است.خانواده های زندانیان مجبورند که برای بیست دقیقه ملاقات حضوری با عزیزانشان رنج رفت وآمد به دادستانی تهران را تحمل کنند و بارها به آنجا مراجعه و درگیر و دار بوراکراسی اداری برای گرفتن اجازه از دادستان تهران برای ملاقات گرفتار شوند. چرا دادستان تهران اجازه نمی دهد زندانیان طبق آیین نامه داخلی زندان ها به طور مرتب با عزیزان خود ملاقات حضوری داشته باشند؟

۷-رجایی شهر به عنوان یکی از زندانی های مخوف و دور از دسترس خانواده ها با شرایط بسیار بد است که فشار مضاعف بر زندانیان وارد می کند که در این دوره تعدادی از زندانیان سیاسی بدون در نظر گرفتن اصل تفکیک جرایم به آنجا فرستاده شده اند .علت تبعید این عزیزان به زندان رجایی شه شهر چیست و تا کی این ظلم مضاعف قرار است بر زندانی ها و خانواده هایشان وارد شود.

۸-جابه جایی های مکرر و بی منطق در درون زندانها که با هدف فشار بیشتر بر زندانی ها اعمال می شود.

۹- لغو مرخصی ها که بدون هیچ توجیه قانونی اعمال می شود، از دیگر مواردی است که فشار زیادی را بر خانواده ها و زندانیان سیاسی وارد می کند .

۱۰-روند آزادی های مشروط نیز طبق قانون دنبال نمی شود در حالی که زندانیان سیاسی هم مانند دیگر زندانیان اگر محکومیت قبلی نداشته باشند باید پس از گذاراندن نیمی از حکم شان آزاد و به نزد خانواده هایشان بازگردند که این مورد هم در مورد بسیاری از زندانیان رعایت نمی شود.


 


حجت الاسلام مجتبی لطفی روزنامه نگار، جانباز شیمیایی جنگ تحمیلی و مسئول واحد اطلاع رسانی دفتر مرحوم حضرت آیت الله العظمی منتظری(ره) از ابتدای هفته گذشته با حکم دادگاه ویژه روحانیت قم برای گذراندن دوران تبعید خود به شهر آشتیان فرستاده شد.

این روزنامه نگار، پس از گذراندن دوره محکومیت 5 ساله خود در زندان لنگرود قم به علت حضور و فعالیت در دفتر آیت الله منتظری، از آغاز هفته گذشته با اعلام شفاهی دادگاه ویژه روحانیت قم، برای سپری کردن دوران تبعید 10 ساله، عازم شهر آشتیان گردید. قابل ذکر است، حکم ایشان از سوی دادگاه ویژه قم 5 سال اعلام شده بود که پس از عزیمت به آشتیان، از سوی دادیار ویژه روحانیت شهر آشتیان به وی اعلام گردید که بر اساس نامه ارسالی دادگاه ویژه قم، ملزم به گذراندن دوره تبعید 10 ساله در این شهر می باشد و ملاک اجرای حکم را نامه ارسالی اعلام کرده نه حکم مکتوب دادگاه.

این امر در حالی است که مجتبی لطفی از جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی می باشد که به جهت مشکلات تنفسی و تشدید آن در دوران زندان، نیازمند مراقبت مداوم پزشکی است و عدم دسترسی ایشان به پزشک معالج متخصص، موجب نگرانی در خصوص وضعیت سلامت وی گردیده است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به norooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به norooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

CopyRight © 2006 - 2010 , GODFATHER BAND - First Iranian News Portal , All Rights Reserved