428The_Godfather_II_2The%20Godfather273TheGodfather2020305The_Godfather_II_1

Go English

دوشنبه، تیر ۱۴، ۱۳۸۹

[23khordad] دیدگاه مهدی خلجی- فضل‌الله، فقیهی نامتعارف و یگانه


 
 

Sent to you by shahyar via Google Reader:

 
 

via مردمک: فید کامل by > مردمک on 7/4/10

فضل‌الله، فقیهی نامتعارف و یگانه

مهدی خلجی -

نخستین بار در زینبیه دمشق، در ایوان خانه محمد حسین فضل‌الله حدود دو ساعت با او نشستم. من و دوستم، دو جوان درس‌خوانده در قم، آوازه او را از دور شنیده و مشتاق دیدارش بودیم. کنار خانه‌اش در زینبیه، حوزه علمیه‌ای بود که هفته‌ای چند روز در آن سال‌ها از بیروت به آن‌جا می‌آمد و به طلاب درس می‌داد.

خوش‌رو، خوش‌برخورد، فروتنانه و مهربانانه ما را پذیرفت و با شکیبایی پرسش‌های «کفرآمیز» ما را پاسخ داد. آن سال‌ها درگیر جدالی نابرابر با آیت‌الله خامنه‌ای شده بود. آیت‌الله خامنه‌ای جنگی تبلیغاتی را در قم و نیز در لبنان علیه او آغاز کرده بود.

یکی از روحانیان بلندمرتبه و پرآوازه شیعی لبنان به من گفت که آقای سید جعفر مرتضی عاملی یک میلیون دلار از آقای خامنه‌ای پول گرفت تا در جنوب لبنان به اسم راه‌اندازی مدرسه‌ای علمیه، مبارزات تبلیغاتی علیه فضل‌الله را سامان دهد. آیت‌الله خامنه‌ای نفوذ و مرجعیت فضل‌الله را مانع نفوذ سیاسی خود در میان حزب الله و نیز شیعیان لبنان می‌دانست و سعی کرد وی را فاقد قدرت اجتهاد و حتا دارای افکاری بدعت‌آمیز و خلاف مشهورات تشیع وابنماید.

بار آخر، شش سال پیش بود که او را در خانه‌اش در بیروت دیدم. این‌بار از اروپا به دیدارش می‌رفتم. با همان سادگی و صداقت و صبوری همیشگی حدود دو ساعت حرف‌های مرا شنید و پرسش‌های مرا پاسخ گفت. بسیار دل‌آزرده بود از آیت‌الله خامنه‌ای. گفت وقتی این مرد را «ولی امر مسلمین جهان» خطاب می‌کنند، او از خود نمی‌پرسد چه لقب بی‌معنایی؟ و چطور از همه شیعیان توقع دارد او را ولی خود بدانند؟ این توقع از سنی‌ها چقدر منطقی است؟ و بعد خون‌جگر از علمای قم که به قول او صدها سال از زمان خود عقب‌تر زندگی می‌کنند. می‌گفت من در برابر دشنام‌ها و بدی‌هایی که این جماعت بر من می‌کنند «رب اغفر قومی انهم لایعلمون» می‌خوانم.

سال‌های اخیر به طمع داشتن دفتری در قم، کمی از در آشتی با جمهوری اسلامی وارد شد و مقامات جمهوری اسلامی را به حضور می‌پذیرفت و سخن‌های باب طبع آن‌ها می‌گفت. طمع دفتر داشتن در قم را هم همان مقامات جمهوری اسلامی در دلش کاشتند تا بدین روش نمک‌گیرش کنند و ظاهر روابط خود با او را ترمیم نمایند.

گویا آیت‌الله خامنه‌ای دریافته بود که حذف کلی فضل‌الله از لبنان ممکن نیست و فضل‌الله هم پذیرفته بود که چون نداری ناخن درنده تیز/ با ددان آن به که کم گیری ستیز. پولی که آیت‌الله خامنه‌ای در لبنان هزینه می‌کند با درآمد ناچیزی که فضل‌الله از محل دریافت وجوهات شرعی از مقلدان اندک‌شمارش می‌گرفت مقایسه‌شدنی نبود.

در مصاحبه با خانم منی سکریه، فضل‌الله می‌گوید: «کسانی به من گفتند مشکل، آرا و فتاوی تو نیست؛ بلکه مسأله، دینار کویتی و ریال سعودی است. تو ممکن است با مرجعیت خود این پول‌ها را به سمت خود جلب کنی... به همین دلیل بود که مرجعیت من را خطری می‌دیدند. ثانیاً مسأله عربی بودن مرجع بود که بسیاری خوش نداشتند مرجع عرب باشد...

ثالثا مرجعیت من خطری برای مرجعیت آقای خامنه‌ای بود؛ چون دیدگاه‌های فرهنگی و سیاسی من بازتر از اوست... بسیاری دوست داشتند مرجعیت در ایران باقی بماند؛ حتا اگر به مرجعیت آقای سیستانی تن دادند، به خاطر شرایط سیاسی خاص عراق بود که ناگزیرشان می‌کرد». (عن سنوات و مواقف و شخصیات، منی سکریه، دارالنهار، بیروت، 2007، ص. 69)

فضل‌الله، فقیهی لبنانی بود. لبنانی بودن تنها صفتی برای نشان دادن تبار او نبود؛ بلکه شیوه اندیشیدن و تفقه او را نیز نشان می‌داد. لبنان، بازار مکاره فکر و سیاست است و فقیه در این نمایشگاه فکری و سیاسی نمی‌تواند منشی شبیه فقیهان سیاست‌گریز نجف یا فقیهان سیاست‌زده قم داشته باشد. فضل‌الله مانند موسی صدر جامعه لبنان را خوب شناخت و بر پایه این شناخت فقاهت کرد.

در سال‌های جنگ و پس از آن‌که زنان متدین برای ازدواج فرصتی نداشتند یا فرصت‌ها را از دست رفته می‌دیدند یا از شوهران خود دور بودند، محمدحسین فضل‌الله خودارضایی زنان را حلال دانست به این حجت که استمنا خروج منی است و زنان فاقد منی هستند؛ اما همان‌گونه که او در پاسخ استفتایی گفته است اصل این فتوا ریشه در مصلحت دارد: «ما با تحقيقات و بررسى‌هايى كه داشتيم و از طريق استفتائاتى كه از ما شده، عمق اين مشكل را در برخى شرايط مانند زمانى كه شوهر زن در زندان است و يا زن نمى‌داند شوهرش زنده است يا مرده، يا در شرايط معلق بين طلاق و ادامه زناشويى و از اين قبيل درك كرده‌ايم.

در صورت غياب شوهر، حكم مشهور اين است كه زن بايد چهار سال صبر كند تا پس از آن حاكم شرعى بتواند او را طلاق دهد و اگر سرپرستش نفقه او را مى‌دهد بايد تا آخر عمر در همان حال به سر برد. يا اگر مرد مدتى طولانى كه به‌طور عادى قابل تحمل نيست در كشورى ديگر تبعيدى و پناهنده باشد و نتواند همسرش را ببيند.

در اين موارد مشكلات جنسى كشنده‌اى پديد مى‌آيد كه فقيه را وامى دارد تا اگر مى‌تواند از ادله شرعى نتيجه مثبتى بگيرد، براى حل اين مسأله چاره‌انديشى كند. طبيعى است كه «خود ارضايى» مشكلات خاص خود را از پى دارد، ولى تحريم يا وانهادن اين مسأله به لحاظ شرعى، مشكلات بيشترى را بر حيات زن، به ويژه زن شوهردارى كه فرصت شرعى براى حل مشكل جنسى ندارد، بر جاى می‌گذارد.

اين‌ها مواردى است كه مرا وادار كرد تا به شيوه اى شرعا مسئولانه، به مطالعه و بررسى موضوع بپردازيم.» همچنین فضل‌الله باور داشت که در آمیزش جنسی اگر مرد کام بگیرد، اما زن را به اوج لذت نرسیده رها کند «عملی غیر‌اخلاقی و غیر انسانی است».

از این مسائل شخصی گرفته تا مسائل سیاسی و اجتماعی، فضل‌الله مصلحت‌گرا بود. در مصاحبه‌ای که با خانم منی سکریه انجام داد، آشکارا گفت با ولایت فقیه در ایران موافق است، چون ولایت فقیه در ایران با نظام جمهوری اسلامی سازگار است؛ اما با ولایت فقیه در لبنان مخالف است، چون با واقعیت‌های سیاسی در آن‌جا سازگار نیست. (همان. صص. 3-172)

فضل‌الله، فقیهی نامتعارف بود. شاعر بود و دیوان قصائد و غزلیات داشت و درباره‌ی شعرش در تلویزیون با ادیبان سخن می‌گفت. شعرهای عاشقانه بسیار داشت و شعرش از سبک بازاری‌ مذهبی دور بود. اهل گفت‌وگو با روشنفکران بود؛ در میزگردها و سمینارها و نیز برنامه‌های تلویزیونی، آن زمان که هنوز این قدر شکسته و خسته‌جان نشده بود، شرکت می‌کرد. با منتقدان فقه و دیانت بحث می‌کرد و وقتی نصرحامد ابوزید با مشت تکفیر مشایخ سنی کوبیده شد، او در کنار روشن‌فکران دیگر جهان اسلام از وی دفاع کرد؛ اگرچه آرای وی را نمی‌پسندید.

فضل‌الله پدر معنوی حزب الله به شمار می‌رفت و حتا به جواز عملیات انتحاری نیز فتوا داد، اما خود را از تعلق حزبی به دور نگه داشت. او برای شیعیان مستقل از حزب الله نیز محترم بود و به همین دلیل برای غیرشیعیان نیز حرمت و اعتباری بی‌بدیل داشت. فضل‌الله یگانه اقتدار مذهبی شیعیان بود که میانه‌روتر و خردمندتر از او نمی‌شد در لبنان سراغ کرد. بدین رو، او نه تنها فقیهی شیعی که در مقام شخصیتی لبنانی، نامی برجسته در تاریخ معاصر این کشور بر جا خواهد ماند.

فضل‌الله، فقیهی یگانه بود؛ مصلحت‌گرا، واقعیت‌گرا و میانه‌رو در صدور فتوا و در عین حال سخت سیاسی. فضل‌الله نمونه‌ی نقض این برداشت بود که فقیهان میانه‌رو لزوماً غیرسیاسی و سکولار خواهند بود.

فضل‌الله در قیاس با معدل عمر معمول علما زود از دنیا رفت. مرگ او بخت بزرگی برای جمهوری اسلامی و آیت‌الله خامنه‌ای است. دیگر هیچ اقتدار مذهبی شیعی جلودار حزب‌الله و نیز ترکتازی‌های ایران در لبنان نیست. خلأ مرگ فضل‌الله پیامدهای سنگینی به ويژه برای شیعیان لبنان به دنبال می‌آورد. شیعیان ناگزیرند از اقتدارهای سنتی دل ببرند و در پی تشکیل یا تقویت اقتدارهای مدرن در قالب حزب و گروه در برابر حزب الله باشند.

مقاومت در برابر مصادره تشیع به دست حزب‌الله در لبنان با استفاده از ابزار مرجعیت دیگر ممکن نیست. جامعه شیعی لبنان ناگزیر است نهادسازی سیاسی و مدنی را جدی بگیرد. غیاب موسی صدر و مرگ فضل الله، رشته‌های امید جامعه شیعی لبنان از مرجعیت را می‌گسلد؛ آن جامعه‌ای که می‌خواهد فارغ از حزب الله هویتی طائفی و دینی خود را در لبنان حفظ کند و در چارچوب منافع ملی کشور عمل کند.

سوگواری دولتی در ایران به فضل الله به شکل شرم‌آوری ریاکارانه است. فقیهان قم که او را در درس خود لعن کردند و دستور دادند بر در و دیوار قم کاغذهای «لعن الله قاتلی فاطمه الزهرا» بچسبانند تا به تلویح او را لعن کرده باشند، اکنون خرسندند. دولت جمهوری اسلامی نیز از پرداخت هزینه برای مهار فضل‌الله آسوده شده است.


 
 

Things you can do from here:

 
 

--
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شما این ایمیل را به جهت عضویت در گروه ۲۳ خرداد دریافت کرده‌اید
 
برای آگاهی از قوانین گروه ۲۳ خرداد اینجا را ببینید
http://groups.google.com/group/23khordad
 
برای لغو عضویت خود در گروه ۲۳ خرداد به آدرس زیر ایمیل بزنید
23khordad+unsubscribe@googlegroups.com
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

CopyRight © 2006 - 2010 , GODFATHER BAND - First Iranian News Portal , All Rights Reserved