Sent to you by دوم خرداد via Google Reader:
آیت الله خمینی هر که بود و هر چه کرد اما مورد اعتماد و علاقه بسیاری از ایرانیان دوران زمامداریش بود.
اگر آیت الله خمینی به عنوان یک مبارز سیاسی مطرح شد و توانست ولایت فقیه را در ایران متولد کند حتما پشتوانه قابل توجه مردمی را متوجه خود کرده بود.
دوستی به مزاح میگفت در دوران انقلاب چون شاه خیلی زود پا پس کشید و مردم مخالف نظام شاهنشاهی هم نهایت کارشان شرکت در راهپیمایی بود وقتی با مملکتی بدون شاه مواجه شدند شگفت زده از یکدیگر میپرسیدند که واقعا چه کردند که لایق پیروزی شدند؟!!!
در این ناباوری ها و عدم درک واقعیت قدرت حضور مردم ناگهان شخصی آمد و گفت من بودم! من بودم که شاه را مرعوب کرده و ساقط نمودم! مردم هم چون احساس میکردند کار خاصی انجام ندادهاند ساده دلانه پذیرفتند که همین خمینی بوده که همه کارها را کرده!
به هر حال خمینی علی رغم تمام سخنانی که در تبعید گفته بود سکاندار حاکمیت شد. مردمی نیز شیفته قدرتش شدند و توانش را فراتر از فره ایزدی شاهنشاه دیدند. مردمی که به آقا بالا سر عادت کرده بودند و آنچنان که بسیاری نیز گفته اند دموکراسی مطالبه انقلابشان نبود. این بار آقا بالاسری یافتند که آقا هم صدایش میکردند!
آن روز ها که ساعت به ساعت اخبار اعدام ها و کشتار عوامل رژیم شاهنشاهی منتشر میشد مردم نیز بی کار ننشسته بودند و هر گروه به نوبه خود در این کشتار دخیل بود. عکسهایی منتشر شده که انقلابیون کسانی را به درختان خیابان ولی عصر میآویختند و یا اجساد سوخته و مثله شده را با بانگ الله اکبر بر دست ها میگرداندند.
باید پذیرفت که آنان قاطبه مردم ایران بودند و فعل آیت الله خمینی بازوی رسمی اعمال خواسته هایشان بود. اگر خبر از اعدام چند نفر میآوردند ضمن خوشحالی نق میزدند که چرا این دست و آن دست میکنند و همه را قتل عام نمیکنند!
برآیند فرهنگ عمومی زاینده و پاینده خمینی شده بود. خمینی به مردم تحمیل نشده بود بلکه این مردم کم خرد بودند که خشونت طلبی را به خمینی تحمیل میکردند!
آن شور انقلابی و ابراز خشونت های وحشیانه آمد و آمد تا آن روز که مجاهدین به عنوان آتش بیار معرکه خشونت انقلابی خود گرفتارش شدند و دامنشان را آتشی گرفت که در برافروختنش شریک بودند.
مادری را در تلویزیون دولتی نشان میدادند که فرزند منافقش را تسلیم سربازان آیت الله کرده و مردم از او به عنوان یک شیر زن قهرمان یاد میکردند!
باور کنید که اینها واقعیت است. براحتی با جستجو در اینترنت میتوانید روایات دهشتناکتری را نیز بیابید.
آیت الله رحلت کرد و مردم گروه گروه بر سر و سینه میزدند و از سراسر کشور شیون کنان خود را به تهران میرساندند. آنها هم که نمیتوانستند تا بهشت زهرا بروند جلوی تلویزیون گزارشهای مستقیم را با چشمان اشک بار میدیدند و هر از چندی فاتحه ای نثار روح پر فتوحش میکردند!
البته از قلم افتاد آن ایام که از مردم طلب دعا برای شفای آیت الله شد و باید به نذر و دعاهای آن ایام هم به سود مقبولیت و محبوبیت خمینی نگریست.
چه کنیم دیگر! همین بود وضعیت ایران آن روز!
چند سال هم جوانان برومند وطن با حکم آیت الله خود را بروی مین میانداختند و یا سینههایشان را سپر گلوله میکردند تا شاید آرزوی رهبر برای آزادی قدس از راه کربلا را برآورده کنند!
باور کنید که مردم مسحور جذبه آیت الله بودند. آن روزهای سیاه اعدام های ۶۷ نیز پر از تلخی است. خانوادههای داغدار محروم از تسلی وابستگان بودند چرا که شاید قلب رهبر آزرده میشد!
منافق را لایق مرگ میدانستند و این آنقدر بدیهی بود که اگر ظلمی بر کسی میرفت هم زمزمهها این بود که شاید منافق هستند و حتما کاری ضد ولایت فقیه کرده است!
به هر حال خمینی هر چه کرد مورد حمایت اکثریت مردم بود. خمینی شاید بهترین سیاستمدار تاریخ ایران باشد چرا که عملکردش برآیند خواست عمومی و اکثریت ایرانیان بود!
درد آور است اما این همان واقعیت تلخی است که نادیده گرفتنش ثبات حاکمیت خمینی بر ایران را حتی در دوران قحطی جنگ و نبود امنیت ابهام آمیز و غیر قابل باور مینمایاند.
راستی باور آن تصویر آیت الله در ماه را هم ضمیمه نشانههای تسخیر قلوب ایرانیان از سوی آیت الله کنید! قسم به جان امام جوک نبود و همپای سوگند به مقدسات پذیرفتن ادعا را تحمیل میکرد.
بسیاری در این میانه قربانی جهل عمومی شدند و جانشان را هزینه دادند. بسیاری آواره دیار غربت شدند و برخیشان نیز به این واسطه به فرصت مناسبی برای روشنفکری دست یازیدند!
این که سیاستمداران مردم خود را مذمت نکنند و از سابقه سیاه نادانیشان نگویند شاید تا حدودی قابل قبول باشد اما اینکه برخی در مقام روشنگری و واشکافی واقعیات، هر آنچه گذشت را منتسب به یک شخص از دنیا رفته کنند نا مطلوب و گمراه کننده است.
باید به نقد خودمان بپردازیم و از آنچه بودم شرمنده باشیم.
اگر امروز مردممان خواستهای انسانی دارند ناشی از پیشرفت اندیشهشان میباشد.
این حکم که میگویند «معیشت هرکس به قامت معرفتش است» را دست کم نگیریم.
Things you can do from here:
- Subscribe to Khodnevis using Google Reader
- Get started using Google Reader to easily keep up with all your favorite sites
برای دیدن تصاویر روی Display images below کلیک کنید.
------------
دریافت این پیام بدلیل ثبت نام شما در گروه است گروه Google Groups "Sohrab Arabi".
برای دیدن تصاویر ایکون Display images below را کلیک کنید.
---------
لطفآ اگر پس از اشتراک ایمیل های گروه را دریافت نکردید پوشه اسپم را نگاه کنید
واگر ایمیل های گروه آنجا بود ایمیل ها را از اسپم در بیاورید
Select the box to the left of the emails and
click "Not spam" button on the top.
کار دیگری هم که می توانید بکنید درست کردن فیلتر و استفاده از Label برای پیدا کردن ایمیل های گروه است
---------
برای ثبت نام در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به sohrab-arabi+subscribe@googlegroups.com
---------
جهت ارسال به این گروه، ایمیل را ارسال کنید به sohrab-arabi@googlegroups.com
---------
برای لغو ثبت نام در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sohrab-arabi+unsubscribe@googlegroups.com
---------
برای سایر گزینه ها، به این گروه مراجعه کنید در
http://groups.google.com/group/sohrab-arabi?hl=fa?hl=fa
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر