428The_Godfather_II_2The%20Godfather273TheGodfather2020305The_Godfather_II_1

Go English

پنجشنبه، مهر ۰۸، ۱۳۸۹

[23khordad] کتاب خاطرات يک دختر جوان(ان فرانک

عشق چيست؟گمان مي کنم عشق چيزي است که با کلمات نمي توان انرا توصيف کرد.

عشق يعني درک کردن کسي

مواظبت کردن از او و سهيم شدن در غمها و شاديهايش .

نهايتا عشق فيزيکي هم به اينها اضافه مي شود.

حالا چه ازدواج کرده باشي و بچه داشته باشي و يا نه چيزي عوض نمي شود

 اصل اين است که به هم چيزي داده ايم

از هم چيزي دريافت کرده ايم

و انرا با هم سهيم شده ايم .

حتي اگر ابرويت را از دست بدهي مهم نيست

به شرطي که تو مطمئن باشي که در طول حياتت کسي در کنارت است که تو را درک مي کند و فقط متعلق به تو است

من باور ندارم که جنگ را صرفا سیاستمداران و سرمایه داران به وجود اورده اند

 به هیچوجه!

ادمهای عادی به همان میزان مقصرند و اگر نه مدتها پیش علیه جنگ شورش می کردند!

انسان ها یک نیاز برای تخریب و ویرانی دارند

 یک میل به نابودی به کشتار و به انهدام در بشر وجود دارد و تا زمانیکه بشریت دستخوش یک دگردیسی نشود

جنگها ادامه خواهند یافت و هر انچه با دقت و زحمت بنا شده 

کاشته شده و پیشرفت کرده نابود خواهد شد تا دوباره از نو ساخته شود

یک پسر سیزده ساله بعد از این که در کلاس تورات ادم و حوا را خوانده بود رفت از پدرش پرسید :

پدر من چگونه متولد شدم؟

پدرش به او گفت تو را لک لکی از دریا صید کرد و اورد درتخت مادرت قرار داد و تو پایش را گاز گرفتی و به همین خاطر خونریزی کرد و مجبور شد یک هفته در تختخواب بماند.

پسرک که قانع نشده بود رفت سراغ مادرش و گفت :

مادر به من بگو تو و من چگونه متولد شدیم؟

مادرش درست همان داستان را تعریف کرد.

پسر که می خواست ته و توی قضیه را در بیاورد رفت نزد پدربزرگش و گفت:

پدربزرگ تو ودخترت چگونه متولد شدید؟

و برای سومین بار همان داستان را شنید.

ان شب پسرک در دفتر خاطراتش نوشت:

پس از تحقیقات دقیق باید نتیجه بگیریم که در خانواده ما طی سه نسل هیچ مقاربتی صورت نگرفته است
 

چیزی که شخصیت مرا خیلی بغرنج می کند این است

که هیچکس به اندازه خودم مرا سرزنش نمی کند و به من بد و بیراه نمی گوید.

اگر پند و اندرزهای مادرم را هم به ان اضافه کنی

ان وقت خودم را با چنان حجمی از موعظه مواجه می بینم که امید این که روزی اینها به پایان برسد را از دست می دهم.

در ان نقطه است که بر می گردم جواب می دهم و حرف همه را  رد می کنم و بالاخره ناگزیر

بار دیگر در قالب همان ((ان))قدیمی و شناخته شده می روم و می  گویم:

هیچکس مرا درک نمی کند

این عبارت بخشی از وجود من شده است و هر چند به نظر عجیب می اید

اما هسته ای از حقیقت در ان نهفته است

 

مطلقا برایم امکان ناپذیر است که زندگی خودم را  بر بنیانی از هرج و مرج

 درد و رنج و مرگ بنا کنم.

جهان را می بینم که دارد به ویرانه ای تبدیل می شود.

صدای رعدی را می شنوم که روزی ما را هم به کام نابودی خواهد کشید.

درد و رنج میلیون ها نفر را حس می کنم.و به رغم همه اینها وقتی به اسمان نگاه می کنم

دچار این احساس می شوم که همه چیز درست خواهد شد

این قساوت و بی رحمی  به پایان خواهد رسید و بار دیگر صلح و ارامش برقرار خواهد شد.

تا ان روز باید امال و ارزوهایم را حفظ کنم.

کسی چه می داند شاید روزی برسد که ارزوهایم براورده شود

--
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شما این ایمیل را به جهت عضویت در گروه ۲۳ خرداد دریافت کرده‌اید
 
برای آگاهی از قوانین گروه ۲۳ خرداد اینجا را ببینید
http://groups.google.com/group/23khordad
 
برای لغو عضویت خود در گروه ۲۳ خرداد به آدرس زیر ایمیل بزنید
23khordad+unsubscribe@googlegroups.com
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

CopyRight © 2006 - 2010 , GODFATHER BAND - First Iranian News Portal , All Rights Reserved