تفسیرهای خبری پنجشنبه ۸ مهر ۱۳۸۹ پیام صدای دمکراسی شورائی به: کارگران و زحمتکشان، زنان، جوانان و روشنفکران مترقی درود های گرم و صمیمانه ما را بپذیرید!
تفسیرهای خبری پنجشنبه ۸ مهر ۱۳۸۹ پیام صدای دمکراسی شورائی به: کارگران و زحمتکشان، زنان، جوانان و روشنفکران مترقی درود های گرم و صمیمانه ما را بپذیرید!
افزایش فشار بر دانشجویان و اساتید در دانشگاهها
با آغاز سال تحصیلی جدید، حاکمیت افزایش فشار بر دانشجویان و اساتید را در سرلوحه کار خود قرار داده است. بر اساس اخبار منتشره، شورای هماهنگی فعالیتهای فرهنگی دانشگاهها مصوبات ١٩ گانهای را تصویب و به دانشگاههای سراسر کشور ابلاغ کرده است. محور این مصوبات حجاب دانشجویان دختر و پسر در دانشگاهها بوده و در آن تهیه شناسنامه فرهنگی برای دانشجویان، میثاق نامه دانشجویان با محور مسایل اخلاقی و اخذ تعهد نامه پیشبینی گردیده است. شورای هماهنگی فعالیتهای فرهنگی دانشگاهها متشکل از معاونان فرهنگی وزارتخانههای علوم و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، و نیز دانشگاه آزاد اسلامی، جهاد دانشگاهی و نهاد نمایندهگی رهبری میباشد. همچنین از دانشگاه ملی تهران – بهشتی - اخباری مبنی بر افزایش فشار بر دانشجویان توسط حراست این دانشگاه منتشر گردیده است. در این گزارش به برخوردهای تند به دانشجویان و هشدارهایی در رابطه با حجاب اشاره شده است. از دانشگاه تهران نیز خبری مبنی بر بازنشسته کردن ٨ استاد دیگر منتشر گردیده است. در ماههای اخیر بسیاری از اساتید باتجربه تحت عنوان بازنشستگی از کار برکنار شدهاند. با آغاز سال تحصیلی جدید، هم چنان بیش از ٧٠ دانشجو در زندان بسر میبرند. در این رابطه یکی از سایتهای دانشجویی اسامی ٧٣ دانشجوی زندانی را منتشر نموده است که بی شک تعداد آنها میتوان بیشتر از دانشجویان نامبرده شده، باشد. در آستانهی آغاز سال تحصیلی، هم چنین دو پزشک که از اساتید دانشگاه بودند، توسط افرادی به ضرب گلوله جان خود را از دست دادند. در حالی که فرماندهی نیروی انتظامی قتل دو استاد فوق را غیرسیاسی اعلام کرده است، گزارشهایی مبنی بر هدف یکی از این اساتید که در جریان وقایع کهریزک بوده برای خروج از کشور منتشر گردیده است. گفته شده است که عبدالرضا سودبخش که از اساتید دانشگاه علوم پزشکی تهران بوده، حتا خانوادهی خود را پیش از این اتفاق به خارج فرستاده بود. هر چند که صحت این موضوع هنوز ناروشن میباشد اما قتل دو پزشک و استاد دانشگاه شکی باقی نمیگذارد که این قتلها از سوی حاکمیت و دستگاهها امنیتی آن صورت گرفته است. دستگاههای امنیتی رژیم و به ویژه افرادی که هم اکنون بر سر کار هستند، در سوابق کاری خود بارها دست به اقداماتی مشابه زده بودند. قتل این دو پزشک و استاد دانشگاه کمترین تاثیری که میتواند داشته باشد، ایجاد ترس و وحشت در میان اساتید در آستانهی سال تحصیلی جدید میباشد. به رغم اعلام دستگاههای امنیتی مبنی بر این که عاملان قتل یکی از پزشکها دستگیر شدهاند، هرگز کسی باور نخواهد کرد که آنها عامل قتل باشند همان طور که در جریان قتل دکتر سامی در سالهای گذشته کسی ادعاهای رژیم را باور نکرد. شصت و سه درصد قاتل زنانی که به قتل میرساند از بستگان نزدیک آنها میباشند به گزارش خبرگزاری دولتی مهر، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی نیروی انتظامی در گفتوگویی اعلام کرد: " در سال جاری ٦٣ درصد زنان توسط بستگان نزدیک یا درجه یک خود به قتل رسیدهاند". وی گفت: "منشا وقوع بسياری از اين قتلها يک ظن غلط، اشتباه کودکانه يا مباحث پيش پا افتاده خانوداگی بوده ولی به دليل توسل به خشونت، سوءاستفاده از قدرت بدنی برتر و ناتوانی فرد در مهار خشم منجر به قتل شده است" . جمهوری اسلامی با تقویت فرهنگ مردسالارانه و تحقیر و تبعیض وحشتناک در مورد زنان، در واقع عامل اصلی جنایات فوق است. اگر زنان جامعه از حقوق برابر با مردان برخوردار بودند. اگر زنان جامعه از شرایط برابر برای رشد و ارتقای سیاسی و اقتصادی برخوردار بودند و در جامعه این برابری فرهنگسازی میشد، هرگز مردان به خود اجازه نمیدادند تا به این سادگی زنان خانواده را به عنوان سنگ زیرین خانواده له کنند. خشونتهای خانوادگی علیه زنان در جامعه ایران و به دلایل گوناگون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در حال افزایش است و در این میان حکومت اسلامی به جای چاره جویی برای این مشکل اجتماعی تنها در فکر ازدواج مجدد مردان و برآوردن خواستهای جنسی مردانی است که از تبار حاکمان اسلامی بوده و محدودهی فکریشان به همین موضوعات محدود است. برکسی پوشیده نیست که قوانین جمهوری اسلامی از جمله قانون به اصطلاح حمایت از خانواده که به تازگی در مجلس بررسی شده است از عوامل ازدیاد خشونت علیه زنان است. قوانینی که به شوهران اجازه میدهد تا زنان خود را به بهانهی ارتباط با فردی دیگر به قتل برسانند. قوانینی که زن را حتا در دفاع از خود دچار محدودیتهای فراوان کرده و بارها آنها را به جرم دفاع از خود و قتل مردان متعرض حتا به اعدام محکوم کرده است. تفسیرهای خبری سه شنبه ۶ مهر ۱۳۸۹
جمهوری اسلامی در پاسخ به انفجار مهاباد چه کسانی را قتل عام کرده است؟
بر اساس خبرهایی که خبرگزاری دولتی فارس و سایت سپاه نیوز از زبان دو فرمانده سپاه پاسداران منتشر نمودهاند، نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی در یک اقدام تلافیجویانه دست به یک قتلعام زدهاند تا انتقام انفجار شهر مهاباد را بگیرند. سایت سپاه نیوز از قول سردار سرتیپ محمد پاک پور نوشت که نیروهای قرارگاه حمزه سیدالشهداء که وابسته به نیروی زمینی سپاه هستند موفق شدند در یک عملیات عوامل اصلی انفجار مهاباد را به هلاکت برسانند. سردار پاک پور مدعیست که این عملیات پس از چند روز بررسی صورت گرفت و عناصری که به هلاکت رسیدند شناسایی و تعقیب شدند. پاکپور افزود که به این عناصر در حوالی مرز حمله شد. فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران از تعداد کشته شدگان سخنی نگفت. پس از اظهارات پاک پور، فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء که عبدالرسول محمودآبادی نام دارد در گفت و گویی با خبرگزاری فارس اعلام کرد که تعداد کشته شدگان در عملیات مذکور سی نفر بوده است. وی افزود که دو تن دیگر از عوامل انفجار مهاباد فراری هستند که تعقیب خواهند شد و به قول وی به سزای جنایتشان خواهند رسید. اگر تعداد کشته شدگان عملیات نیروهای سپاه پاسداران علیه آن چه فرماندههانشان عوامل اصلی انفجار مهاباد مینامند سی نفر یا بیشتر بوده باشد این بدان معناست که یا این نیروها به آنها شبیخون زدهاند و آنان را در حوالی مرز کشته اند یا این که یک درگیری بین دو طرف رخ داده است. فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء در پایان اظهاراتش از عشایر تشکر میکند و ادعا مینماید که آنان همکاری خوبی با نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی دارند. به نظر میرسد که سردار محمودآبادی مانند تمامی مسئولان کشوری و لشکری جمهوری اسلامی یا تمام واقعیت را نگفت یا دروغبافی کرده است. چرا که بر اساس یک خبر تأیید نشده نیروهای پاسداران اسلامی در پاسخ به انفجار مهاباد، عشایر کرد را در یک منطقهی مرزی محاصره کرده و آنان را به رگبار بستهاند. در این جنایت نه سی نفر که بیش از دو برابر این تعداد کشته و زخمی بر جای مانده است و در میان کشته شدگان کودکان خردسال نیز وجود دارند. اعتراف سردار محمودآبادی به مرگ سی نفر اعتراف به یک قتلعام دیگر است که جمهوری اسلامی با سیاستهای کور تلافی جویانه و اسلامگرایانهی قصاص مرتکبش شده است که در روزهای آینده ابعادش روشنتر خواهد شد.
تجمعات کارگران و معلمان
کارگران و معلمان در روزهای اخیر برای دفاع از حقوق و مطالباتشان دست به تجمع و اعتراض زدند. بیش از سی صد تن از کارگران کارخانه ریسندگی خاور رشت در برابر استانداری گیلان تجمع کردند و خواستار پرداخت هفت ماه حقوق معوقه خود شدند. یکی از کارگران معترض میگوید که کارخانه تا ظرف دو ماه گذشته هشت تن نخ تولید کرده و به فروش رسانده و بنابراین مشکلی برای پرداخت حقوق ندارد. از سوی دیگر روز یکشنبه بیش از شش صد معلم خرید خدمتی در برابر مجلس شورای اسلامی تجمع نموده تا به وزارت آموزش و پرورش اعتراض کنند. یکی از معلمان معترض گفت: "ما با درخواست خود این وزارتخانه به مدارس رفتیم و حالا در اوایل راه و پس از گذشت سه سال دیگر میگویند نیازی به حضور شما نیست." جمهوری اسلامی که حامی اصلی کارفرمایان است کارگران و معلمان را از داشتن تشکلات مستقل خود محروم میکند تا راحتتر بتوان آنان را در منگنهی انواع و اقسام اجحافات از جمله عدم پرداخت دست مزد و عدم استخدام با تمام مزایا قرار داد.
یکشنبه ۴ مهر ۱۳۸۹
ادامه مبارزه و مقاومت کارگران در برابر سرمایهداران
علی رغم تشدید سیاست سرکوب و گسترش خفقان در کارخانهها و محیطهای کارگری، کارگران برای دفاع از حقوق و تحقق مطالبات خویش در اشکال مختلفی دست به مبارزه میزنند. هفتهای نیست که در آن کارگران به چند اعتصاب و یا تجمع کارگری دست نزنند. صبح روز گذشته، ٣٠٠ تن از كارگران كارخانه ریسندگی خاور رشت در مقابل استانداری گیلان دست به تجمع اعتراضی زده و خواستار دریافت حقوقهای معوقه خود شدند . کارفرمای این کارخانه، مدت هفت ماه است حقوق کارگران را پرداخت ننموده است. این درحالیست که بنا به گفته یكی از كارگران، كارخانه به لحاظ تولید و فروش محصول، مشكلی نداشته و ندارد و تا دو ماه گذشته بالغ بر هشت تن نخ تولید كرده و به فروش رسانده است. لازم به ذکر است که مدیرعامل كارخانه نیز وام هنگفتی ظاهراً برای بهبود وضعیت كارخانه گرفته است، اما تاكنون برای بهبود وضعیت كارگران این کارخانه هیچگونه اقدامی انجام نداده است. چند روز پیش نیز جمعی از كارگران كارخانه آوند پلاستیك در قزوین، در مقابل دفتر امور اداری این شركت دست به تجمع زدند و ضمن اعتراض نسبت به عدم پرداخت حقوق ۶ ماه سال جاری و همچنین دو ماه از سال گذشته، با مدیریت و قسمت حسابداری كارخانه درگیر شدند. روز بعد از آن نیز دهها تن از كارگران معترض كارخانه ریسندگی نازنخ از ساعت ۸ تا ١١ صبح در مقابل این كارخانهی تعطیل شده تجمع كردند و خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند. یكی از كارگران در رابطه با وضعیت کارگران این کارخانه میگوید: "ما کارگران طاقتمان تمام شده و هر كاری كه از دستمان برمیآمده انجام دادیم. همه مقامات در جریان مشكل ما هستند و بارها در مقابل دفتر رئیس جمهوری در تهران و همچنین مقابل مجلس تجمعات چند روزه داشتیم و هر بار وعده وعید دادند تا ما را ساكت كنند اما این مشكل ما را حل نكردند." و كارگر دیگری در رابطه با علت اعتراض و تجمع کارگران میگوید: "الان من پولی برای ثبت نام فرزندم در شروع سال تحصیلی ندارم، نه كفش، نه لباس، نه كتاب و دفتر هیچ چیز خرید نكردهام، نتوانستهام بخرم و به همه مردم هم بدهی و قرض دارم، در حالی كه ۵-٦ میلیون از حقوق خودم را طلب دارم كه به من نمیدهند، چرا؟ ما همین حق خودمان را میخواهیم نه بیشتر." همین دو سه نمونه اجتماع اعتراضی کارگری، مبارزه و پی گیری کارگران برای احقاق حقوق خویش، آن هم در زیر فشار و تحت شرایط شدید امنیتی، نشاندهنده آن است که اعتراضات کارگری به رغم تشدید فشار و سرکوب ادامه دارد. در حالی که رژیم ودستگاه امنیتی آن بر فشارهای سرکوبگرانه خود علیه کارگران پیشرو، ازجمله فعالان و رهبران سندیکای کارگران شرکت واحد و سندیکای کارگران هفت تپه، افزوده است تا سایر کارگران را از روی آوری به مبارزه بازدارد، اما این مبارزات به حکمِ موقعیت و شرایطی که کارگران در آن قرار دارند، بی هیچگونه تردیدی ادامه داشته و ادامه خواهد داشت.
اعتصابات وسیع کارگری و تظاهرات گسترده خیابانی در فرانسه
به فراخوان سندیکاها و اتحادیههای کارگری در فرانسه، میلیونها تن از کارگران و کارکنان این کشور در اعتراض به سیاست ریاضت اقتصادی دولت، از جمله افزایش سن بازنشستگی، روز پنجشنبه ٢٣ سپتامبر برابر با اول مهر، در سراسر فرانسه دست به اعتصاب و تظاهرات زدند. اعتصابات و تظاهرات کارگران و کارکنان فرانسوی که حدود سه میلیون نفر درآن شرکت داشتند، به ابتکار چند سندیکا و اتحادیه بزرگ کارگری در فرانسه مانند كنفدراسیون عمومی كار (CGT )، اتحادیه ملی سندیكاهای خودمختار (Unsa )، كنفدراسیون دموكراتیك كار (CFDT )، فدراسیون اتحادیهای یكپارچه (FSU )، كنفدراسیون كارگران مسیحی (CFTC ) و فدراسیون ملی حملونقل وابسته به كنفدراسیون عمومی كار، در پاریس، مارسی، لیل، لیون و برخی دیگر از شهرهای بزرگ فرانسه برگزار گردید. اعتصابات و تظاهرات پرشکوه کارگران و سایر اقشار زحمتکش مردم فرانسه درروز پنجشنبه، دومین حرکت اعتراضی و پرشمار کارگری در ماه سپتامبر است که با خواست مشخص توقف اجرای طرح ریاضت اقتصادی و به ویژه طرح افزایش سن بازنشستگی برگزار میشود. طرح افزایش سن بازنشستگی بخشی از طرح دولت فرانسه برای اجرای برنامه «ریاضت اقتصادی» و مقابله بابحران شیوه تولید سرمایهداری در این کشور است. دولت نیكلا ساركوزی میخواهد هزینه بحران سرمایهداری این کشور را بر دوش مردم و قبل ازهمه بر دوش کارگران تحمیل كند. دولت دست راستیِ سارکوزی چندی پیش پس از ماهها بحثو گفتوگو با اتحادیهها و احزاب این كشور، و به رغمِ مخالفت کارگران، سرانجام لایحه ضد مردمی افزایش سن اشتغال را به پارلمان این کشور ارائه نمود و سن ۶٢ سال را به عنوان سن بازنشستگی برای مردم این كشور اعلام كرد. این اقدام دولت، مخالفتها و اعتراضات شدید و گسترده کارگران و سایر اقشار زحمتکش این کشور را در پی داشته است. پارلمان فرانسه نیز به رغم مخالفتها و اعتراضات مردم، لایحه دولت برای افزایش سن بازنشستگی از ۶٠ سال به ۶٢ سال را تصویب كرد. کارگران و کارکنان فرانسه طرح دولت مبنی بر ریاضت اقتصادی، منجمله افزایش سن بازنشستگی را، آشکارا پایمال کننده حقوق خویش میدانند و مصرّانه خواستار لغو آن هستند. کارگران و مردم زحمتکش فرانسه برای عقب راندن بورژوازی فرانسه و دولت آن، و برای دفاع از سطح معیشت و دستاوردهای خویش، به اعتصابات و تظاهرات گسترده و سراسری روی آوردهاند. اعتصابات و اعتراضات کارگران و کارکنان، در عین حال از همراهی و حمایت سایر اقشار زحمتکش مردم نیز برخوردار شده است. اعتصابات کارگری در روز پنجشنبه، بسیاری از مدارس را به تعطیلی و پارهای از ادارات را به حالت نیمه تعطیلی درآورد و موجب شد تاسیستم حمل و نقل شهری و بین شهری با کمتر از نصف ظرفیتشان کار کنند و بسیاری از پروازها لغو شوند. همچنین بنا بر ارزیابی سندیکاها، اکثریت مردم فرانسه حمایت خود را از این ابتکار عمل و اقدام مشترک سندیکاها اعلام نمودند. سندیکاهای فرانسوی فراخواندهنده اعتصابات و تظاهرات، طی نشستی در روز ٢۴ سپتامبر بر ادامه مبارزات خود و سازماندهی حرکتهای بزرگتر اعتراضی تأکید نمودند و در همین راستا روز دوم اکتبر را روز بسیج و تقویت اعتراضات جدید و روز ١٢ اکتبر را روز اعتصاب بزرگ و تظاهرات خیابانی اعلام نمودهاند. نخست وزیر فرانسه اعلام نموده است اعتراضات و تظاهرات کارگران و کارکنان، تغییری در برنامه ریاضت اقتصادی دولت ایجاد نخواهد کرد. کارگران و زحمتکشان فرانسه نیز هشدار دادهاند چنانچه دولت سارکوزی بر اجرای این طرح اصرار ورزد باید منتظر اعتصابات وسیعتر، تظاهراتهای گستردهتر و مبارزات حادتری باشد. مبارزاتی که در ادامه خود میتواند و باید به مبارزه علیه کل نظام پوسیدهی سرمایهداری فرا بروید! شواهد موجود چنین نشان میدهند که دولت دست راستی سارکوزی نمیخواهد عقب نشینی کند. سرمایهداران و دولت آنها در برابر کارگران و زحمتکشان ایستادهاند و آشکارا به کارگران زور میگویند و بر تشدید استثمار و تعرض به سطح معیشت کارگران و زحمتکشان اصرار میورزند. کارگران و زحمتکشان نیز بر حقوق خویش پای میفشارند و در برابر اجحافات و زورگوئیهای سرمایهداران و دولت آنها، صفوف خود را متمرکزتر میکنند. بدین ترتیب رودرروئی و صفآرائی طبقاتی در فرانسه وارد مرحله جدیدی میشود . مبارزه طبقاتی در فرانسه و در قلب اروپا تازه آغاز میشود! مبارزهای که اما در داخل مرزهای فرانسه محدود نمیماند و میتواند بشارت دهندهی شعلهور شدنِ مبارزهی طبقه کارگر اروپا باشد.
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۸۹
انفجار یک بمب در مهاباد منجر به کشته و مجروح شدن دهها نفر شد
انفجار یک بمب در جریان رژه نیروهای مسلح در مهاباد، منجر به کشته و مجروح شدن دهها نفر گردید. خبرگزاریهای دولتی تعداد کشتهشدهگان را ١٢ نفر اعلام کردند که همگی زن میباشند. بر اساس گزارش منابع فوق بمب در قسمتی که جایگاه زنان بوده منفجر گردیده است. خبرگزاریهای دولتی در عکسالعملی سریع این انفجار را با عنوان اقدام تروریستی به گروههای مخالف نسبت دادند. در این میان سخنگوی وزارت خارجه در مصاحبه با ایرنا گفت: "انفجار تروریستی در مهاباد واكنش عوامل رژیم صهیونیستی و حامیان آن به اقتدار دفاعی كشور در هفته دفاع مقدس و موفقیتهای دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی ایران در بزرگترین عرصه بینالمللی در نیویورك است". اکنون بیش از سی سال است که مردم کردستان در اعتراض به تبعیض ملی و تضییع حقوق خلق کرد مبارزه میکنند و در طول این سالها بسیاری از عزیزانشان را از دست دادهاند. در تمام این سالها مبارزان کرد از جمله پیشمرگان هرگز از روشهایی هم چون بمبگذاری و یا عملیات انتخاری استفاده نکردهاند. اما این رژیم اسلامی بوده است که بارها دست به قتل عام زنان و مردان و کودکان بی سلاح در کردستان زده است. ساکنان روستای قارنا یکی از این روستاها بودند که توسط پاسداران قتل عام گردیدند. هم چنین دولت اسلامی در کارنامهی جنایات خود سوابق بمبگذاری زیادی نیز دارد که همواره تلاش داشته تا با این بمبگذاریها و انگشت اشاره به مخالفان خود، دولت خود را قربانی تروریسم معرفی کند. اتفاقن درست در زمانی که احمدینژاد در نیویورک بسر میبرد و برخلاف گفتهی سخنگوی وزارت خارجه، این سفر وی یک افتضاح سیاسی دیگر برای حکومت اسلامی به بار آورده است، این بمبگذاری تنها میتواند توسط این دولت مورد بهرهبرداری قرار گیرد و هیچ کدام از گروههای مبارز کرد دست به چنین اقداماتی نمیزنند. هم چنین در روزهای قبل از این انفجار درگیریهای مسلحانهای در شهر سقز روی داده است. در یکی از این درگیریها یک کودک ٤ ساله به نام متین ابراهیمی جان خود را از دست داد که منجر به تاسف عمیق مردم شهر گردید. پس از این جنایت که توسط نیروهای امنیتی صورت گرفت، شهر سقز شاهد حضور چشمگیر نیروهای امنیتی شد که از اعتراض مردم به کشته شدن کودک ٤ ساله در هراس بودند. به نظر میآید که یکی از اهداف این بمبگذاری که وزارت اطلاعات رژیم و نیروهای امنیتی آن متهم شمارهی یک آن هستند، استفاده از آن در راستای تشدید فضای امنیتی و سرکوب در کردستان است. حکومت اسلامی در کردستان از شرایط خوبی برخوردار نیست و اعتراضات گستردهای در کردستان نسبت به حکومت و اعمال و رفتار آن وجود دارد.
بر اساس برخی از گزارشها تعداد کارگران جان باخته در حادثه انفجار خط لوله گاز سرخس دوازده نفر میباشد
بر اساس برخی از گزارشها تعداد کارگران جان باخته در حادثه انفجار خط لوله گاز سرخس دوازده نفر میباشد. در پی وقوع این انفجار، مقامات دولتی در ابتدا تعداد کشتهشدهگان را تنها چهار نفر اعلام کردند، اما طولی نکشید که این رقم به ٩ نفر افزایش یافت. یک روز بعد نیز مسوول اورژانس کشور از جان باختن یکی دیگر از مجروحان حادثه خبر داد. علیرضا غریبی مدیر عامل شرکت مهندسی و توسعه گاز در روز حادثه و در گفتوگو با خبرگزاری فارس، در مورد تعداد کشتهشدهگان حادثه به صورت مبهم صحبت کرده و گفته بود: "مجموع افرادی كه در این مكان اعم از تكنسین فنی، كارگران، جوشكاران و پیمانكارانی كه در این مكان مشغول به كار بودند ۲۵ نفر بودند كه ۱۶ نفر از این افراد با چرخبال به بیمارستان امام رضا مشهد منتقل شدند كه شش نفر از این افراد پس از چند ساعت مرخص شدند و ۱۰ نفر نیز تحت مداوا قرار گرفتند . " وی در ادامه گفته بود: "حدود ٩ تا ١٠ نفر در این حادثه كشته شدند كه جستوجو برای پیدا كردن كشتهها ادامه دارد". او در حالی ادعای جستجو برای یافتن سایر اجساد را اعلام کرده بود که پیش از این مقامات دولتی از انتقال ٢٥ نفری که در محل انفجار حضور داشتند خبر داده بودند، این مقامات اعلام کرده بودند که از این میان ٩ نفر کشته و ١٦ نفر در بیمارستان بستری شدهاند. اما در این میان تازهترین اخبار حاکی از جان باختن ١٢ کارگر است. بر اساس همین گزارشات مراسم خاکسپاری ٩ تن از کارگران فوق روز سهشنبه در هفشجان از توابع شهرکرد و با حضور هزاران نفر از مردم برگزار گردیده است. تاکنون هیچ گزارشی در مورد علت انفجار فوق منتشر نگردیده و این در حالی است که قرارگاه خاتم الانبیا وابسته به سپاه پاسداران مجری پروژه فوق میباشد. حوادث کار روزانه از کارگران زحمتکش ایرانی قربانی میگیرند. پیش از این، در جریان انفجار در پتروشیمی پردیس واقع در منطقه عسلویه در روز ١٣ مرداد نیز بنا برگزارش خبرگزاریهای دولتی ٥ کارگر کشته و یک نفر به شدت مجروح گردیده بود. اما از آمار واقعی کشتهشدهگان این حادثه نیز اخبار موثقی وجود ندارد. علت و مقصر اصلی این انفجار نیز هنوز مشخص نگردیده است، همان طور که انفجار در مجتمع شازند اراک نیز که منجر به کشته شدن دهها کارگر گردید هرگز مشخص نشد. کارگران که قربانیان اصلی حوادث ناشی از کار هستند در اکثر موارد از سوی بازرسان به اصطلاح دولتی مقصر شناخته میشوند و عمومن این حوادث به بی احتیاطی کارگران نسبت داده میشود. این در حالی است که دولت و کارفرمایان مقصر اصلی حوادث ناشی از کار میباشند. آمار حوادث ناشی از کار در ایران نسبت به کشورهای پیشرفتهی سرمایهداری بسیار بالا میباشد و علت اصلی این موضوع را میتوان نتیجهی مستقیم بی حقوقی کارگران در ایران دانست. کارگران ایران به دلیل آن که فاقد هر گونه تشکل مستقل هستند، قادر به پیشبرد خواستهای خود در برابر سرمایهداران نیستند و این سرمایهداران هستند که با حمایت دولت و قانون روز به روز شرایط را برای کارگران سختتر میکنند. در این رابطه میتوان به استفاده از کارگران غیرماهر و عدم آموزش آنها اشاره کرد. کارفرمایان برای کسب سود بیشتر از کارگران ارزان قیمت که دارای مهارت لازم نیستند استفاده می کنند که این موضوع منجر به بروز حوادث ناشی از کار میگردد. نمونهی دیگر می توان به عدم استفاده از وسایل ایمنی خوب و نیز ابزار مناسب اشاره کرد که یکی دیگر از علتهایی است که منجر به بروز حادثه و بالا رفتن میزان خسارات جانی برای کارگران میگردد. مورد دیگر خستگی کارگران است که مجبورند برای تامین معاش خود ساعات زیادی اضافه کاری کنند و همین موضوع یکی از عواملی است که حوادث ناشی از کار را سبب میگردد. دستمزدهای کنونی کارگران یکی از معضلات بزرگ آنها میباشد. هم چنین کارگران ساختمانی یکی از بزرگترین گروههای کارگری هستند که در معرض خطر حوادث ناشی از کار قرار دارند که هنوز و پس از گذشت سالها موضوع بیمهی کارگران فوق در پیچ و خم بوروکراسی حاکم گیر کرده است.
سه شنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۹ وضعیت ویژه یا وخامت اوضاع اقتصادی
محمد نهاوندیان، رئیس اتاق بازرگانی ایران گفته است که تعداد چکهای برگشتی به سطح سال ۱۳۵۷ رسیده است. وی که در نشست کمیسیون رؤسای اتاقهای بازرگانی کشور سخن میگفت از دولت خواست تا هزینهی تحریمهای اقتصادی را که شدت گرفتهاند، تقبل کند تا به گفتهی وی نشاط و امید حفظ گردد. وی این وضعیت را ویژه توصیف کرد. نهاوندیان مدعی ست که تعداد چکهای برگشتی در سطح سال ۱۳۵۷ است، احتمالاً منظور وی این است که نسبت چکهای برگشتی به همان نسبت سال تأسیس جمهوری اسلامی ست که رسالتی به جز ادامهی نظم اقتصادی سرمایهداری در هارترین شکلش نداشت. رژیمی که با انحلال شوراهای کارگری برآمده از قیام همان سال دست و بال سرمایهداران را بازتر از دوران پیشین کرد، رژیمی که کارگران و دیگر زحمتکشان را از حق داشتن تشکل مستقل برای دفاع از حقوقشان محروم کرد، خانهی کارگر را اشغال نمود و شوراهای اسلامی کار را بنیان گذاشت که در خدمت دولت و سرمایهداران باشند. اما بالاخره سطح چکهای برگشتی چقدر است؟ بر اساس آماری که بانک مرکزی منتشر کرده است بیش از یک میلیون و هشتصد و هفتاد هزار چک در چهار ماه اول سال جاری برگشت خورده است که مبلغ آنها بالغ بر هشت تریلیون و پانصد میلیارد تومان بوده است. بانک مرکزی تأکید میکند که این چکهای برگشتی نسبت به دوره مشابه سال پیش ۳۷ درصد افزایش داشتهاند. نهاوندیان، رئیس اتاق بازرگانی ایران سطح چکهای برگشتی را به همراه تحریمها از عوامل بحران و وخامت در اوضاع اقتصادی برمیشمرد و از دولت میخواهد که با تقبل هزینه آنها نشاط و امید را برگرداند. البته دولت اگر بخواهد هزینهای را تقبل کند تا تجار و دیگر سرمایهداران دوباره امیدوار و بانشاط شوند بارش را به دوش مردم میاندازد و مثلاً با اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها از مردم میگیرد و به سرمایهداران میدهد. نظام اقتصادی ایران به عنوان حلقهای از نظام اقتصادی سرمایهداری جهانی بیش از پیش در بحران فرو میرود، سیاستهای اقتصادی جمهوری اسلامی به همراه تحریمهای اخیر که از سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی منبعثاند این بحران را چنان حادتر کرده است که سطح چکهای برگشتی و بی محل به ارقامی چنین نجومی رسیده است و اختلاف و شکاف طبقاتی را در ایران بیشتر از همیشه نموده است. بازگشت نشاط و امید نه برای سرمایهداران و بازرگانان، آن طور که آقای نهاوندیان مطالبه مینماید، بلکه برای میلیونها خانواری که اکنون آه ندارند که با ناله سودا کنند فقط در صورتی میسر است که نظام اقتصادی ایران مانند نظام سیاسیاش زیر و رو گردد و آنان که خود آفریننده ثروتاند، امور اقتصادی را نیز به دست گیرند و نه یک مشت سرمایهدار و تاجر. محکومیت یک زن برای بزرگداشت روز زن
رژیم زنستیز جمهوری اسلامی بار دیگر به قوانین زنستیزش اتکا کرد تا بتواند فاطمه نصیرپور را به جرم بزرگداشت روز هشت مارس، روز جهانی زن محکوم کند. این در حالیست که محمود احمدینژاد که برای شرکت در اجلاس سازمان ملل متحد به نیویورک رفته است این ادعای ابلهانه را کرده که در ایران همهی مخالفان آزادند. روز دوشنبه بیست و نهم شهریور خبر رسید که دادگاه اسلامی مرند فاطمه نصیرپور را به جرم انتشار ویژهنامه تشکل دانشجویی آرمان دانشگاه آزاد تبریز با عنوان "آذربایجان قادینی" یا زن آذربایجانی مجرم شناخته و به شش ماه حبس تعزیری محکوم نمود. نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در اسفند ماه گذشته به چاپخانه نشریه مذکور حمله کردند و سپس فاطمه را نیز دستگیر نمودند. هر چند این نشریه با یورش مأموران و توقیفش اصلاً پخش نشد اما دادگاه اسلامی مرند فاطمه نصیرپور را به جرم تبلیغ علیه نظام محکوم نمود. جمهوری اسلامی که در زنستیزی و پایمالی ابتدائیترین حقوق زنان شهرهی عام و خاص است و به اکثریت زنان ایران که خواهان رهایی از زندان متحرکی به نام حجاب اسلامیاند روزمره تعرض میکند بیش از سه دهه است که نتوانسته نمادهای مبارزاتی مانند روز جهانی زن روز هشت مارس را ریشهکن کند و به همین جهت به بهانههای واهی افرادی مانند فاطمه نصیرپور را دستگیر و محکوم میکند. اکنون دیگر بر همگان آشکار شده است که بدون جنبش برابرخواهانه زنان و بدون مبارزات آنان و بدون پشتیبانی مردان از مبارزات زنان، پیروزی مبارزهی عمومی علیه جمهوری اسلامی غیرممکن است. ----------- برنامه رادیو دمکراسی شورایی برنامه رادیو ۸ مهر ماه http://www.radioshora.org/mp3/8mehr.mp3 ( در فرمت MP3) برنامه رادیو ۶ مهر ماه http://www.radioshora.org/mp3/6mehr.mp3 ( در فرمت MP3) ------------- آخرین مصاحبه ها انتخابات و رفراندوم در اصلاح قانون اساسی در ترکیه و تاثیرات آن بر کشورهای همجوار در گفتگویی با بهرام رحمانی http://www.radioshora.org/interview/sound/rahmani_bahram_turkey.rm
گرانی و افزایش سرسامآور قیمتها و حذف یارانهها در گفتگویی با بهروز فراهانی http://www.radioshora.org/interview/sound/farahani_yaraneha.rm گزارشی از تظاهرات علیه رژیم جمهوری اسلامی و در اعتراض به شرکت احمدینژاد در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک در گفتگویی با محمود آذری http://www.radioshora.org/interview/sound/mahmud_gozaresh.rm بازگشایی مدارس و مبارزه علیه قوانین ارتجاعی و خرافات مذهبی در مدارس در گفتگویی با سوسن بهار http://www.radioshora.org/interview/sound/bahar_suasan_madares.rm "مدارس امسال در چه شرایطی بازگشایی خواهند شد و کودکان و نوجوانان با چه مشکلات و معضلاتی روبرو هستند؟" در گفتگویی با سارا نیکو http://www.radioshora.org/interview/sound/sara-niko.rm نقد و نظر با شهین نوایی در بررسی از قانون حمایت از خانواده و ترویج فحشای دولتی با عنوان صیغه http://www.radioshora.org/interview/sound/shahin_navaee.rm
زنده باد آزادی – زنده باد سوسیالیسم
رادیو دمکراسی شورائی به حمایت مالی شما نیازمند است
با کمک مالی خود، به ادامه کار صدای دمکراسی شورائی، یاری رسانید. کمک های مالی خود را به شماره حساب زیر واریز نمائید. در صورتی که مایل به درج کد کمک مالی در سایت رادیو دمکراسی شورائی هستید، از طریق ایمیل زیر، کد کمک مالی خود را برای ما ارسال نمائید. پس از دریافت کمک مالی، کد مورد نظر شما در سایت درج خواهد شد.
شماره حساب:
Gironummer 2492097
نام صاحب حساب :
Stichting ICDR
IBAN:
NL08INGB0002492097
BIC: INGBNL2A
Amsterdam, Holland
آدرس ایمیل :
icdr@radioshora.org
مشخصات پخش ماهواره ای برنامههای رادیو دمکراسی شورایی برنامههای رادیو در روزهای یکشنبه، سهشنبه، پنجشنبه و جمعه هر هفته پخش خواهد شد.
پخش این برنامهها هر روز از ساعت ۳۰ / ۲۰ شب به وقت ایران خواهد بود. تکرار این برنامه در ساعت ۲۳ همان شب و نیز ۷ صبح و ۱۲ روز بعد خواهد بود.
در روزهای شنبه، دوشنبه و چهارشنبه تکرار برنامههای روزهای قبل پخش خواهد شد.
هم چنین، هر شب از ساعت ٣٠ : ۱٩ (به وقت اروپا) میتوانید از طریق سایت رادیو دمکراسی شورایی به آدرس " www.radioshora.org " برنامههای رادیویی ما را دریافت کنید.
همکاران ما در رادیو دموکراسی شورایی منتظر پیشنهادات، انتقادات، اخبار و گزارشهای شما شنوندگان گرامی رادیو هستند. با فرستادن اخبار و گزارش و نیز پیشنهادات و انتقادات خود، در هر چه بهتر شدن رادیو دموکراسی شورایی، این صدای کارگران و زحمتکشان، به ما یاری رسانید.
برای دریافت برنامههای رادیو دمکراسی شورایی از مشخصات زیر استفاده کنید: نام: Radioshora ماهواره: Hotbird 6 زاویه آنتن: ۱٣ درجه شرقی فرکانس پخش: ۱۱۲٠٠ مگا هرتز پولاریزاسیون: عمودی FEC : ۶ / ۵ Symbol rate : ۲۷۵٠٠ مشخصات پخش ماهوارهای برنامههای رادیو دمکراسی شورایی را به خاطر بسپارید و به دیگران نیز بگویید |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر