درود بر شما
دوست من اینکه یه نفر بین چند نفر نیازمند و فقیر و محتاج از میلیون ها نفر ادم گرسنه در گستره ای عظیم از شبه جزیره عربستان و فلات قاره ایران و خاورمیانه و شمال آفریقا در اون زمان نان یا پول پخش کنه، برنامه اقتصادی نیست. در حیطه شخصی ممکنه این کار از دیدگاه خیلی ها بسیار انسان دوستانه باشه اما در حیطه بالاتر و اونم در جایگاه دولتی امروز یا خلافتی اون زمان نمیشه به این کار عنوان طرح و برنامه اقتصادی داد. یادمه یکی از دوستان بخشی از کتاب هفت عادت مردمان موثر نوشته آقای استفان کاوی رو نوشته بودند که مضمونش این بود تا سطح ذهنی فکری مون رو از سطح مشکلی که باهاش روبرو هستیم بالاتر نبریم نمی تونیم به حل کردن مشکل فک کنیم. چونکه اساسا در جایگاهی حل مشکل نیستیم و هم سطح خود مشکل هستیم و هیچ از حد و اندازه اون مشکل نمی دونیم. اینکه این شخص علنی داره به مردم پول می ده یا اون یکی پنهانی نون می ده کار هر دو زیاد تفاوتی باهم نداره. درست و اساسی اینه که اشتغال زایی بشه به جای پول یا نان به مردم دادن بهشون کار بدیم و اون وقت دستمزد و حقوق ماهانه اشون رو بهشون بدیم. حالا اینکه چه پروسه ای برای اشتغال زایی باید انجام داد اون رو دیگه باید نقد و انتقاد و بررسی کرد.
شاد باشی و خوش و خرم و آزادفکر
بردیا
زنده باد مردانی که مانند مولای شان علی وقتی می خواهند به فقرا کمک کنند، شبها نانی در دست می گیرند و چهره پنهان می کنند تا فقرا از فقر خود خجالت نکشند. زنده باد آقای وزیر پیرو سيد علی که چنین به فکر فقرا هستید. زنده باد خدمتگذاران ملت که دخترکان معصوم و فقیر را جلوی دوربین به صف می کشند تا وزیری بسته هزارتومانی را به دست بگیرد و وقتی عکاس شروع کرد به عکاسی کردن، با لبخندی که به زور روی لب هایش ماسیده است، پول بدهد به بچه ها و مدیر موسسه به بچه ها بگوید: بچه ها لبخند بزنید، دارند عکس می گیرند. لبخند بزنید تا آقای وزیر نشان بدهد که تا چه حد فرزندان ایران زمین را دوست می دارد. . |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر