2010/6/29 shabnam. saharynejad <saharynejad@googlemail.com>
سخنرانى رئيسجمهور برگزيده مقاومت در گردهمايى بزرگ ايرانيان در تاورنى
فرانسه
مريم رجوي رييس جمهور برگزيده مقاومت ايران
http://www.youtube.com/watch?v=43EMN1TcycA&feature=PlayList&p=4D1FC9866C445034&playnext_from=PL&index=0&playnext=1
به نام خدا
به نام مردم بهپا خاسته ايران
به نام شهيدان
از ستارگان 30خرداد، فروغهاى شعلهور و جاويدان، زندانيان «قتل عام»، تا
ستارگان قيام
و بهنام انقلاب دموكراتيك مردم ايران
كه سرود پيروزى آن به گوش مىرسد
سلام به همه شما و گردهمايى با شكوهتان در چنين روز فرخندهيى؛ روز ميلاد
شير پيروزمند خدا، امير مؤمنان، كه «خبر بزرگ» رهايى انسان است و سرچشمه
مىتوان و بايد.
از جانب شما، از جانب هموطنانم و از جانب مجاهدان آزادى در اشرف،
گرمترين درودها را نثار قيامآفرينان مىكنيم.
درود به شما دختران و پسران آزاده و دليرم، به همه خواهران و برادرانم در
سراسر ايران كه با قيام براى آزادى، بار ديگر ايران را روشنايى بخشيديد.
قيام شما پيروزى راهحلى است كه اشرف پرچمدار آن است؛ پرچمدار مسير
سرنگونى رژيم ولايتفقيه و برقرارى آزادى، برابرى و برادرى…
قيام شما، همه آنچه را كه نبايد باشد، به رساترين صورت، در شعار «مرگ بر
اصل ولايتفقيه» بيان كرده است: پايان بردگى دينى! پايان عصر ديكتاتورى!
در قيام شما، مردم ايران مىگويند فاشيسم عمامه پيچ نمىخواهيم، سنگسار و
اعدام و دست و پا بريدن نمىخواهيم، حجاب اجبارى، دين اجبارى و حكومت
تحميلى نمىخواهيم.
برويد، برويد و گورتان را از ايران گمكنيد!
آخوندهاى حاكم بالاترين حق ملت ايران ـ حق حاكميت ـ را غصب كردهاند.
ما حق حاكميت مردم ايران را مىخواهيم، ما رأى مردم ايران را مىخواهيم،
ما انتخابات آزاد مىخواهيم.
در اين يك سال، خامنهاى براى بسيج قواى سركوب دست به هركارى زد؛ از
تمركز نهادهاى امنيتى در يك سازمان اطلاعاتى واحد و ايجاد سازمان جديد
بسيج، تا راهاندازى دوباره كهريزك با انواع شكنجهها و رذالتها.
با اين همه، شما، علاوه بر تظاهرات و اعتراضهاى روزانه و شبانه برپشت
بامها، در 15 قيام چشمگير 15 بار پوزه ولايتفقيه را به خاك ماليديد.
خوشا آن قيام كبيرتان در روز عاشورا، كه تا تسخير خيابانها در قلب پايتخت
پيش رفت. و دور نيست روزى كه تمام تهران اسيرمان را فتح كنيد.
قيام شما نشان داد نسلى كه براى آزادى به خيابان آمده، ديگر به خانه
باز نمىگردد.
هفت سال پيش، وقتى كه در شبه كودتاى 17ژوئن، صديقه و ندا، سياوش وار، با
آتش آن توطئه درافتادند، در كوران آن داغهاى جگرسوز، با خود گفتم: اين
شهيدان، فداكارى و مبارزه را در سراسر ايران احيا خواهند كرد و به اوج
خواهند رساند.
يقين داشتم كه از آن پيشتازان گردآفريد، صف بىانتهايى از دختران و پسران
شجاع و بىباك برخواهند خاست.
حالا نسل ندا، شهيد قيام 88 را ببينيد. كيانوش و امير و ترانه و فاطمه را
ببينيد.
سهراب و اشكان و مريم و سرور را ببينيد. نگاه كنيد كه چه توفانها بهپا
كردهاند.
پس، به آخوندها مىگوييم شما به پايان كار خود رسيدهايد.
از بهار ديگريم و از تبار ديگريم- مىشويم آغاز از آن جايى كه پايان
شماست
همميهنان عزيز،
در يك سالى كه گذشت، جامعه ايران، زبان گشود و به گوياترين بيان خود را
چنين ابراز كرد:
زمانه، زمانه تغيير است، تماميت رژيم ايرانسوز و ايران خوار بايد نفى شود
و يك جنبش سازمانيافته لازم است تا كشتى آزادى را در درياى پرتوفان قيام
و سرنگونى به ساحل دموكراسى رهنمون كند.
اين جاست كه نگاهها به سفينه، به گنجينه، و به نقدينه بزرگ مردم ايران
دوخته مىشود: اشرف
بله به اشرف، به شما مجاهدان آزادى؛ سرمايه و چكيده سه دهه نبرد براى
آزادى؛ تجلى عينى راه، و راهنوردان آزادى ايران، و الهام بخش ايستادگان و
نسل قيام.
همه نگاهها به شما دوخته مىشود، كه در ميان آتش و خون، در سيلاب توطئه و
ترور، در گردباد جنايتهاى جنگى و جنايت عليه بشريت، پرچم شرف و آزادى را
هرچه برافراشتهتر نگهداشتهايد.
شما كه بيش از 7سال است در نبردى پرخطر، پيوسته، پيچيده، و پرشكوه مقاومت
مىكنيد؛ نبردى كه بر تارَك مبارزات رهائيبخش معاصر مىدرخشد و شرف و غرور
ملى ايرانيان را بازتاب مىكند.
اشرف، سدى استوار در برابر سلطهجويى ولىفقيه ارتجاع در كشور همسايه است.
به همين دليل خامنهاى آن را مايه شر و نابودى رژيمش اعلام كرد، اما پنج
ميليون و دويست هزار عراقى و سه ميليون شيعه اين كشور مىگويند شما متحد
و شريك طبيعى ما در نبرد با اشغالگرى حكام ايران و تروريسم و
فرقهگرايى آن هستيد.
آخوندها گفتهاند سرنوشتشان در خيابانهاى بغداد و بيروت يا در غزّه
تعيين مىشود. بنابراين، روزى كه توافقات دوجانبه براى سركوب اشرف را به
شكست بكشانيد و روزى كه محاصره آن را در هم بشكنيد، اين شكستى است كه
بىترديد تا واژگونى كاخ ولايتفقيه دامنه و امتداد مىيابد.
ريشههاى ستبر مجاهدان اشرف، در دل و در اعماق جامعهايران و حافظه تاريخى
آن از 45سال پيش تا امروز قابل انكار نيست. به همين دليل، قيام ، همان
شعارهايى را پيش رو گذاشت كه شما از سى سال پيش اعلام كردهايد.
اين است آن واقعيت ترسناكى كه آخوندها در خيزش مردم ايران به چشم ديدند و
به گوش شنيدند.
به آنها مىگوييم هر چقدر مىخواهيد مردم و جوانان ما را بهخاطر هوادارى
از مجاهدين يا ديدار از اشرف يا بهخاطر نسبت خانوادگى با اشرفيان، دسته
دسته بازداشت و شكنجه كنيد، براى آنها احكام اعدام صادر كنيد، پدر بيمار
هفتاد ساله را به اعدام محكوم كنيد، وياران و حاميان اشرف حتى
خانوادههاى آنها در داخل ايران را بهعنوان محارب محاكمه كنيد.
هر چه مىخواهيد در بيدادگاههايتان فرياد بزنيد كه تا مركزيت و رهبرى
آنها باقيست، همگى و حتى هواداران آنها هم محاربند.
اما اگر مبارزه و فداكارى براى آزادى مردم ايران محاربه است، بله، ما همه
محاربيم و به آن افتخار مىكنيم. ما زن و مرد جنگيم و محاربه با قاتلان
مردم ايران را عين تقرّب به خدا و خلق مىدانيم.
و شما مجاهدان اشرف، كه بيش از هفت سال است در برابر انواع توطئهها
ايستادهايد. در برابر پرحجمترين بمبارانها كه به خواست آخوندها انجام
شد، در برابر زنجيره انفجارها، حملهها، ترورها آدمرباييها و در برابر
يك محاصره ظالمانه.
آنچه در شش وهفت مرداد سال گذشته، در فروغ ايران و قيام اشرف، آفريديد در
سراسر دنيا پرآوازه شد:
حمله ديوان و ددان آدمخوار با تير و تبر و ميلههاى آهنى، به تنهاى
بىسپر!
يورش بولدوزرها و زرهپوش به ميان افراد بىسلاح و بىدفاع!
يك طرف قساوت بىحد و حصر، طرف ديگر مقاومت بىانتها و بيكران!
با يازده شهيد كه چهار تن از آنان بهخاطر ممانعت از دسترسى به دكتر و
درمان جان باختند؛
با صد و سى نقص عضو، با سيصد و هفتاد مجروح، كه بسيارى از آنها هنوز جاى
گلوله در بدن دارند؛
با بيش از هزار مصدوم و مضروب خونفشان، و با سى و شش گروگان كه بخش
ولايتفقيه در دولت عراق براى چندمين بار از آزاد شدن آنها استيناف خواسته
است.
سلام بر شما اشرفيها، اى مجاهدان آزادى!
سلام بر راهبر و فرمانده كل ارتش قيام و آزادى كه راه شرف و پايدارى را
گشود و تمامى وجوه آرمانى سياسى استراتژيكى و حقوقى آنرا در منتهاى
سرافرازى و افتخار تاريخى ترسيم كرد.
و سلام بر شهيدانتان؛ حنيف، سياوش، مهرداد، عليرضا، اصغر، امير، فردين،
شعبان، محمدرضا، حسين و مهرداد.
اين است بها و خونبهاى پرچمدارى تغيير در ايران.
اين است اشرف، كانون اميد، چشمه آزادى، پلى به سوى آينده، بر قله همه
ثروتهاى سرشار ايرانزمين، كه نقد و حاضر، در دست ملت ايران است. موكول
به وعدههاى خيالى نيست؛ هست، هست، آرى هست.
سرمايه آزادى، راه و رسم آزادى، تضمين آزادى.
به خامنهاى كه پنج ماه است مأموران اطلاعات بدنام خود را در ورودى اشرف
مستقر كرده مىگوييم در اين اردوكشى ذلت بار كه با شعار پرفضيحت «خمينى
آرى، رجوى نه» به آن آويختهاى، ما محاصره و فرو ريختن بيت ولايت در
تهران را مىبينيم.
و به آخوندها و دست نشاندگانشان در عراق مىگوييم آرزوى انهدام اشرف را
به گور خواهيد برد.
اين را هم در مورد توطئههاى رژيم بايد گوشزد كنم كه بر طبق قوانين
بينالمللى، و به ويژه ماده 45 كنوانسيون چهار ژنو، دولت آمريكا در قبال
نقض حقوق ساكنان اشرف، حتى بعد از تحويل حفاظت آن به دولت عراق، مسئول
است؛ چه بر اساس حقوق بينالملل، چه بهخاطر توافق نيروهاى آمريكايى با
تكتك مجاهدان اشرف و چه براساس موازين اخلاقى و انسانى، اين مسئوليت
امريكاست كه حفاظت ساكنان اشرف را تضمين كند.
ما همه دولتها را فرا مىخوانيم كه سازمان ملل را ترغيب كنند كه نيروهايش
حفاظت اشرف را مستقيما برعهده بگيرند.
ما هشدار مىدهيم. از نظر مردم و مقاومت ايران در هر حمله و هجوم و
خونريزى در اشرف، علاوه بر دولت عراق، دولت آمريكا و سازمان ملل متحد،
مسئول و مقصرند.
و بگذاريد بر سر اشرف، و سلامت و حفاظت ساكنانش، از جانب مدافعانش و از
جانب تمام هموطنان سوگند ياد كنيم. بله سوگند مىخوريم كه ذرهيى از حقوق
قانونى و مشروع اشرف كوتاهنخواهيم آمد.
امروز از بيانيه و نامههاى 480هزار تن از مردم ديالى كه اشرف در آن قرار
دارد، مطلع شدم. آنها خواستار لغو محاصره غيرانسانى اشرف و به عهده گرفتن
حفاظت ساكنان آن توسط مللمتحد شدهاند. مردم ديالى از نيروهاى آمريكايى
خواستهاند كه عدم خشونت و جابجايى اجبارى را تضمين كنند. از دولت عراق
هم خواستهاند كه برطبق قطعنامههاى پارلمان اروپا و بيانيههاى شوراى
اروپا و اكثريتهاى پارلمانى در 20كشور جهان موقعيت قانونى مجاهدان اشرف
را بهعنوان پناهندگان حفاظت شده تحت كنوانسيون چهارم ژنو بهرسميت
بشناسد.
از جانب مردم و مقاومت ايران از مردم و عشاير شريف ديالى صميمانه
سپاسگزارى مىكنم و به آنها درود مىفرستم.
هموطنان عزيز،
در يك سال اخير، تهاجم و توطئه رژيم عليه اشرف صد برابر شد. زيرا
خامنهاى به يقين رسيد كه براى مهار قيام و بستن شكاف در رأس حكومت خود،
بايد ابتدا اشرف، را از سر راه بردارد.
در عراق هم خامنهاى به انهدام اشرف نياز مبرم داشت. زيرا مجاهدين را
افشاگر دخالتها و جنايتهايش و پرچمدار خلع يد از رژيم آخوندى در اين كشور
مىدانست.
روشن است كه سركوب در داخل ايران و صدور تروريسم و بنيادگرايى، ذاتى رژيم
ولايتفقيه است. بدون آن، نه عنوان «ولى امر مسلمين جهان» موضوعيت دارد و
نه سپاه پاسداران باقى مىماند. از اينرو كوتاه شدن دست اين رژيم از
بغداد، به كوتاه شدن دست آن از تهران مىانجامد.
مقابله با سلطه ولايتفقيه در عراق، به همين دليل، براى جنبش آزادى مردم
ايران اهميت يافته است.
در غير اين صورت، رژيم ولايتفقيه، چه حقى دارد كه براى عراق نخستوزير
تعيين كند يا نخست وزيرى دكتر ايادعلاوى را كه منتخب مردم عراق است خط
قرمز اعلام كند؟
راستى چه كسى پشت طرح ترور دكتر علاوى پنهان شده است؟
و راستى چه كسى بود كه دبيركل جنبش ملى عراق دكتر صالح المطلك و دكتر
ظافرالعانى و بسيارى ديگر از كانديداهاى العراقيه را از شركت در انتخابات
حذف كرد؟
چه كسى بود، جز خامنهاى، كه از طريق سفيرش در بغداد به آقاى صالح المطلك
پيام داد كه فقط اگر مجاهدين را يك بار تروريست بخوانيد، همه درها به روى
شما باز خواهد شد.
گناه دكتر صالح المطلك اين است كه مىگويد «مضحكه مشترك رژيم ايران و
دولت عراق در مقابل اشرف يك اقدام رذيلانه است براى مشروع جلوه دادن
محاصره خجالتآور و فشارهاى ضدانسانى عليه مبارزانى كه زندگى خود را فداى
آزادى و اصول و آرمانشان كردهاند».
روحانى برجسته شيعه در عراق، آقاى ايادجمالالدين، گفت: "من براى شناخت
نيروهاى سياسى عراقى يك شاخص ارائه مىكنم. هر نيرويى كه تلاش مىكند،
سازمان مجاهدين خلق را از عراق اخراج كند نشاندهنده اين است كه با رژيم
ايران ارتباط ارگانيك دارد" .
اما بهرغم همه توطئهها و تهديدها، خوشبختانه مردم عراق در انتخابات اخير
گام بلندى در كنار زدن رژيم و باندهايش برداشتند. آن چنان كه از ميان
توفان ترور و تقلب حكام ايران، آلترناتيو عراقى بهعنوان طرف پيروز
انتخابات، سربلند كرد.
البته دولت جديد عراق هنوز تشكيل نشده، اما در هر حال، استراتژى رژيم در
عراق متحمل شكست سنگينى شده است.
درود به مردم عراق كه با رأى و همت و ايستادگى خود نقشه رژيم براى
بلعيدن كشورشان را برهم زدهاند.
حالا زمان خلع يد و ممانعت از دخالتهاى اين رژيم در عراق و افغانستان و
غزه و لبنان و يمن و ساير كشورهاى منطقه فرا رسيده است.
نگاه كنيد كه از بصره تا كردستان عراق چگونه عليه دخالتهاى اين رژيم
تظاهرات مىكنند.
مردم شجاع افغانستان نيز در ماههاى اخير بارها عليه رژيم تظاهرات كرده و
به اعدام پناهندگان محروم افغانى در ايران اعتراض كردهاند.
از اينجا به مردم كشور همسايه و برادرمان افغانستان درود مىفرستيم.
همميهنان عزيز،
در سال اخير، خامنهاى هم در مهار قيامها شكست خورده، هم در بستن شكاف
رأس رژيم. از حذف جناح رقيب مىترسد، و از جذب آن عاجز است. زيرا در هر
دو مسير قيامهاى مردم ايران مترصد واژگون كردن اوست.
نگاه كنيد كه خامنهاى ديگر نه فصلالخطاب باندهاى رژيم است و نه
سرمتحدكننده آنها. او به سردمدارى باند غالب تنزل يافته است. نگاه كنيد
كه حتى آخوندهاى متحد خامنهاى، او را تنها گذاشتهاند.
بحران سرنگونى، باند غالب را هم تكهپاره كرده است. موريانه ريزش و انفعال
در بدنه رژيم، از جمله در سپاه و بسيج، در حال پيشروى است.
در مراسم سالمرگ دجال، هر دو جناح، در دشمنى با هم تا توانستند امامشان
را لجنمال كردند. آن روز خامنهاى رقبا را به طلحه و زبير تشبيه كرد،
فردا، آن يكى جناح، خامنهاى را شبيه عمر سعد و ابنزياد دانست.
از آخوندهاى حاكم مىپرسيم:
امروز ديگر چه راهى در برابر خود داريد جز اين كه باز هم مانند عقربى در
محاصره آتش، خود را نيش بزنيد.
به ما بگوييد جز اين كه ركورددار اعدام در جهانايد، و جز اين كه اكثريت
مردم ايران را به زير خط فقر كشاندهايد چه افتخارى داريد؟ و بگوييد جز
پول نفت و جز سپاه پاسداران چه چيزى برايتان باقى مانده است؟
به اطراف خود نگاه كنيد. به مراتب بدتر از يك حكومت اشغالگر، توسط يك ملت
تحت ستم، در محاصرهايد؛ در محاصره نفرين مادران، در محاصره مشتهاى گره
كرده و خانههاى گر گرفته از ستم و بىداد و در محاصره بيزارى تمام
قشرهاى ملتى كه شما را نمىخواهد، نمىخواهد، نمىخواهد.
بگذاريد همچنين به كسانى اشاره كنيم كه همين حكومت پرنكبت را مىخواهند،
اما با ظواهر كمى آراسته. به آنها مىگوييم آب در هاون مىكوبيد. اين
ولايت فرتوت غيرممكن است پابرجا بماند.
مىتوانيد باز هم جوانان را از ساختارشكنى برحذر بداريد. اما بگوييد به
كدام مذهب و آيين قيام عليه ساختار شكنجه و تجاوز جرم است و، به كدام
مذهب و آيين ذلت و خوارى، در برابر آن رواست؟
وانگهى چرا حرف خود را روشن نمىكنيد؟
پاسدار احمدىنژاد گفت وزارت اطلاعات عبادتگاه است. ما مىگوييم اين وزارت
بدنام بايد از اساس برچيده شود.
شما چه مىگوييد؟
خامنهاى گفت سپاه پاسداران «مولود مباركى» است. ما مىگوييم اين نيروى
اهريمنى، بايد مضمحل شود،
شما چه مىگوييد؟
ما مىگوييم نهاد ولايتفقيه، بيتالعنكبوت فاسدى است كه بايد در آن را
به كلى گل گرفت، شما چه مىگوييد؟
اين همه از اجراى بىتنازل قانون اساسى صحبت نكنيد. اوين و كهريزك را
بنگريد. آن جا اجراى بىتنازل قانون اساسى است.
اين همه از راكد ماندن ظرفيتهاى قانون اساسى دم نزنيد! به شما يادآورى
مىكنيم كه در سال 67، با استفاده از همين ظرفيتهاى قانون اساسى بود كه
خمينى جلاد 30هزار زندانى مجاهد و مبارز را قتلعام كرد.
اين قدر از خارج شدن خامنهاى و باند غالب از «خط امام» و خط خمينى، دم
نزنيد. خامنهاى رو نوشت و نسخه افليج خمينى در اين زمانه است. با همان
پليدى و با همان شقاوت.
از نامشروع دانستن دولت احمدىنژاد كوتاه آمديد، بىوقفه خمينى جلاد را
تقديس كرديد و براى جنگ ضدميهنى او اشك ريختيد. بگوييد كه اين همه چسبيدن
به رژيمى كه در حال غرق شدن است براى چيست؟
اگر مىخواهيد خود را نزد ولىفقيه عزيز كنيد، بدانيد كه مثل يك سال گذشته
هيچ امتيازى جز توبه و ندامت ارزانى شما نمىكند.
با اين حال، هنوز تمام فرصتها از دست نرفته است. با خواستها و شعارهاى
قيامكنندگان همراه شويد.
تا آنجا كه به ما مربوط مىشود، هر چقدر مىخواهيد به مجاهدين و اين
مقاومت بتازيد. اما به حق حاكميت مردم ايران و نفى تماميت رژيم ولايتفقيه
اذعان كنيد. اين بهسود خودتان است و ما را هم در كنار خود خواهيد يافت.
هرچند كه بدون اين هم مسعود در پيامش در 7ارديبهشت، بار ديگر «باند غالب
را به جد به مراعات حقوق و سهميه و درخواست آقايان موسوى و كروبى، در
چارچوب همين نظام» فراخواند و «بر ضرورت حفاظت و حراست از آنان در همين
رژيم» تأكيد كرد.
همميهنان عزيز،
به شكرانه قيام و پايدارى اشرف، عفريت ولايت به آنجا رسيد كه ديگر ظرفيت
استمالت را هم از دست داد. قطعنامه چهارمين دور تحريمهاى شوراى امنيت
ديگر چندان جايى براى سياست مماشات باقى نگذاشته است.
به دولتهاى غرب مىگوييم:
سالهاى سال بيهوده با اين رژيم مذاكره كرديد، براى تكميل تأسيسات اتمىاش
زمان خريديد، وابستگان سپاه پاسداران را در عراق به حاكميت رسانديد، نام
مجاهدين را در ليست گروههاى تروريستى گذاشتيد و به مبارزه مردم ايران
خنجر زديد، و منفعت آن را به آخوندها تقديم كرديد تا اينكه سرانجام
خودتان به بنبست رسيديد.
از دولت آمريكا مىپرسيم مگر به ازاى گردآورى سلاحها با تكتك ساكنان اشرف
توافقنامهيى براى حفاظت آنها امضا نكرديد؟ چرا از حفاظت ساكنان اشرف
سرباز زديد؟
چرا در برابر مردم ايران و وجدانهاى بيدار مردم جهان آشكارا نقض عهد
كرديد؟
از دولتمردان فرانسه نيز مىپرسيم: آيا تحويل يك تروريست و قاتل بىرحم
به رژيم آخوندى يك امر قانونى است؟ يا به قول مطبوعات فرانسه، «نه زانو
زدن، بلكه سجده كردن» است؟
به شما مىگوييم حالا ديگر پايان اين راه است. زيرا بر شما هم ثابت شد كه
اين رژيم فرتوت تحمل كمترين انعطاف و انبساطى ندارد. پس بر شماست كه تمام
راهى را كه به خطا رفتيد بازگرديد
از نظر ما قطعنامه جديد شوراى امنيت و تحريمهاى جداگانه آمريكا و اروپا
لازم بود، اما كافى نيست. در عين حال، تأكيد داريم كه در اجراى مفاد آن
تعلل نكنيد!
خواسته ملت ايران البته بسيار فراتر از اين است: مردم ايران برآنند كه
اين رژيم بايد برود.
ما مىخواهيم هر گونه خريد نفت و گاز از اين رژيم را همين حالا متوقف
كنيد. نفتى كه درآمد آن خرج اوين و كهريزك مىشود، بهتر است براى مردم
ايران در چاهها باقى بماند. منابع گاز ايران، دست نخورده باقى بماند،
بهتر است تا خرج سپاه پاسداران شود.
ما مىخواهيم خامنهاى و احمدىنژاد و ديگر سران اين رژيم بهخاطر يك
نسلكشى بزرگ يعنى قتلعام سى هزار زندانى مجاهد و مبارز در سال 67 در يك
دادگاه بينالمللى محاكمه شوند.
ما مىخواهيم تمام محدوديتهايى كه بر اساس سياست مماشات عليه مقاومت
ايران در اروپا و آمريكا وضع شده از بين برود.
اكنون نوبت جمع كردن پرونده توطئهگرانه و بىپايهيى است كه 9سال است
در فرانسه عليه مقاومت ايران عمل مىكند.
زمان برچيدن بساط ننگين نامگذارى تروريستى عليه مجاهدين در وزارتخارجه
آمريكاست.
برشماست كه به حق مردم و مقاومت ايران براى تغيير رژيم اذعان كنيد، شوراى
ملى مقاومت را به رسميت بشناسيد، و اين رژيم و نمايندگان و سخنگويان و
طرفداران و عوامل آن را طرد كنيد.
دوستان عزيز،
امروز شاهد انتشار بيانيههاى اكثريت نمايندگان 23 پارلمان و سنا و بيش از
3500 نماينده از 44 كشور در دفاع از اشرف و قيام مردم ايران هستيم.
2172 شهردار فرانسوى نيز كه به حمايت از حقوق اشرفيان و قيام مردم ايران
برخاستند در اين شمارند و بيانيه آنها براى مردم ايران برگ زرين و به ياد
مادنى است
در اين بيانيهها، منتخبان بيش از يك ميليارد نفر از مردم سراسر جهان به
پيشواز آزادى و دموكراسى در ايران آمدهاند.
به پشتوانه همين حمايتهاست كه مىگوييم ما آمريكا و اروپا را به شرافت و
انسانيتى مىشناسيم كه مميزه شخصيتهاى پشتيبان مقاومت براى آزادى است.
كسانى كه در سختترين روزها به يارى ما آمدند.
شخصيتهايى مانند خانمها دانيل ميتران، انيسه بومدين و نريمان رئوسان و
دكتر ويدال كوادراس، لرد كوربت، آقايان استراون استيونسون پائولو كازاكا،
آلن ويوين و سيد احمد غزالى. كه مظاهر دفاع از دموكراسى در جهان
امروزند.
همچنين بايد از برادران و خواهرانمان در كشورهاى عرب و مسلمان ياد كنم
كه برادرى را در حق اين مقاومت به اوج رساندند.
همميهنان عزيز،
رژيم ولايتفقيه بهطور قطع سرنگون مىشود. گواه اين حقيقت فقط پوسيدگى
رژيم نيست. گواه عظيم آن ايستادگى فرزندان رشيد شما در برابر اين رژيم
است؛ كسانى كه اشرفنشان، به هر قيمت، مقاومت مىكنند. قيامها را در دل
تيرگى و اختناق شعلهور مىكنند و پاى چوبههاى دار، رزمآور و استوار
مىايستند.
پس با شما هستيم اى اسيرانى كه از اوين و گوهردشت فرياد مىزنيد ما را در
نوبت اعدام بگذاريد.
با شما هستيم، با شما 27 زندانى سياسى كه به اعدام محكوم شدهايد.
با شما هستيم دخترانى كه در بيدادگاهها دستان خود را نشان مىدهيد؛ با
ناخنهاى كشيده شده توسط دژخيمان خامنهاى؛ دخترانى كه با صلابت تمام
تجاوزهاى رذيلانه در زندانها را افشا مىكنيد و بهجاى درخود فرو رفتن،
دارودسته خامنهاى را روسياه مىكنيد.
با شما هستيم، دانشجويان، كارگران و معلمانى كه بهخاطر اعتراضهاى
حقطلبانه به زندان افتادهايد.
درود به يكايك شما كه در اوين و گوهردشت و سنندج و عادل آباد و اروميه و
ديزلآباد و دستگرد و ساير زندانها پايدارى مىكنيد.
درود مىفرستيم به فرزندان مردم كردستان فرزاد و شيرين و على و فرهاد و
ساير زندانيان سياسى كه در اين ماهها در نقاط مختلف ايران توسط جلادان
خامنهاى بهدار آويخته شدند.
سلام بر شهيدان و پيشمرگان و مردم كردستان ايران. آنان كه همچون سازمان
مبارزه مردم كردستان ايران –خهبات- بهدرستى اصلاحات در درون رژيم
ولايتفقيه را توهمى بيش نمىدانند و بر مبارزه بىامان خود تا سرنگونى
اين رژيم و نفى هر گونه مذاكره با آن پايدار و استوارند.
همچنين بايد از مادران و پدران سرفرازى ياد كنم كه داغ و درد خود را
مايه برانگيختگى مردمشان كردند.
دلم مىخواهد به يكى از سمبلهاى فراموش نشدنى اين مادران اشاره كنم؛
خواهر مجاهدم زنده ياد فروغ حسنى، مادر نداى شهيد، كه تا آخرين روز حيات
در دفاع از آرمان دخترش آرام و قرار نداشت.
حالا، من فروغ را در صدها مادر شجاعى مىبينم كه در برابر شكنجهگاهها و
بيدادگاهها اجتماع مىكنند و هر روز خامنهاى و رژيمش را به محاكمه
مىكشند.
سلام و درود به همه آنها
و سرانجام روى سخنم با شماست. با شما فعالان، ياران و دوستان مقاومت؛
شما كه در دفاع از اشرف 72روز اعتصاب غذا كرديد؛
شما ايرانيان دور از وطن كه اين مقاومت را زنده و پرقدرت نگهداشتهايد؛
شما كه در سراسر سال گذشته، در دفاع از اشرفيها و قيام كنندگان، هزاران
آكسيون و تظاهرات در چهارگوشه جهان برپا كرديد و دنيايى را عليه آخوندها
برانگيختيد؛
شما يك به يك، در كسب آزادى براى ايران مسئوليت سنگينى بر عهدهداريد.
از اين جا كه مىرويد و به محل كار و زندگى خود در سراسر اروپا، آمريكا،
كانادا و استراليا كه برمىگرديد، تلاش براى پيروزى قيام و دفاع از اشرف
را سازمان دهيد.
دولتها را وادار سازيد كه سياست خود را به سود مردم ايران تغيير دهند.
و اين شماييد كه سياست جهان را دوباره مىسازيد.
پس با خود و مردمتان تجديد پيمان كنيد و نشان دهيد كه براى آزادى و رهايى
مردمتان بر عهدى كه با آنها بستهايد، استوار و حاضريد.
هم ميهنان عزيز!
شوراى ملى مقاومت ايران مسئوليت بزرگ ـ و بگذاريد بگويم طاقت فرسايى ـ به
من محول كرده است. به همين خاطر، تجديد عهد را بايد از خودم شروع كنم.
دراين لحظه البته اندوه مادران داغدار را در نظر دارم و دردها و رنجهاى
همه مردم ايران بهويژه زنان، و آرزوهاى نسلى را كه توسط خمينى جلاد و
جانشينانش پرپر شد…
در برابر شما و در پيشگاه مردم ايران تجديد پيمان مىكنم براى احياى همه
خونهايى كه نثار آزادى ايران شد.
تجديد پيمان مىكنم براى بناى جامعهيى نوين بر اساس آزادى، برابرى،
دموكراسى، احترام به حقوقبشر و جدايى دين و دولت؛
براى جامعهيى بر اساس برابرى زن و مرد كه در آن زنان در رهبرى سياسى
جامعه مشاركت برابر و فعال داشته باشند؛
براى ايرانى كه در آن هموطنان كرد و بلوچ و عرب، و همه آنهايى كه از ستم
مضاعف رنج مىكشند، به حقوق و آزاديهاى برابر دست يابند؛
براى كشورى كه در آن جوانان بدون سركوب و محدوديت، بتوانند استعدادها و
خلاقيت خود را شكوفا كنند و در اداره امور جامعه نقش شايسته داشته
باشند.
براى يك ايران غيراتمى كه خواهان صلح و همزيستى مسالمتآميز با همسايگان و
روابط ديپلوماتيك با همه كشورهاى جهان است.
براى اين آين آينده پرشور دعا مىكنم و از خدا مىخواهم تا آخرين لحظه و
تا آخرين نفس، مرا شايسته گرداند.
در اين پيكار بىامان، بهجز لطف خداى بزرگ، به جز راهبرى چون مسعود و به
جز عنايت و حمايت شما چيزى ندارم. اما همينها همه چيز است…
چه نيرويى از عشقها و عاطفهها و از اشكها و دعاهاى شما مؤثرتر؟ و چه
قدرتى از همبستگى خالصانه شما بالاتر؟
پس به پشتوانه شما به پيش مىرويم. و همگان را فرامىخوانيم تا گرداگرد
مشعل و پرچم سرنگونى رژيم و براى آزادى مردم ايران بهپاخيزند.
بىترديد همان مشيتى كه اين آرمان بزرگ را پيش روى ما نهاد، قدرت تحقق آن
را هم عطا مىكند.
آن اراده و عزمى كه اشرف را در سهمگينترين شرايط حفظ كرد، نيرويى كه
قيامها را در ظلمانىترين شب ايران مشتعل كرد، آزادى و دموكراسى را هم
برقرار خواهد ساخت.
به اين آينده پرشكوه ايمان دارم و براى آن تمام هستىام را نثار مىكنم.
ما از همه چيز خود دست شستهايم، تا همه چيز براى ملت ايران به دست آيد.
و چنين خواهد شد.
سلام بر آزادى
سلام بر مردم ايران
سلام بر همه شما
--
شما به این دلیل این پیام را دریافت کرده اید که در گروه Google Groups "Persian BodyBuilding" مشترک شده اید.
جهت پست کردن مطلب به این گروه، ایمیلی به persian-bodybuilding@googlegroups.com ارسال کنید.
جهت لغو اشتراک از این گروه، ایمیلی به persian-bodybuilding+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینه های دیگر، از این گروه در http://groups.google.com/group/persian-bodybuilding?hl=fa دیدن کنید.
--
شما به این دلیل این پیام را دریافت کرده اید که در گروه Google Groups "Persian BodyBuilding" مشترک شده اید.
جهت پست کردن مطلب به این گروه، ایمیلی به persian-bodybuilding@googlegroups.com ارسال کنید.
جهت لغو اشتراک از این گروه، ایمیلی به persian-bodybuilding+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینه های دیگر، از این گروه در http://groups.google.com/group/persian-bodybuilding?hl=fa دیدن کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر