گفت و گوی صریح کلمه با میرحسین موسوی پیرامون ابعاد شخصیتی امام خمینی
در شرایط موجود بخشی از حاکمیت که رو به خشونت و سرکوب و سلب آزادی های مشروع آورده و زندان ها را پر کرده و با پوشش خرافه و تحجر کشور را به افلاس و درماندگی در سطح داخل و خارج کشانده، احتیاج دارد از این سرمایه عظیم اجتماعی به صورت مسرفانه ای استفاده کند. وقتی شما واقعیت های آن دوره را در معرض دید مردم قرار می دهید و روی تفاوت های آن با وضعیت فعلی انگشت می گذارید ، بلافاصله گرایش مستبدانه و فاسد امروزی در مقابل سوالات ویران کننده ای قرار می گیرد. نگرش درست به سال های اول انقلاب بخوبی نشان می دهد که تا چه اندازه از اهداف اولیه انقلاب و ارزش های پایه ای آن فاصله گرفته ایم . توجه کنید که منظور از نگریستن به آن دوره بازگشت به آن دوره نیست. بلکه هدف یادآوری ریشه ها و یادآوری جهت های اصلی انقلاب یعنی عدالت ، آزادی و معنویت است.
کلمه: هنگامی که هنگامه ی انتخابات فرار رسید از بازگشت به دورانی نورانی سخن گفت. در زمان تنظیم بیانیه ورود به انتخابات برخی به میرحسین گفتند ازادبیاتی مانوس تر با نسل جوان استفاده کند. نسل جوان دوران امام را به خاطر نمی آورد یا از راه معوج رسانه رسمی می شناسد. اما پاسخ این بود که میرحسین موسوی با هویت خود به صحنه خواهد امد و هویت او جدا از توجه به واژه هایی چون عدالت خواهی ،کرامت انسانی ، مستضعفان و بازگشت به راه امام نیست. او هویت خود را پنهان نخواهد کرد و نسل جوان حقیقت را خواهد شنید .
و آن روزها فراموش نخواهند شد که نسل جوان با شور می خواست رای خود را به نخست وزیر امام بدهد و فریاد می زد «رای ما یک کلام، نخست وزیر امام» وهنگامی که می خواستند از جفای بر رایشان سخن بگویند باز امام راخطاب می کردند که "خمینی کجایی موسوی تنها شده…".
میرحسین وقتی در مقابل گلایه برخی افراد قرار می گیرد که "در باره سال های ابتدایی انقلاب و دوران ۱۰ ساله امام نگاهی احساسی دارد" پاسخ می دهد: « از من نخواهید که دروغ بگویم یا دلبستگی ام به امام را پنهان کنم.
اما به راستی چرا موسوی تقریبا در همه سخنرانی هایش به امام خمینی اشاره می کند؟ نسبت او و جنبش سبز با امام در چیست ؟حاکمیت چه نسبت و سنخیتی با امام دارد و به دنبال چیست ؟ این پرسش ها و همین طورپرسش هایی بیشتر که همزمان با ایام ۱۴ و ۱۵ خرداد در جامعه مطرح است ، « کلمه » را بر آن داشت تا در آستانه بیست و دومین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) گفتگویی صریح با میر حسین موسوی داشته باشد. این گفت و گوی خواندنی را در ادامه مشاهده می کنید:
در آستانه سالگرد رحلت امام خمینی هستیم . امسال این بزرگداشت در شرایط ویژه ای انجام می شود . از یک سو مخالفان قدیمی امام و انقلاب در خارج و داخل با پشتیبانی برخی از رسانه ها ی خارجی سعی می کنند که دوران ایشان را با وضعیت تاریک امروز مقایسه کنند و از طرف دیگر صدا و سیما و بعضی از رسانه ها ی طرفدار بگیر وببند و سرکوب تلاش می کنند تصویری از شخصیت ایشان ارائه دهند که گویی ایشان اگر بودند طرفدار پروپاقرص خرافه و ظلم امروز باشند. به نظر شما، چرا این گونه اقدامات صورت می گیرد و نتیجه این فرایند چه می تواند باشد ؟
تصویری که از تقاطع تلاش مخالفان حضرت امام و رسانه های رسمی کشور به دست می آید اگر ادامه یابد و جواب داده نشود ، جز انزجار تدریجی از هر آنچه گذشته است ، نخواهد بود . این تصویر با دستکاری مکرر و دائمی از نسخه اصلی امام و انقلاب داده می شود و از نظر کسانی که مستقیما آن دوره را تجربه کرده اند ، شباهتی با چهره و منش و سالهای امام ندارد . انقلاب با شعار استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی پیروز شد و مورد حمایت قاطع ملت قرار داشت . استقبال از حضرت امام در سال ۵۷ بی نظیر بود و در تشییع جنازه ایشان هم بیش از چهار برابر استقبال کنندگان شرکت کردند. گمان نمی کنم آن همه جمعیت برای تماشا و یا گذراندن تعطیلی آمده بودند. فیلم های آن روزها نشان می دهد که احساسات مردم نسبت به ایشان چه بود. در نظر داشته باشیم که بروز آن همه عاطفه و احساس بعد از گذراندن روزهای سخت انقلاب و دفاع مقدس بود. واقعیت امام اگر مختصر شباهتی با آنچه صدا و سیما و بعضی از جراید هتاک نشان می دهند ، داشت ، ما قاعدتا بجای سر و سینه زنی با خوشحالی و یا حداقل بی اعتنایی مردم روبرو می بودیم . به نظر من لازم است در مورد این تحریف دو طرفه از سوی حاکمان که اکنون به زندانبانان و سلب کنندگان آزادی تبدیل شده اند و مخالفان بی نقاب امام روشنگری شود.
کلمه: برنامه گسترده ومهندسی شده، همراه با هزینه های شگفت آور برای مراسم سالروز رحلت امام خمینی تدارک دیده شده است. به نظر شما چرا چنین کاری صورت می گیرد؟
شما توجه داشته باشید که نظام هنوز بخش اعظم مشروعیت خود را از شخصیت امام و خاطره جمعی مردم از ایشان می گیرد. در شرایط موجود بخشی از حاکمیت که رو به خشونت و سرکوب و سلب آزادی های مشروع آورده و زندان ها را پر کرده و با پوشش خرافه و تحجر کشور را به افلاس و درماندگی در سطح داخل و خارج کشانده، احتیاج دارد از این سرمایه عظیم اجتماعی به صورت مسرفانه ای استفاده کند. در مقابل وقتی شما واقعیت های آن دوره را در معرض دید مردم قرار می دهید و روی تفاوت های آن با وضعیت فعلی انگشت می گذارید ، بلافاصله گرایش مستبدانه و فاسد امروزی در مقابل سوالات ویران کننده ای قرار می گیرد. نگرش درست به سال های اول انقلاب بخوبی نشان می دهد که تا چه اندازه از اهداف اولیه انقلاب و ارزش های پایه ای آن فاصله گرفته ایم . توجه کنید که منظور از نگریستن به آن دوره بازگشت به آن دوره نیست. بلکه هدف یادآوری ریشه ها و یادآوری جهت های اصلی انقلاب یعنی عدالت ، آزادی و معنویت است.
ما می خواهیم از سکویی که انقلاب اسلامی ساخته برای پرواز به آینده استفاده کنیم. نمی خواهیم به صورت احساسی یک فضای آشفته درست کنیم و جهت گیری هایمان از دست برود. به طور مداوم باید به نسل سرافراز جوانان امروزیاد آوری کنیم که وضعیت فعلی هیچ شباهتی با دوران حضزت امام ندارد. من یقین دارم که همین جوانان اگر به صورت خیالی در ظرف دیروز قرار بگیرند همه در کنار باکری ها، همت ها و باقری ها قرار خواهند گرفت. همچنانکه اگر جوانان آن دوره در ظرف زمانی امروز قرار می گرفتند، باقریها و باکری ها و همت ها از سرداران جنبش سبز امید می بودند و در زندان ها جوابگوی گرایش های دینی و ملی خود می شدند.
کلمه: شما از ضرورت یاد آوری جهت های اصلی انقلاب سخن گفتید اما در فضای پر از گرد و غبار و تبلیغاتی امروز چگونه می توان از امام و دهه اول انقلاب صحبت کرد ؟
در مورد انقلاب تا کنون تعداد بی شماری کتاب و مقاله نوشته شده و هنوز هم این نوشته ها و تحلیل ها ادامه دارد. دلیلش هم روشن است. تاثیرگذاری این انقلاب در سرنوشت جهانی و منطقه ای. بعد از انقلاب اسلامی نه تنها ایران شباهتی به سال های قبل از انقلاب ندارد، بلکه منطقه و جهان هم تحت تاثیر این دگرگونی قرار گرفته اند. اما انچه امروز در سطح تبلیغات و زد وخوردهای روزمره رسانه ای مورد نیاز است، ارائه تصویر روشن و محسوس از آن دوره و حضرت امام است. همانطور که اشاره کردم سعی می شود بین وضع فعلی و وضعیت گذشته شبیه سازی ناشیانه ای شود. باید این طرح را خنثی کرد. به عنوان مثال در مورد نظرات امام در باره مجلس می توان بحث های نظری کرد و نظرات ایشان را در مورد دو گانه شرع و عرف و این که " تشخیص موضوع در عرف و شرع به عهده عرف است و مجلس نماینده عرف و نمایندگان خود از عرف بر می آیند" ، باز کرد و با این دید مجلس در راس امور قرار می گیرد.
ولی مهمتر و تاثیرگذارتر نقل خاطراتی است که شیوه های عمل سیاسی را در اوائل انقلاب نشان می دهد. به طور مثال اخیرا بنده با جناب آقای کروبی در مورد شیوه انتخابات در دوران حضرت امام صحبت می کردیم ، ایشان خاطره ای را نقل کرد که خیلی خوب و روشن به شناخت حضرت امام و ارزش های حاکم در جامعه آن دوره کمک می کند .ایشان به یاد می آوردند که در انتخابات دوره سوم مجلس دو نفر کاندیدا بودندند . یکی یک معلم زحمتکش و روشنفکر و فقیر و دیگری یکی از منسوبین نسبتا نزدیک خانواده امام .
یکی از نزدیکان امام از فرد دوم حمایت می کردند. اما مردم در آن انتخابات به آن معلم رای دادند. در اینجا آن فرد که از نزدیکان امام بود، برای امام نامه ای نوشت که مضمون آن تشکیک در سلامت انتخابات خمین بود . حضرت امام با خنده پاسخ داده بودند که "چه علامتی بالاتر برای صحت انتخابات از اینکه یک نفر از فامیل من و شما با حمایت شما نامزد می شود ولی مردم یک معلم ساده را که چنین پشتیبانانی ندارد ، انتخاب می کنند.
آیا این از زیبایی های انتخابات نیست که باید شکر گزار آن باشیم ." حالا شما این تصویر را کنار ابطال ۷۰۰ صندوق انتخابات مجلس ششم در تهران قرار دهید که فرد روشنفکر و بی پناهی را حذف کردند و یک فرد مورد علاقه شورای نگهبان با ارتباطات نسبی و سببی را وارد مجلس کردند. یا طرح نظارت استصوابی که در زمان امام وجود نداشت. طرحی که وسیله ای شد که انتخابات در حقیقت دو مرحله ای شد. شما دقت کنید که با اسلحه همین اصطلاح که نه ریشه در قانون اساسی دارد و نه در معرفت و آگاهی های مردم ، چه تعداد عظیمی از خدمتگزاران آگاه و مدیر دلسوز را از ورود به صحنه رقابت کنار زدند. کاری که نتیجه اش همین پائین آمدن شان و جایگاه مجلس است .
من به همه آن نمایندگان اصولگرایی که به خدا و پیامبرش ایمان دارند و هنوز ایمان خود را با ظلم آغشته نکرده اند عرض می کنم که وقتی با خود خلوت می کنید آیا از این همه تحقیر مجلس احساس نگرانی و پوچی نمی کنید؟ آیا مفهوم جمله " مجلس در راس امور است" همین وضعی است که در آن بسر می برید؟ شما هنوز نتوانسته اید جزء کوچکی از تخلفات مالی دولت را رسیدگی کنید و جواب درست بگیرید چه پاسخی در برابر خداوند و بندگان خدا که شما وکیل آنان هستید دارید؟ آیا وضعیت مجلس فعلی شباهتی با مجلس زمان حضرت امام دارد ؟
یکی از مواردی که در شرایط کنونی به خوبی می تواند امام را معرفی کند و در کنار تفاوت با شرایط حاکم در دوران امروز را نشان می دهد، تشریح اتفاقاتی بود که منجر به فرمان هشت ماده ای حضرت امام شد. خود این فرمان بدون هیچ تغییری می تواند فضاحت وضع موجود و بگیر و ببندها و مظالم حاکم بر مردم را نشان دهد . جوانان باید این سند را ببینند و بدانند که ما به کجا می رفتیم و اینک به کجا می رویم . عده ای در این کشور به خاطر دنیا و ریاست خود مشغول تخریب همه چیز از جمله تخریب و تحریف چهره امام و دوران ۱۰ ساله اول انقلاب هستند. کلید این پروژه در طول انتخابات ریاست جمهوری دهم زده شد و همانطور که گفتم معرفی درست امام و معرفی منصفانه انقلاب اثرات افشاگرانه و ویران کننده بر سیاست های سرکوب و خرافه گرایانه امروز دارد .
کلمه: شما را نخست وزیر امام می دانند. همواره نیز در سخنان و بیانیه ها و مصاحبه هایتان از دوران نورانی دهه اول انقلاب و راه امام سخن می گویید. اما ایا در کل و در فضای سیاسی ایران در مورد ابعاد شخصیتی امام بزرگنمایی نشده است؟
مرحوم شریعتی می گفتند" قله دماوند در بلندی ، نیازی به اثبات ندارد ." شخصیت امام هم بزرگ بود و تحول غیر قابل بازگشتی در تاریخ کشور ایجاد کرد و بساط سلطنت را در این مملکت بر چید . نظامی که افتخارش به پابوسی رعیت ها از سلاطین بود. ممکن است برخی عکس های شاه نسل جوان را به بیراهه ببرد . اما خوب است که گفته شود یکی از پوسترهایی که در روزنامه های آن زمان هر از گاهی منتشر می شد ، کشاورز فقیر و بیچاره ای را نشان می داد که کفش های شاه را می بوسید .
ولی در جواب شما باید بگویم امام بزرگ بود. اما در عین حال خود را بزرگ نمی دید. از تعریف و تمجید و مدح بیزار بود. یکبار ایشان صدا و سیما را از پخش فیلم ها و عکس هایش منع کرد. گفت :" از اینکه هر موقع تلویزیون را باز می کنم و خودم را می بینم ، عقم می گیرد ." همین منع را هم برای مدتی برای روزنامه ها داشتند. افرادی که زمان ایشان را درک کرده اند یادشان است که وقتی نماینده اول تهران و در حقیقت کشور، در حسینیه جماران تعریف ایشان را کرد ، چگونه با پرخاش سخنان وی را قطع کردند. در حالی که آن نماینده قصد به دست آوردن چیزی را نداشت. همین وضعیت هم برای رئیس مجلس خبرگان رهبری وقت که یک مجتهد و از شاگردان خود ایشان بود، پیش آمد. وقتی آن مجتهد محترم از ایشان تعریف و تمجید کردند، در میان مردم آن سخنان را رد کردند. اگر ایشان را نماد یک نظام جدید رهایی بخش، مترقی و آزادی خواه و عدالت طلب تلقی کنیم، امری غیر طبیعی نیست. بدون ایشان وارتباطی که با مردم داشتند، ملت ما امکان هشت سال ایستادگی در دفاع مقدس را نداشت. ملت ما بدون این ارتباط و اعتقاد نمی توانست انواع توطئه ها، کودتای نوژه ، تظاهرات مسلحانه منافقین که باعث کشته شدن هزاران نفر افراد بیگناه در سال ۶۰ شد ، انفجار حزب جمهوری و شهادت شهید بهشتی و یارانش ، انفجار نخست وزیری و ترور شخصیت هایی چون شهیدان مدنی ،دستغیب و صدوقی که همه از پیشگامان روحانیت بودند، پشت سر بگذارد .
کلمه: به هرحال در بخشی از بدنه جنبش سبز این پرسش وجود دارد که شما به کرات از امام نام می برید و یا از عکس ایشان استفاده می کنید. چرا؟
البته بنده به ضرورت معرفی امام به نسل جوان اشاره کردم. ولی گذشته از آن نکته ای را عرض می کنم که یقین دارم همه علاقه مندان جنبش سبز در مورد آن اتفاق نظر دارند و آن صداقت است. من نمی توانم دلبستگی به امام و انقلاب داشته باشم (ممکن است یک عده در این میان بگویند این یک نوستالژی است) و بر خلاف آن تظاهر کنم. بنده در همان ابتدای شکل گیری راه سبز امید به صراحت خود را یک همراه جنبش معرفی کردم. برای آنکه به صراحت اعتقادات خود را بیان کنم همانطور که جزو ویژ گی های این جنبش بیان صریح و صادقانه اندیشه ها است، ما از تعامل اندیشه ها ضرر نمی کنیم. ولی از پنهان کردن هویت خود در میان جمعی که خواستار صداقت است، قطعا ضرر می کنیم. یادمان باشد که شاید بهترین پوستر جنبش سبز "دورغ ممنوع است " بود. این چه انتظاری است که بنده یک تجربه ۱۰ ساله و پر از رویدادهای گونان گون را نادیده بگیرم. نه من بلکه تعداد کثیری از ملت ما هزاران خاطره ازایشان دارند و تاثیرگرفته از دوران امام هستند و حاضر نیستند در مقابل تحریف ها و بی انصافی ها رضایت بدهند. آیا صرف نظر کردن از این سرمایه عظیم اجتماعی درست است؟ آیا این همان چیزی نیست که زندانبانان از ما می خواهند .
کلمه: شما به عنوان یک همراه جنبش سبز از علاقه و دلبستگی به امام و انقلاب در کنار تجربه کردن دوران امام و ضرورت حراست از این سرمایه معنوی سخن گفتید. آیا اینها باعث نشده اند که به این دوران نقدی نداشته باشید یا به عبارت بهتر آیا معتقد نیستید که به این دوران هم نقد وارد است؟
من این گونه سوالات را به ویژه بعد از صحبت دادستان تهران زیاد شنیده ام و اخیرا هم نامه ای خطاب به بنده در سایت ها منتشر شده که همین مضمون را دارد. یکی از اجزاء اعتقادات همه ما این است که تعداد معصومین ۱۴ نفر است و بقیه بندگان خدا جایز الخطا هستند و همیشه در معرض لغزش. مگر آنکه خدا آنها را حفظ کند. در مورد دوران مورد بحث هم همینطور است. ولی چه ضرورتی دارد که وقتی دو تیغه قیچی، یعنی متحجران داخلی و دشمنان بی نقاب خارجی آن دوران و تصویر حضرت امام را هدف قرار داده اند، من هم زبان به نقد بگشایم. مسلما به دلیل فضای زهرآگین موجود، کلام گفته نشده از دهان ربوده خواهد شد و درست شبیه چارچوب توطئه ای که به عنوان پاره کردن تصویر حضرت امام پیاده شد، مورد سوء استفاده داخلی و خارجی قرار خواهد گرفت. امروز دشمنان جنبش سبز دنبال طعمه و بهانه هستند تا پیوندی که همه ما را به هم وصل می کند از بین ببرند. در کشور ما میلیون ها نفر به امام علاقه دارند که من هم یکی از آنها هستم. به رسمیت شناخته شدن این علاقه و معنای رهایی بخش آن در شرایط کنونی سرمایه بزرگی است که ما حق نداریم در این زمینه اشتباه کنیم. باز هم تکرار می کنم که نباید انتظار دروغ از یک همراه داشت، هر چند آن همراه بسیار کوچک باشد.
- رضا
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۸:۳۱ ق.ظخمینی کجایی موسوی تنها شده
یا حسین میرحسین
- رضا
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۸:۳۵ ق.ظخداوند نخست وزیر امام را از بلایا و شر بدخواهان حفظ کند
- سلام
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۸:۳۷ ق.ظخداوند نحست وزیر مورد تائید امام ره را در پناه خودش حفظ نماید و شر دشمنان میرحسین عزیز را به خودشان برگرداند.
- ناشناس
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۸:۵۴ ق.ظخدایا ببین موسوی در خصوص شخصیت امام صحبت می کند . موسوی توان شناخت شخصیت امام را به هیچ وجه ندارد .
- ناشناس
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۹:۱۸ ق.ظajab adame nazanininist in mirhossein
- نهضت اصلاحات سبز
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۹:۲۰ ق.ظسلام بر سه سید علوی خمینی -بهشتی و موسوی
- پوریا
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۹:۲۱ ق.ظدرود خدا بر تو که ابر مرد پارسی زیبنده توست به ایرانی ازاد و بدوراز دروغگو و خدایان دروغین
- حامد
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۰۸ ق.ظحرف های خوبی میزنه این میر حسین ما
بهترین جمله اش و زیباترینش همینه که میگه من یک همراهم و بگذارید صادقانه و دوستانه حرف بزنم و آنچه که هستم را تعریف کنم
زیبا بود
- ساره
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۱۰ ق.ظآفرین به آقای موسوی، ایشان خود را همراه کوچک جنبش میدانند که نباید دروغ بگوید. ( همراه جنبش نه رهبر جنبش)
طبق اصول اعتقادی ما معصومین ۱۴ نفر هستند که از خطا بری میباشند. امام خمینی شخص بزرگی است ولی جایزالخطا بوده است….
اگر امکان دارد فرمان ۸ بندی امام خمینی را منتشر کنید تا ما جوانان خود در مورد آن قضاوت کنیم.
- بی طرف
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۱۲ ق.ظآقای موسوی اشارات کاملا درستی دارند
- m
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۱۶ ق.ظmir hosseine aziz.ma ro halal kon.to bazjooyi ziad bado birah behet goftim.
- بسیجی زمان جنگ
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۲۰ ق.ظناشناس
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۸:۵۴ ق.ظ
خدایا ببین موسوی در خصوص شخصیت امام صحبت می کند . موسوی توان شناخت شخصیت امام را به هیچ وجه ندارد .
——————————————————————————————————————————————–
با سلام
دوست عزیز پس فک میکنی کی توانش رو داره ؟ اگه نخست وزیر محبوب امام نداره ؟
در دوران نخست وزیری اقای موسوی به اعتراف خیلی از نزدیکان امام رابطه ی امام با موسوی بسیار نزدیکتر از… بود .حالا اگه موسوی توانش رو نداره ! کی داره ؟
۴ تا خبرنگار و مستند ساز صدا و سیمای میلی که حتی خیلی هاشون امام رو ندیدن ؟!
اون دوستانی که میان میشینن توی برنامه های صدا و سیما و در مورد امام صحبت میکنن به خدا قسم در زمان امام هیچ جایگاهی بین یاران امام نداشتند ! به خاطر تفکرات متحجرانه ای که داشتند به هیچ عنوان مورد تایید امام نبودند .
تعصبات بیجا رو از خودتون دور کنید تا چشم هاتون بینا و گوش هاتون شنوا بشه انشاا…
- سبز حسینی
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۲۱ ق.ظمیرحسین موسوی
این نامی است که در تمام این سالها کابوسی بوده است برای متحجران و دشمنان امام و انقلاب.
نخست وزیر امام… و چه این صفت باعث حرص و عصبانیت گشته است.آنانی که مورد عتاب امام بوده اند اکنون با دست آویز نامی از امام مقابل مردم ایستاده اند …و چه سرمستند!!!… مضحک تر آن است که میرحسین را کسی را که مورد اعتماد و محبت و وثوق امام بود را در مقابل خود دارند و با او به نمایندگی از دوران امام به مبارزه برخاسته اند.و کروبی و خاتمی و سیدحسن یادگار گرامی امام و هاشمی و یاران باکری ها و همت ها و… را مانع رسیدن به مقاصدشان میبینند.صحبتهای میرحسین عزیز پاسخ دندان شکنی است به این خفاشان دشمن خورشید.متحجران و دروغگویان و متقلبان با ملتی بیدار و آگاه به حق خود و نسل جوانی سبز روبه رویند.به جز رسوایی بیشتر برای خود بهره ای از اینهمه ظلم و دروغ نخواهند برد.در جواب ناشناسی که این حرص و عصبانیت خود را مخفی نداشته و به میرحسین خرده میگیرد که چرا درباره امام میگوید باید گفت میرحسینی که اینگونه مورد غضب شماست همان شخصی است که مورد حمایت بی شائبه امام بود در مقابل کسی که اکنون برای شما خداست و به قول میرحسین نازنین که تعداد معصومین ۱۴ نفر است،برای شما پادوهای کودتاگران آن شخص اکنون معصومی است که منتقدش همچون نوریزاد که یک اصولگرای منصف است باید در زندان اوین مکافات امر به معروف و نهی از منکرش را بچشد.حتما برای این شخص ناشناس امثال احمدی نژادها و مشائی ها و رسایی ها و شریعتمداری ها باید از امام بگویند! نه یاران و همراهان امام!هر کاری بکنید نمیتوانید با این محبوبیت میرحسین نازنین و کروبی شجاع و خاتمی عزیز که حاصل استواری و ایستادن مقابل ناحقیها و ستمهای کودتاگران است مقابله کنید.
درود بر میرحسین موسوی نخست وزیر امام…سرباز سبز ایران…
- سیاوش
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۲۲ ق.ظدرود بر میر بزرگ و مقاوم ما
درود بر خمینی بزرگ
ما بیشماریم
سیاوش- یکی از فرزندان میرحسین
- بی تاب
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۲۳ ق.ظای کاش شرایطی فراهم میشد تا فعالان و موافقان جنبش سبز هم در این ایام در طی یک مراسم رسمی با حضور نوه بزرگوار امام در مرقد امام حاضر میشدند و تجدید بیعت می کردند با ان بزرگوار تا دهان یاوه گویان بسته شود
ما از اقای خاتمی و موسوی و کروبی انتظار همچین رفتاری را داریم و این موضوع حتمن رسانه ای شود تا اگر مخالفتی هم صورت گرفت همه بدانند
- رضا
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۲۶ ق.ظکلمه عزیز لطفا به میرحسین عزیزمون بگو که ما منتظریم ایشون فقط اشاره کنند !
وای اگر موسوی حکم جهادم دهد.
- دوم خردادی
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۳۰ ق.ظحرف ما یک کلام نخست وزیر امام
- ناشناس
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۳۱ ق.ظآقای موسوی! نظرت درباره اعدام شدگان دهه ۶۰ چیست؟کشتن آنها ایراد نداشت؟ مطمئنی آن دوران بهتر بود؟
- ارمیا
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۳۲ ق.ظآقای مهندس
فکر می کنم با توجه به آنچه در هنگام فوت آیت الله العضمی منتظری دیدم ، شما حداقل ایشان را را قبول داشته باشید
لطفا یکبار هم که شده کتاب خاطرات ایشان را بخوانید.
از مرحوم شریعتی صحبت کردید من هم جمله ای از ایشان برایتان نقل می کنم:
وقتی زور جامه ی تقوا به تن می کند بزرگترین فاجعه ها روی می دهد
- ناشناس
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۳۴ ق.ظمیرحسین دوستت می دارم.
- روح الله
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۳۴ ق.ظسالها می گذرد حادثه ها می آید، انتظار فرج از نیمه خرداد کشیم
- ناشناس
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۵۱ ق.ظدرود بر موسوی
و ننگ بر جاهلان و متحجران روزگار
- منِ تو
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۵۲ ق.ظاز اینکه در این راه سبز امید به اصلاحات، موسوی همراه ماست احساس دلگرمی عجیبی دارم.
- سبز
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۱:۵۸ ق.ظکاش نظر آقای مهندس را درباره ی اعدام های سال ۶۷ می پرسیدید !
با این حال مصاحبه ی خوبی بود .
- ali
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۲:۰۵ ب.ظkheili khoob bood seyed makhsosan paragrafe akhar hojjat ro tamoom kardi ma ham emam ea doodt darim dar eine inke naghd darim amma hosnash bishtar ast. khomeini kojayy mousavi tanha shode
- احسان یوسفی(فرزند میر حسین)
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۲:۰۶ ب.ظسلام بر پدر گرامیم میر حسین عزیز….هر گاه از سیاهیی روز و از روشنایی شب هراسان میوشم با دیدن چهره پاک و ساده ات با گفتار شیرین زیبایت آرام میشوم و میگویم باز میتوان به ایرانی بودن خود افتخار کنم…
مهندس عزیز از امام صحبت کردی …راستش را بگویم بی تعارف سنم ان قدر نیست که حیات امام را دیده باشم …اما در این مدت قبل از انتخابات اشنایی خیلی خیلی سطحی از اما داشتم و فقط میدانستم معمار انقلاب بودند.اما بعد از انتخابات از یک سو استفاده کودتاچیان از نام و سخنان گزینشی امام آن قدر در رسانه میلی پخش کردند که من نوجوان که هیچ گاه اما را ندیده بودم با این برنامه های جهت درد نسبت به امام بدبین و فضای حال کشور را از چشم ایشان و عملکرد گذشته ایشان میدیدم…
اما….
اما امثال شما و دیگر دوستان و مخصوصا سید حسن خمینی و ایت الله صانعی و بقیه دوستان ان امام واقعی را به من شناساندن ….ان امامی اگر امام ملت بود ولی هیچ گاه قیمشان نبود.امام بود که گفت ملت قیم دولت است نه دولت قیم ملت…ان امامی بود که گفت اگرچه انقلاب به رهبری من پیروز شد ولی هیچ گاه حاضر نمیشوم نقش مردم را نادیده بگیرم….و سندیت این حرف امام را میتوان در نام گذاری نوع حکومت دید وقتی که دوستدارن و مشاوران امام از اون خواست ایشان اسم حمومت را جمهوری اسلامی بگذارند امام مخالف کرد که دوست ندارد به جای مردم تصمیم گیری کند چرا که امام میدانست بدون مردم نمیتوانست کاری کند….چون امام اغشته قدرت و هوی نفس نبود چون امام جز با خدا با کسی ملاقاتی معنوی نداشت به همین خاطر بود که فرومدند نوع تعیین حکومت را به همه پرسی بگذارید…..
این آن امامی بود که اکنون از یک سرف صدا و سیما به قول خودش دارن کار فرهنگی میکند اما در باطن اما را فردی مستبد و دیکتاتور قلم داد میکند اما واقعیت ان چیزی است که هیچ گاه نمیگذارند از امام نشان داده شود از ان خانه ساده و ان لباس های بی الایش….
خمینی کبیر از من نخواه که از روحیات و معنویاتت چیزی بنویسم چرا که میدانم نیازی ندارم و البته بر من حق بده چون از تو شناختی ندارم اما به همان اندازه که میشناسم به عنوان النسانی شریف و پاک و مقدس دوستت دارم چه زیبا گفتی وقتی که فرمودی:
ولایت فقیه ان طور که اسلم مقرر فرموده است و ایمه ما نصب فرموده اند " به کسی صدمه وارد نمیکند.دیکتاتوری به وجود نمی ارود.کاری که خلاف مصالح مملکت است انجام نمیدهد.کاری که بخواهد دولت بر خلاف مسیر ملت و بر خلاف مصالح کشور انجام دهد فیه کنترل میکند و جلوگیری میکند.
فقیه اگر یک گناه صغیر هم بکند از ولایت ""ساقط"" است./ صحیفه نور / ج ۱۰ / ص:۲۹ و۱۷۴ / ج ۱/ ص:۳۱ / ج۱۰/ص:۸۹ و ۱۲۹/
مگر ولایت چیز اسانی است که بدهند به هر کس.
کما میخواهیم که فقیه باشد که جلوی دیکتاتوری ها را بگید و نگذارد ریس جمهور دیکتاتوری کند نگذارد نخست وزیر دیکتاتوری کند نه اینکه بخواهیم دیکتاتوری درست کنیم.شما از ولایت فقیه نترسید فقیه نمیخواهد که به مردم زور گویی کند اگر یک فقیهی بخواهد زور گویی کند این فقیه یدگر ولایت ندارد…در اسلام قانون حکومت میکند پیمغبر اکرم هم تابع قانون بود تابع قانون الهی نمیتوانست تخلف کند
""صحیفه نور / جلد دوم /
حال ای امام …..میگویند و دیدم ام که حتی سخن مخالف خود را میشنیدی و حاضر به سانسور ان نمیشدی حتی بد ترین انتقادات و الفاظ به مقامت و لایتت را هم مشنیدی و سعی میکردی با صبر و ارامش جواب بدی اما نمیدانم این درد و دل من که الان برایت مینویسم ایا مدیران محترم سایت کلمه هم اندک صبر و ارامشی دارند که نظرات من را ثبت کنند؟
پیر جمران از ولایت فقیه گفتی که اگر یه گناه صغیر انجام دهد از ولایت ساقط است از تو میپرسم ای امام آیا الان ولایت فقیه ما درست عمل کرده است؟
…
ای امام این قدر سوال دارم که دست پاچه شدم که بگویم….چه جمله زیبای گفتی که فرموردی در اسلام فقط قانون حکومت میکند و فصل الخاطاب است جکمله ساده ام پر معنا گفتی اما امام
سوال من از شما این است ایا امورز فصل االخطاب قانون است؟۱امروز میگویند فصل الخاطالب رهبری است آیا بنا به گفته خود شما وقتی بگویند فصال الخطاب رهبری و دیگر قانون معنا نداشته باشد بنا به گفته شما آیا این مصداق روشنی از … نیست.
حتی خود شما هم گفتید پیمغبر با ان درجه ایمان و رسالتش هیچ گاه از موقعیتش سو استفاده نکرد و مطیع قانون بود ایا اکنون مطیع قانونیم ایا حرف اخر را در حکومت جمهوری اسلامی ایران قانون میزد یا ولایت فقیه؟!
پیر جمران گفتی ولایت فقیه به مردم زور گویی نمیکند که اگر زور گوی کند از ولایت ساقط است….خمینی عزیز این گونه شیوا و ساده سخن گفتی که اگر بخواهیم اکنون حکم کنیم بنا به گفته حضرت عالی کسانی که اکنون دم از وئلایت فقیه و دوست داران ان میزند دراند به اسم دین سر دین را با پنه میبرند و ما که نسل ۳ وم این انقلاب رااز دین از خدا از محمد و از انقلاب تو متنفر میکنند….
ای امام ایا ولایت فقیه باید ولایت فقیه مطلقه باشه…مگر مطلق تنها از ان خدا نیست پس چرا در ایران این گونه شده است که تمام ارکان نظامی فرهنگی سیاسی اجتماعی و و و هم در دست یک نفر است….
…امام به قران ما اسلام رو چون تو دوست داریم ما جمهوریت را دوست داریم اما اکثریت میگویند اسلام و سیاست نمیتواندد کنار هم باشند ان قدر در طی این ۲۰ سال بد عمل کرده اند اگر بار دیگر امام تو بیایی مردم میگویند دین از سیاست جدا…..
امام منم میگویم دین از سیاست جدا چون دین مقدس است و سیاست کثیف.
اما عزیز گرچه تو رو نمیشناسم گرچه امروز رسانه میلی از تو وجهه بدی میسازد اما هر از گاهیی که به حقیقتت نگاه میکنم میبینم نه تو انصافا لایق امام بودن بودی..تو واقعا یه انسان شریف و پاک و مقدس بودی قبل از ان که امام ملت باشی…..
خمینی کجایی که موسوی تنها شده…..اگر قلمم تند بود مرا ببخش اما اولین بار بود با شما به صحبت نشستم ه چند هنوز قطره از دریایی سوالتم را برایتان ننوشتم اما……میدانم که میدانید….حکومت با کفر پایدار است اما با ظلم نه….
راستی امام عزیز یه خبر خوشحال کننده دیگه واسه شما
این که یادگار عزیزت سید حسن عزیز رو مثه ماها و یارانت خاعن قلم داد میکنند و اون را نیز امریکایی میخوانند…..
امام عزیز
چه لذتی دارد برای گفتن حقیقت و در صف مردم و اسلام تو رو خاعن خطاب کنن به ولا شیرینی دارد که د ر عسل هم وجود ندارد….
دوست دار شما احسان یوسفی….
سایت کلمه دوست داشتی ثبت کن چون من توهین نکردم به کسی تنها با گفتار خود امام از ایشان سوال کردم پس لطف کن بدون سانسور ثبت کنید…
- مهدی(سبز سابق)
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۲:۰۷ ب.ظاگر امام زنده بود ……….
- آرش
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۲:۰۷ ب.ظسلام و درود خدا بر مردان دلیر این مرز و بوم
سلام و درود خدا بر بندگان صادق ایران زمین.
جناب موسوی نامت و یادت در تاریخ ایران زمین به نیکی ثبت خواهد شد . مقاومت جنابعالی در راه احقاق حقوق از دست رفته این مردمان ستودنی است. تاریخ گواهی خواهد داد به نیات خیرخواهانه مبارزین راه آزادی . جاوید ایران /
- پسر سبز موسوی
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۲:۱۵ ب.ظمن همیشه سعی می کنم در فضای مجازی سخنان مهندس موسوی و اخبار کلمه رو منتشر کنم یک روز یکی از کاربران یکی از همین سایت ها گفت "چرا این همه سنگ موسوی رو به سینه می زنی؟؟" گفتم:"چون کارش درسته!"
و امروز هم با خووندن این گفتگو یقین کرم که کارش درسته!
به خدا عاقشقتم!
نمی دونم چی بگم!فقط می تونم بگم ای ول
راستی بیانیه موسوی رو هم در مورد حمله ی رژیم غاصب اسرائیل رو هم خوندم -فکر کنم اولین باری بود که موسوی از طرف جنبش سبز صحبت کرد وو محکوم کرد.درود بر موسوی
درود بر موسوی
- ناشناس
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۲:۱۶ ب.ظحرف ما یک کلام موسوی یار امام
- ناشناس
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۲:۲۴ ب.ظ. ولی چه ضرورتی دارد که وقتی دو تیغه قیچی، یعنی متحجران داخلی و دشمنان بی نقاب خارجی آن دوران و تصویر حضرت امام را هدف قرار داده اند، من هم زبان به نقد بگشایم. مسلما به دلیل فضای زهرآگین موجود، کلام گفته نشده از دهان ربوده خواهد شد و درست شبیه چارچوب توطئه ای که به عنوان پاره کردن تصویر حضرت امام پیاده شد، مورد سوء استفاده داخلی و خارجی قرار خواهد گرفت.
می تونم بگم زیبا ترین جمله تاریخ معاصر هستش.
مو به تنم سیخ شد.
زنده باز آزادی
- علی سبز اندیش
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۲:۲۹ ب.ظپای حرف تو میمونم که امید رو به من دادی
۲۲ خرداد ثابت میکنیم که هستیم
- حسن
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۲:۳۱ ب.ظتنها مایه اعتبار جمهوری اسلامی اینگونه اندیشه درباره اسلام و امام است.درود بر موسوی
- سبز
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۲:۳۲ ب.ظمن به عنوان یک جوان که دوران آیت الله خمینی رو ندیدم بر اساس مطالعاتی داشتم و سخنانی که از خود ایشان شنیدم سوال های بسیاری در مورد آن روزها و اتفاقاتی که افتاده دارم. شاید نسل من از بت سازی خوشش نمی آید یا دلش می خواهد بتواند هر کسی را در هر مقامی نقد کند. کاش اگر امثال آقای موسوی از آیت الله خمینی گاهی (فقط گاهی) انتقاد می کردند ، نسل من به بخش های خوب شخصیت امام بیشتر دلبسته می شدند. به هر حال از نظر نسل من اشتباهاتی در آن دوره بوده و کسی هم نمی تواند بگوید که ایشان معصوم بوده اند. وقتی هیچ کس در ایران ایشان را نقد نمی کند بیشتر برای خود من جنبه منفی پیدا می کند. شاید نسل من آیت الله منتظری را بیشتر از امام قبول داشته باشد چرا که هجمه ها و انتقاد ها از ایشان بسیار بسیار بیشتر بوده و همین انتقادات جنبه های مثبت وجودش را آشکار تر نموده است
- ناشناس
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۲:۳۳ ب.ظموسوی در قامت یک انسان سلیم النفس راستگو، نماد نسل عاصی شده از دروغ و نفاق و دورویی و جهل و ………. است. درود بر موسوی.
- ناشناس
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۲:۴۲ ب.ظامیدوارم که با این سخنان مرز جنبش سبز با جمعی از ضد انقلاب مشخص شود
- سید حسین
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۲:۴۳ ب.ظرای ما یک کلام نخست وزیر امام. تا ابد باهاتم
- آشنا
خرداد ۱۱م, ۱۳۸۹ at ۱۲:۵۰ ب.ظخدا این سرمایه بزرگ را برای ملت ایران حفظ کنه. موسوی یکی از کم نظیر مردان ایران امروز است.
ارسال نظرات
دروغ در اصطکاک با واقعیت فرسوده می شود .... کافیست رسانه ی حقیقت باشید
برای دريافت اخبار و تفسیر های مهم سیاسي می توانید در این گروه گوگل عضو شوید (برای امنيت خاطر بیشتر می توانید در "جی میل" یک ایمیل مجازی بسازید و از آن طريق در پخش اخبار جنبش کمک کنید)
Join this group : iraniangreenmovement88
https://groups.google.com/group/iraniangreenmovement88/subscribe
--
شما به این دلیل این پیام را دریافت کرده اید که در گروه Google Groups "Persian Green Movement" مشترک شده اید.
جهت پست کردن مطلب به این گروه، ایمیلی به newourvotes@googlegroups.com ارسال کنید.
جهت لغو اشتراک از این گروه، ایمیلی به newourvotes+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینه های دیگر، از این گروه در http://groups.google.com/group/newourvotes?hl=fa دیدن کنید.





هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر