428The_Godfather_II_2The%20Godfather273TheGodfather2020305The_Godfather_II_1

Go English

جمعه، شهریور ۱۹، ۱۳۸۹

[Persian Green Movement] بخوانید: پاسخ های مسیح علینژاد به کاربران سبزلینک


 
 

جامعه »

 
 سئوال اول (۸ رای)

سوالی که از خانوم علینژاد داشتم در مورد بنیاد «ایران‌ ندا» که با هدف راه‌اندازی شبکه‌ای ماهواره‌ای اعلام موجودیت کرده است که اسم ایشان نیز در جمع این فعالان رسانه ای دیده میشه لطفا بیشتر توضیح بفرمایند. با تشکر

تمامی اصلاح طلبان سالها است که نیاز به داشتن رسانه ماهواره ای و فراگیر را احساس میکردند و برخی از آنها هم سعی در اخذ مجوز در داخل کشور بودند و وقتی که حاکمیت به آنها مجوز نداد مانند آقای کروبی تلاش کردند که در داخل برنامه بسازند واز خارج آنرا روی ماهواره بفرستند که پخش شود ولی وقتی از آن هم جلوگیری و برنامه های ساخته شده را مصادره کردند آنوقت بود که همه سعی در ایجاد چنین شبکه ای کردند که با توجه به کمبود رسانه ای مختص اصلاح طلبان برای ایجاد آن بدلیل دعوتی که از من شده بود هیئت موسس اولیه را تشکیل دادیم . مهمتر از همه در بیانیه اولیه این رسانه نیز به نوعی تاکید بر جانبدار بودن است تا بی طرف بودن که من همواره به عنوان یک روزنامه نگار خبر خلاف نظر برخی از دوستان که ادعای استقلال و بی طرفی دارند از قضا از جانبدار بودن جنبش سبز ایران بیشتر خرسندم و گمانم بر این است که تا مرز حرفه ای شدن، ما نیاز به یک نسل از روزنامه نگاران جانبدار از یک جریان آزاد اطلاع رسانی داریم. یعنی به جای کار کردن با رسانه های مستقل ترجیح می دهم با رسانه هایی کار کنم که اتفاقا ابایی ندارند که بگویند کار رسانه ای برایشان یک پله است برای مبارزه. ما همه باید پایه و ستون باشیم برای رسیدن مفاهیم گم شده ای چون آزادی بیان، استقلال و اطلاع رسانی آزاد و بدون سانسور .

سئوال دوم( ۸ رای)

خانم علینژاد نظرتون رو در مورد این چند شخصیت میخواستم بدونم (هرکدوم در حد یه جمله)

۱-میرحسین موسوی ظاهرا هیچکس یا حداقل خود من باور نمیکردم که اینقدر برای رای گمشده مردم پافشاری کند. میرحسین با نسل من خیلی فرق دارد اما هنر یک سیاست مدار همین است که با این همه تفاوت، حلقه ای چنین متکثر را حول یک جنبش، زنجیره وار گرد هم آورد. ابایی ندارم که بگویم این همراه سبز را از این رو ستایش می کنم که خودش ابایی ندارد که بگوید انتخاب میان بد و بدتر است در میان نسلی که دیگر دنبال خوب مطلق گشتن این نسل را منفعل و نق زن نمی کند..
۲-علی خامنه ای باورش مشکل بود که برای حفظ قدرتش این همه خشونت را مجاز بداند. پیش از این جنبش او منتقدان بسیاری داشت اما پایان یک «آقا» از همان زمانی تیتر روزنامه های دیواری شهر شد که او گریه ملت را ندید و خودش گریه ای تصنعی ساخت تا فرمان شلیک علیه معترضان را صادر کند. از آن روز به بعد به گمانم باور هوادارانش به او نیز به آن قدرتمندی سابق نیست..

۳-نیک آهنگ کوثر هیچکس نمی فهمد باچه کسی رفیقی می کند و با چه کسی نارفیقی. سماجت و لجبازی دو خصیصه ای است که خود او در مورد خودش تایید می کند و اخیرا خودش هم پذیرفت که بیشتر نق می زند. اگر خودش این را نمی پذیرفت بی شک من اینجا هم به آن اشاره نمی کردم که فاصله میان نقد و نق یک «دال» است که ابتدای حرف دقت است و او و ما اگر دقت در کار رسانه ای را فراموش کنیم سرنوشت مان همان خواهد بود که پیش از این حسین درخشان به آن گرفتار شده بود و متاسفانه حتی زندانی شدن او در شرایط سخت بی خبری هم گاهی وقت ها نتوانست تلخی زبان آن همکار لجباز را از یادمان ببرد. به امید آزادی حسین درخشان و به امید نیک نقدی نیک آهنگ کوثر.

.
۴-عطااله مهاجرانی درخشان ترین وزیر ارشاد کشور که اکثریت روزنامه نگاران فعلی دانش آموخته آن دورانند . خودم هم مانده ام که چرا هر آدمی که در ایران درخشان است وقتی خارج می شود، ناگهان تا مرز حذف مورد بی احترامی قرار می گیرد.

۵-محسن کدیور حتی برای کارهایی که به او هیچ ارتباطی هم ندارد هم فعلا فحش می خورد. من ولی یاد روزهایی می افتم که در ایران همپای آیت الله منتظری از جمله نادر روحانیونی بود که زبان تیز و بی هراس برای نقد ولی فقیه داشت. برای من همین که مرز مقدس رهبری نظام را می شکند قابل احترام است . جرس هم حاصل احساس مسولیت اوست که به اندازه بضاعت اش کم نگذاشت. .

سئوال سوم (۷ رای)

خانوم علینژاد میخواستم اگر براتون مقدور هست توضیحات بیشتر درباره مصاحبه های منتشر نشده شما با آقایان رفسنجانی , خاتمی و کروبی در دورانی که در کشور حضور داشتید اعلام بفرمایید…….

با توجه به اینکه در این مصاحبه ها نکات مهمی از جمله دلزدگی قشر وسیع مردم از نظام بیان شده بود میخواستم اگر امکانش باشه به خصوص در این زمینه توضیحاتی ارائه بفرمایید .

ممنونم

تا جایی که مقدور بود گفته ام اما عهد کرده ام تا زمانیکه جواب هفت سوال را از هفت سیاستمدار ایرانی نگرفته ام آنرا منتشر نکنم . البته بخش هایی از آن را در کتاب چهارم ام که به زودی منتشر می شود با روایت داستانی آورده ام.

سئوال چهارم (۷ رای)

با عرض سلام و احترام به حضور خانم علینژاد که در این یک سال، رسالت و حرفه اشان را به نحو احسن انجام داده اند.

و اما سئوال بنده از خانم علینژاد در دو بخش ارایه میگردد:

۱- خانم علینژاد آفت های جنبش سبز را چه میدانید؟ و اگر بصورت موردی تر بپرسم آیا تنگ نظری هایی که برخا از سوی اشخاص نام اشنایی چون عطالله مهاجرانی در حدود سبز بودن افراد ارایه میشود را آفتی برای جنبش سبز نمیدانید؟ آفت هر جنبشی و جنبش سبز ملت ایران در افراط و تفریط هاست . بجای اینکه معدل عملکرد طرف را در نظر بگیریم بخاطر یک مسئله وی را لکه دار میکنیم یا به عرش اعلی میبریم ضمن اینکه من به آن موضوع نقد دارم ولی هر کسی میتواند نظر شخصی اش را بیان کند و جامعه تصمیم میگیرد که به آن بها بدهد یا ندهد همانطور که وی از طرف جنبش سبز نمایندگی ندارد دیگرانی هم که به وی حمله میکنند نیز از مردم نمایندگی نگرفته اند که وی را منکوب کنند من خودم به آقای مهاجرانی نقد نوشته که جنبش سبز را نیم شود مصادره کرد و به نام یک جریان نوشت اما هرگر باور ندارم که حضور افراد با اندیشه های متفاوت در جنبش سبز را به همین راحتی می شود آفت تلقی کرد باید به شعور و بینش مردم اعتماد کرد.

۲- نظر صریح و بدون رودربایستی شما در مورد عملکرد شخص آقای نیک آهنگ کوثر در انتقاد تخریبی به موسوی که با محدودیت های فراوان، قدمی از خواست ملت عقب نکشیده است، چیست؟ آیا آن را دفاع از حق پرسشگری میدانید و یا پوپولیسم در قالب نقادی؟ اگر پاسخ شما گزینه دوم میباشد، چگونه حاضر شده اید در تیمی که اعضایش این چنین با شما ناهمگونی دارد، به تاسیس یک رسانه تصویری بپردازید، در حالیکه چنین رسانه ای به یک تیم همفکر و هم رای نیازمند است؟

نقد من به ایشان هم مسئله ای نیست که مخفی باشد اگر مذاکرات قلمی ما یا نوشته های دیگر مرا دیده باشید نظرات مرا میدانید من حتی به مخالفان آزادی و دموکراسی و حتی به شخص آقای خامنه ای و احمدی نژادهم بی احترامی نمیکنم چون بی احترامی به آنان هتک حرمت طرفدارانشان است که تعدادی از هموطنان خودمان هستند چه برسد به رهبران جنبش سبز که اکثریت مردم ایران آنها را دوست دارند و مضحکه و مسخره کردن آنان بهیچ وسیله و بهانه ای نه اخلاقا و نه عرفا شایسته نیست لذا من نیز با اطلاع از تمامی توانایی ها و ناراحتی هایی که در این سالها کشیده اینگونه کارهایش را قابل دفاع نمیدانم.

در مورد سوال دوم برای تاسیس حزب تیم همفکر و هم رای لازم است ولی برای شروع یک کار فرهنگی باید برآیند افکار و نظرات تیم قابل قبول باشد ضمن آنکه ما باید یاد بگیریم که کار دسته جمعی کنیم و بتوانیم و در کار دسته جمعی حتما بایستی نظرات متفاوت وجود داشته باشد که بشود به نظر صائب تری رسید

سئوال پنجم( ۶ رای)

واین ها را از شما می پرسم زیرا این روز ها به دفعات میهمان مجازی خانه های داغداران امروز هستید و هم سفره ی حرفهای نگفته شان و بغض های فرو خوردشان می شوید و احتمالا بهتر می توانید درک کنید حال و روز داغداران دیروز را

چرا باید امروز در جایی باشیم که زندانیان ما برای اولین حقوق انسانی شان باید به استقبال مرگ بروند ؟ آیا این همه دستاورد های انسانی همه حاصل پنج سال اخیر است ؟ چه شد که به قول شما "ایران همان کشوری است که پسر را به جرم نسبت فامیلی اش با پدری که به جرم دگراندیشی در چند دهه ی پیش اعدام شده است، از کار و تحصیل و زندگی محروم می کنند"؟ این همه فاجعه همه در یک شب به سر ما آمد ؟

چرا هنوز بعد از این همه سال یک نفراز آنانی که باید بنویسند ،مانند تاجزاده عزیز دست به قلم نمی شود و این سکوت سیاه را نمی شکند؟ آیا همه باید شکنجه شویم تا باور کنیم که شکنجه کردن انسانی نبوده و نیست؟

چرا حتی امروز که شما در این باره می نویسید نمی توانید مانند بسیاری از نوشته های دیگرتان در جرس منتشرش کنید؟

مسیح عزیز

به نظر من هنگامی که این پرسش ها بی پاسخ می مانند ، هنگامی که زندانیان ما دارند در اعتصاب غذا جان می دهند تا صدایشان را برسانند و حرفشان را بگویند، هنگامی که مردم برای آزادی و آزادی بیان این همه هزینه می دهند و آنوقت می بینیم که سایت کلمه نظر ها و صدا ها را سانسور می کند و جرس هم که بکلی نظرات را از کار انداخته است

هنگامی که در دلجویی از داغداران هم حد و مرزو طبقه بندی داشته باشیم ، هنگامی که ….

. آن وقت است که اگر کسی از من بپرسد اگر این ها همه دعوای بر سر قدرت باشد و من و تو بازیچه باشیم چه ؟ من نمی توانم از سبز بودنم دفاع کنم

آنوقت است که پخمگان فرصت می کنند تا ما را به جان هم بیاندازند، این طور نیست؟

تقریبا دهها رادیو و تلویزیون و صدها سایت و هزاران وبلاگ و میلیونها عضو فارسی زبان در فیس بوک هستند که در هر زمان که بخواهند هر مطلبی را برای مخاطبان خود بازگو کنند و هر کدام از آنها هم برای خود شرایطی را قائل شده اند. طبعتی سایت های کلمه و جرس و دیگر سایت ها بی نقص نیستند. من و یا باقی همکارانم به اندازه توانایی شان سعی در کم کردن این نقص ها دارند اما گاهی وقت ها نمی شود نگفت که مشکل ما بیشتر اینست که وقتی ما مخاطب نداریم بجای اینکه کاری کنیم که مخاطب پیدا کنیم دیگران را خراب میکنیم که آنها مخاطب نداشته باشند . اتفاقا حکومتیان و مستبدان داخل کشور هستند که ما را بجان هم میندازند… اگر با هم باشیم قوی و قدرتمند میشویم و اگر هر روز بجای مقابله با آنها همدیگر را ضعیف کنیم آنها بر سر قدرت بیشتر می مانند. رسانه های که هدف مشترک دارند می توانند مکمل هم باشند و با رویکرد تکمیلی، خلاء های یکدیگر را بپوشانند تا صدای همه مردم ایران باشند.

سئوال ششم ( ۴ رای)

اگر آرزوی عوض شدن یک چیز یا یک قانون را در ایران دارد. آرزوی شما چیست

فقط و فقط آرزوی تغییر فرهنگ مردم یا به عبارتی رشد فرهنگی مردم ایران را دارم که دیگر تحت تاثیر تبلیغات دروغ و کذب حکومتیان قرار نگیرند. من بارها گفته ام کاش جنبش سبزی که در ایران شکل گرفت نیز به جای فتح دولت به فتح یک ملت بیاندیشد که ما به جای تصاحب قدرت ابتدا نیازمند تصحیح باورهای بیمار یک جامعه هستیم که در آن ملتی به روی ملتی دیگر گلوله می کشند.

سئوال هفتم ( ۴ رای)

خانم علی نژاد،

ممنون از حضور فعال و پرثمرتان در عرصه مبارزه و اینکه فراتر از ژست های روشنفکرانه، مسولانه به عنوان یک فعال سیاسی و یک خبرنگار در عرصه فضای سیاسی و خبری حضور دارید و توانسته اید بین این دو یک توازن برقرار کنید.

سوال من این است، آیا ژست های روشنفکری و آرمانگرایی مطلق به جنبش ضربه نمی زند و آیا رفتاری غیرمسولانه نیست. در برابر این رفتار غیرمسولانه که از قضا بزک زیبایی هم دارد، چه باید کرد؟ چگونه باید تفهیم کرد، که گذار یک شبه از جامعه توسعه نایافته به توسعه یافته راه یک شبه نیست و می باید بپذیریم که جامعه در حال گذار بهتر از جامعه فرومانده در باتلاق سکون است؟ براستی آنچه این روزها به بهانه نقد، تندترین تخفیف ها و تحقیرها را بر علیه جنبش سبز روا می دارد، آیا رفتاری غیرمسولانه نیست؟ همه می داینم که ایرادها بسیار است و ایرادها را هم غالبا همه می دانیم. این ایرادها بخش اعظمش مربوط به یک جامعه در حال گذار است. می شود بین ایرادها و مطالبات اولویت بندی کرد، اما اگر این ایرادها را پتکی کنیم بر سر جنبش سبز و رهبرانش، فرو گزاردن جامعه است در همان بباتلاق سکون و ناامیدی. دریغ کردن نور است از مردمی که تاریکی همه فضای تنفسشان را پرکرده است. با این بهانه جویی ها چه باید کرد؟

باید همه کار فرهنگی کنیم تا زمانیکه فقر فرهنگی و جهل و تعصب در جامعه ای باشد به تحولش نمیتوان امید داشت یکروز کسی را میخواهد بکشد و روزی دیگر میخواهد برایش کشته شود . امروز کسانی که بذر اختلاف و نا امیدی و سر خوردگی را در جامعه میپاشند نمیدانند که جامعه امروز ما به امید و اعتلای فرهنگی نیاز دارد و این دو عنصر کیمیای نسل آینده ماست که به ما مینگرد . کسانی امروز به رهبران جنبش سبز ایراد میگیرند خود بهتر میدانند که اگر خودشان الان در ایران بودند چگونه بیانیه میدانند

سئوال هشتم ( ۳ رای)

با سلام عرض ادب سرکار خانوم علی نژاد. می خواستم ببینم چرا شما با جرس همکاری می کنید و نظرتون راجع به اظهارات آقای مهاجرانی مبنی بر حدود و ثغور جنبش سبز چیست و اصولا آیا شما مرزی برای عضویت جنبش سبز قائل هستید یا خیر؟

با تشکر فراوان از زحماتی که برای مردم کشیده اید و هزینه هایی که در راه اطلاع رسانی داده اید.

من بدلیل سلامت نفسی که در مسئولان جرس سراغ دارم با آنها همکاری میکنم در جوابهای بالا به تفصیل در مورد ایشان گفته ام. داخل پرانتز هم بگویم البته باورم این است که برای اصلاح یک جامعه و تغییر قدرت باید در میان کسانی که در سیاست ایران تاثیر گذار هستند نسل جوان و دگر اندیش حضور داشته باشد نه آنکه میدان را ترک کند و از بیرون سنگ پرتاب کند. من با آقایان خاتمی، کروبی و حالا هم آقای کدیور با این رویکرد همراه شده ام که اگر نقدی به این تفکر دارم در کنار خودشان و در فاصله ای نزدیکتر بگویم تا شنیده شود. شاید باور نکنید که تحمل روزنامه نگاری مثل من برای خود این آقایان هم سخت است . حداقل در پرونده کاری ام یکی دو مورد خشم آقای خاتمی، عذرخواهی آقای کروبی برای مقاله آواز دلفین ها و معلق ماندنم در اعتماد ملی پس از سخنرانی در آمریکا نمونه آن است که وقتی گفته بودم «سی سال ما ترسیدیم و لرزیدیم اینک فصل این است که حاکمیت بلرزد»، خب طبیعی است که این سخنرانی با سیاست های اصلاح طلبان هم جور در نمی آید اما بر خلاف مخافظه کاران، اصلاح طلبان پرونده بازجویی و حذف از عرصه رسانه ای برای ما روزنامه نگاران باز نکرده اند. برای همین به جای در حاشیه نشستن و نق به آخوندها زدن باید روبرویشان ایستاد و به آنها نقد کرد. به عبارت عامیانته تر همین آقایان شرف دارند به مشایی و احمدی نژاد و محصولی و حدادعادل و دیگرانی که از قضا آخوند نیستند و بر عکس انی حضرات غیر آخوند که الان در راس قدرت هستند، هرگز هم رضا به شکنجه منتقدان خود در زندان نمی دهند. پس چرا در رسانه تحت نظارت آنها نباشم تا صدای واقعی نسل خودم را از نزدیک به کسانی بگویم که در سیاست ایران تاثیرگذار هستند.

در مورد وجود مرزی در جنبش سبز هم نظر من اینست که مرز آن احترام به رای و نظر مردم در ۲۲ خرداد و بعد ازآن است اکثریت مردم به میر حسین تمایل داشتند و تا خلافش ثابت نشود نظرات ایشان تعیین کننده مرزهای جنبش سبز است که ایشان هم دایره آنرا چنان وسیع ترسیم کرده که اکثریت ایرانیان در آن می گنجند

سئوال نهم ( ۳ رای)

به عنوان یک خبرنگار و تحلیل‌گر، مهمترین چالش و راهبرد جنبش را در چه می‌بینید؟

مهمترین چالش را متاسفانه مماشات دنیا با این حکومت خودکامه میدانم که بیش ازحقوق بشر و آزادیهای مدنی به قیمت نفت و معاملات پشت پرده مشغول است البته با ژست حقوق بشر . راهبرد جنبش سبز را جذب حداکثری نیروهای لشکری و کشوری و مردم روستا ها و شهرستان ها میدانم زیرا هنوز در بسیاری نقاط کشور کسانی زندگی میکنند که اطلاعات درستی ازاین جنبش ندارند

سئوال دهم( ۳ رای)

من سوالم از خانم مسیح علی نژاد این است که به عنوان یک خبرنگار و یک فعال در جنبش زنان ایران زمین تاثیر این جنبش را در پیشبرد اهداف جنبش سبز چگونه ارزیابی می کنند؟

اتفاقا جنبش زنان تاثیر شگفت انگیزی در جنبش سبز داشته است. زنان اگر چه مجزا و جداگانه برای پیشبرد اهداف آزادی خواهانه خود تلاش می کنند اما شاهد بودیم که حتی در جریان اعتراض به حجاب احباری نیز مردان جنبش سبز را همراه خود ساختند و در موارد دیگر نیز زنان بدون سهم خواهی های و بی ادعا، خوش درخشیدند. الان که برخوردها بسیار زیاد شده این مادران و زنان هستند که باحداکثر مسئولیت پذیری اهداف جنبش را تعقیب میکنند در اعتصابات خانواده ها در مقابل زندان اوین و دادستانی تهران تا مراسمی در مزار شهدا در بهشت زهرا ویاجلوگیری از ضرب و شتم جوانان درروزهای تظاهرات . بنظر میرسد که این جنبش زنان در حال بلوغ و تکامل است که اثرات خود را مستقیما در جنبش سبز گذاشته و می گذارد . شاید این نکته که می خواهم بگویم از دیدگاه خیلی ها باز هم یک تحلیل احساسی تلقی شود اما ابایی ندارم که بگویم برای من به همان اندازه که موسوی و کروبی و یا فعالین سیاسی و رسانه ای در پیشبرد اهداف این جنبش موثر و اثر گذار عمل کرده اند، مادران و همسران و خواهران جان باخته گان و زندانیان جنبش سبز نیز به نوعی نقش رهبری این جنبش را ایفا کرده اند آنگاه که در اوج فضای امنیتی، صدای رسای جنبش سبز شدند در جهان که اگر نبود شجاعت این زنان شاید هرگز خبری از خشونت و وحشی گری های یک نظام امنیتی با مردم معترض خود در هیچ رسانه ای منتشر نمی شد و انگیزه ای برای تشویق مردم به صبوری و مقاومت ایجاد نمی شد. این روزها نیز حلقه مادران صلح و مادران عزادار نمونه مثال زدنی روح امیدوارانه جنبش سبز است که به جای تزریق نا امیدی و غم، در حال مبارزه و آگاهی بخشی هستند.

--
سایت "خبرنامه کاغذی" را به دوستانمان معرفی کنیم ... یادمان باشد که همه به اینترنت دسترسی ندارند
http://khabarnameh88.blogspot.com
http://www.facebook.com/pages/shhrwnd-sbz/336676423526
 
پر کردن دو فرم زیر باعث بالا رفتن کیفیت گروه های خبری جنبش (رسانه های خرد) و نیز بهبود پخش اخبار در بیرون از فضای مجازی اینترنت خواهد شد
http://polldaddy.com/s/AA7A405DFDDA0FF7
http://polldaddy.com/s/F599D7FB38216E56
 
دروغ در اصطکاک با واقعیت فرسوده می شود .... کافیست رسانه ی حقیقت باشید
 
برای دريافت اخبار و تفسیر های مهم سیاسي می توانید در این گروه گوگل عضو شوید (برای امنيت خاطر بیشتر می توانید در "جی میل" یک ایمیل مجازی بسازید و از آن طريق در پخش اخبار جنبش کمک کنید)
 
https://groups.google.com/group/iraniangreenmovement88/subscribe
 
خبرها و تفسیرهای قبلی را نیز می توانید از طریق این صفحه مطالعه کنید
 
https://groups.google.com/group/iraniangreenmovement88
 
اگر مایل به دریافت این ایمیل نیستید به آدرس زیر یک ایمیل بدون متن بزنید
iraniangreenmovement88+unsubscribe@googlegroups.com


--
شما به این دلیل این پیام را دریافت کرده اید که در گروه Google Groups "Persian Green Movement" مشترک شده اید.
جهت پست کردن مطلب به این گروه، ایمیلی به newourvotes@googlegroups.com ارسال کنید.
جهت لغو اشتراک از این گروه، ایمیلی به newourvotes+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینه های دیگر، از این گروه در http://groups.google.com/group/newourvotes?hl=fa دیدن کنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

CopyRight © 2006 - 2010 , GODFATHER BAND - First Iranian News Portal , All Rights Reserved