بسمه تعالی
ملت شریف و آزاده ایران
شما خود ناظر و شاهد بودید که در روزهای گذشته به خصوص در لیالی مبارک قدر، اوباشی با هدایت و سازماندهی عدهای از خدا بی خبر و بی منزلت، با سلاح گرم و سرد بی شرمانه به منزل و مأوای این خدمتگزار کوچک شما حمله آوردند و با ما و همسایههای صبورمان چنان کردند که قلم از شرح و بیان آن عاجز و شرمسار است؛ الحق که این عده قلیل روی شعبان بی مخها و اوباش درباری را سفید کردند و ورقی زرین بر کارنامه ننگین آنها افزودند. در شب های رمضان آداب شریعت را به نام ولایت منکوب کردند و روزه خود را با فحاشی افطار کردند. به سنگ پراکنی بسنده نکردند و تیراندازی کردند؛ از در و پنجره بالا رفتن گویی نمی توانست نمایانگر شخصیت شان باشد که علاوه بر آن، به کتک زدن محافظین مظلوم و وظیفه شناس و برخی دوستان و آشنایان و سلب امنیت از ساکنین منطقه نیز مبادرت کردند؛ شعارهای بی محتوا و عربده کشی های سخیفانه گویی کم بود که فحاشی های خارج از عرف ِ اوباشی را نیز بدان اضافه کردند. رای مردم خوردن و پرسش کنندگان را به گلوله بستن و منتقدان را به زندان انداختن و مطبوعات را دهان دوختن کم بود که رمضان و لیالی قدر را درجمهوری اسلامی سی سال پس از انقلاب اسلامی چنین به خیال تثبیت قدرت خود بی حرمت کردند.
ملت صبور ایران
ظاهر امر چنان است که از خدا بیخبران تازه به قدرت رسیده، یک شهروند منتقد را هدف حمله خود قرار دادهاند، اما چه جای انکار است که رفتار سبعانه و سخیفانه آنها، انسان و آزادی انسان و اصل اسلام و انقلاب اسلامی و حیثیت ایران و ایرانی را نشانه گرفته است. که اگر چنین نبود، این همه اتکا به عناصر بی بصیرت و خودسر از چه ناشی می شد؟! آنها بی شک با مهدی کروبی کاری ندارند، با آرمان انقلاب که همانا آرمان مردم شریف و آگاه، آرمان اندیشمندان و آزاداندیشان این دیار، آرمان دانشجویان و دانشگاهیان، آرمان جوانان خسته از ریا و تزویر و دروغ، آرمان شهیدان و به خون افتادگان این مرز و بوم بوده است ، سر ستیز و جنگ دارند. امروز همگان آگاهند که این بدخویان بر آنند تا آشیان بلبل را به لانه زاغ و زغن زبون و پلشت خود تبدیل کنند و سکوتی قبرستانی را بر ایران اسلامی حکمفرما سازند.
ملت شریف و آزاده ایران
شما خود ناظر و شاهد بودید که در روزهای گذشته به خصوص در لیالی مبارک قدر، اوباشی با هدایت و سازماندهی عدهای از خدا بی خبر و بی منزلت، با سلاح گرم و سرد بی شرمانه به منزل و مأوای این خدمتگزار کوچک شما حمله آوردند و با ما و همسایههای صبورمان چنان کردند که قلم از شرح و بیان آن عاجز و شرمسار است؛ الحق که این عده قلیل روی شعبان بی مخها و اوباش درباری را سفید کردند و ورقی زرین بر کارنامه ننگین آنها افزودند. در شب های رمضان آداب شریعت را به نام ولایت منکوب کردند و روزه خود را با فحاشی افطار کردند. به سنگ پراکنی بسنده نکردند و تیراندازی کردند؛ از در و پنجره بالا رفتن گویی نمی توانست نمایانگر شخصیت شان باشد که علاوه بر آن، به کتک زدن محافظین مظلوم و وظیفه شناس و برخی دوستان و آشنایان و سلب امنیت از ساکنین منطقه نیز مبادرت کردند؛ شعارهای بی محتوا و عربده کشی های سخیفانه گویی کم بود که فحاشی های خارج از عرف ِ اوباشی را نیز بدان اضافه کردند. رای مردم خوردن و پرسش کنندگان را به گلوله بستن و منتقدان را به زندان انداختن و مطبوعات را دهان دوختن کم بود که رمضان و لیالی قدر را درجمهوری اسلامی سی سال پس از انقلاب اسلامی چنین به خیال تثبیت قدرت خود بی حرمت کردند.
ملت صبور ایران
ظاهر امر چنان است که از خدا بیخبران تازه به قدرت رسیده، یک شهروند منتقد را هدف حمله خود قرار دادهاند، اما چه جای انکار است که رفتار سبعانه و سخیفانه آنها، انسان و آزادی انسان و اصل اسلام و انقلاب اسلامی و حیثیت ایران و ایرانی را نشانه گرفته است. که اگر چنین نبود، این همه اتکا به عناصر بی بصیرت و خودسر از چه ناشی می شد؟! آنها بی شک با مهدی کروبی کاری ندارند، با آرمان انقلاب که همانا آرمان مردم شریف و آگاه، آرمان اندیشمندان و آزاداندیشان این دیار، آرمان دانشجویان و دانشگاهیان، آرمان جوانان خسته از ریا و تزویر و دروغ، آرمان شهیدان و به خون افتادگان این مرز و بوم بوده است ، سر ستیز و جنگ دارند. امروز همگان آگاهند که این بدخویان بر آنند تا آشیان بلبل را به لانه زاغ و زغن زبون و پلشت خود تبدیل کنند و سکوتی قبرستانی را بر ایران اسلامی حکمفرما سازند.
دستان مردم انقلابی و خداجوی ما را به هر طریق ممکن بستهاند و آن دستانی را که نتوانستهاند ببندند به پشت میلههای زندان فرستادهاند و در مقابل اما دست این از خدا بیخبران را چنان باز گذاشتهاند تا هر آنچه از سبعیت و درنده خویی می توانند را به نمایش بگذارند. از خود می پرسم این انقلاب را چه شده است که امروز قوای امنیتی و انتظامی ودستگاه قضائی و مدیریت این کشور هفتاد میلیونی، در کنترل چندمزدور، این همه ضعف و زبونی نشان میدهند و جهان و جهانیان را به استهزای مردمی با فرهنگ وامیدارند؟ البته پاسخ روشن است. آنکه از مردم برید راهی نخواهد داشت جزآنکه به چند قداره بند باج گیر دلخوش کند و این سرنوشت آنهایی است که زورگویی را جایگزین مردمسالاری میکنند و آرای مردم را کاغذ باطله میپندارند. به راستی که این عذابی الهی است که آنها را چنین بی آبرو و هویدای وجودشان را بر مردم آشکار کرده و طشت رسوایی شان را از بام انداخته است. طنز ماجرا اما آنجاست که این جماعت قلیل با چنین رفتارهایی سخیف، ساده دلانه گمان می برند که می توانند مهدی کروبی را با بیشرمیها و اذیت و آزارهای کودکانه شان، در دفاع از مردم و آرمانهای انقلاب مایوس کنند.
مردم شریف ایران
اینجانب از عنفوان جوانی با اتکا و ایمان به خداوند متعال و شاگردی امام راحل در مقابل حکومت طاغوت با همه سختیها و رنجها ایستادهام؛ و خدای را سپاس و منت میگذارم که تا کنون نیز توفیق آن را داشتهام که بر این عهد و میثاق خویش پایدار بمانم. آنچنانکه زندان و شکنجه های شاه ستمگر، مرا از میدان به در نکرد، مسند صدارت و قدرت نیز همچون عدهای چشمان او را کور نکرد، و اکنون نیز جور و ستم حرمت شکنان موجب تسلیم و سکوت او نخواهد شد. و البته آنکه با آزادی انسان پیمان بندد را چه باک که بر سر این پیمان جان به جان آفرین نیز تسلیم کند و از این زندان سکندر رخت بر بندد و تا ملک سلیمان دست افشان و پای کوبان برود. اما آنها را ببین که خیال می کنند با این نمایش های مبتذل و ارعاب های کودکانه، کروبی را از میدان به در می کنند و او از ترس مرگ تب می کند؛ حال آنکه او صبر و استقامت را در رکاب خمینی کبیر آموخته است و جوانیاش را با او، در کنار او و با آرمان های او به پیری رسانده است، و امیر الحاج خمینی و نماینده وی در سرپرستی و نگهداری فرزندان شهدای انقلاب اسلامی ایران بوده است. عدهای از خدا بیخبر گمان می کنند که مهدی کروبی می تواند انحراف انقلاب اسلامی را شاهد باشد و دم بر نیاورد و اسلام را ذلیل ببیند و با ارعاب به کنجی بخزد و عافیت بجوید. چه کوته فکرند که چنین گمان باطل می برند. فکر میکنند با حمله به مساجد و خانه بزرگان، زندانی کردن یاران خمینی کبیر، به زنجیر کشیدن نویسندگان و روزنامهنگاران و فعالان حقوق بشر و روشنفکران خیراندیش و ایجاد رعب و وحشت در زندانها و جامعه، میتوانند در برابر نسیم بهاری و شکوفائی اجتماعی ایران سد و مانعی ایجاد کنند؟ آنها البته ترسیدهاند که نتوانند با نسیم بیداری و آزادی مردم مقابله کنند و از همینروست که راه ارعاب پیش گرفتهاند. چرا که آنکه میترسد، میترساند.
مردم آزادیخواه ایران
ما نیک واقفیم که در جناح دیکتاتورماب تمامیت خواه چنان یاس و ناامیدی، تفرقه و تشتت، و سر در گمی و عدم برنامه ریزیای حکم فرماست که بروز چنین رفتارهای ابلهانهای از جمله نتایج همین یاس و ناامیدی است. واقفیم که اولیا امور تسلطی بر اعصاب و روان پریشان خود ندارد و از داشتن برنامهای برای اداره کشور حتی در ابتدائیترین سطوح آن محرومند و بارزترین نمونه آن همین حملههای ناشیانه و به بند کشیدن خبرگان و نخبگان این ملت است. در ماجرای حملات وحشیانه شب های قدر دیدیم که ابتدا مزدبگیران را افراد مؤمن، متعهد و ولایت مدار قلمداد کردند و با حضور فرماندهان نیروی انتظامی و سیاسی منطقه در صحنه، مهر تائید بر این ادعا زدند. اما وقتی دیدند که نقشههای شان بر آب شد و حاصلی نبردند و با طرد و نفرت مردم ایران و جهانیان مواجه شدند طی اطلاعیه ای این عناصر را خودسر، بی تدبیر و بی بصیرت نامیدند. عدهای خودسر؟ آری، عدهای خودسر که نیروی عظیم اطلاعاتی، امنیتی و قضائی و نظامی که مدعی کنترل جهان است از شناسائی و تنبیه آنها عاجز میماند. آنچنان ناشیانه میخواهند دروغ را با دروغ پاک کنند که نمی توانند دم خروس تزویرشان را از پس پشت قسم حضرت عباس خوردن های شان پنهان نگه دارند. و البته این عاقبت مکرکنندگان است که خدا مکر انها را به خودشان برمی گرداند.
ملت شریف ایران
در پایان وظیفه خود می دانم از عزیزانی که از سراسر ایران و دنیا با تماس ها و رفت و آمدها و پیگیری های مکررشان جویای سلامتی بنده و خانوادهام شدند و همچنین از همسایگان مهربانی که صبورانه عربده کشی های مشتی از خدا بی خبر را شنیدند و تحمل کردند، تشکر و عذرخواهی کنم؛ و همچنین باید که از وظیفه شناسی و درایت محافظین خود و در رأس آنها جناب سرهنگ یاری که شدیداً مورد ضرب و شتم قرار گرفت و اکنون در محاصره کامل قرار دارد و از دیدار و ملاقات و گفتگو و حتی مراجعه به پزشک قانونی برای گرفتن طول درمان محروم شده است قدردانی کنم و از خدای بزرگ عقلانیت و درایت را برای آمران و آگاهی و بصیرت را برای مهاجمان مسئلت کنم.
ما با نشاط و امیدوار به لطف پرودگار، راه سبز امید به آزادی را با قدم های استوار خویش ادامه داده و دست در دست هم به پیش می رویم و هوشیارانه مراقبیم تا این دون صفتان، راه اعتراض مسالمت آمیز و انسانی ما را به خشونت و خون ریزی نکشانند. چنین نمایشهای کودکانه ای نیز نه تنها راه ما را سد نخواهد کرد که برعکس بر ایمان ما به راهی که دنبال میکنیم خواهد افزود: راه مبارزه با دروغ و سبعیت و قلدرمآبی.
ما با نشاط و امیدوار به لطف پرودگار، راه سبز امید به آزادی را با قدم های استوار خویش ادامه داده و دست در دست هم به پیش می رویم و هوشیارانه مراقبیم تا این دون صفتان، راه اعتراض مسالمت آمیز و انسانی ما را به خشونت و خون ریزی نکشانند. چنین نمایشهای کودکانه ای نیز نه تنها راه ما را سد نخواهد کرد که برعکس بر ایمان ما به راهی که دنبال میکنیم خواهد افزود: راه مبارزه با دروغ و سبعیت و قلدرمآبی.
سبحانک انت الذی لا اله الا انت انی کنت من الظالمین
مهدی کروبی
۱۷/۶/۱۳۸۹
--
الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم
(حکومت با کفر دوام می آورد اما با ظلم هرگز )
زنده باد آزادی - جاوید ایران زمین
(حکومت با کفر دوام می آورد اما با ظلم هرگز )
زنده باد آزادی - جاوید ایران زمین
--
شما به این دلیل این پیام را دریافت کرده اید که در گروه Google Groups "Persian Green Movement" مشترک شده اید.
جهت پست کردن مطلب به این گروه، ایمیلی به newourvotes@googlegroups.com ارسال کنید.
جهت لغو اشتراک از این گروه، ایمیلی به newourvotes+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینه های دیگر، از این گروه در http://groups.google.com/group/newourvotes?hl=fa دیدن کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر