428The_Godfather_II_2The%20Godfather273TheGodfather2020305The_Godfather_II_1

Go English

پنجشنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۸۹

[Persian Green Movement] نامه مادر خسرو دلیرثانی به رییس قوه قضاییه

 

 

تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۸۹, ساعت ۱۳:۱۲

با در پيش گرفتن رويه سرکوب تنها تعداد معترضان و مخالفان را افزایش می‌دهید

نامه مادر خسرو دلیرثانی به رییس قوه قضاییه

جرس: مادر امیرخسرو دلیرثانی فعال ملی-مذهبی و عضو کمیته پیگیری بازداشت های خودسرانه، با انتشار نامه‌ای خطاب به رییس قوه قضاییه از رفتار "ناعادلانه" نسبت به فرزندش گلایه کرده است.


به گزارش جرس، او در متن نامه‌اش با تاکید بر این که پسرش تنها به دلیل "بیان عقیده" به زندان افتاده، نوشته است: که آيا در پيش گرفتن رويه سرکوب و زندان در مقابل کسانی که عقايد متفاوتی دارند، به جای نشان دادن چهره رحمانی دين اسلام و رأفت اسلامی، روش خداپسندانه ای است؟ مگر نه اين است که خداوند در ابتدای هر سوره قرآن، خود را با صفت بخشنده و مهربان شناسانده است و مگر نه اينکه انسان خليفه خداوند است؟ آيا اين سياست سخت گيرانه در قبال منتقدان، خود سبب افزايش تعداد معترضان و مخالفان نمی شود؟!

 

امیر خسرو دلیرثانی یکی از اعطا کنندگان جایزه حقوق بشر به آیت الله منتظری بود که پس از حوادث عاشورای تهران با مراجعه ماموران به منزل شخصی اش بازداشت و به تحمل چهار سال حبس محکوم شد.


متن کامل نامه مادر امیرثانی که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفت،  به این شرح است:


بسم اﷲ الرحمن الرحيم


رياست محترم قوه قضاييه ، جناب آقای لاريجانی


با سلام و احترام

آنچه در اين سطور مي آيد درد دل مادری است که مدت هشت ماه است که فرزند خود را در پس ديوارهای بلند اوين می بيند و در روز و شب خود جز دعا، سلاحی ندارد .


من و همسرم به عنوان معلم، به مدت سی سال در راه خدمت به فرزندان اين مرز و بوم تلاش کرده و همواره سعی نموديم که علاوه بر تقويت جنبه های علمی دانش آموزان خود، درس درستکاری و صداقت و اخلاق مداری به آنان دهيم تا توشه ای در مسير زندگی آنان باشد؛ سيره ای که در تربيت فرزندانمان نيز سرلوحه قرار داديم، اما اکنون هشت ماه است که يکی از فرزندانمان در بند است و من و پدر و همسر و فرزندش از ديدار او محروم ! ؛ اما آنچه در اين ميان آزاردهنده است نيافتن پاسخ اين سوال است که " به کدامين گناه ، فرزندمان بايد در بند باشد ؟ "


می گويند که جرم او عضويت در" جنبش مسلمانان مبارز" است ، شگفتا که فرزندم به جرم عضويت در گروهی که نام مسلمان را در خود دارد در حکومتی که به نام اسلام مزين شده، به زندان افتاده است! فرزندی که به درستکاری و امانت و صداقت و رعايت اصول اخلاقی در ميان اطرافيان مشهور و مورد اعتماد تمامی دوستان و خويشان است ! ؛ اگر چنين شخصی در زمان رژيم شاهنشاهی به جرم شرکت در جلسات تفسير قرآن و بررسی دستورات الهی، در اين گروه اسلامی به زندان افتاده بود، بر من روا بود يا اگر به جرم عضويت در يک گروه ضد اسلامی به زندان افتاده بود، باز هم بر من روا بود يا اگر به جرم دزدی، خيانت در امانت، کلاهبرداری يا اختلاس در زندان بود، بر من گران نمی آمد، ولی آنچه اکنون ذهنم را به خود مشغول ساخته يافتن پاسخ اين سوال است که چرا و به کدامين گناه بايد فرزندم رنج دوری از خانواده را تحمل کند و حتی از مرخصی های معمولی که محکومين با جرايم ذکر شده، از آن برخوردارند محروم باشد؟ آيا اعطای مرخصی که از حقوق مسلم يک زندانی است به افرادی همچون فرزند من امنيت جامعه را به خطر می اندازد؟


به علاوه اگر عضويت در اين گروه اسلامی غير قانونی بوده است، چرا غيرقانونی بودن آن قبلا توسط هيچ دادگاه واجد شرايطی اعلام نشده است؟ چرا اصولاً عضويت در يک گروه عقيدتی – اسلامی، بايد به عنوان " اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرايم عليه امنيت کشور " و جرم تلقی شود؟! آيا مسوولان مرتباً بيان نمی کنند که در ايران آزادی بيان بطور کامل وجود دارد و رسانه های بيگانه از روی دشمنی خلاف اين مطلب را تبليغ می کنند؟! آيا فرزند من جز بيان و انديشه خود، سلاح ديگری در اختيار داشت که بتواند "قصد" اقدام عليه امنيت ملی را داشته باشد؟


بر فرض که او مجرم باشد، همسر و فرزند خردسال او که بی تاب ديدن پدر است چه گناهی دارند که نمی توانند حتی در مرخصی های کوتاه مدت در کنار او حضور داشته باشند؛ جالب اينکه به بهانه های مختلف تلفن های بند 350 را قطع می کنند تا از شنيدن صدای او نيز محروم شوند!


به عنوان يک معلم و يک مادر سوالی از مسوولان دارم که آيا در پيش گرفتن رويه سرکوب و زندان در مقابل کسانی که عقايد متفاوتی دارند، به جای نشان دادن چهره رحمانی دين اسلام و رأفت اسلامی، روش خداپسندانه ای است؟ مگر نه اين است که خداوند در ابتدای هر سوره قرآن، خود را با صفت بخشنده و مهربان شناسانده است و مگر نه اينکه انسان خليفه خداوند است؟ آيا اين سياست سخت گيرانه در قبال منتقدان، خود سبب افزايش تعداد معترضان و مخالفان نمی شود؟! چنانچه تا يک سال پيش اگرکسی به من می گفت که عده ای از بهترين فرزندان اين مرز و بوم به جرم دفاع از عقايد خود به زندان افتاده اند ، باور نمی کردم ! اما اکنون با چهره بهت زده کسانی روبرو می شوم که با شنيدن محکوميت فرزندم می پرسند که مگر می شود که شخصی به پاکی و صداقت و خلوص نيت او در زندان جمهوری اسلامی باشد؟! آيا اين سوال ، خود ، زنگ خطری برای شروع بی اعتمادی و دودلی و در نهايت انزجار از وضعيت موجود در ميان اطرافيانِ شخصی با وضعيتِ مشابه فرزند ما- که متأسفانه کم هم نيستند - محسوب نمی شود؟


اکنون مدام اين شعر مولانا درذهن من تکرار می شود که:


ما برای وصل کردن آمديم نی برای فصل کردن آمديم ...


اما افسوس ...
اين خطوط درد دل مادری است که ملجأ و پناهی جز خداوند مهربان و صبور ندارد ، همو که ما را به صبر و بردباری فراخوانده است و اکنون در اين شبهای روحانی ، آزادی تمام آزادگان دربند و شنيدن آه دل مظلومان و برقراری عدالت موعود را از پروردگار می طلبم که اين وعده خداست که بی شک تحقق مي يابد .

 

صديقه ملوندی ، مادر اميرخسرو دليرثانی

 

 

 

--
شما به این دلیل این پیام را دریافت کرده اید که در گروه Google Groups "Persian Green Movement" مشترک شده اید.
جهت پست کردن مطلب به این گروه، ایمیلی به newourvotes@googlegroups.com ارسال کنید.
جهت لغو اشتراک از این گروه، ایمیلی به newourvotes+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینه های دیگر، از این گروه در http://groups.google.com/group/newourvotes?hl=fa دیدن کنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

CopyRight © 2006 - 2010 , GODFATHER BAND - First Iranian News Portal , All Rights Reserved