428The_Godfather_II_2The%20Godfather273TheGodfather2020305The_Godfather_II_1

Go English

دوشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۸۹

-- AndisheyeNik -- حل مشکلات اجتماعی مردم در سیره ائمه

 

مشکل گشایی چیست؟
مشکل گشایی، آسان کردن کارهای دشوار و غالب آمدن بر آنهاست. (1) پس مشکل گشا، کسی است که گره از دشواریهای فکری و عملی مردم بگشاید و آنان را در رسیدن به اهداف انسانی و سعادت، کمک نماید.
در فرهنگ اسلام، مشکل گشائی با عنوان «تفریج کرب المومن» آمده و مورد سفارش، واقع شده است، حضرت صادق (ع) فرموده است:
«من نفس عن مؤمن کربه نفس الله عنه کرب الاخره و خرج من قبره و هو ثلج الفواد... » (2)
کسی که مشکل مؤمنی را بگشاید، خداوند، مشکلات آخرتش را آسان سازد و با دلی خنک (و شاد) از قبرش خارج شود... .
حضرت رضا علیه السلام نیز فرموده است:
«من فرج عن مؤمن فرج الله عن قلبه یوم القیامه» (3)
هر کس مؤمنی را (از مشکلش) فارغ نماید، خداوند، در روز جزا دلش را (از غم و مشکل) فارغ نماید.
از جمله برکات وجود معصوم (ع) مشکل گشایی و غمزدایی از کار و دل مؤمنان است. وجود امام (ع) سبب آرامش دل، گشایش گره های کور زندگی و آسان شدن کارهاست. در زیارت جامعه خطاب به ائمه (ع) می گوییم:
«بکم ینفس الهم و یکشف الضر... بکم أخرجنا لله من الذل و فرج عنا غمرات الکروب» (4)
خداوند به وسیله ی شما اندوه را می زداید و پریشانی را برطرف می سازد... به سبب شما ما را از خواری رهایی داده و اندوه های جانکاهمان را زدوده است.
در این درس به این بعد از زندگی معصومین (ع) نظری می افکنیم، باشد که چراغی فرا راه زندگیمان باشد.

رفع مشکلات اجتماعی

چنان که گفته شد، پیامبر و ائمه (ع) سبب حل مشکلات و شکستن بن بستهای زندگی مردم هستند و در همه ی ابعاد زندگی آنان نقش خویش را بخوبی ایفا می کنند و راه زندگی را بر ایشان هموار می سازند. چنین ویژگی حتی قبل از به عهده گرفتن مسؤولیت در وجود معصومین (ع) وجود داشته است.
رسول خدا (ص) پیش از مبعوث شدن به پیامبری، در جامعه، حضور فعال داشت و در رفع نابسامانیها و مشکلات مردم، کوشا بود و آن چنان متانت و امانتی از خود، بروز داده بود که لقب «امین» گرفته بود. مردم نیز نقش سازنده ی او را در مشکلات خویش مؤثر دانسته و پذیرفته بودند.
مشکلات اجتماعی را می توان به دو دسته تقسیم کرد: معنوی - دنیایی.

الف- معنوی

پیشوایان معصوم (ع) با ارتباطی که به سبب وحی و الهام با خداوند متعال دارند، به همه ی ابعاد روحی و جسمی انسان احاطه کامل دارند و به راز و رمز زندگی او واقفند. از این رو، توان آن را دارند که در راستای زندگی بشری، جوابگوی تمام نیازهای او باشند، آنان با اینکه بجز سالهای محدود در زمان پیامبر و حضرت علی (ع) از مسند حکومت اسلامی برکنار بودند، مشکلات جامعه ی اسلامی را، صرف نظر از اختلافات سیاسی، که با حکومتهای ستمگر داشتند، مشکلات خود می دانستند و به رفع آنها کمر می بستند.
پس از ارتحال نبی اکرم (ص) موج پرسشها و انتقادات، در مسائل گوناگون، از داخل و خارج، متوجه حکومتهای اسلامی شد و چون جانشینان بدلی رسول خدا (ص) از پاسخ به آن عاجز بودند، امامان (ع) با توان علمی خویش آنها را پاسخ می گفتند و تردید و تحیر را از قلب و فکر مردم می زدودند. و این راه حلها و رهنمودهای فرزندان وحی بود که راه زندگی مسلمانان را هموار می ساخت.
مناظره ها و بحثهای ائمه (ع) با دانشمندان گوناگون مخالف اسلام، پشتوانه ی محکم اعتقادی و علمی مردم بود و چون سدی پولادین جلوی تهاجم فرهنگی بیگانگان را گرفته، از حریم اسلام ناب محمدی (ص) دفاع می کرد. مطالعه ی تاریخ اسلام، نشان می دهد که کمتر دوره ای یافت می شود که حکومتهای اسلامی با چنین مشکلاتی درگیر بوده معصومین به حل آن قیام نکرده باشند. به عنوان نمونه: ابوبکر از تفسیر کلمه ی «اب» و «کلاله» که در آیات قرآن آمده درمانده بود. (5)
عمر در بسیاری از مسایل قضایی، علمی و نظامی از امیرمؤمنان علی علیه السلام کمک می گرفت و بارها اقرار کرد که:
«پناه می برم به خدا از مشکلی که علی (ع) برای حلش حضور نیابد» (6)
امام علی (ع) در زمان عثمان نیز مسؤولیت خطیر خویش را انجام داد. (7) چنین روشی از سوی معصومین (ع) آنقدر روشن بود، که حتی مخالفینشان بارها به آن اقرار کرده اند. ابن عباس می گوید:
«مشکلی برای عمر - خلیفه ی دوم - پیش آمد که سخت او را مضطرب کرد. وی تمام اصحاب پیامبر را گرد آورد و از ایشان حل آن را درخواست کرد و جملگی اظهار عجر و ناتوانی کردند. عمر گفت: من حلال این مشکل را می شناسم، گفتند: حتما علی بن ابیطالب (ع) است. گفت آری. برخیزید تا نزد او رویم پس از شرفیابی به حضور آن فرزانه ی یگانه و حل شدن معما، عمر بسیار شگفت زده شد و گفت:
«أبا حسن لا أبقانی الله لشده لست لها و لا فی بلد لست فیه» (8)
ای علی! خدا مرا دچار مشکلی که تو برای حلش حضور نیابی نکند و در شهری که تو نیستی، باقی ام نگذارد. »
چنین وضعی اغلب در زمان ائمه (ع) وجود داشت و حتی پس از ایشان، علما و دانشمندان بزرگ شیعه، این پرچم را به دوش گرفتند و برای حل معضلات معنوی مردم به پا خاستند.
دعاها و راهنماییهای عمومی و ارشادی پیامبر و امامان (ع) که تأثیر فراوانی در حل گرفتاریها و سامان دادن به نابسامانیهای اجتماعی داشته و ادامه نیز دارد، در این راستاست.

ب- دنیایی

پیشوایان معصوم (ع) با اینکه اغلب از حق حاکمیت خویش، محروم بودند، ولی هیچ گاه مردم و جامعه را رها نکردند و به انزوا نپرداختند، و دیگران نیز از کمکهای ایشان برای رفع نابسامانیها بی نیاز نبودند. یکی از یاران رسول خدا (ص) می گوید:
«پیامبر (ص) هیچ وقت در اقدام و همراهی کردن با پا برهنگان و مساکین و در رفع نیاز و مشکل آنها دریغ نورزید و تکبر نکرد» (9)
امام صادق (ع) فرمود:
«همسر عثمان بن مظعون یکی از صحابه ی رسول خدا (ص) آمد و گفت: ای پیامبر! عثمان روزها، روزه می گیرد و شبها به عبادت مشغول است (و به امور خانوادگی رسیدگی نمی کند). آن حضرت ناراحت شد و برخاست و نزد عثمان رفت. دید مشغول نماز است، پس از نماز به او فرمود: ای عثمان! خداوند مرا به رهبانیت و انزوا مبعوث نکرده، بلکه با دینی پاک و آسان به رسالت برگزیده است. من نیز روزه می گیرم و نماز می خوانم و با همسرم خلوت می کنم؛ هر کس مرا دوست دارد، باید از سنت من پیروی کند و ازدواج از سنت من است» (10)
امام سجاد علیه السلام هنگام قتل و غارت مدینه توسط نیروهای یزید، چهارصد خانواده را همراه افراد تحت تکفل خود سرپرستی کرد و مورد حمایت خویش قرار داد، تا لشکر غارتگر یزید آن شهر را ترک کردند. (11)
معصومین (ع) سعی می کردند حتی جزئی ترین مشکل مردم را نیز برطرف سازند. امام صادق (ع) فرمود:
«امام سجاد (ع) اگر در وسط راه، تکه سنگی را می دید، از مرکبش پیاده می شد و آن را کنار می گذاشت» (12)
یکی از مشکلات بزرگ جامعه ی اسلامی، مسأله مالی بود و حضرات ائمه علیهم السلام در رفع آن پیشتاز بودند. حضرت صادق (ع) فرمود:
«الامام یقضی عن المؤمنین الدیون ما خلا مهور النساء» (13)
امام بدهیهای مؤمنان، بجز مهر زنان، را ادا می کند.
همین طور آن برگزیدگان الهی، دوستان و پیروان خویش را به این امر حیاتی، تشویق و ترغیب می نمودند، که سخنی از حضرت صادق (ع) را به عنوان نمونه می خوانید:
«در نیکی به برادرانتان، پیشی گیرید و اهل چنین کاری باشید؛ که بهشت را دری است به نام «معروف» و از آن وارد نمی شود مگر کسی که کار نیکی را در دنیا انجام داده باشد. » (14)

رفع مشکلات فردی

علاوه بر رفع مشکلات اجتماعی، بر حل مشکلات فردی افراد نیز تأکید داشتند و بسیار کم اتفاق می افتاد که نیازمندی، در خانه ی ایشان را بزند و مأیوس برگردد، بلکه مستقیم و غیرمستقیم به رفع نیاز دیگران اقدام می نمودند، رسول اکرم (ص) نیز چنین بود که اگر حاجتمندی رو می آورد، به همراهانش می فرمود:
«مهربانی کنید تا پاداش یابید. » (15)
رفع مشکلات فردی نیز در دو بعد، معنوی و مادی در سیره ی معصومین انجام می گرفت که هر دو بعد را بطور اختصار بیان می کنیم:

الف- معنوی

امام باید کلیه ی نیازهای روحی جامعه ی اسلامی را پاسخگو باشد و اگر رهبری چنین نباشد، در حاکمیت ولایت او باید تردید کرد. پیامبر و امامان معصوم (ع) در دوران عمر خویش در چنین مرتبه ی والایی قرار داشتند و هرگز اتفاق نیفتاد که کسی از آنها درخواست نیاز فکری کند و پاسخ «نه» بشنود. بلکه برعکس، همواره مردم را بسوی خود می خواندند تا از چشمه ی زلال وحی، سیرابشان گردانند.
معصومین علاوه بر فرونشاندن عطش فکری و روحی افراد جامعه، نیازهای فردی دیگری را در قالب دعا کردن، یا دادن دعا، نماز و تعلیم اوراد و اذکار گوناگون، بر طرف می کردند که کتابهای روایت و تاریخ، قسمت فراوانی از آن را در بردارد.

ب- مادی

تاریخ، نمونه های فراوانی را در بردارد که افراد نیازمند و محروم جامعه ی اسلامی به خاندان رسالت (ع) مراجعه و عرض نیاز کرده برای نابود کردن عفریت فقر از آن بزرگواران، کمک می خواستند.
روزی مقداد با عبدالرحمن بن عوف نشسته بود. عبدالرحمن گفت: ای مقداد! چرا ازدواج نمی کنی؟ مقداد پاسخ داد: تو دختر خود را به من تزویج کن. عبدالرحمن غضبناک شد و با او خشونت و درشتی کرد. سپس شکایت او را نزد پیامبر برد. حضرت فرمود: ای مقداد! نگران نباش، من خودم به تو زن می دهم. آن گاه دختر عمومی خود «صباعه» دختر زیبر بن عبدالمطلب را به او تزویج کرد. (16)
ابی رافع، صحابی رسول خدا (ص) می گوید:
«پیامبر (ص)، بدهکار را در زمینه ی قرض کمک می کرد، تنگدست را نجات می داد و هیچ کس را از بخشش خود بی نصیب نمی ساخت و در زمان قحطی، به دیگران می بخشید. همین طور از یاران تهیدست خویش پذیرایی می کرد و به آنان که قصد هجرت داشتند، خرجی راه می داد. » (17)
نقل شده که مردی در حضور امام حسن علیه السلام ایستاد و گفت: ای فرزند امیرمؤمنان! تو را به خدا مرا از دشمن بیدادگر رها کن که به خرد و کلان رحم نمی کند. امام (ع) نشسته بود، برخاست و گفت: این دشمن تو کیست؟ تا شر او را از تو دور کنم. گفت: فقر و بیچارگی. آن حضرت سر به زیر انداخت و کمی تأمل کرد سپس به خدمتکارش فرمود: آنچه نقدینه موجود است بیاور. خدمتکار پنج هزار درهم حاضر کرد. حضرت آنها را به آن مرد داد و فرمود: تو را سوگند می دهم، هرگاه این دشمن خطرناک به تو روی آورد به دادخواهی نزد من بیا. (18)
چنین حکایاتی نشانگر آن است که رسول گرامی اسلام و ائمه ی معصومین (ع) نه تنها مستمندان را بی پاسخ نمی گذاشتند، بلکه آنان را به زندگی، امیدوار کرده و گوشزد می کردند که حتی برای برآوردن نیازهای مادی نیز به آنان رجوع کنند و از این کار ابایی نداشته باشند.

تحمل سختی برای آسایش مردم

طاغوتهای ستمگر، همواره بیت المال مردم را با مال باد آورده و ملت را نوکر و خدمتگزار خود محسوب می کردند. (19) پیوسته برای خوشتگذرانی و عیاشیهای خویش، از مال مردم، مایه گذاشته و تن پروری خود را بر همه ی مردم ترجیح می دهند، ولی رهبران الهی بر عکس ستمگران، رفتار می کنند و همیشه راحتی مردم را بر رفاه خویش مقدم می دارند. و این کار را به خاطر خدا انجام می دهند. (20)
انس بن مالک گوید:
«روزی زنی برای انجام کاری از پیامبر (ص) کمک طلبید، حضرت برخاست و مشکلش را حل کرد» (21)
سعید بن قیس همدانی می گوید:
روزی در شدت گرما، امیرمؤمنان (ع) را در کنار دیواری دیدم. عرض کردم اماما! در این ساعت گرم اینجا چه می کنید؟ فرمود:
«ما خرجت الا لاعین مظلوما او اغیث ملهوفا» (22)
از خانه خارج نشدم جز برای یاری ستمدیده یا فریادرسی بیچاره ای.
در حالات حضرت زین العابدین (ع) و امام صادق (ع) نقل کرده اند که شبها پول و غذا به دوش می گرفتند و به در منازل بیچارگان می بردند. (23)
حتی آن بزرگواران، رسیدگی به امور درماندگان را بر بسیاری از عبادتهای مستحبی نیز ترجیح می دادند. چنان که نقل شده است: حضرت امام حسن (ع) مشغول طواف خانه خدا بود که شخصی به آن حضرت مراجعه و درخواست رفع نیاز کرد. امام (ع) طواف کردن را رها کرد و به حل مشکل او پرداخت. شخصی به آن امام عزیز اعتراض کرد و گفت:
«آیا طواف خانه ی خدا به خواهش یک نفر، ترک می گویی؟ »
حضرت در پاسخ فرمود:
«چرا چنین نکنم؟ پیامبر اکرم (ص) فرموده است: «هر کس در پی حاجت برادر مسلمانش برود و آن را برآورده سازد، ثواب یک حج و عمره دارد و اگر برآورده نشد، ثواب عمره دارد» من هم ثواب حج و عمره را بردم و هم بازگشته به طوافم می رسم. » (24)

حفظ آبروی مردم، هنگام مشکل گشایی

ارزش و حرمت مؤمن، نزد خدا بس بزرگ است و او به هیچ وجه، راضی به شکستن حرمت بنده ی مؤمن خود، یا بی ارزش کردن او نمی شود. نقل شده است که رسول اکرم (ص) روزی به خانه ی کعبه نظر افکند و فرمود:
«به به، چه خانه ی بزرگی! چقدر حرمت تو نزد خدا عظیم است! » آنگاه فرمود: «به خدا سوگند، حرمت مؤمن از تو بزرگتر است» (25)
با این وصف، این متاع گرانقدر را با چه چیز می توان مبادله کرد؟ کمک های مادی و معنوی، هر چند بزرگ باشد، هرگز با آبرو و حیثیت مؤمن برابری نمی کند. بنابر این، سزاوار نیست که هنگام برآوردن نیازهای مؤمن، خدای ناکرده، حیثیت او را پایمال یا لکه دار نماییم، این دور از انصاف و جوانمردی، و عمل نابخردان است. روشن است که چنین کار سفیهانه ای از ساحت مقدس پیشوایان معصوم بسیار بعید، حتی غیرممکن است، بلکه عکس آن درست است و ایشان آبروی افراد را می خریدند و حرمت شکسته شده ی آنان را تجدید می کردند و در این کار آنچنان پا برجا بودند که هنگام عطا و بخشش به صورت حاجتمندان نگاه نکرده و چشمان معصوم خویش را به چشمان ذوق زده ی آنان نمی دوختند.
مردی از انصار خواست از حضرت سیدالشهدا حاجتی بطلبد، حضرت بدو فرمود:
«ای برادر انصاری! آبرویت را از خواهش کردن حضوری نگه دار و نیاز خود را کتبا اظهار کن تا به خواست خدا تو را خشنود سازیم. »
او هم در نامه ای نوشت:
«ای ابوعبدالله! کسی پانصد دینار از من طلبکار است و مرا تحت فشار قرار داده است. از شما خواهش می کنم با او سخن بگویید تا به من مهلت دهد. »
وقتی امام (ع) نامه ی او را خواند، داخل منزل شد و کیسه ای که محتوی هزار دینار بود به او داد و فرمود:
«با پانصد دینار آن، وام خویش را بپرداز و بقیه را خرج زندگی کن. » (26)
محمدبن عبدالله بکری می گوید:
«وامی بر عهده داشتم که می بایست آن را بپردازم. خدمت امام کاظم (ع) شرفیاب شدم تا از آن بزرگوار کمک بگیرم؛ آن حضرت همراه غلامی، در مزرعه اش مشغول کار بود، هنگامی که مرا دید بیرون آمد و به اتفاق هم برای خوردن غذا می رفتیم، من داستان خویش را برایش بیان کردم، امام (ع) به من فرمود: همین جا باش تا برگردم. آنگاه به داخل مزرعه رفت و پس از مدتی برگشت و غلام را فرمود تا از اتاق بیرون برود سپس کیسه ای را که محتوی سیصد دینار بود به من بخشید و خود برخاست و از آنجا رفت و من نیز سوار مرکب خود شدم و به دنبال کارم رفتم. » (27)
چنین برخوردهایی نشانه ی عالی ترین درجه ی جوانمردی، بلند همتی آن برگزیدگان الهی و شایستگی ایشان برای تصدی مقام هدایت امت است.

گره گشایی بی منت

منت نهادن و به رخ کشیدن کار نیک، سبب بی ارزش شدن آن می گردد. قرآن مجید در این باره می فرماید:
«یا ایها الذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی» (28)
ای مؤمنان! صدقه های خویش را با منت نهادن و آزار رسانیدن باطل نکنید.
پس، کمک رساندن و گره گشودن، آنگاه ارزش دارد که با منت و تحقیر توأم نگردد. زیرا انسانهای آزاده را تحمل بار سنگین منت، مشکل است، سخنسرای شیراز را در این مقام، نکته ای است:
مرا حاجی ای شانه ی عاج داد
که رحمت بر اخلاق حجاج باد
شنیدم که باری، سگم خوانده بود
که از من به نوعی دلش مانده بود
بینداختم شانه کاین استخوان
نمی بایدم، دیگرم سگ مخوان (29)
این کار نکوهیده، هرگز از رهبران الهی سر نزد و آن انسانهای نمونه، همچنان که دیگران را به کارگشایی بی منت فرا می خواندند، خود نیز چنین بودند.
حضرت امام حسن مجتبی (ع) در مسجد الحرام شنید که مردی مبلغ ده هزار درهم از خدا طلب می کند. آن حضرت به منزل رفت و آن مبلغ را برایش فرستاد. (30)
امام سجاد (ع) حدود صد خانوار از اهل مدینه را سرپرستی می کرد و تمام نیازمندیهای آنان را بر آورده می ساخت، ولی آنان نمی دانستند که چه کسی چنین کاری را می کند. پس از آنکه امام از دنیا رفت فهمیدند که امام سجاد (ع) بوده است. (31) حضرت کاظم (ع) نیز به تفقد مسکینان مدینه می پرداخت و شبانه طلا و نقره و چیزهای دیگر به آنان می رساند، به گونه ای که نفهمند این اموال از کجا به آنان می رسد. (32)
همین طور، آن بزرگواران مراقب احوال مؤمنان بودند و حتی بدون آنکه آنان، ابراز نیاز کنند به برآوردن حاجتشان همت می گماشتند. ابوهاشم جعفری می گوید:
«در زندگی دچار تنگدستی شدید شدم. خدمت امام حسن عسکری (ع) رسیدم و قصد داشتم مبلغی از آن حضرت وام بگیرم. ولی خجالت کشیدم و از این موضوع سخن نگفته به منزلم بازگشتم، ولی آن حضرت از حال من آگاه شده بود و مبلغ یک صد دینار با نامه ای بدین مضمون برایم فرستاد:
«هرگاه نیازی داشتی بدون شرم و خجالت آن را از ما طلب کن به خواست خدا به مرادت می رسی. » (33)
به امید آنکه ما نیز از این چراغهای هدایت و فروغ جاودانه ی سیرت زیبایشان، الهام گرفته بدون منت و با همت، به رفع مشکلات جامعه ی انقلابی خویش بپردازیم و کشور اسلامیمان را که پایگاه اهل بیت (ع) است به خودکفایی و استقلال کامل رسانیم.
انشاء الله

__._,_.___
Recent Activity:
یاهو گروه انديشه نیک برای تبادل اندیشه و انتقال مطالب آموزنده

اجتماعی، فرهنگی، علمی و هنری از شخصی به شخصی دیگر و از نسلی به

نسل دیگر، راه اندازی شده است.


baraye didane in email be surate farsi mitavanid az yeki
az do rahe zir estefade konin:

1-Right clik>Encoding>More>Unicode (UTF-8)
2-Right clik>Encoding>More>Arabic (windows)

اگر این مطلب از طرف دوستان برای شما بازفرست شده است

می توانید در صورت تمایل در این یاهوگروه به نشانی اینترنتی

http://groups.yahoo.com/group/AndisheyeNik

وآدرس ایمیل andisheyenik@yahoogroups.com

،عضو شوید تا همه مطالب فرهنگی و اندیشه ای گروه را دریافت نمایید

لطفا در نظر داشته باشید که مطالب ارسالی از طرف صاحبان اندیشه با نگرشها

و سلیقه های گوناگون را به معنای خط مشی این یاهوگروه قلمداد نکنیم.

شاگردی دقیق، آموزگاری شریف و پرستاری مهربان برای (اندیشه) هم باشیم و بمانیم

مدیریت اندیشه نیک
MARKETPLACE

Stay on top of your group activity without leaving the page you're on - Get the Yahoo! Toolbar now.


Get great advice about dogs and cats. Visit the Dog & Cat Answers Center.


Hobbies & Activities Zone: Find others who share your passions! Explore new interests.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

CopyRight © 2006 - 2010 , GODFATHER BAND - First Iranian News Portal , All Rights Reserved