اين چهره راستين حسين کسی که به همراه برادرش حسن در کشتار بيرحمانه و وحشيانه هموطنان ما در طبرستان شرکت داشته است. اين عکس از روی يک نقاشی که در موزه لوور پاريس نگهداری ميشود گرفته شده است حسين بن علی امام سوم شيعيان خود ميگويد: « ما از تبار قريش هستيم و هوا خواهان ما عرب و دشمنان ما ايرانی ها هستند. روشن است که هر عربی از هر ايرانی بهتر و بالاتر و هر ايرانی از دشمنان ما هم بدتر است. ايرانيها را بايد دستگير کرد و به مدينه آورد٫ زنانشان را بفروش رسانيد و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت.» ( سفينه البحار و مدينه الاحکام و الآثار صفحه ۱۶۴ ٫ حاج شيخ عباس قومی ) بله درست است تعجب نکنيد اين سخنان امام حسين است که ۱۴۰۰ سال هموطنان ما هر ساله به خاطر او عزاداری ميکنند و بر سر و صورت خود ميکوبند و عده ای هم پا را فراتر از اين گذاشته و برای قاتل پدران ما قمه بر سر و بدن خود ميزنند و جوی خون راه می اندازند!!!وحتی کار اين زن بدبخت شيعه بجايی رسيده که بخاطر يک تازی جنايتکار چه بلايی بر سر فرزند بيگناه خود مياورد به خاطر کی؟ به خاطر چی؟! تا کی بايد ايرانی دشمنان قسم خورده خود را پرستش کند و از آنها بت بسازد؟ همين امام حسين که يکی از بزرگترين بتهای شيعيان است کسی بود که به همراه برادرش حسن در کشتار مردم طبرستان شرکت داشتند. آيا اين امر غير قابل قبول است که تا به حال دولتها و دست اندرکاران تازی پرست و به خصوص ملاهای کثيف جمهوری اسلامی که سنگ شيعه و علی و دوازده امام رو به سينه ميزنند تمامی اسناد و مدارک موجود در کتابهای تاريخی را پاک کرده و يا تغيير داده اند تا مردم ايران را در خواب ننگ آلود مسلمانی نگاه دارند؟! سالهاست که با سانسور و دستکاری در اسناد و کتابهای تاريخی سعی داشته اند تا چهره زشت و وحشی اين جنايتکاران بيابانگرد را پنهان کرده و از آنها چهره ای معصوم و دوست داشتنی (!) ساخته اند و اين يکی از اسرار پايداری اسلام تا به امروز است يعنی سانسور شديد و نگاه داشتن مردم در جهل و نادانی. چه بسا که اگر غير ازاين ميکردند اسلام به هيچ عنوان تا به امروز حداقل در ايران دوام نمی آورد. اگر مردم ما بدانند که اين اشخاصی که از آنها بت ساخته اند٫ چه جناياتی بر پدران و مادران ما کرده اند هرگز دين اسلام در ايران وجود نداشت. در اينجا ميخواهم به استناد به چند سند معتبر تاريخی که گوشه ای از اسناد جنايات اين تازيان است را برای شما بياورم تا بيشتر با چهره زشت و کثيف تازيان آشنا شويد. فتوح البلدان- بلاذری صفحه ۳۰۳ « عثمان در سال ۲۹ هجری سعيد ابن عاص را والی کوفه کرد و عبدالله بن عامر کريز را والی بصره مرزبان طوس به اين دو نفر نوشت و آنها را به خراسان دعوت کرد که هر کدام فاتح شدند مالک آنجا شناخته شوند . هر دو حرکت کردند عبدالله از او پيشی گرفت و سعيد به سوی طبرستان رفت که آنجا را فتح کند و در سپاه او حسن و حسين هر دو بودند...» زندگانی امام حسين - زين العابدين رهنما - جلد دوم - فصل سوم - صفحه ۲۰ در سال س ام هجری يعنی هفت سال پس از خلافتش ( عثمان ) آن فرمانده ماجراجوی عرب ( سعيد بن عاص ) را با نيروی تازه نفس از کوفه بسوی طبرستان فرستاد. دو فرزند علی امام حسن و امام حسين هم بسمت مجاهدان اسلامی که اين جهاد برای هر خاندان مسلمان وظيفه بشمار ميامد زير دست اين فرمانده اموی حرکت کردند.... اين نيروی تازه نفس به حدود طبرستان رسيدو نخست با دژ مستحکم و قلعه ناگشودنی آن برخورد کرد. سعيد بن عاص دانست که تصرف اين دژ ناممکن است. سعيد هيئتی را به قلعه فرستاد و تقاضای صلح و تاديه جزيه نمود. پس از گفتگوی بسيار سپهبد قلعه برای جلوگيری از خونريزی پيشنهاد صلح او را پذيرفت بشرط اينکه نيروی تازيان به مردم قلعه و دفاع کنندگان اين دژ آسيبی نرسانند. اين شرط پذيرفته شد و سپهبد دستور گشودن دروازه های کوه پيکر قلعه را داد. هنگام باز شدن دروازه بزرگ قلعه که چندين گز طول و عرضش بود و با کبکبه و وقاری آهسته آهسته روی پايه های قطور آهنی ميچرخيد و باز ميشد عربها به تماشای آن ايستاده و حيرت زده بودند! سعيد بن عاص فرمانده عرب با تمام نيروی خود به درون قلعه آمد و مطابق نقشه ای که قبلا طرح ريزی کرده بودند دستور داد بيدرنگ نقاط بلند و سخت قلعه را اشغال کنند و نيروی ايران را خلع سلاح نمايند. فردای آن روز يکايک مدافعان قلعه را گرفت بعضی را در زنجير نگاه داشت و بيشتر آنها را کشت. کشتاری بيرحمانه در قلعه انجام داد. زندگانی امام حسين - زين العابدين رهنما - جلد اول - فصل بيست و نهم - صفحه ۱۸۳ ارينب ( ۱ ): آری او ( حسين ) را ديده ام از مردانگی و شجاعتهای او هم در جنگهای آفريقا و هم در نبرد طبرستان چيزها شنيده ام. پيامبر - زين العابدين رهنما - جلد سوم - صفحه ۶۵۹ - در مورد خسناء شاعره عرب اين زن شاعره ( خسناء ) آنقدر در ايمانش قوی و در عقيده اش به اسلام پايدار ماند که در جنگ قادسيه با چهار فرزندش شرکت کرد و آن وصيت مشهور را نمود و آنها را به صبر و مقاومت در برابر دشمن تحريص و تشويق کرد تا هر چهار نفر آنها کشته شدند.... بله يکی ديگر از بدبختيهای ما اين است که تاريخ نويسان و محققان ما ايرانيان را « دشمن » و سرداران عرب را « ماجراجو » می نامند با اين حال و روز عاقبتی بهتر ازاين نخواهيم داشت. پاورقی: ۱- ارينب- زنی که نخست نامزد يزيد ميشود و چون حسين او را گمراه ميکند و با گول زدن سوی خود ميکشد بدينگونه کينه جويی يزيد برانگيخته ميشود و حسين خود را بر سر اين زن به کشتن ميدهد. |
--
شما به این دلیل این پیام را دریافت کرده اید که در گروه Google Groups "انجمن پادشاهي ايران و مبارزين ايران زمين" مشترک شده اید.
جهت پست کردن مطلب به این گروه، ایمیلی به iran-shahanshahi@googlegroups.com ارسال کنید.
جهت لغو اشتراک از این گروه، ایمیلی به iran-shahanshahi+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینه های دیگر، از این گروه در http://groups.google.com/group/iran-shahanshahi?hl=fa دیدن کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر