428The_Godfather_II_2The%20Godfather273TheGodfather2020305The_Godfather_II_1

Go English

چهارشنبه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۹۰

Re: -- AndisheyeNik -- بدبخت ملتي که تاريخ

 

درود
بله سخن شما درست است
من نميدانم اگر رو در رو بوديم باز آقاي آرش همين رو را داشت؟

On Mon Apr 25th, 2011 9:38 AM PDT Iman Hoda'ei Fard wrote:

>آقایان عزیز؛ کیارش و آرش، سلام.
>فکر می‌کنید این‌گونه مباحثه‌ها هم به جایی قرار است برسد؟ یا اینکه نتیجه ای جز جزم‌تر شدن قدرت فکر به بار خواهد داشت؟
>فقط یک سوال از شما؛ اگر رو در روی هم نشسته بودید هم این‌گونه سخن می گفتید؟
>به عنوان فردی که نوشته‌های هر دوی شما را دنبال می‌کنم، توقع خوندن چنین کلماتی رو نداشتم.
>ممنون که این چند خط رو مطالعه کردید.
>
>ایمان
>
>
>On Ordibehesht 5, 1390, at 7:58 PM, S.O.S-----HELP wrote:
>
>> درود
>> من يادآوري ميكنم كه شما اومدي اثبات كني حسن و حسين تو جنگ نبودند اما يكي از منابع خودت دقيقا اسم هر دو رو آورده بود
>> در آخرش هم نوشته كه اينها به خوبي به قتل پرداختند
>> حالا خوبه برات همه رو هاي لايت كرده ام
>> شما علاوه بر اينكه بيسوادي گويا كور هم هستي
>> حرف نزني الان خيلي سنگينتري
>> خودت كه سواد تحقيق كردن نداري حداقل اون چيزايي كه ريحاني فرستاده رو بخون
>>
>> در ضمن من تاريخ ابن خلدون رو درباره جنگ طبرستان و قتل عام شهر تميشه خوندم
>> اونجا هم اشاره شده به قتل عام
>> تاريخ ابن خلدون به صورت الكترونيكي در اينترنت يافت ميشه
>> خودتون بخونيد.من هرچي بيشتر تحقيق ميكنم بيشتر به مساله قتل عام پي ميبرم و حضور حسن و حسين هم در قتل عام ها بيشتر برام روشن ميشه
>> بدرود
>>
>> On Sat Apr 23rd, 2011 10:22 PM PDT arash aram wrote:
>>
>> >سلام به همه
>> >بله آقا کیا جنگ بوده ولی در دنیا جنگهای زیادی بوده ایرانیان در حدود نیمی از دنیا متمدن آن زمان را تصرف کردند ولی چقدر از مردم این کشورها که به دست ایرانیان متمدن تصرف شده بودند به دین زرتشتی گرویدند؟ و چرا ایرانیانی که کشورشان به دست اعراب بیابان گرد تصرف شده بود به دین اشغالگران کشورشان درآمدند؟
>> >
>> >در مطالعات تاریخی هر کجا دو نقل قول از یک نفر با هم تفاوت داشته باشند آن نق قول ضعیف شمرده میشه و ما داریم درباره تارخ صحبت میکنیم و نه ادبیات
>> > شما که خود را روشنفکر و خردگرا میدانید به من بگویید این صحبتها حرفهای یک انسان روشنفکر و خرد گرا و با فرهنگ است یا یک آدم عصبانی بی ادب؟
>> >یک نمونه بسیار ساده از گزافه گویی و یاوه سرایی نویسنده این متن کاملا مشهود است که شما آنرا ندیده ایدمتاسفانه به تک تک کلمات ما گیر میدهید و سوالات صد من یه غاز می پرسید ، اما چرندیاتی به این بزرگی را نمی بینیداین هم به این دلیل است که شما کورکورانه عادت به پیروی از هر مطلبی کرده اید و متاسفانه سواد لازم را هم ندارید
>> >ما به شما بزرگترین چرندی که این نویسنده نوشته و تحویل داده و شما ندیده اید را می
>> > گوییم شاید چشمانتان باز شود
>> >
>> >برعکس شما من خواننده مطلبم رو انسانی با سواد فرض میکنم که حداقل به زور هم شده درسهای عربی دبیرستان رو گذرونده است و در این صورت ترجمه این متنهای عربی براش نباید کار سختی باشه. و اما درباره این مطلب
>> >و فی هذه السنة: غزا سعید بن العاص طبرستان:
>> >«و
>> > ذلك أنه خرج من الكوفة یرید خراسان و معه حذیفة بن الیمان و ناس من أصحاب
>> >رسول الله صلّى الله علیه و سلّم، و معه الحسن، و
>> > الحسین، و عبد الله بن عباس، و عبد الله بن عمر، و عمرو بن العاص، و عبد
>> >الله بن الزبیر. و خرج عبد الله بن عامر من البصرة یرید خراسان، ففعل كل
>> >واحد منهما فعلا حسنا فی البلاد من قتل و صلح».{ المنتظم فى تاریخ الأمم و
>> >الملوك، أبو الفرج عبد الرحمن بن على بن محمد ابن الجوزى (م 597)،ج5ص
>> >شما اگه متن رو تا آخر میخوندید و دربارش درست قضاوت میکردید میدید که این متن و چند متن عربی بعدی به این خاطر آورده شده که نشان بدهد هیچ کدام از این کتابهای تاریخی به جنگی که این همه آدم توش کشته شده اند اشاره نکردند و چطور ممکنه که جنگی به این بزرگی اتفاق افتاده باشه و در این کتابها بهش اشاره نشده باشه. گذشته از تاریخ من از شما میخوام خودتون یه کم منطقی درباره امکان وقوع چنین جنگی فکر کنید و ببینید به چه نتیجه ای میرسید
>> >
>> >شاد باشید و پیروز
>> >
>> >
>> >
>> >--- On Fri, 4/22/11, S.O.S-----HELP <kia_rambo@yahoo.com> wrote:
>> >
>> >From: S.O.S-----HELP <kia_rambo@yahoo.com>
>> >Subject: Re: -- AndisheyeNik -- بدبخت ملتي که تاريخ
>> >To: "AndisheyeNik@yahoogroups.com" <AndisheyeNik@yahoogroups.com>
>> >Date: Friday, April 22, 2011, 4:33 PM
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> > درودبله خودتان را خسته نکنید چون ما به هیچ عنوان نمی پذیریم که ایرانیان اسلام را با آغوش باز قبول کردندروش تحقیق شما نادرست استاولا اینکه حسن و حسین در جنگ نبودند ربطی به اصل جنگ ندارد . برای ما مهم نیست چه کسانی در جنگ بوده اند و چه کسانی نبوده اند . مهم این است که جنگی بودهحال شما می خواهید به ما بقبولانید که اعراب آمدند پشت
>> > دیوارهای طبرستان و به مردم آنجا گل هدیه دادند و اسلام عزیز را برایشان پیشکش آوردند و آنها هم با دل و جان گویی گم کرده خویش را یافته باشند به آن گرویدند!!! باید بگویم خیررود میخ چوبی در گل رساما نرود میخ آهنین در الماسشما کتاب فتوح البلدان را تهیه کنید و ببینید دقیقا چه نوشتهسایتی که از بیان یک پاراگراف در یک کتاب نتیجه گیری کرده کارش اشتباه بودهادعا کرده در تاریخ طبری تناقض یافته اما بیان نکرده چه
>> > تناقضی؟خودش گفته به یک روایت دیگراولا یکی حنش بن مالک است دیگری حنش ابن مالک تغلبیشاید دومی کس دیگری باشد که ته اسمش تغلبی استثانیا به فرض هر دو یکی باشند ، مهم این است که روایت، روایت دیگری استشما نمی دانید روایات ممکن است متفاوت باشد حتی اگر از یک نفر نقل شده باشد؟حنش بن مالک روزی سخنی گفته و روایت شده ، دو سال بعد هم همان مطلب
>> > را روایت کرده . ممکن نیست سخنش تغییر کرده باشد؟مسعودی هم روایت هایی که از او شده را بیان کرده که کلیتی یکسان دارندشاید یکجا حنش بن مالک فکر می کرده حسن و حسین بوده اند بعدا فهمیده نبوده اند یا شاید بعدا یادش رفته که اسم حسن و حسین را هم بگویدشما فکر می کنید روایت بر بر چه اسنادی استوار است؟همین کلام راوی و بس . حنش بن مالک هم در آن زمان رایانه و سیستم بایگانی نداشته که تمامی سخنانش را به خاطر بسپارد و همه را درست و دقیق و عینا شبیه هم روایت کندطبری هم
>> > هر دو روایت را آورده است . این دلیل بر تناقض نیست
>> >تناقض یعنی حرفی بگوید که سخن قبل را نقض کندمثلا بگوید حسن و حسین بودند و در جمله بعد صریحا بگوید نبودنداین دو گزاره متانقض اندبرای اینکه بدانید نقیض یک گزاره را چگونه تشخیص می دهند اول بدانید نقیض چیست بعد بگویید تناقضتعریف نقیض : در منطق ویا ریاضیات، نقیض یک عملگر منطقی یکتایی است، که نتیجه آن در صورتی که گزاره تحت آن نادرست باشد درست
>> > خواهد بود و در غیر این صورت نادرست است.در اینجا هم به شما تعریف تناقض را ارائه می دهد:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%85%E2%80%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%B2%DB%8C
>> >حال خودتان ببینید دو گزاره ای که از طبری نقل شده متناقض اند؟در یک جنگ هزاران نفر شرکت می کنند ، شما انتظار داشتید حنش بن مالک اسم تمامی آنها را همیشه حفظ باشد و در هر روایت هم نام ببرد؟
>> >شما به همین سادگی
>> > از یک سایت که منبعش را هم ذکر نکرده اید تبعیت می کنید؟یک نمونه بسیار ساده از گزافه گویی و یاوه سرایی نویسنده این متن کاملا مشهود است که شما آنرا ندیده ایدمتاسفانه به تک تک کلمات ما گیر میدهید و سوالات صد من یه غاز می پرسید ، اما چرندیاتی به این بزرگی را نمی بینیداین هم به این دلیل است که شما کورکورانه عادت به پیروی از هر مطلبی کرده اید و متاسفانه سواد لازم را هم ندارید
>> >ما به شما بزرگترین چرندی که این نویسنده نوشته و تحویل داده و شما ندیده اید را می
>> > گوییم شاید چشمانتان باز شود
>> >نویسنده در جایی از مطلب مثلا از مجمع البلدان منبع آورده است:در مجمع البلدان آمده است:
>> >«... سار إلیها من الكوفة ففتح طمیس أو طمیسة، و هی قریة».{ معجم
>> > البلدان، شهاب الدین ابو عبد الله یاقوت بن عبد الله الحموى (م 626)،ج4ص15}.توجه شما را به قسمت روشن جلب می کنماولا معنای جمله عربی را نیاورده است که ضعف یک مقاله فارسی است ، این هیچثانیا از کتابی که ندیده مشخص است حداقل چهار جلد است یک جمله آورده ، جمله ای بسیار بسیار کوتاه . از آن نتیجه گرفته در این کتاب هیچ اشاره ای به قتل عام نشده است!!!!!؛همانگونه که مشاهده می کنید در این کتاب ها هیچ اشاره ای به قتل عام مردم نشده استنویسنده مطلب می دانسته امثال شما به دنبال منبع اصلی نمی روید ، اولا منبع اصلی عربی است و بسیاری عربی بلد نیستند و ثانیا
عربی
>> > هم بلد باشند دسترسی به چنین کتابهایی به این سادگی نیست و خواننده ای چون شما که پیرو کور اسلام است همین برایش کافی استو باید احسنت گفت به نویسنده که دقیقا خوب روان شما را شناخته استعقل شما آیا حکم می کند که از همین یک جمله نتیجه بگیرید قتل عامی رخ نداده است؟یا در مورد دیگر همینطور :در کتاب الاستیعاب چنین آمده است:
>> >«كان
>> > سعید بن العاص بن سعید بن العاص هذا أحد أشراف قریش ممن جمع السخاء و
>> >الفصاحة، و هو أحد الذین كتبوا المصحف لعثمان رضى الله عنه، استعمله عثمان
>> >على الكوفة، و غزا بالناس طبرستان فافتتحها».{
>> > الاستیعاب فى معرفة الأصحاب، أبو عمر یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد
>> >البر (م 463)،ج2ص622}.جلد دوم این کتاب حداقل 622 صفحه داشته ، شما حساب کار را خودتان بکنیدشما اصلا معانی جملات فوق را می دانید؟در جمله فوق به طور خلاصه نوشته شده که سعید بن عاص فردی از اشراف قریش بود ، یکی از کسانی بود که برای عثمان مصحف نوشت ، عثمان از او برای جنگ با مردم طبرستان استفاده کرد و او آنرا فتح کردهمین!!!!!!؛اگر طرف می خواسته اینطوری یک جنگ رو کلا تاریخ نویسی کنه که دیگه به جلد دوم نمی
>> > کشید!!! 622 صفحه هم نمی شد . کل تاریخ رو اگر یه نفر بخواد اینطوری روایت کنه تو 200 صفحه جمع میشه که!!!!؛تناقض می دانی به چه می گویند؟این دو گزاره:اولی می گوید عثمان او را به جنگ طبرستان فرستاددومی می گوید :
>> >در کتاب فتوح البلدان هم آمده است:
>> >«
>> > گویند: عثمان بن عفان سعید بن عاصى بن سعید بن عاصى بن امیه را در سال
>> >بیست و نه بر كوفه ولایت داد و مرزبان طوس به او و به عبد الله بن عامر بن
>> >كریز بن ربیعة بن حبیب بن عبد شمس والى بصره نامه نوشت و ایشان را به
>> >خراسان دعوت كرد كه هر یك غالب و پیروز شود خراسان را به
>> > تصرف او دهد.
>> >ابن عامر به قصد آن دیار رهسپار شد و سعید نیز برفت ولى ابن عامر بر او پیشى گرفت و سعید به غزاى طبرستان رفت.
>> > به
>> > قولى سعید بى آنكه از كسى فرمانى دریافت كند، از كوفه به قصد جنگ طبرستان
>> >رفت و الله اعلم. سعید طمیسه و نامنه را كه قریه‏یى است بگشود و با پادشاه
>> >جرجان به دویست‏ هزار و به قولى سیصد هزار بغلیه وافیه صلح كرد. وى این
>> >رقم را به جنگجویان مسلمان ادا مى‏كرد».{ فتوح البلدان، أحمد بن
>> > یحیى بلاذرى (م 279)، ص326}.
>> >متوجه شدید؟
>> >در ضمن شما گویا خودت هم این مقاله را نخوانده ای . شما سواد انگلیسی که نداشتی ، سواد عربی هم متاسفانه نداریبه شما هم ایرادی وارد نیست . هر کسی که زبان دیگر نمی داندمطلب خودتان را قسمت های عربی را نخوانده اید متاسفانهدر قسمتی که نویسنده از تواریخ دیگر خواسته حجت بیاورد بر اینکه حسن و حسین در جنگ نبوده اند و قتل عام هم صورت نگرفته چنین منبعی
>> > مشاهده می شود :در کتاب المنتظم چنین آمده است:
>> >
>> >و فی هذه السنة: غزا سعید بن العاص طبرستان:
>> >«و
>> > ذلك أنه خرج من الكوفة یرید خراسان و معه حذیفة بن الیمان و ناس من أصحاب
>> >رسول الله صلّى الله علیه و سلّم، و معه الحسن، و
>> > الحسین، و عبد الله بن عباس، و عبد الله بن عمر، و عمرو بن العاص، و عبد
>> >الله بن الزبیر. و خرج عبد الله بن عامر من البصرة یرید خراسان، ففعل كل
>> >واحد منهما فعلا حسنا فی البلاد من قتل و صلح».{ المنتظم فى تاریخ الأمم و
>> >الملوك، أبو الفرج عبد الرحمن بن على بن محمد ابن الجوزى (م 597)،ج5ص7}.
>> >جمله زرد میدانید یعنی چه؟یعنی خارج شدند از کوفه به سوی خراسانحسن و حسین هم که می دانید یعنی چه؟یا برایتان ترجمه کنم؟و جمله آخر می دانید یعنی چه؟کاش عربی بلد بودید ، می ترسم حرف من را نپذیرید و بگویید برای خودش دارد اشتباه ترجمه می کندکاش سواد داشتیدمعنی:پس هریک از آنها
>> > واقعا به خوبی قتل و آشتی در بلاد (خراسان) انجام داد
>> >من سعی کردم برایتان کلمه به کلمه ترجمه کنم طوری که مفهوم را هم خوب دریابیدنه تنها شما ، که نویسنده مطلب هم نخوانده و نفهمیده ، آقای مصطفی عزیز هم نخوانده و نفهمیده ، سایر دوستان اسلامگرای عزیز هم نه می خوانند نه می فهمند این مقاله راما باید زحمت بکشیم اینها را برای شما کشف رمز کنیماین منبعی است که نویسنده آورده است
>> > برای اینکه بگوید حسن و حسین در جنگ نبوده اند و قتل عامی هم رخ ندادهتازه این فقط یک جمله از کتاب مذکور است . من شک ندارم اگر کتاب را داشتم برایتان سند می آوردم که همه آنها از کشتار صحبت کرده اند
>> >آرش به جان خودم اگه روی نوشته های عربی رو هم خونده باشیواقعا برات متاسفمدست ازین روش بردار
>> >و پاسخ پرسش پایانی نویسنده را هم می دهمهمانگونه
>> > که مشاهده می کنید در این کتاب ها هیچ اشاره ای به قتل عام مردم نشده
>> >است،به نظر شما اگر سعید بن عاص آن جنایت بزرگ را مرتکب شده بود،مولفین این
>> > کتاب ها به این سادگی از کنار آن می گذشتند؟؟!!خیر ، همانگونه که مشاهده کردیم از منابع جنابعالی این کتاب ها اشاره به قتل عام مردم کرده اند و مولفین کتابها هم به سادگی از کنار آن نگذشته اند
>> >
>> >رود میخ چوبی در گل رس اما نرود میخ آهنین در الماس
>> >بدرود
>> >
>> >From: mostafa sh <mostafa_sh_elec@yahoo.com>
>> >To: AndisheyeNik@yahoogroups.com; golpesar818@yahoo.com; arash_aram48@yahoo.com
>> >Cc: hami h <fosfor_2006@yahoo.com>
>> >Sent: Thursday, April 21, 2011 11:55 PM
>> >Subject: Re: -- AndisheyeNik -- بدبخت ملتي که تاريخ
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> > با عرض سلام و درود
>> >خيلي سربسته خدمتتون عرض ميكنم كه خودتون رو خسته نكنيد
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >آهـنـی را کـه مـوریـانــه بـخــورد
>> >
>> >
>> >نتوان برد از او به صیقل، زنگ
>> >
>> >
>> >با سیه دل، چه سود گفتن وعظ
>> >
>> >
>> >نـرود مـیـخ آهـنـین در سنگ
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >آهـنـی را کـه مـوریـانــه بـخــورد
>> >
>> >
>> >نتوان برد از او به صیقل، زنگ
>> >
>> >
>> >با سیه دل، چه سود گفتن وعظ
>> >
>> >
>> >نـرود مـیـخ آهـنـین در سنگ
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >آهـنـی را کـه مـوریـانــه بـخــورد
>> >
>> >
>> >نتوان برد از او به صیقل، زنگ
>> >
>> >
>> >با سیه دل، چه سود گفتن وعظ
>> >
>> >
>> >نـرود مـیـخ آهـنـین در سنگ
>> >
>> >--- On Thu, 4/21/11, arash aram <arash_aram48@yahoo.com> wrote:
>> >
>> >
>> >From: arash aram <arash_aram48@yahoo.com>
>> >Subject: Re: -- AndisheyeNik -- بدبخت ملتي که تاريخ
>> >To: "hami h" <fosfor_2006@yahoo.com>, "andisheyenik@yahoogroups.com" <andisheyenik@yahoogroups.com>, AndisheyeNik@yahoogroups.com
>> >Date: Thursday, April 21, 2011, 2:09 PM
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >سلام به همه
>> >من به این داستان فتح طبرستان و همچنین حضور امام حسن و امام حسین در این جنگ شک داشتم و از خودم میپرسیدم چطور در داستانهایی که سینه به سینه معمولا نقل میشه هیچ چیزی در این مورد در بین مردم فعلی طبرستان نقل نمیشه و اگه چنین کشتاری شده چرا همه مردم اونجا بعد از رفتن اعراب از اسلام رو گردان نشدند و اگه امام حسین و امام حسن در کشتار مردم ایران حاظر بودند چرا مردم ایران اینقدر به این افراد علاقه دارند و آنها را در حد پرستش دوست دارند؟ من در این باره تحقیق کردم و مطالبی که در زیر بیان شده رو پیدا
>> > کردم
>> >
>> >ماجرای مربوط به حمله سعید بن عاص به طبرستان و فتح شهر«تمیشه» در منابع متعدد تاریخی آمده است،که با اختلاف همراه می باشد.
>> >
>> >بعنوان مثال در مورد حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در لشکر سعید بن عاص،و قتل عام مردم ،درتاریخ طبری - ج پنجم - ترجمه ابوالقاسم پاینده - انتشارات اساطیر - چاپ دوم سال ۱۳۶۲ - صفحه ۲۱۱۶ ،چنین آمده است:
>> >
>> >سخن از غزای طبرستان بوسیله سعید بن عاص
>> >حنش بن مالک گوید : سعید بن عاص به سال سی ام از کوفه به منظور غزا آهنگ خراسان کرد . حذیفه بن یمان و کسانی از یاران پیمبر خدا ( ص ) با وی بودند ؛ حسن و حسین و عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمر و عمرو بن عاص و عبدالله بن زبیر نیز با وی بودند و در ادامه به ماجرای قتل عام مردم قلیع تمیشه اشاره می کند.
>> >
>> > ولی در صفحه بعد ( ۲۱۱۷ ) بنا به روایت دیگر بازهم از حنش بن مالک چنین می نویسد :
>> >حنش بن مالک تغلبی گوید : سعید سال سی ام آهنگ غزا کرد و سوی گرگان و طبرستان رفت . عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمر و ابن زبیر و عبدالله بن عمرو بن عاص با وی بودند ...
>> >کلیب بن خلف گوید : سعید بن عاص با مردم گرگان صلح کرد . آنگاه مقاومت کردند و کافر شدند و از پس سعید کس سوی گرگان
>> > نرفت که راه را
>> > بسته بودند و هرکه از حدود قومس به راه خراسان می رفت از مردم گرگان در بیم و هراس بود ...
>> >
>> >نکته مهم و قابل توجه :
>> > چنانچه ملاحظه می فرمایید هر دو خبر مربوط به غزای طبرستان ( ص ۲۱۱۶ و ص ۲۱۱۷ ) از حنش بن مالک نقل شده و در خبر دومی ( خبر صفحه ۲۱۱۷ ) نه اشاره ای به قتل عام مردم تمیشه شده و نه نامی از حسن و حسین ( ع ) دیده می شود!!!!
>> >
>> > حال به نقل برخی از مطالب از منابع دیگر تاریخی می پردازیم در مورد فتح طبرستان بدست سعید بن عاص:
>> >
>> >در کتاب الاستیعاب چنین آمده است:
>> >«كان سعید بن العاص بن سعید بن العاص هذا أحد أشراف قریش ممن جمع السخاء و الفصاحة، و هو أحد الذین كتبوا المصحف لعثمان رضى الله عنه، استعمله عثمان على الكوفة، و غزا بالناس طبرستان فافتتحها».{
>> > الاستیعاب فى معرفة الأصحاب، أبو عمر یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر (م 463)،ج2ص622}.
>> >
>> >در کتاب المنتظم چنین آمده است:
>> >
>> >و فی هذه السنة: غزا سعید بن العاص طبرستان:
>> >«و ذلك أنه خرج من الكوفة یرید خراسان و معه حذیفة بن الیمان و ناس من أصحاب رسول الله صلّى الله علیه و سلّم، و معه الحسن، و
>> > الحسین، و عبد الله بن عباس، و عبد الله بن عمر، و عمرو بن العاص، و عبد الله بن الزبیر. و خرج عبد الله بن عامر من البصرة یرید خراسان، ففعل كل واحد منهما فعلا حسنا فی البلاد من قتل و صلح».{ المنتظم فى تاریخ الأمم و الملوك، أبو الفرج عبد الرحمن بن على بن محمد ابن الجوزى (م 597)،ج5ص7}.
>> >
>> > در مجمع البلدان آمده است:
>> >«... سار إلیها من الكوفة ففتح طمیس أو طمیسة، و هی قریة».{ معجم
>> > البلدان، شهاب الدین ابو عبد الله یاقوت بن عبد الله الحموى (م 626)،ج4ص15}.
>> >
>> > در کتاب فتوح البلدان هم آمده است:
>> >« گویند: عثمان بن عفان سعید بن عاصى بن سعید بن عاصى بن امیه را در سال بیست و نه بر كوفه ولایت داد و مرزبان طوس به او و به عبد الله بن عامر بن كریز بن ربیعة بن حبیب بن عبد شمس والى بصره نامه نوشت و ایشان را به خراسان دعوت كرد كه هر یك غالب و پیروز شود خراسان را به
>> > تصرف او دهد.
>> >ابن عامر به قصد آن دیار رهسپار شد و سعید نیز برفت ولى ابن عامر بر او پیشى گرفت و سعید به غزاى طبرستان رفت.
>> > به قولى سعید بى آنكه از كسى فرمانى دریافت كند، از كوفه به قصد جنگ طبرستان رفت و الله اعلم. سعید طمیسه و نامنه را كه قریه‏یى است بگشود و با پادشاه جرجان به دویست‏ هزار و به قولى سیصد هزار بغلیه وافیه صلح كرد. وى این رقم را به جنگجویان مسلمان ادا مى‏كرد».{ فتوح البلدان، أحمد بن
>> > یحیى بلاذرى (م 279)، ص326}.
>> >
>> > همانگونه که مشاهده می کنید در این کتاب ها هیچ اشاره ای به قتل عام مردم نشده است،به نظر شما اگر سعید بن عاص آن جنایت بزرگ را مرتکب شده بود،مولفین این کتاب ها به این سادگی از کنار آن می گذشتند؟؟!!حال آنکه در خود تاریخ طبری هم در مورد این حادثه،تناقض وجود دارد.
>> >
>> >در مورد حضور حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتوحات به لینک زیر مراجعه
>> > کنید،پ
>> >--- On Wed, 4/20/11, S.O.S-----HELP <kia_rambo@yahoo.می توانید برهان و دلیل بیاورید
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >ما عرب بیابانگرد نیستیم که شیفته شعر و شاعری عده ای شیاد شویم
>> >
>> >
>> >ما هم نگفتیم حمله اعراب به ایران موجب زیر سوال رفتن دین میشود
>> >ما بگوییم الف شما می گویید گفت الف که الف لام میم را زیر سوال ببرد بعد قرآن را بعد دین را
>> >بگوییم ب می گویید گفت ب که بگوید برده داری در اسلام است و دین را زیر سوال ببرد
>> >بگوییم پ می گویید گفت پ که بگوید عربی پ ندارد پس زبان ناقصی است پس قرآن ناقص است و دین را زیر سوال ببرد!!!!؛
>> >بابا ما چه زبانی به شما بگوییم نمی خواهیم دین را زیر سوال ببریم؟
>> >ما بخشهایی از دین را زیر سوال می بریم .آنها هم قسمتهای عمده دین نیستند
>> >
>> >
>> >اما هدف از این بحث چیست؟
>> >من یکبار گفتم اما چون همه چیز را باید برای شما دو بار گفت باز می گویم
>> >برای اینکه وقت خودم را تلف نکنم کپی پیست می کنم
>> >این خائنان و جاهلانی هم که تبلیغ می کنند ایرانیان با آغوش باز اسلام پذیرفتند برای این است که بگویند دین اسلام کامل تر از زرتشت بود و ایرانیان هم چون از همه دنیا باهوش تر هستند فقط ایرانیان فهمیدند این موضوع را و اسلام را با آغوش باز پذیرفتند
>> >برای همین هم هست که شما از دهان هر بی سوادی این دو جمله را می شنوید : 1- اسلام کاملترین دین است 2- ایرانیان از سایر نژادها ضریب هوشی بالاتری دارند
>> >
>> >
>> >اینگونه موجب می شوند مردم فکر کنند : بابا ما که عقلمون کمتر از مردم 1400 سال پیش نیست ، اگه اونها فهمیدن اسلام خوبه پس حتما خوبه دیگه برای چی وقت خودم رو تلف کنم و تحقیق کنم؟!!؛
>> >
>> >
>> >اینان از آگاه شدن مردم می ترسند و برای همین هم هست که تمام تلاششان را می کنند که مردم را در جهل باقی بگذارند
>> >ننگ بر چنین شیادان و فریبکارانی باد
>> >بدرود
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >From: hami h <fosfor_2006@yahoo.com>
>> >To: AndisheyeNik@yahoogroups.com
>> >Cc: S.O.S-----HELP <kia_rambo@yahoo.com>
>> >Sent: Tuesday, April 19, 2011 6:30 PM
>> >Subject: Re: -- AndisheyeNik -- بدبخت ملتي که تاريخ
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >سلام
>> >چندنکته در متن جنابعالی دیدم لازم دیدم توضیح بدهم:
>> >اول اینکه بانوان گروه به علت حب و دوستی به شیعه و
>> >سنت به دین نمانده اند!
>> >
>> >دلیل آن هم این است،این حب و علاقه خصوصا
>> > به امام حسین،
>> >بیشتر بخاطر نوع عزاداریست،که اگر فردی دراین شرایط و این شیوه های
>> >عزاداری شرکت نکرده باشد ،قطعا آن احساسی که جنابعالی اشاره کردید
>> >وهنوز در ذهنتان مانده را ندارد!
>> >پس همینجا اعلام میکنم این نه دلیلی بر ماندن در دین است و نه علتی بر خروج.
>> >
>> >که البته طبق تعریفهای قبلی من از دین،از اسلام و دین اصلا نمیتوان خروج کرد،
>> >چون بیرون از آن هستی وجود ندارد.
>> >
>> >آنهایی هم که گریز و خروج دارند،از نام اسلام و این شاخه های فرعی خروج دارند،
>> >مثل کشمکش شیعه و سنی،احادیث جعلی،تقلید و تمام آسیب ها و نتایج
>> > سو و
>> > زیان آوری که در سالیان سال نصیب بشریت شده است.
>> >
>> >البته هستند کسانی که در طول زمان با حقیقت و واقعیت به طور تجربی یا تصادفی
>> >یا در نتیجه فکر و عقل مواجه می شوند ولی آنها هم خروج می کنند،
>> >چرا؟؟
>> >جوابش ساده است:
>> >
>> >مانند آن ستوران در وقت آب خوردن
>> >چون عکس خویش دیدیم ازخویشتن رمیدیم
>> >
>> >
>> >دوم اینکه:در مطلب "چگونه از عقاید احمقانه بپرهیزیم "به نقل از" راسل "اورده بودم که
>> >همه ما فکر می کنیم ملت و نژاد برتری داریم و خیلی باهوشیم و ازین حرفها!
>> >لذا برای مثال زدن از اشخاص قبل از اسلام و بعد از اسلام نمیتوان به حقیقتی پی برد،
>> >مثال ساده اش هم شخص مولویست،
>> >ما فارسی زبانان مفتخریم فارسی سروده،
>> >مسلمانان می گویند در مثنوی آمده:
>> >مثنوی معنوی مولوی هست قران زبان پهلوی
>> >مسایل توریستی هم که به جیب ترکیه می رود!!!!
>> >خلاصه مثالها فقط نوعی تخصیص به شمار می آیند و تخصیص هم نه برای اثبات و نه
>> > برای نقض
>> >حکمی قابل قبول است .
>> >و جمله" استثنا قاعده را ثابت میکند" جمله غیر منطقیست.
>> >
>> >اما من از تمام دوستانی که در بحث شرکت کردند،
>> >سوالی دارم:
>> >با حمله اعراب به ایران چه آمد؟
>> >اسلام؟
>> >ایرانیان چه چیزی را به هرصورتی چه با ناز ونوازش
>> >چه با خونریزی پذیرفتند؟
>> >اسلام؟
>> >و حالا ماچه داریم که آن را نقد میکنیم؟
>> >
>> >به قول دوستمان در حوادث تاریخی احساساتی نشویم
>> >ضمن اینکه حمله اعراب، خونریزی و تمام برگهای تاریخی و ادله
>> >وحتی عملکرد فقها و علما و من و شما و هر فرد دیگری ،
>> >جزو عیوب دین نخواهد بود.
>> >
>> >لذا بدانیم چه چیزرا پذیرفتیم،
>> >چه چیزرا ترویج دادیم،
>> >چه چیز را ارث برده ایم و ذهنمان از چه چیزهایی پراست که منجر به
>> >تنفر شده است.
>> >والسلام
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >From: S.O.S-----HELP <kia_rambo@yahoo.com>
>> >To: mostafa sh <mostafa_sh_elec@yahoo.com>; "andisheyenik@yahoogroups.com" <andisheyenik@yahoogroups.com>; "sanaz.mirzai@yahoo.com" <sanaz.mirzai@yahoo.com>; "vahid_t61t@yahoo.com" <vahid_t61t@yahoo.com>
>> >Sent: Monday, April 18, 2011 1:10:59
>> >Subject: Re: -- AndisheyeNik -- بدبخت ملتي که تاريخ
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >درود بر شما
>> >ببینید من یک استدلال کاملا ساده دارم
>> >و آن اینکه هیچگاه یک ملت در سطح کلان به دین نیاکانشان پشت نمی کنند و دین دیگری بپذیرند مگر اینکه زور در کار باشد
>> >مثال ساده ای هم زدم
>> >شما خودتان را فرض بگیرید
>> >حرفهای ما خیلی زیبا تر از کلام خونین قرآن است . ما از برابری و آزادی صحبت می کنیم
>> >حالا شما مرد هستید شاید به نفعتان باشد مسلمان باشید ، چون امتیازات بیشتری در آن صورت دارید
>> >اما در همین گروه ما بانوانی داریم که حاضرند تمامی نا برابری ها و تبعیضات موجود در اسلام را به جان بخرند اما به آن پشت نکنند
>> >چرا؟
>> >چون یک عمر به این اداها عادت کرده اند . خود من همانطور که بارها گفته ام هنوز ته دلم حس دوستی با ائمه دارم
>> >گاهی اوقات میل رفتن به امامزاده و چنین مسخره بازی هایی در وجودم حس می کنم
>> >به خاطر چیست؟
>> >چون ما را شستشوی مغزی داده اند . ما در این جامعه طوری بزرگ می شویم که نمی توانیم به این سادگی به مقدساتی که جامعه به خوردمان داده پشت کنیم
>> >حال شما فکر می کنید به همین راحتی حجم عظیمی از ایرانیان که اصولا کلی کشته در جنگ با اعراب هم داده اند دینشان را تغیر دهند؟
>> >شما فکر می کنید حرف اسلام از حرف زرتشت برتر است؟
>> >ما سخن بهتر به شما می گوییم مقاومت می کنید ، حال می گویید ایرانیان دین بهتر خودشان را رها کنند و به اسلام بگروند؟
>> >فکر می کنید فقط شمایید که می گویید دینتان کاملترین است؟
>> >زرتشتیان هم همین فکر را می کرده و می کنند
>> >اصولا هیچگاه مردمی به همین سادگی تغییر عقیده نمی دهند
>> >و این ادعا فقط همین یکجاست . شما یکجای دیگر را نشان دهید که مردم با آغوش باز یک دین دیگر را می پذیرند
>> >کفار مکه دست از بت پرستی برنداشتند در مقابل اسلام بعد ایرانیان که دینی بسیار فراتر از اینها داشتند به سادگی دست بکشند و اسلام بیاورند؟!!؛
>> >مصریان باد دیدن آن همه معجزه از موسی دینش را نپذیرفتند . البته موسی دینی به آنها تبلیغ نمی کرد و قضیه یهودیان با بقیه ادیان فرق دارد که اگر لازم شد توضیح می دهم
>> >مردم اورشلیم هم همینطور . عیسی ، نوزاد یک روزه سخن گفت جلوی جمعیتی . مرده زنده کرد . کور بینا کرد و .... آخر با رای خود مردم کشتنش!!!؛
>> >تازه نزدیک سیصدسال هم طول کشید تا مسیحیت جا بیافتد و عده ای آنرا بپذیرند
>> >و جالب است بدانید مردم ایران هم یک دفعه اسلام نیاوردند قرنها طول کشید و نهایتا هم اسلامی که ایرانیان گرفتند به هیچ عنوان چیزی نبود که اعراب برایشان هدیه آورده بودند
>> >
>> >من پاسخ ادعاهای شما را طبق شماره گذاری خودتان میدهم
>> >یک : درآمیختگی فرهنگی ما با اعراب چرا ایجاد شد؟ جز با جنگ؟ اگر جنگی در کار نبود درآمیختگی ای هم درکار نبود . پس اگر سخن شما را درست هم فرض کنیم این درآمیختگی هم زوری انجام شده
>> >در ضمن به عقیده من سخن شما نادرست است . در همان کتاب دوقرن سکوت که دوست زرتشتی مان معرفی کردند به اعمال زور در تغییر تکلم هم حتی اشاره شده
>> >و این تنها در مورد اعراب نبوده . هیتلر هم می خواست کل دنیا را آلمانی زبان کند و می گفت کاملترین زبان زبان آلمانی است!!! همین سخنی که از اعراب و حتی از ایرانیان نا آگاه هم می شنویم که عربی کاملترین زبان است
>> >
>> >
>> >دو : اولا اگر امروز یهودی و مسیحی میبینید به خاطر این است که امپراطوری بیزانس مانند دولت ساسانی بی عرضه نبود و جلوی حمله اعراب ایستاد و اعراب نتوانستند رومیان را شکست دهند . و مسیحیان و یهودیانی که در ایران میبینید بخش اعظم آنها بعدها به ایران آمدند
>> >زمان رضاخان عده بسیاری از ارامنه به ایران آمدند چون صنعتگر بودند و رضا خان هم در حال انجام کارهای صنعتی بزرگ بود
>> >در زمان جنگ دوم هم عده زیادی یهودی از لهستان به ایران پناه آوردند که هنوز هم برخی از آنان زنده اند و در ایرانند
>> >
>> >
>> >ثانیا ما امروز چه قدر مگر زرتشتی داریم؟ عده آنان به میلیون نفر نمی رسد در صورتی که در زمان ساسانیان جمعیت آنها بسیار بیش از این بوده و جمعیت ایران حداقل بالای چند میلیون نفر بوده
>> >چه شده که جمعیتشان بعد 1400 سال اینهمه آب رفته؟
>> >اگر الان جمعیت زرتشتیان چند صد هزار نفر است بدانید 1400 سال پیش جمعیتشان چند ده هزار نفر بوده که الان اینقدر شده
>> >تازه من حتی گمان نمی کنم جمعیت زرتشتیان به صد هزار نفر برسد
>> >
>> >آنهایی که مانده اند در جاهایی بودند که دست اعراب به آنها نرسیده و بعدا به ایران آمده اند
>> >ازاین آقای یزدی عزیز که شهرشان را خوب گشته اند بپرسید بین یزدی ها و هند چه رابطه ای هست؟
>> >بسیاری از زرتشتیان در زمان حمله اعراب به هندوستان گریختند و بعدها به ایران آمدند و در شهرهای مختلف سکنی گزیدند
>> >عبادتگاههای زرتشتیان اکثرا تاریخ ساختشان قرنها پس از حمله اعراب بوده
>> >شما برای اثبات ادعایتان باید عبادتگاهی از زرتشتیان نام ببرید که قدمتی حداقل 1400 ساله داشته باشد
>> >همان آتشکده معروف یزد که همه می روند یزد و می بینند فکر می کنید چند سال قدمت دارد؟ من فکر نمی کنم بیش از 100 سال باشد . تا جایی که یادم است در زمان رضاخان ساخته شده است
>> >
>> >خلاصه این تعداد اندکی که از زرتشتیان مانده است از دست اعراب در رفته اند وگرنه اینها هم سر به نیست می شدند
>> >همانطور که امروز هیچ از تاریخ باستان کشورت برجای نگذاشته اند دین باستانیتان را نیز می خواستند نابود کنند
>> >حتی زبانتان را، که این دو امر کار سختی بود اعراب مال این حرفها نبودند
>> >هم اکنون چه قدر از دانشگاه و بیمارستان جندی شاپور باقی مانده؟ منظور چه قدر از تاریخ آن است؟
>> >کسانی که به این دانشگاه رفته اند و بیرون آمدند کجا نامشان باقی مانده؟شما گمان می کنید ما نظیر پورسینا و رازی و خیام پیش از اسلام نداشتیم؟
>> >مهندسانی که تخت جمشید را بنا کردند ، ایوان مدائن را ساختند کجا آموزش دیده بودند؟ این علوم را از کجا کسب می کردند و استادانشان چه کسانی بودند؟
>> >چرا ازین مسائل خبری در دست نیست؟ شما که مانند این اسلامگرایان مشنگ فکر نمی کنید ما پیش از اسلام پزشک و مهندس و دانشمند نداشتیم و همش را اسلام برایمان آورد؟پس این آثار مهندسی عجیب را چطور ساخته اند اگر دانشمند نداشتیم؟طاق به آن عظمت را در ایوان مدائن چگونه محاسبه کردند؟
>> >به هر حال همانطور که میبینید اعراب در صدد بودند هیچ چیز از ایران باقی نگذارند
>> >این خائنان و جاهلانی هم که تبلیغ می کنند ایرانیان با آغوش باز اسلام پذیرفتند برای این است که بگویند دین اسلام کامل تر از زرتشت بود و ایرانیان هم چون از همه دنیا باهوش تر هستند فقط ایرانیان فهمیدند این موضوع را و اسلام را با آغوش باز پذیرفتند
>> >برای همین هم هست که شما از دهان هر بی سوادی این دو جمله را می شنوید : 1- اسلام کاملترین دین است 2- ایرانیان از سایر نژادها ضریب هوشی بالاتری دارند
>> >حتی در برخی محافل می شنوید که می گویند ایرانی ها دارند ناسا را می چرخانند و اگر ایرانی ها نبودند امریکا الان به خاک سیاه نشسته بود!!!؛
>> >مردم ما دچار خودشیفتگی دینی و از آن بدتر دچا خودشیفتگی نژادی هستند و تا اینها با ماست راه پیشرفت بسته است
>> >
>> >
>> >سه : دوست گرامی هیچگاه سخن مردم یک منطقه را باور نکنید . خصوصا در ایران . مردم هر منطقه ای اسطوره هایی دارند و برای آن اسطوره ها داستانهای عجیب غریبی می سازند . من نمی گویم این داستان نبوده اما شما هم قبول کنید که مردم ایران عمدتا از کاه کوه می سازند و این جزئی از اخلاق عوام در ایران است
>> >از این دوست یزدی می خواهم داستان گلدسته های مسجد جامع یزد را برایمان تعریف کند . شما ببینید این داستان با عقلتان جور در میاد یا خیر
>> >داستان هم فقط در بین عامه دهان به دهان می چرخد و در هیچ کتابی مکتوب نیست . من هم از خادم آن مسجد شنیدم . حالا دوستمان داستان را برایت می گوید خودت قضاوت کن
>> >
>> >
>> >چهار : سخن شما کاملا صحیح است و اعمال زور جوابگو نیست و همین هم شده . تق کار جایی در رفته . شما ببینید امروز دین ایرانیان چقدر شبیه دین اعراب است . فراموش نکنید که جنگ بین ایران و اعراب بود نه اسلام و زرتشت . اکنون هم ببینید آیا ایرانیان دین اعراب را پذیرفتند؟دین ایرانیان و اعراب در حال حاضر حتی در اصول دین هم متفاوت است . در فروع که تفاوت از زمین تا آسمان است!!!؛
>> >چرا مردم ایران از بابک خرمدین حمایت نکردند...این سوال خیلی تاریخی است و من اطلاعات کاملی از تاریخ ندارم
>> >اینجا هم همه ایرانی هستند متاسفانه اما اگر نظر من را می خواهید نظر من این است که مردم ایران انسانهای خوبی نیستند و قدیم هم همینگونه بودند
>> >تا جایی که من می دانم بابک خرمدین توسط یک ایرانی فروخته می شود
>> >ایرانی ها برای یک پله بالا رفتن حاضرند دیگران را صد پله پایین بکشند
>> >شما که در ادارات ایران کار می کنید این قضیه را به وضوح می بینید . امروزه اصطلاحا به آن زیراب زدن می گویند
>> >بگذریم من از جماعت ایران چندان خوشم نمی آید . جز اندکی سایرین انسانهای شایسته ای نیستند و من هم دوست ندارم زیاد وارد این بحث بشود چون اینجا همه ایرانی هستند و ممکن است برداشت توهین آمیز از حرفهای من بکنند
>> >به هر حال من گمان نمی کنم ایرانیان در طول تاریخ سرآمدترین بوده باشند . نه تنها از لحاظ فرهنگ بلکه از سایر مناظر هم نبوده اند
>> >این را هم با دلیل می گویم و دلایلش بسیار طولانی است و در اینجا نمی گنجد
>> >کمی واقع گرا باشیم می توانیم این مسئله را لمس کنیم
>> >زمانی که اینجا میرزای شیرازی فرمان تحریم تنباکو را صادر کرد و شد تاریخ ما در فرانسه داشتند کلیسای نتردام را می ساختند
>> >
>> >
>> >بدرود
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >From: mostafa sh <mostafa_sh_elec@yahoo.com>
>> >To: AndisheyeNik@yahoogroups.com
>> >Cc: S.O.S-----HELP <kia_rambo@yahoo.com>
>> >Sent: Sunday, April 17, 2011 11:43 PM
>> >Subject: Re: -- AndisheyeNik -- بدبخت ملتي که تاريخ
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >با عرض سلام و درود
>> >اگر توجه کرده باشید بنده در مورد مباحثی که مطالعه داشتم در بحثها شرکت میکنم.بنده اصولا قبل از مطالعه ی یک سند ابتدا از جعلی نبودن سند اطمینان حاصل میکنم و سپس سند را مطالعه میکنم.لازم میدانم توجه شما را به چند نکته جلب کنم
>> >یک:در طرز گفتار و نوشتار اگر کلماتی به صورت عربی نوشته و یا خوانده میشوند ناشی از در آمیختگی فرهنگی میباشد نه اعمال زور.در هیچ جای تاریخ هیچ ملتی به زور گفتار و نوشتارشان عوض نشده به غیر از اینکه عللی چون مهاجرت و یا ورود فرهنگ غریب در بین آنان باشد
>> >دو:اگر زور و اجباری در پذیرش دین میبود الان هیچ اثری از آثار دین زرتشت یا مسیح و یا یهود در ایران نبود.اگر به اصفهان و یا شهر یزد سفر کرده باشید عبادتگاههای زرتشتیان با قدمت زیاد که هنوزهم پابرجا هستند بیانگر عدم اجبار در پدیرش دین است
>> >سه:اگر دوست داشتید و به اصفهان تشریف فرما شدید بنده شخصا شما را به منطقه ای به نام پل کله میبرم.حالا چرا اسم این پل کله است؟عرض میکنم:درهنگام حمله ی مغولها به ایران در این منطقه سربازان مغول مردم را در مسجدی در حال عبادت میبینند.علت دولا و راست شدن مردم را سوال میکنند که متوجه میشوند در حال عبادت بوده اند.بعد از این ماجرا کودکان شهر را در میدان شهر جمع میکنند و جلوی مردم با این بهانه که اگر به دین شمنی مغول در نیاییدو برای درس عبرت ,سر کودکان را از تن جدا میکنند و وقتی میبینند کسی حاضر به
>> > پدیرش
>> > دین شمنی نیست تمامی مردم شهر را سر بریده و برای عبور چنگیز خان از روی زنده رود با جمجمه ی افراد کشته شده پل میسازند.پس میبینیم که حتی کشته شدن کودکان و بعدا خود اهالی شهر نتوانست خللی در ایمان مردم شهر وارد کند.در مورد تاریخچه ی این پل بهترین سند صحبت اهالی بومی شهر لنجان اصفهان میباشد
>> >چهار:اصولا در طول تاریخ اعمال زور به هیچ عنوان کارساز نبوده و بلاخره تق کار در جایی در میرود.اگر واقعا زوری در کار بوده پس چرا مردم عادی و عامی تمایلی به کمک به بابک خرمدین از خود نشان نداده اند؟؟؟ و یا دایما اقدام به شورش نکرده اند؟البته بنده منکر وحشی گری سپاهیان عمر نیستم.اما مردمی که توانستند در طول تاریخ از نظر فرهنگ سر آمد ترین مردم باشند آیا نمیتوانستند بعد از مدتی به حجاز یورش برده و حتی نسل پیامبر را از زمین ساقط کنند؟؟؟
>> >با درود مجدد
>> >--- On Sun, 4/17/11, S.O.S-----HELP <kia_rambo@yahoo.com> wrote:
>> >
>> >
>> >From: S.O.S-----HELP <kia_rambo@yahoo.com>
>> >Subject: Re: -- AndisheyeNik -- بدبخت ملتي که تاريخ
>> >To: "hami h" <fosfor_2006@yahoo.com>, "andisheyenik@yahoogroups.com" <andisheyenik@yahoogroups.com>
>> >Date: Sunday, April 17, 2011, 11:53 AM
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >درود
>> >مردم ایران اینطور نبوده که یه اشهد بگویند و تمام شود
>> >با حمله اعراب خط و زبان و فرهنگ ما هم از بین رفت
>> >
>> >تدریس خط و زبان پهلوی در مکاتب ممنوع شد
>> >هر که سواد می آموخت عربی می آموخت و دانشمندان هم می بایست به زور نتایج تحقیقات و اکتشافاتشان را عربی می نوشتند
>> >کتب خوارزمی ، فارابی ، پور سینا و بسیاری دیگر به زبان عربی است نه فارسی
>> >اگر بزرگانی چون دقیقی و رودکی و مخصوصا فردوسی نداشتیم الان هیچ از زبانمان نداشتیم
>> >اینان حتی می خواستند تکلم به پارسی را هم ممنوع کنند که خوشبختانه نتوانستند و به خود درگیری افتادند
>> >
>> >
>> >آموزش دینی به غیر از اسلام به کودکان ممنوع شد
>> >آتشکده ها اجازه فعالیت نداشتند
>> >آنها را تخریب و به جایشان مسجد می ساختند
>> >همه باید زوری به نماز می ایستادند
>> >نماز هم در اصل به جماعت است و نماز فردی باز چیزی است که ایرانیان درآوردند که از زیرش در بروند
>> >شما گویا فکر میکنید اعراب اومدند از ایران رد شدند و یه گشتی زدند و رفتند پی کارشون؟
>> >نه خیر نه تنها دین را به زور گرفتند و دین جدیدی قالب کردند ، که خط و زبانت را هم گرفتند و از همه مهمتر عقلت را هم گرفتند و جایش تقلید برایت گذاشتند
>> >بیشتر مطالعه کنید و بیشتر فکر کنید
>> >هیچ دلیلی وجود ندارد که جماعتی انبوه در حد چند میلیون نفر یک دفعه همه با هم تصمیم بگیرند دین آبا و اجدادیشان را رها کنند و به آیینی نو بگروند
>> >ما امروز این همه داریم خود را می کشیم که شما دست از عقاید پوچ نیاکانتان بردارید و نمی کنید
>> >سخن ما و اندیشه ما بسیار پسندیده تر و نیک تر از قرآن است
>> >اما باز شما نمی پذیرید
>> >اما اگر یه اسلحه روی شقیقه ات بگذارم حتما حرفم را می پذیری ، حتی اگر دری وری بگویم
>> >خیلی هم زود می پذیری
>> >این هم دلیل خواری و زبونی نیست
>> >من که می گویم مردم ایران خوار و زبون بودند برای این است که فکر نکنید مثلا مردم ایران از آسمان افتاده اند و ما از همه بهتریم و پسر شجاعیم!!؛
>> >
>> >ما هم می ترسیم. ما هم زور بالای سرمان باشد دزدی هم می کنیم
>> >اگر خانواده شما را گروگان بگیرند و آنها را جلوی چشمتان شکنجه کنند و بخواهند یک جلد قرآن را آتش بزنید نمی کنید؟
>> >یک جلد که کمه ،10 جلد را هم آتش می زنید
>> >اشکال از شما نیست که خانواده تان را دوست دارید
>> >اشکال از آن حیواناتی است که شما را مجبور به این کار می کنند
>> >
>> >
>> >ایرانیان دینی صد برابر بهتر از اسلام داشتند و هیچ دلیلی جز زور نمی ماند برای تغییر دینشان
>> >در دین زرتشتی سنگسار نداریم ، دست و پای کسی را اهورامزدا دستور قطع کردن نمی دهد و به مردان زرتشتی نمی گوید زنانتان را بزنید . کسی کشتزار دیگری نیست و اهورامزدا هیچ کس را به دیگری برتری نداده است
>> >
>> >در دین زرتشتی زن و مرد برابراند نه زن نصف مرد باشد
>> >در دین زرتشتی جهاد و ترور و قتال نداریم
>> >در دین زرتشتی کسی خمس و زکات به یه مشت مفت خور نمی دهد
>> >در دین زرتشتی مرد نمی تواند چهار تا چهار تا زن بگیرد و کلی هم صیغه کند
>> >در دین زرتشتی برده داری نداریم
>> >ما هم پیش از اسلام با کشورهای دیگر می جنگیدیم اما هیچگاه زنانشان را به عنوان کنیز با خود به ایران نمی آوردیم
>> >حتما اینها را هم باید به شما ثابت کنم؟
>> >مطالعه کنید
>> >برعکس کسانی که می گویند پی دی اف نخوانید من می گویم بخوانید
>> >کتاب 200 صفحه ای را در ایران 150 صفحه می کنند و به شما تحویل می دهند
>> >برای همین پی دی اف بخوانید . تازه به محیط زیست هم کمک کرده اید
>> >بدرود
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >From: hami h <fosfor_2006@yahoo.com>
>> >To: AndisheyeNik@yahoogroups.com
>> >Cc: S.O.S-----HELP <kia_rambo@yahoo.com>
>> >Sent: Sunday, April 17, 2011 8:53 AM
>> >Subject: Re: -- AndisheyeNik -- بدبخت ملتي که تاريخ
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >سلام
>> >در مسلمان شدن دو حالت وجوداشته
>> >یا به ظاهر یا به باطن
>> >در باطن که سخنی نیست
>> >مگر میشود از اعماق دل وجان شیوه و راه وروش کسی را با جنگ وخونریزی عوض کرد؟
>> >در ظاهر هم که باید نتیجه گرفت که ایرانیان چقدر زرنگ بودند که
>> >بلافاصله فهمیدند که از انها چه میخواهند و با یک اشهد گفتن هرچه جنگ وخونریزیست
>> >تمام شده
>> >لذا خواری و زبونی ایرانیان فقط یک نظریه یا فرضیه است!!!!
>> >که ادله آن هم هجوم به عابر بانک هابرای یارانه نمی شود
>> >سالهاست این ملت علاوه برانکه چیزی نداشتند،چیزی هم بهشون نمیدادن
>> >حالا دوماهی 80 تومان هم که
>> > نمی شود نگرفت و قهر کرد!!!!
>> >باید دید ریشه این تزلزل چیست؟ایا ناشی از تمرکز گرایی های خودمردم نبوده؟
>> >
>> >ضمنا به نقل از یکی از دوستان اهل مازندرانی ام شنیدم که جغرافیای خاص
>> >مازندران به گونه ای بوده که مانع از هجوم اعراب شده و خود اهالی مازندران
>> >در صلح و دوستی اسلام را پذیرفتند
>> >تزریقی هم درکار نبوده
>> >این البته نقل قول هست و در بعضی کتب هم اورده شده،
>> >
>> >جغرافیای ویژۀ طبرستان، مانع از دست اندازی بیگانگان و پناهگاهی برای مخالفان حکومت مرکزی بوده است. از مهم ترین این پناهندگان، انقلابیان و سادات علوی بودند.
>> > بنا بر گزارش های تاریخی، نخستین گروه سادات، در میانۀ سده دوم به این منطقه پناه آوردند. یحیی بن عبدالله حسنی، برادر محمد بن عبدالله معروف به نفس زکیه پس از فشارهای منصور دوانقی، در سال 176 هجری به این دیار گریخت. در نیمۀ اول سده سوم، شیعیان و علویان زیادی به علت شیعه ستیزی و علوی ستیزی، به این منطقه آمدند. قاسم بن ابراهیم رسی (م 240ه) از جمله این سادات است که طرفدارانی نیز پیدا کرد. محمد بن ابراهیم و حسن بن زید از دیگر بزرگان سادات بودند که در این منطقه حضور یافتند و علیه حکومت عباسی دست به قیام زدند و بعد از قدرت یافتن حسن بن زید در سال 250
>> > ﻫ. ق. علویان بیش تری به آن دیار هجرت کردند. ورود گستردۀ علویان و شیعیان به مازندران، مردم طبرستان را تحت تأثیر قرار داد. انتساب علویان به پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)، معارف شیعی، و مبارزه با عباسیان، از علل پیروی مردم طبرستان از علویان و تقویت ایشان بود که حکومت طاهریان و حاکمان عباسی، از آن بی بهره بودند(به نقل از کتاب سیری در تاریخ تشیع مازندران)
>> > .
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >From: S.O.S-----HELP <kia_rambo@yahoo.com>
>> >To: mostafa sh <mostafa_sh_elec@yahoo.com>; "andisheyenik@yahoogroups.com" <andisheyenik@yahoogroups.com>
>> >Sent: Saturday, April 16, 2011 22:57:06
>> >Subject: Re: -- AndisheyeNik -- بدبخت ملتي که تاريخ
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >درود
>> >پاسخ من آری است
>> >بله ، مردم ایران خوار و زبون بودند و هنوز هم هستند
>> >آن زمان به زور اسلام آوردند
>> >امروز هم به زور چیزهای دیگر می آورند
>> >مردم ایران برای دریافت یارانه های خود به عابر بانک ها هجوم می برند ، بعد از پرداخت پول گاز سربازمی زنند
>> >چرا فکر می کنید مردم ایران تافته جدا بافته اند؟
>> >مردم ایران امروز یک مسیر را 300 تومن کرایه می دهند فردا 500 تومن و پس فردا 400 تومن و حرفی هم نمی زنند
>> >مردم ایران خودشان عرضه ندارند زمام امور کشورشان را برعهده بگیرند منتظر منجی هستند
>> >جالب است بدانید برخی از مردم ایران این منجی را امریکا می دانند!!!؛
>> >یک روز دوم خردادی هستند فردا همان ها طرفدار اهورا می شوند که بیاید و ایران را نجات دهد همان ها بعد طرفدار جنبش سبز می شوند
>> >مردم ایران همانهایی هستند که به ماست آب بستند بعد که رضاخان یک ماست بند را ترتیبش را میدهد همه ماست ها را کیسه می کنند!!!؛
>> >همانهایی که رضا خان یکی شان را در تنور نانوایی کرد و مردم ایران به جای آنکه از این عمل به یک جنایت یاد کنند به یک حرکت انقلابی و افتخارآمیز یاد می کنند
>> >وقتی امروز به زور یارانه ها را به ناف مردم ایران می بندند بدانید به همین راحتی اسلام را هم به نافشان بسته اند
>> >مردم ایران خیلی چیزها را به زور پذیرفتند
>> >پس از حمله اسکندر هم ما خیلی از معماری و هنر یونانی ها را گرفتیم
>> >
>> >شما می توانید نمونه های بسیاری از این آثار را در مجموعه بیستون و معبد آناهیتا ببینید
>> >بدرود
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >From: mostafa sh <mostafa_sh_elec@yahoo.com>
>> >To: S.O.S-----HELP <kia_rambo@yahoo.com>
>> >Cc: andisheyenik@yahoogroups.com
>> >Sent: Saturday, April 16, 2011 9:17 AM
>> >Subject: Re: -- AndisheyeNik -- بدبخت ملتي که تاريخ
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >با عرض سلام و درود به دوستان عزیز
>> >شما استدلال می کنید مردم ایران آنقدر خوار بوده اند که به زور شمشیر اعراب مسلمان شده اند .با این استدلال شما میتوان نتیجه گرفت ایرانیان بسیار زبون و خوار بوده اند و در ظاهر مسلمان شده اند .
>> > همچنین مردم ایران مجبور به قبول اسلام نبودند.میتوانستند با پرداخت جزیه دین خود را حفظ کنند و حتی مدتی بعد از مسلمین و اعراب انتقام بگیرن.
>> > لازم میدونم بگم شکست خوردن در جنگ ، نشان از بی غیرتی یا زبونی یک ملت نیست، بلکه
>> >در تاریخ ایران باستان دوره ی هخامنشی، که
>> > اسکندر مقدونی سراسر ایران را به
>> > زور شمشیر فتح کرد و عاملی شد برای تاسیس حکومت سلوکیان تأسیس شد و سال
>> > ها بر سراسر ایران حکومت کردند، نتوانستند فرهنگ یونانی و غربی را
>> > بر ایرانیان تحمیل کنند، بلکه از فرهنگ و معماری ایرانیان تأثیر
>> > پذیرفتند و ایرانیان هرگز دچار خودباختگی فرهنگی و بی هویتی نشدند و
>> > به ترویج این فرهنگ ها نیز نپرداختند. پس از اسلام نیز مردم ایران شاهد تهاجم اقوام مختلف از ماوراء النهر و مغولستان با فرهنگ های مختلف بودند، ولی هرگز دین «شمنی مغول»
>> > را ترویج ندادند، بلکه مهاجمان را مغلوب فرهنگ خویش ساختند، با این
>> > که مسلم است که شمشیر مغولان از
>> > شمشیر اعراب برنده تر و تیزتر و قتل و جنایت آنها در طول تاریخ ایران بی
>> > نظیر بوده است و اعراب مسلمان هرگز چنین جنایاتی را در ایران مرتکب نشدند; بنابراین هرگز نمی توان گسترش دین اسلام در ایران را به زور شمشیر دانست.
>> >با درود مجدد.
>> >تندرست و سلامت باشید
>> >
>> >
>> >--- On Thu, 4/14/11, S.O.S-----HELP <kia_rambo@yahoo.com> wrote:
>> >
>> >
>> >From: S.O.S-----HELP <kia_rambo@yahoo.com>
>> >Subject: Re: -- AndisheyeNik -- بدبخت ملتي که تاريخ
>> >To: "andisheyenik@yahoogroups.com" <andisheyenik@yahoogroups.com>
>> >Date: Thursday, April 14, 2011, 8:00 PM
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >درود
>> >جالب است
>> >سوال اصلی :
>> >
>> >چرا خودت مسلمان نمی شوی پس؟
>> >
>> >
>> >شما می گویید ایرانیان و زتشتیان راستین که خود شما هم یکی از آنانید ، اسلام را به زور نپذیرفتند
>> >باشه
>> >شما زرتشتی هستید دیگه؟
>> >پس تمام نیاکان شما که جمعیتی چند میلیونی در 1400 سال پیش داشتند همه با فکر و تعقل مسلمان شدند ، درسته؟
>> >ببینید با شما خیلی ساده صحبت می کنم
>> >زمانی جمعیت زرتشتیان چند میلیون نفر بوده
>> >اکنون که 1400 سال از آن زمان می گذرد جمعیتشان به شدت کاسته شده
>> >چرا؟
>> >فرض ما بر این است که هیچ کس نیامده زرتشتیان را بکشد یا به زور مسلمان کند و اینهایی که ما می گوییم دروغ است
>> >خوب
>> >پس حتما دین اسلام کامل تر و بهتر از دین زرتشتی بوده که هیچ کس در آن نمانده دیگه؟درسته؟
>> >اگر زرتشتیان دین اسلام را نپذیرفته اند پس کجا رفته اند؟آنها هم ته چاه غیب شده اند؟
>> >چرا جمعیتشان کمتر شده؟
>> >زرتشتیان در این همه سال ابزارهای ضد بارداری داشتند و رو نمی کرده اند؟
>> >جمعیت زرتشتیان کجا رفته پس؟
>> >مسلما آنها از دین خود خارج و به دین دیگری گرویده اند و آن دین هم اسلام است
>> >در این که جای بحث نیست؟
>> >چرا؟ اگر با زور مسلمان نشده اند چرا باید دین خوب و گل و بلبل خود را کنار بگذارند و مسلمان شوند . آن هم در این حجم انبوه؟!!!؛
>> >زرتشتیان چرا باید آتشکده خود را مسجد کنند؟
>> >اگر زوری نبوده و از روی میل باطنی بوده چی در اسلام دیده اند که این کار را کرده اند؟احترام؟
>> >چرا شما همان چیزها را نمی بینید و همین امروز همه آتشکده هایتان را به مسجد تبدیل نمی کنید؟
>> >اگر اسلام انقدر خوب است شما چرا زرتشتی هستید؟
>> >شما که به ولایت علی ایمان دارید چرا زرتشتی هستید؟
>> >علی خودش به ولایت خودش ایمان نداشت حال شما شده اید کاسه داغتر از آش ، تازه زرتشتی هم هستید!!!؛
>> >یعنی مسلمانان تا دم دروازه های شهر یزد آمده بودند که بنشینند و تفریح کنند؟
>> >شما این همه داستان برای ما تعریف کرده اید در آخر داخل پرانتز نوشته اید که همه را از یک تاریخ دان که 50 سال تحقیق کرده شنیده اید!!!؛
>> >این روش تحقیق شماست؟
>> >شما کمی از خرد خود بهره بجویید متوجه نادرستی تمامی این داستانها می شوید
>> >همانطور که از متن پیام شما معلوم است خودتان هم نمی دانید بالاخره ایرانیان به زور مسلمان شدند یا به دلخواه خود
>> >از یک طرف می گویید عمر چنین کرد و چنان کرد ، از طرف دیگر میگویید
>> >آنها صاحب اعتقادشان بودند و در آن اختیار کردند چنان که داشتند. اما آنها را شما چه پنداشته اید؟ یک مشت احمق؟ آیا مردم کشور ایران نفهمیدند که این وحشی ها لایق چه هستتند؟ آیا واقعا دین یک مشت وحشی را (شما فرض کن حتی بزور) پذیرفتند؟ بنظر من این یک توهین به شعور گذشتگان من است.
>> >
>> >
>> >کجا محمد گفته پادشاهان ایران خوب بودند کاری به کارشون نداشته باشید؟ حدیث مربوطه را بیاورید لطفا با ذکر منبع
>> >آغاز جنگهای ایران و اعراب بین سالهای 13 تا 16 هجری است
>> >فاطمه سال 10 یا 11 هجری کشته می شود
>> >چطور می آید جلوی سپاه اعراب می گوید نروید؟
>> >اصلا این داستان را از کجا درآوردید باز؟منبع؟
>> >خیلی ببخشید که لحن ما اینگونه تند است
>> >چون ما مثل شما نیستیم که یک استاد تاریخ به ما هرچه بگوید باور کنیم و از مدعی مدرک می خواهیم
>> >داستان زیر را شما بیان کرده اید:
>> >شاهزادگان و بانوان دربار را به اسارت با دستان بسته به خفّت ظاهری به نزد خلیفه دوم آوردند. دو نفر از حرامیان خلیفه به سمت شاهدختان شاهنشاه ایرانی دست بردند ندیمه ها آنان را بر زمین کوفتند. خبر را به علی ابن ابوطلب رساندند. او به سرعت آمد به خلیفه گفت مگر نشنیده ای از پیغمبر که با شاهزادگان ولو در اسارت به احترام رفتار کنید. بعد به جلو رفته از شاهدخت ایرانی می پرسد پدرت قبل شکست چه گفت؟ شاهدخت می گوید این تقدیر خداوند و من آن را می پذیرم.(یا باید پذیرفت، من یادم نیست) علی گفت: أحسنت
>> > بر
>> > پدرت.
>> >
>> >
>> >
>> >شما به این می گویید افتخار؟
>> >شما فکر می کنید خون شاهزادگان ایرانی رنگین تر از مردم عادی بوده؟
>> >شاهدختان ایرانی اینطوری قصر در رفتند، بقیه چی؟
>> >اونهایی که شاهدخت نبودند چی؟اونها باید به کنیزی گرفته می شدند؟
>> >شما از این داستان شرم نمی کنید؟
>> >تقدیر این بوده؟!!!!؛
>> >شاهنشاه بی عرضه ایرانی از عهده مشتی عرب ملخ خور بر نیومده انداخته گردن تقدیر!!!؛
>> >تازه علی هم بهش احسنت گفته
>> >
>> >و شما هم حتما امروز به تقدیر و قضا اعتقاد دارید؟
>> >درد ملت ما یکی دو تا نیست که!!!؛
>> >
>> >
>> >اگر علی با جنگ مخالف بوده پس چرا خودش تو جنگها شرکت می کرده و به عمر هم استراتژی میداده؟
>> >حتما تو جنگ حلوا خیرات می کرده آدم نمی کشته؟
>> >
>> >
>> >این جمله شماست:
>> >متوجه می شوید که با این بد دفاع کردنتان دارید ما را و اعتقاداتمان را آنقدر مسخره، سست و بی ارزش می کنید که با مقابله با یک فرهنگ مهاجم عرب با صفاتی که ذکر کردم آنهمه حجم معظم را به کناری گذاشتیم؟
>> >
>> >
>> >چه کسی خواسته اینجا از شما زرتشتیان دفاع کند؟
>> >شما گمان می کنید ما حمله اعراب و نسل کشی هایشان را به خاطر دفاع از زرتشتیان محکوم می کنیم؟
>> >نه دوست عزیز
>> >دغدغه ما نه زرتشتی است نه مسلمان ، نه ایرانی نه عرب
>> >ما به دنبال دفاع از انسانیم
>> >در جنگی که از شاهدختهای شما پذیرایی می شد عده زیادی انسان بی گناه به بردگی برده شدند
>> >عده زیادی بی گناه کشته شدند
>> >عده ای که انسان بودند
>> >ما کشتار ارامنه را هم محکوم می کنیم
>> >ما کشتار فلسطینیان را هم محکوم می کنیم
>> >چون همه اینها انسانند
>> >برای ما زن آواره فلسطینی هیچ فرقی با شاهزاده های شما ندارد که خونشان را رنگین تر می دانید
>> >
>> >
>> >راستی این را هم بگویم. بعضی از ما اعتقاد دارند با ازدواج حسین ابن علی با شاهدخت ایرانی نور فروهر و یزدان پاک در این سلسله تزریق شد و ایشان نیز دارای روح فروهر پاک است
>> >
>> >
>> >نمی دانم باید بخندم به این جمله یا گریه کنم
>> >نور فروهر در این سلسله تزریق شد!!!!!؛
>> >انگار شاهدخت ایرانی در رگهایش چیزی غیر از خون من و ما داشته!!!؛
>> >انگار بقیه انسان ها که از این سلسله نیستند از زیر بوته به عمل آمده اند
>> >نه عزیز من
>> >نه
>> >اشتباه می کنی
>> >
>> >
>> >بدرود
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >From: ali ayatollahi <sookse_khaldar@yahoo.com>
>> >To: Reza Reyhani <reza_reyhani2003@yahoo.com>; andisheyenik@yahoogroups.com
>> >Sent: Thursday, April 14, 2011 5:43 PM
>> >Subject: Re: -- AndisheyeNik -- بدبخت ملتي که تاريخ
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >به نام یزدان پاک
>> >بنده از فرزندان زردشتی نسب پر قدمت یزد هستم. همان ها که هنوز زبان خود را دارند. آنها که هنوز به مسلمانان می گویند مُسُل. آنها که که هنوز در محل های قدیم یزد،در خانه های قدیم خود زندگی می کنند. ما همانها هستیم که اگر روزی گذرتان به یزد افتاد، خواستار معامله ملک و یا معاملات کلان باشید ما زردشتی های قدیمی را به شما مسلمان زادگان نشان می دهند. چرا که ما را همه، همه به نیکی و درستی می شناسند. مردم یزد می دانند که در میان ما فقیری وجود ندارد. ما همه دستگیر
>> > ندارهایمان هستیم و دروغ را زشت می پنداریم. نور، نه آتش، برای ما مقدس است. و پایبند به مقدسات خود هستیم و در کنار مُسُلها به زندگی خود مشغول هستیم. اعتقادات ما زردشتیان قدیم یزد نه اینست که شما می پندارید. ما عاری از کینه ایم. کینه ای که می بینیم هر روز شما را و اعتقاداتتان را بیشتر به تاریکی و تباهی سوق می دهد. هر کدام از شما دوستان گرامی که میل دارد می تواند صحت تمامی این سخنانی را که عرض نمودم با یک سفر به یزد با چشمان خود ببیند. ما در محلهای خاصی از یزد زندگی می کنیم. بی آنکه طرد شده باشیم. ما بافت قدیم یزد هستیم. ما با دروغ نمانده ایم
و
>> > نمی مانیم. ما با درستی و راستی، با پندار نیکی که سعی به حفظ آن کرده ایم و با گفتار نیک که در روزگاران صیانتش کردیم و نیز رفتار نیکی که در گرو روزگار ننهادیمش، ما با اینها ماندیم و می مانیم. دروغ از تاریکی است و تباهی آور است. ما از آن روی گردانیم. اگر تابحال به شهر یزد سفری نداشته اید و تاریخ آن را نیز جویا نشده اید بهتر است بدانید یزدیان قدیم بهتر از همه می دانند اینهمه جنجال آفریده آنها نیست. یعنی کینه ای از اول بین ما و آنها نبوده. این دروغ است. من بعنوان یکی از این جامعه ی اصیل و بازمانده آن نسل کهن اینجا اعلام می کنم ما به دروغ برای
>> > ماندن نیاز نداریم. باورهای ما آنقدر تابناک است که هزاران سال ما را پابرجا نگاه داشته و و آنچه تولید کرده ایم و نگاه داشته ایم گواه راستین این سخن بزرگ(از لحاظ مسئولیت گفتن) است. آتشکده یزد وعده گاه ما در نخستین روز سال و روز های پاک دیگری است که ما را به گرد هم آمدن فرا می خواند. یاد کردن از نیکی ها.(در روزهایی که شلوغ باشد ما از درب پشت که مخصوص زردشتیان است وارد می شویم.) از دیگر مکان ها که در اینجا است قبرستان ما است. که بین مردم بعنوان دخمه معروف شده است. و اما جاهای دیگری نیز وجود دارد. یکی از این جاها که نمی
>> > دانم چرا، واقعا چرا؟، در بین مردم چندان گفته نشده ولی اصالت دوستی گذشتگان ما و گذشتگان مُسُلهای یزد بوده است وجود یک آتشکده است که بعد ها با ورود حسن ابن علی به این مکان تبدیل به مسجد شد. بنظر من شما اصلا متوجه این نمی شوید. از زردشتی محکم تر در دین خودش لا اقل در بین شماها ندیده ام. ما کسانی بوده ایم که دین خود را در تمامی قدمت یزد، از اول که ملکی از املاک زردشتیان بوده تا امروز که شهری شده است به قول معروف دارالعباده(!) آیینمان و باورمان را حفظ کرده ایم. چرا حسن ابن علی و در کنارش برادرش حسین ابن علی را پذیرفتیم؟ و شاید برایتان جالبتر
>> > باشد که بدانید زنانی از زنان ما را، بهترین شاهزادگان زردشتی نسب بعنوان رسم خویشی خواهی از ایشان به ایشان ، به خواستگاری ایشان بعنوان همسر در عقد کردیم. هیچ کجا نمی توانید پیدا کنید بزور گرفتند. حتی وقتی کتاب هایی مثل دو قرن سکوت را می خواندم. یا کتاب دکتر علی شریعتی و یا ... . هیچ کجا ندیدم. اما این را دیدم. اینی که الان می گویم. اما قبلش لازم است بدانید مردم مهریز و زردشتیان قدیم یزد مهر نسبت به این دو بزرگوار می ورزند. منظورم زردشتیان قدیم است. از پدر بزرگم که می پرسم می گوید دل مردم را گرفتند نه ملک مردم را. با خوش رفتاری و نیک روشی. با
دل
>> > افروزی و ضمنا باید بدانید با احترام. اما چرا آتشکده را مسجد کردند؟ می فهمید چرا؟ واقعا متوجه می شوید؟ کسانی از گذشتگان من در شهر من با آنکه اعتقاداتشان برایشان بسیار پاک و نیک است در مقبال حسن رفتار این دو عزیز محل برگزاری مراسمهایشان را تبدیل به محل برگزاری مراسم های ایشان کنند؟ چرا؟ ما اهل کینه نیستیم پس من این موضوع را خوب می فهمم. بهتر است شما هم سعی کنید بفهمید. باور کنید بهتر است.
>> >ضمنا برای اینکه سوءتفاهم برای کسانیکه اندک مطالعه تاریخ در مورد سرزمین نیاکان من دارند رفع گردد باید بگویم در نزدیکی یزد دو شهر است به نام فهرج و سخوید. سخوید را بومی ها سخوت می گویند. در سخوید یک قلعه نسبتا بزرگ و بسیار قدیمی است. برای من که ارگ بم رفته ام نسخه مینیاتوری از همان می نماید اما بسیار قدیمی تر. این قلعه متعلق به یهودیان بوده است. در زمان ورود مُسُلها به این منطقه یهودیان از ورود آنان با خبر می شوند. بخاطر دشمنی که نسبت به اینان داشتند تصمیم
>> > به
>> > کشتن آنها می گیرند. مُسُلها در منطقه ای مشغول به استراحت بوده است. شاهد اینکه برای جنگ نیامده بودند همین کافی است که بهمراه عهد و عیال و خانواده در این مکان استراحت می کردند. شبانه یهودیان سخوت به آنها حمله کرده و همه را می کشند. معروف است زنان و دختران اینان برای آنکه شرافت خود را حفظ کنند خود را بدرون چاهی که هنوز در این نزدیکی ظاهرش حفظ گردیده می اندازند. لازم به ذکر است که آن وحشی که حمزه را کشته بود نیز همراه این مردمی که همگی کشته شدند بوده است.( اینها نقل تاریخی بود که خودم از یک استاد تاریخ که 50 سال تاریخ بومی اینجا را
>> > تدریس می کرد شنیدم.)
>> >اما موضوعی که در بالا می خواستم بگویم این است. جالب است! موضوع متعلق به یک جلسه از درس تاریخ تحلیلی اسلام بود. استاد چیز هایی زیادی بهم بافته بود. آنها را گذراندم. کسی هم واقعا اطلاعاتی نداشت تا او را گیر بیاندازد. همه می فهمیدند تاریخ حمله اعراب به ایران تاریخ سیاهی است. اما کی چیزی نمی دانست تا استناد کند. می دانید کی تحمل من سرآمد؟! استاد افاضات فرمودند که حمله آن خلیفه دوم جنایت کار به ایران کهن جهاد از نوع آزادگرانه بوده است. ای خدااااااااااااااااااا... این را
>> > دیگر
>> > کجای دلم جای بدهم؟ بابا اینها دین خودشان که هیچ، رسوم مردانگی... رسوم زندگی درست را هم نمی توانند پیاده کنند. دست بلند کردم در میان همهمه کلاس، گفتم استاد شما روی فرش غصبی نماز بخوانی نمازت درست است؟ گفت نه. گفتم این مردک که خودتان می گویید غصب خلافت کرده، به امر پیغمبر خودتان عمل نکرده چیزی را دزدیده، حالا در این مسند هم همه کارهایش باطل است پس. یک لحظه کلاس ساکت شد. تازه من خوانده ام که وقتی این می خواسته به ایران حمله کند علی ابن ابوطالب می آید می گوید از پیغمبر شنیدم که با اهل کتاب سخن بگویید. و همچنین این را از حمله نهی کرد. همسرش
هم
>> > آمد جلوی سپاه حجت را تمام کرد اگر بخاطر دینی که پدر من آورده می روید نروید . پدر من گفته است که شاهان عجم با عدالت بوده اند. تعریف کرده از آنها حالا شما می خواهید به اینها حمله کنید؟ ضمنا نمونه دیگری از تاریخ را آوردم که زمانیکه آن جنگ سیاه خلیفه دوم با پادشاه ساسانی چونان شد و رستم فرّخ زاد در سیستان زمین گیر شد و نرسیدو با خبر از تباهکاری اعراب شد که چه کردند که شرحش بماند( خواستید دو قرن سکوت را بخوانید همه اش راست است از بزرگانمان همین ها را شنیدیم. ) خودش را کشت. شاهزادگان و بانوان دربار را به اسارت با دستان بسته به خفّت ظاهری به
نزد
>> > خلیفه دوم آوردند. دو نفر از حرامیان خلیفه به سمت شاهدختان شاهنشاه ایرانی دست بردند ندیمه ها آنان را بر زمین کوفتند. خبر را به علی ابن ابوطلب رساندند. او به سرعت آمد به خلیفه گفت مگر نشنیده ای از پیغمبر که با شاهزادگان ولو در اسارت به احترام رفتار کنید. بعد به جلو رفته از شاهدخت ایرانی می پرسد پدرت قبل شکست چه گفت؟ شاهدخت می گوید این تقدیر خداوند و من آن را می پذیرم.(یا باید پذیرفت، من یادم نیست) علی گفت: أحسنت بر پدرت.
>> >شاید شما هم این ها را ندانید. اما درست است. ما می دانیم آنها به ما احترام گذاشتند. و هرگز از این جنگ سیاه تمجید نکردند. آنها پسرهایشان را فرستادند تا به ما نشان دهند منظور ما این نیست، اینی است که ما نشانتان می دهیم. و ما این مطلب را فهمیدیم. ما زردشتیان، می فهمیم که علی را از حقی که شخصی که خودتان به پیامبری قبول دارید باز داشتند. حتی خوانده ام چندین بار اعتراضات عمومی در مقابلش ترتیب دادند. هربار خواست درباره این جنگ که چه شد و چه شد بگوید خود اعراب آماده شوریدن
>> > بودند.(
>> > خطبه ای هست در نهج البلاغه بنام شقشقیه. من آن را خوانده ام که بدانم آیا واقعا علی با این جنگ مخالف بوده است. از چیزهایی که در این خطبه خواندم تعجب کردم.) در مجموع از آنچه فهمیدم عرب به ایران حمله کرد. کشت. غارت کرد. تجاوز کرد( جوری که شرمم می آید بگویم یا حتی قبل از آن به آن فکر کنم تا بتوانم به زبان بیاورمش، مقصودم کاری که در کتابهایی مثل دو قرن سکوت از خود خلیفه دوم نقل شده). مالمان را برد. ناموسمان را برد. فرزندانمان را به اسارت برد تا از آنها کار بکشد. و در نهایت چیزی برایمان نیاورد. ما نان داشتیم او نداشت. ما مال داشتیم او اندازه ما
>> > نداشت. ما آبرو داشتیم او صفات جاهلیتش شهره بود. ما ناموس پرست بودیم چونان که هستیم( منظورم ما زردشتیان قدیمی است) اما برای او چیزی بعنوان ناموس به این مفهوم که من می گویم نداشت.(کمی در باب انواع ازدواج در جاهلیت بخوانید سرتان سوت می کشد.) ما کار را در طبقات مختلف اجتماعمان داشتیم و مزد را در برابر آن می گرفتیم اما اعراب در شعری خودشان اعتراف می کنند که به قبیله مجاور حمله می کنیم و او را غارت می کنیم و اگر کسی را نیابیم برادر خود را غارت می کنیم. ما کی بجز یکتا پرست بودیم. منظورم از ما، ایرانیان و پارسیان از ابتدای حکومت مرکزی واحد تا
>> > ساسانیان است. اما مفهوم خدا مقداری برای اعراب سنگین می نمود. تا جاییکه داریم به رطب، رب می گفتند و می گفتند هذا ربّی طعامی. من آنتی عرب نیستم. اما این واقعیت را باید پذیرفت که عرب اینگونه زیسته و اینگونه رفتار کرده. اما چرا دارم از حسن ابن علی و حسین ابن علی دفاع می کنم؟ آیا واقعا متوجه می شوید دارید با اینها حرفها ما را، زردشتیان راسخ اعتقاد را چقدر خفیف می کنید. متوجه می شوید که دارید ما را نفهم جلوه می دهید؟ متوجه می شوید که با این بد دفاع کردنتان دارید ما را و اعتقاداتمان را آنقدر مسخره، سست و بی ارزش می کنید که با مقابله با یک
فرهنگ
>> > مهاجم عرب با صفاتی که ذکر کردم آنهمه حجم معظم را به کناری گذاشتیم؟ قابل انکار نیست که خیلی ها در یزد و مهریز مسلمان شدند. آنها صاحب اعتقادشان بودند و در آن اختیار کردند چنان که داشتند. اما آنها را شما چه پنداشته اید؟ یک مشت احمق؟ آیا مردم کشور ایران نفهمیدند که این وحشی ها لایق چه هستتند؟ آیا واقعا دین یک مشت وحشی را (شما فرض کن حتی بزور) پذیرفتند؟ بنظر من این یک توهین به شعور گذشتگان من است.
>> >راستی این را هم بگویم. بعضی از ما اعتقاد دارند با ازدواج حسین ابن علی با شاهدخت ایرانی نور فروهر و یزدان پاک در این سلسله تزریق شد و ایشان نیز دارای روح فروهر پاک است. از این منظر است که ما زردشتیان( شاید بیشتر کسانی که به قدیم توجه دارند و هنوز برایشان مهم است) به این نسل احترام می کنیم و نسبت به ایشان با حرمت یاد می کنیم.
>> >من ایرانی زردشتی نسب هستم. به نور یزدان پاک اعتقاد دارم. و از دروغ بیزارم. در مقابل من این حرفها دفاع از من نیست. من و دین من، تاریخ من و نسل من، همه خراب می شویم. ما به راستی و نیکی مانده ایم و می مانیم. ما را به راستی یاد کنید. سپاسگذارم.
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >From: Reza Reyhani <reza_reyhani2003@yahoo.com>
>> >To: andisheyenik@yahoogroups.com
>> >Sent: Tue, April 12, 2011 11:24:27 AM
>> >Subject: -- AndisheyeNik -- بدبخت ملتي که تاريخ
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >بدبخت ملتي که تاريخ .....
>> >
>> >طبري مي نويسد :" سعيد ابن عاص" لشگري راهي گرگان نمود . مردم آنجا از راه صلح آمدند . سپس 100 هزار درهم خراج و گاه 200 هزار درهم خراج به اعراب ميدادند . ليکن قرارداد از طرف ايرانيان برهم خورد و آنان از دادن خراج به مدينه سرباز زدند و از اسلام خونين گريزان شدند . يکي از شهرهاي کرانه جنوب شرقي درياي خزر شهر "تميشه" بود که به سختي با سپاه اسلام نبرد کرد . "سعيد عاص" شهر را محاصره کرد و آنگاه که آذوقه شهر به اتمام رسيد مردم از گرسنگي زنهار ( امان ) خواستند .و به
>> > آن
>> > شرط که سپاه "سعيد ابن عاص" مردمان شهر را نکشد،با او قرار صلح گذاشتند.او نيز اين شرط را قبول کرده و سوگند ياد کرد که يک نفر را نکشد!!!ليکن بعد از عقد قرار داد سعيد تمام مردمان شهر به جز يک نفر را در دره اي گرد آورد و تمام افراد شهر را از لب تيغ گذراند .در واقع او به وعده اش عمل کرد و به سوگندش وفادار ماند و همه آن مردمي که منظور او از يک نفر را "هيچکس" مي پنداشتند را سر بريد
>> >دراين کشتار عبدالله پسر عمر – عبدالله پسر عباس – عبدالله پسر زيبر – حسن ابن علي (امام حسن ) – حسين ابن علي (امام حسين ) در راس لشگر اسلام قرار داشتند
>> >
>> >(تاريخ
>> > طبري)
>> > بدبخت ملتي که تاريخ کشورش را نداند
>> >و
>> >شوربختتر از آن ملتي که نخواهد تاريخ کشورش را بداند.
>> >در جهان تنها يک فضيلت وجود دارد و آن آگاهي‌
>> >
>> >است. و تنها يک گناه و آن جهل است
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>> >
>>
>>
>

__._,_.___
Recent Activity:
یاهو گروه انديشه نیک برای تبادل اندیشه و انتقال مطالب آموزنده

اجتماعی، فرهنگی، علمی و هنری از شخصی به شخصی دیگر و از نسلی به

نسل دیگر، راه اندازی شده است.


baraye didane in email be surate farsi mitavanid az yeki
az do rahe zir estefade konin:

1-Right clik>Encoding>More>Unicode (UTF-8)
2-Right clik>Encoding>More>Arabic (windows)

اگر این مطلب از طرف دوستان برای شما بازفرست شده است

می توانید در صورت تمایل در این یاهوگروه به نشانی اینترنتی

http://groups.yahoo.com/group/AndisheyeNik

وآدرس ایمیل andisheyenik@yahoogroups.com

،عضو شوید تا همه مطالب فرهنگی و اندیشه ای گروه را دریافت نمایید

لطفا در نظر داشته باشید که مطالب ارسالی از طرف صاحبان اندیشه با نگرشها

و سلیقه های گوناگون را به معنای خط مشی این یاهوگروه قلمداد نکنیم.

شاگردی دقیق، آموزگاری شریف و پرستاری مهربان برای (اندیشه) هم باشیم و بمانیم

مدیریت اندیشه نیک
MARKETPLACE

Get great advice about dogs and cats. Visit the Dog & Cat Answers Center.


Stay on top of your group activity without leaving the page you're on - Get the Yahoo! Toolbar now.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

CopyRight © 2006 - 2010 , GODFATHER BAND - First Iranian News Portal , All Rights Reserved