اگرتا حالا داستان " خر گیری " را نخوانده اید ... بخوانید خیلی " حرف " دارد ،
حرف هایی که فقط با واژه های مولانا می شود بیان کرد .
قطعأ از قرن هفتم تا حا لا این " واقعه " فراوان تکرار شده است ...( قبل از قرن
هفتم هم بوده اما کسی به این روشنی ترسیم نکرده بود )
آن یکی در خانهای در میگریخت
زرد رو و لب کبود و رنگ ریــــخت
صاحب خانه بگفتـــش خیر هست
که همی لرزد تو را چون پیر دست
واقعه چون است چون بگریختی؟
رنگ رخساره چنین چون ریختی؟
گفت بهر سُخره ی شاه حَرون
خر همــــــیگیرند امروز از برون
گفت میگیرند گو خر جان عم
چون نهای خر رو ،تو را زین چیست غم؟
گفت بس جدند و گرم اندر گرفت
گر خرم گیــــرند هم نبود شگفت!!!
بهر خـــــرگیری بر آوردند دســــت
جدجد، تمییز هم برخاست است
چون که بیتمییـــزیانمان سرورند
صاحــــب خر را به جـــای خر برند
آدمی باش و ز خـــرگیران مترس
خر نهای ای عیسی دوران مترس
تو ز چرخ و اختــــران هم برتری
از چـــه بهر مصلحت در آخُری؟؟
اجتماعی، فرهنگی، علمی و هنری از شخصی به شخصی دیگر و از نسلی به
نسل دیگر، راه اندازی شده است.
baraye didane in email be surate farsi mitavanid az yeki
az do rahe zir estefade konin:
1-Right clik>Encoding>More>Unicode (UTF-8)
2-Right clik>Encoding>More>Arabic (windows)
اگر این مطلب از طرف دوستان برای شما بازفرست شده است
می توانید در صورت تمایل در این یاهوگروه به نشانی اینترنتی
http://groups.yahoo.com/group/AndisheyeNik
وآدرس ایمیل andisheyenik@yahoogroups.com
،عضو شوید تا همه مطالب فرهنگی و اندیشه ای گروه را دریافت نمایید
لطفا در نظر داشته باشید که مطالب ارسالی از طرف صاحبان اندیشه با نگرشها
و سلیقه های گوناگون را به معنای خط مشی این یاهوگروه قلمداد نکنیم.
شاگردی دقیق، آموزگاری شریف و پرستاری مهربان برای (اندیشه) هم باشیم و بمانیم
مدیریت اندیشه نیک





هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر