فقط با توجه به چند مسئله بهداشتی ساده، در محل کار، خانه و در زندگی روزمره، میتوان از بیماریهای جسمی که معمولا در پیری به سراغ آدمها میآد، راحت شد. تصور بکنید که در فتاد سالگیتان، به اندازه وقتی که 25 ساله هستید، بتوانید تحرک داشته باشید؛ بدون این که دردهای رایج دوران پیری به سراغ شما بیاید.
ما، گروهی از هموطنان شما هستیم که خود را فعال و هوادار «جنبش سبز مردم ایران» میدانیم. جنبشی که اعضایش از زمان برگزاری دهمین انتخابات ریاست جمهوری تاکنون متحمل رنج و درد فراوان شدهاند. ما برخی از همراهان خود را در خاک و خون دیدهایم و گروه بیشتری را امروز در بند و اسارت داریم. ما مورد ظلم قرار گرفتیم اما همچنان دادگاهی برای تظلمخواهی نمییابیم.
آقای مطهری در ریشهیابی علل و عوامل اتفاقات ناگوار 20 ماه گذشته میان ما و شما اختلافاتی وجود دارد. اختلافاتی که شاید بتوان در فضایی آرام به حل و فصل آنان دل بست و شاید هم هیچ گاه به توافقی قطعی بر سر آنان دست نیابیم، اما در این میان ما تشابهاتی هم میبینیم که میتوانند محوریتی برای یک حرکت مشترک شوند.
ما به مانند شما از تداوم وضعیت نابسامان کنونی که بنبستی ناگوار را بر سر راه کشور قرار داده است به ستوه آمدهایم. ما خواستار بازگشت آرامش و آسایش به کشور و رفع فضای کینه و نفرت و خشم هستیم.
ما به مانند شما از تداوم خشونتهای خیابانی، کشته شدن هموطنانمان و بازداشتهای گسترده ناخرسند هستیم و توقف این وقایع تاسف بار را برای مصالح خود و کشور در اولویت میدانیم.
ما به مانند شما از قانونگریزی و تصمیمات شخصی و جناحی و گروهی آسیب دیدهایم و بزرگترین قربانی چنین روندی را مصالح کلی کشور و ملت میدانیم.
ما به مانند شما راه حل عبور از بحران را نه در فضایی ملتهب و سرشار از دروغ و تهمت، که در سایه آرامش و گفت و گو جست و جو میکنیم.
و در نهایت ما نیز چون شما پافشاری بر لجاجت و تمامیتخواهی را ریشه تمامی این مصیبتها میدانیم و امیدواریم همه شهروندان کشور، به ویژه مسوولین حکومتی با سعه صدر بیشتری به سخنان و مطالبات طرف مقابل گوش فرا دهند.
جناب مطهری ما امیدواریم همین میزان از اشتراکات برای آغاز حرکتی مشترک در راستای نیل به توافقی مطلوب (هرچند حداقلی) کفایت کند. پس صادقانه و صمیمانه دست یاری به سوی شما دراز میکنیم چرا که شما را فردی صادق، هرچند در مخالفت با خود میشناسیم.
آقای مطهری «جنبش سبز ایران» امروز جنبشی متکثر با خواستههای گوناگون است. هر کسی از ظن خود یار آن شده و به اعتراف شاخصترین چهرههایش هنوز کسی نتوانسته است کلیتی را به تمامی اقشار حاضر در آن منتسب کند. با این حال ما گروهی از دل همین جنبش هستیم که امیدواریم تا با محوریت قانون، انصاف و مصالح ملی شاهد برقراری گفت و گو با نمایندگان منصف و صادق حاکمیت باشیم. در این راه خواستههای ما به صورت شفاف مطرح شده و هرکس که مدعی دلسوزی برای کشور و مردم است باید برای برآوردهسازی آنها تلاش کند:
ما خواستار رفع حصر خانگی رهبرانمان هستیم. آنانی که در هیچ محکمهای محاکمه نشدهاند و بر خلاف قانون و بدون هیچ اتهام اعلام شده و جرمی اثبات شده در حصر گرفتار آمدهاند و از ابتداییترین حقوق شهروندی خود محروم ماندهاند.
ما خواهان تضمین حق شهروندان بر تجمعات و راهپیمایی هستیم که صراحتا در بند 27 قانون اساسی ذکر شده است.
ما خواستار آزادی همراهان در بندمان هستیم که گروه گروه و بیهیچ گونه اتهام مشخصی بازداشت میشوند و بدون محاکمه در دادگاهی رسمی در بند و زنجیر به سر میبرند.
ما خواستار آزادی مطبوعات و رفع هرگونه سانسور هستیم. حقی بدیهی و اولیه که در بند به بند قانون اساسی کشور به ویژه مواد 3، 24 و 175 مورد تاکید قرار گرفته است.
ما خواستار خاتمه دادن به شرایط امنیتی حاکم بر کشور هستیم که آن را بزرگترین خطر برای مصالح ملی و مایه وهن و بیآبرویی کشور میدانیم.
و در نهایت ما خواستار برگزاری انتخابات آزاد، غیرگزینشی و سالم هستیم که تنها مستبدین و دیکتاتورها میتوانند با آن مخالفت کنند.
جناب مطهری بپذیرید که در این فضا، هر بارقهای از همگرایی، هرچند به مصداق کورسویی لرزان، باید به فال نیک گرفته شود و مورد حمایت قرار گیرد تا بتوانیم به توافقهای بزرگتر چشم امید ببندیم. ما تنها میخواهیم به شما اطمینان دهیم که اگر در راستای تلطیف فضا و بازگشت امور کشور به روند عادی خود گامی بردارید صمیمانه از اقدامات شما حمایت خواهیم کرد. با این حال ما گمان میکنیم تا زمانی که ارتباط فعالان جنبش با چهرههایی که به صورت نمادین رهبران جنبش خوانده میشوند برقرار نگردد، حداقلهای این توافق هم قابل دسترسی نیست.
پس اجازه بدهید از شما بخواهیم تا به نمایندگی از این جمع اعلام کنید آزادی رهبران جنبش ما، آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی از حصر خانگی از جانب فعالان جنبش سبز به مصداق گامی مثبت در راستای اعتمادسازی از سوی حاکمیت قلمداد خواهد شد. شما بهتر از هر کس دیگری میدانید که این چهرهها بارها و بارها بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی تاکید کردهاند، پس میتوان امیدوار بود که همین فصل الخطاب مورد توافق طرفین، دستمایه گفت و گوهای آینده قرار گیرد.
آقای مطهری ما میخواهیم که به رسمیت شناخته شویم। از ما یاد کنید اما نه به عنوان فتنهگران که ما تنها معترضیم। ما سوگواران جنبشی وابسته و مدفون شده نیستیم. ما آزادی خواهان مستقلی هستیم که جنبش پویای ما با گذشت 20 ماه سرکوب و فشار همچنان رو به رشد و بلوغ است. ما را فریبخورده ندانید که ما پرسشگریم. ما را اقلیت ناچیز نشمرید که ما بیشماریم حتی اگر در نگاه شما اکثریت نباشیم و در نهایت اینکه از آزادی رهبران و دیگر همراهان دربند ما حمایت کنید، ما نیز از حکمیت شما استقبال خواهیم کرد.
با سپاس از توجه شما و به امید بازگشت به آرامشی که مصالح کشور و ملت را در بر بگیرد گروهی از وبلاگ نویسان سبز
-- دریافت این پیام بدلیل ثبت نام شما در گروه "Ma Bishomarim" مي باشد. جهت ارسال مطلب به این گروه، به آدرس life-companion@googlegroups.comایمیل ارسال کنید برای لغو عضويت از این گروه، یک ایمیل به آدرس life-companion+unsubscribe@googlegroups.com ارسال نمائيد. برای بازديد از سایر امكانات گروه، به این آدرس مراجعه کنید http://groups.google.com/group/life-companion?hl=fa
ساعت ده شب دوشنبه و سه شنبه، ندای تکبیر برای آزادی رهبران جنبش سبز
تاریخ انتشار: ۰۹اسفند ۱۳۸۹, ساعت ۰:۲۱
جرس: تعدادی از رسانه های سبز با فراخوانی خواستار سردادن ندای الله اکبر درساعت ده شبهای دوشنبه و سه شنبه شدند.
به گزارش امروز، در بخشی از این فراخوان آمده است:بیش از دوهفته از بی خبری مان از همراهان صادق جنبش سبز؛ میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسران شجاع شان می گذرد؛ بی آنکه تاکنون حاکمیت ذره ای از مسئولیت شرعی و قانونی خود را در این زمینه پذیرفته باشد و یا کمترین پاسخی به پرسش های برحق خانواده های این عزیزان و همه فعالان جنبش سبز که نگران سرنوشت رهبران خود هستند، داده باشد.
این بیانیه افزوده است: ما بار دیگر دوشنبه و سه شنبه ؛ نهم و دهم اسفند ماه (ساعت ده شب) ، خداوند بزرگ را فریاد می زنیم که جز او فریاد رسی نیست. بار دیگر با فریادهای «الله اکبر» بر فراز بام ها، روح اتحاد و با هم بودن مان در دل شهر زنده می کنیم.ما این بار با الله اکبر های خود به حاکمیت در باره رهبران اعتراضی جنیش سبز اخطار می دهیم که وای به حال تان اگر حصر میرحسین مومن و شیخ شجاع و همسران شان بیش از این طول بکشد و بیشتر وای به حال تان اگر سلامت رهبران عزیز ما به مخاطره بیفتد.
بیانیه مذکور به امضای سایتهایامروز - تحول سبز - خط سبز - رای ما کجاست - ندای آزادی - ندای سبز آزادی و نوروز رسیده است.
مادران سبز: برای شکستن حصر ناجوانمردانهرهبران جنبش همراه ملت هستیم
تاریخ انتشار: ۰۹اسفند ۱۳۸۹, ساعت ۱:۰۵
جرس: مادران سبز ایران در بیانیه ای آمادگی خود را برای شرکت در مراسم حمایت از رفع حصر رهبران جنبش سبز اعلام کرده اند.
در بیانیه این گروه از مادران آمده است: اینک پس از گذشت سی و دو سال از پیروزی انقلاب مردمی مان رهبری این جنبش اصلاحی به حق در دست فرزندان پاک و نجیب و فهیم ماست و ما مادرانه دستشان را می بوسیم و با افتخار همراهیشان می کنیم و شاخه گل های سپید را به نشانه صلح طلبی و آزادی خواهی برای یازده اسفندماه زادروز مبارک میرحسین موسوی نخست وزیر دوران دفاع مقدس و چهره آشنای شهیدان پاک و ایثارگران عزیز مهیا می کنیم تا همراه با فرزندان ایران زمین میدان میدان و کوچه کوچه شهرمان را با نام بزرگان میهن پرست و خدمتگزار ایران و ایرانی موسوی نجیب و شریف، مادر سبزها رهنورد عزیز، کروبی آزاده و شجاع و یار همراهش فاطمه کروبی آذین ببندیم.
متن کامل این بیانیه که در نوروز به چاپ رسید به شرح زیر است:
به نام خداوندی که انسان را خلق کرد و به او نعمت بزرگ آزادی را هدیه داد
تولد من روز آشنایی با شماست.
"میرحسین موسوی"
«در مسیر سبزی که آغاز به پیمودن آن کرده ایم، فراز و نشیب های بسیار را پشت سر گذاشته و روز به روز بر وحدت و همدلی مان افزوده شد، و هر روز بر آرمان و ایمانمان استوارتر شدیم و هر لحظه امیدمان به پیروزی در راهی که برگزیدیم افزون تر شد و می شود.در کنار هم آموختیم که به قول موسوی عزیز جریان سبز و آرمان های سبزمان را زندگی کنیم و سبز بودن و تفکر سبز را در لایه لایه زندگی خود وارد کنیم و در این راه صبر و استقامت بورزیم.»
این ها بخشی از نگاشته های فرزندان اصلاح طلب ماست. فرزندانی که طی سالیان در آغوش گرم ما مهر و محبت آموختند، با وضو شیرشان دادیم تا معنویت با شیره جانشان عجین شود و همه آموختنی ها را با لالایی های شبانه در گوششان زمزمه کردیم تا ببالند و امروز این گونه سبز، این گونه استوار، این گونه آرمانی و آزادی خواه و عدالت طلب، این گونه راست و مستقیم در راه حق گام زن شوند.
ما مادران سبز در این بیست ماه کودتایی یک چشم اشک یک چشم خون همراه فرزندانمان بودیم در کوچه و خیابان و پشت دیوارهای زندان های شهرها و دادگاه و دادسرا و پزشک قانونی و بر سر مزار شهدای جنبش سبز و همه تلاش های مسالمت آمبزشان را برای بازگرداندن سبزی و عزت و امنیت به خانه بزرگ و عزیزمان ایران با افتخار نظاره کردیم.اینک که در این برهه حساس از تاریخ ایران، دغدغه بزرگ فرزندان اصلاح طلب ماهمچون همه سبزاندیشان آزاده در سراسر دنیا حمایت و حفاظت از رهبران جنبش سرفراز سبز ایران است، مگر می توان دعوت آنان به هم فکری و هم راهی را برای شکستن این حصر ناجوانمردانه نشنیده گرفت و بی اعتنا گذشت؟
اینک پس از گذشت سی و دو سال از پیروزی انقلاب مردمی مان رهبری این جنبش اصلاحی به حق در دست فرزندان پاک و نجیب و فهیم ماست و ما مادرانه دستشان را می بوسیم و با افتخار همراهیشان می کنیم و شاخه گل های سپید را به نشانه صلح طلبی و آزادی خواهی برای یازده اسفندماه زادروز مبارک میرحسین موسوی نخست وزیر دوران دفاع مقدس و چهره آشنای شهیدان پاک و ایثارگران عزیز مهیا می کنیم تا همراه با فرزندان ایران زمین میدان میدان و کوچه کوچه شهرمان را با نام بزرگان میهن پرست و خدمتگزار ایران و ایرانی موسوی نجیب و شریف، مادر سبزها رهنورد عزیز، کروبی آزاده و شجاع و یار همراهش فاطمه کروبی آذین ببندیم. و در آستانه هفته درخت کاری نهال های سبز را در گوشه گوشه سرزمین سبزپرورمان، در خاک پاک ایران بنشانیم. ما نیز چون عزیزانمان از همه آزادگان دردآشنا و دلسوز ایران و ایرانی با هر گرایش و سلیقه ای، برای نمایش دل های پاک و اندیشه های سبز، دعوت به حضوری سرفرازانه و پرافتخار در این روز مبارک داریم.
مادران سبز ایران
8/12/1389
مسیر های راهپیمایی ۱۰ اسفند در تبریز
سه شنبه آذربایجان هم سبز می شود
تاریخ انتشار: ۰۹اسفند ۱۳۸۹, ساعت ۴:۵۶
جرس: در ادامه اعلام حمایت ها از تظاهرات و تجمعات اعتراضی دهم اسفند، سبزهای آذربایجان نیز حمایت خود را از این راهپیمایی اعلام کردند.
لازم به ذکر است فعالین جنبش سبز در شهرهای مختلف، به درخواست شورای هماهنگی راه سبز امید در اعتراض به حصر و بی خبری از وضعیت راهبران جنبش سبز، ۱۰ اسفند ماه در سر تاسر کشور اعلام راهپیمایی کرده اند.
به گزارش ندای سبز آزادی، مسیر اعلام شده از سوی فعالین سبز آذربایجان برای تظاهرات دهم اسفند بدین شرح است: سه شنبه ـ ساعت پنج بعد از ظهر ـ تبریز ـ خیابان آبرسان
بنی صدر: هر ایرانی و غیر ایرانی باید از حقوق موسوی و کروبی با تمام توان دفاع کند
تاریخ انتشار: ۰۸اسفند ۱۳۸۹, ساعت ۳:۳۶
جرس: اولین رئیس جمهور ایران طی مصاحبه ای پیرامون حصر رهبران جنبش سبز و نوع واکنش های مردم در قبال این مسئله خاطرنشان کرد "دفاع از حقوق انسان ایجاب می کند هر ایرانی و غیر ایرانی از حقوق آقایان موسوی و کروبی با تمام توان دفاع کند."
ابوالحسن بنی صدر در بخشی از مصاحبه ای که شامگاه جمعه ششم اسفند ماه با رادیو عصرجدید داشت، در پاسخ به این پرسش که "آیا فکر می کنید رهبران جنبش سبز با مردم ایران همراهی بکنند یا خیر؟" گفت: اول اینکه آنچه که الان باید ازش حرف زد وضعیتی است که حکومت، آقایان موسوی و کروبی را در آن قرار داده است. دفاع از حقوق انسان ایجاب می کند هر ایرانی و غیر ایرانی از حقوق این دو با تمام توان دفاع کند و اینها حق دارند آزاد باشند، حق دارند موضع داشته باشند و حق دارند این موضع را اظهار کنند.
دوم اینکه این استقامت ارزش است هرکسی این کار را بکند.
سوم اینکه وقتی جنبش مردم بتواند قدرتهای خارجی را مجبور کند که سیاستشان را تغییر بدهند(بطور مثال در لیبی)، این توانایی را هم دارد که همه هموطنان خود را چه رهبران جنبش سبز و غیرآنها را ناگزیر کند با آن جنبش همراه شوند.
چهارم نیز اینکه گمان من این نیست که رهبران جنبش چنان به گذشته چسبیده اند که هیچ تغییری را نتوانند بپذیرند، حق هر انسان است که تغییر کند و حق هر انسان است که آزاد بشود، شما جنبش کنید خواهید دید که همه با شما همسو می شوند.
حسین زمان: چگونه باید هنوز شما را باور کنیم که نان دین خورده اید و دین را به حال خود رها کرده اید؟
تاریخ انتشار: ۰۹اسفند ۱۳۸۹, ساعت ۷:۲۲
جرس: حسین زمان، در یادداشتی با عنوان ما چگونه باید هنوز شما را باور کنیم؟ که در وبلاگ شخصیاش منتشر شد، از رفتاری که به نام اسلام با مردم می شود بشدت انتقاد کرده است.
این هنرمند نوشتهاست:تعجبم از علما و بزرگان دین است ، کسانی که یک عمر ما را به راستی و درستی و پاکی دعوت کرده اند ، کسانی که به ما درس مقابله با ظلم و ستم داده اند و مکتب حسین را تبلیغ نموده اند و امروز با سکوتشان و با عافیت طلبی شان خود تیشه بر ریشه باورهایی میزنند که عمری در تلاش برای ترویج آنها بوده اند . حتی در دفاع از فرزندان خود نیز لال مانده اند و غیرت را به فراموشی سپرده اند .ما چگونه باید هنوز شما را باور کنیم ؟ شما را که نان دین خورده اید و دین را به حال خود رها کرده اید .
در بخشی از این مطلب آمده است: یه زمانی ایرانی به غیرت مردانش مینازید و لوطی گری و مردونگی ایرونیا ضرب المثل بود . احترام به بزرگسالان از ویژه گی های ما ایرونیا بود و پدر بزرگا و مادر بزرگا جایگاه خاصی در فرهنگ ما داشتن . یادم میاد نوجوون که بودم لاتهای محل هم احترام بزرگترها را داشتن و و حرمت زن و بچه مردم را نگه میداشتن . حتی لاتهای محل برای خودشون مرام داشتن . دست رو زن و بچه مردم بلند نمی کردن و اگر کسی از این قاعده خارج میشد توسط خودشون تنبیهش میکردن .
اگر مشکلی برای یکی از اهالی محل پیش میامد همون بچه لات با مرام از اولین کسانی بود که برای کمک آماده بود . بچه لات محل تو مسجد ظاهر نمیشد ، جا نماز آب نمیکشید ، حمد و سوره ش هم یا اصلا بلد نبود یا با کلی غلط میخوند اما محرم که میشد دست از لات بازی میکشید و مشکی به تن میکرد و به بیان خودش میشد نوکر امام حسین . موقع روضه و ذکر مصیبت گاهی میدیدی یک گوشه ای تو خلوت خودش نشسته و داره مثل ابر بهار اشک میریزه . برای بلند کردن دیگ های نذری پیشتازبود و وقتی داشت دیگ را بلند میکرد با صدای بلند فریاد میزد : برای سلامتی مریضا بلند صلوات برفست ( بفرست خودمون ) . اون کنار حاجی فلانی دست به کمر ایستاده بود و پز گوسفند هایی را میداد که نذر امام حسین کرده بود . خیلی راضی بود آخه تونسته بود اون سال پوز حاج بیساری را به خاک بماله و ده تا گوسفند بیشتر زمین بزنه ، دائم هم سر این و آن داد میزد و دستور میداد تا همه بدونن همه کاره اونه . بگذریم ، زدم به صحرای کربلا ، قصدم این نبود بیشتر میخواستم یادآوری کنم روزهایی که مردونگی و جوونمردی خصلت ما ایرونیا بود و امروز این خصلت ها پس از گذشت سی و دوسال از انقلاب به شدت رنگ باخته . خودم را مستثنی نمیکنم به دوستان بر نخوره ولی واقعیت همین است که به چشم میخورد .
حسین زمان می نویسد: وقتی فیلم توهین و فحاشی به خانم فائزه هاشمی را دیدم نه اینکه چیز جدیدی بود ولی یکبار دیگر تمام بدنم لرزید . با دیدن تعدادی جوان به ظاهر مسلمان دو قبضه ( با پیراهن های گشاد روی شلوار که اسلامشان را حفظ کند و محاسن بلندشان که ضامن بقای دینشان باشد ) که به دنبال یک زن تنها و بی دفاع ( فرق نمیکند هر که میخواهد باشد ) راه افتاده اند و رکیک ترین فحش ها و تهمت ها را نثار او میکنند که اگر نتوانند اثبات کنند بر مبنای همان دینشان باید بر ایشان حد جاری شود ، داغ دلم تازه شد . اینگونه رفتارها از این جماعت نادان و منحرف که باعث ننگ و نکبت جامعه ما هستند خیلی عجیب نیست . این افراد همان کسانی هستند که حتی به پیر مرد و پیر زن عابر نیز رحم نمیکنند و بارها شاهد ضرب و شتم پدر بزرگا و مادر بزرگا مون بودیم و دیدیدم که چگونه ناجوانمردانه با چوب بر پیکر نحیف ایشان میزدند . این افراد همان کسانی هستند که بی توجه به ناموس و حریم خصوصی مردم نیمه شب به خانه هایشان میریزند و هتک حرمت میکنند . اینها اینگونه ساخته شده اند و برای همین منظور تربیت یافته اند اما تعجبم از علما و بزرگان دین است ، کسانی که یک عمر ما را به راستی و درستی و پاکی دعوت کرده اند ، کسانی که به ما درس مقابله با ظلم و ستم داده اند و مکتب حسین را تبلیغ نموده اند و امروز با سکوتشان و با عافیت طلبی شان خود تیشه بر ریشه باورهایی میزنند که عمری در تلاش برای ترویج آنها بوده اند . حتی در دفاع از فرزندان خود نیز لال مانده اند و غیرت را به فراموشی سپرده اند .ما چگونه باید هنوز شما را باور کنیم ؟ شما را که نان دین خورده اید و دین را به حال خود رها کرده اید .
سخنگوی حزب اعتماد ملی: مراجع در قبال سكوت خود بایستی پاسخگوی افکار عمومی و تاریخ باشند
تاریخ انتشار: ۰۸اسفند ۱۳۸۹, ساعت ۲:۵۱
جرس: درحالیکه با گذشت حدود دو هفته، کماکان از میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران جنبش سبز خبری در دست نمی باشد، مشاور مهدی كروبی و سخنگوی حزب اعتماد ملی، طی مصاحبه ای خاطرنشان کرد که "کروبی و موسوی مظلوم هستند، به دلیل اینکه آنها فاقد حداقل حقوق شهروندی هستند و حتی در منزل خود حق زندگی ندارند."
اسماعیل گرامی مقدم در گفتگو با سحام نیوز، در خصوص بازداشت علی كروبی، پسر مهدی کروبی گفت "بازداشت او بیشتر جنبه گروگانگیری دارد تا فشار را بر دیگر فرزندان کروبی افزایش دهند."
گرامی مقدم همچنین با ذكر جایگاه ویژه كروبی و موسوی نزد رهبر فقید جمهوری اسلامی، خاطر نشان کرد "حبس یا زندان خانگی کروبی و موسوی به منزله ی حبس و زندان اندیشه های امام قلمداد خواهد شد."
وی همچنین در بخشی دیگر یادآور شد "من فکر می کنم جریان افراطی حاکم تصمیم گیرنده این قبیل اقدامات است و توجهی هم به دیگر نگرشهای جریان اصول گرایی ندارد و اساسا این جریان بیشتر از آنکه به دنبال منافع کشور و یا جمهوری اسلامی باشد به دنبال تثبیت منافع باند و گروه خود هستند. من فکر نمی کنم مسئولین بالای نظام این درک را نداشته باشند که برخورد با کروبی و موسوی نه تنها به نفع نظام نیست بلکه خسران آن حتی برای منافع شخصی مسئولین بالای نظام هم محسوس خواهد بود."
مشاور مهدی كروبی در بخشی دیگر از سخنان خود با انتقاد از عملكرد حكومت در موضع گیری مقابل مخالفان افزود: "جمهوری اسلامی که مدعی حکومتی مردمی است و از سران مستبد کشورهایی که جنبش های مردمی در آن به وقوع پیوسته است مکررا می خواهد که با مردمشان برخورد نکنند چرا حداقل برای حفظ سیمای خود دست به اقدامات غیر قانونی و خشن نظیر سرکوب مردم و حبس خانگی رهبران آنان اقدام می کنند و به دلیل همین دوگانگی و تناقض در سیاست ها در محافل جهانی ناگزیر به پرداخت هزینه های فراوان می گردد."
سخنگوی حزب اعتماد ملی در پاسخ به این پرسش كه چرا اصلاح طلبان و مراجع در برابر این اقدامات سكوت كرده اند گفت: "بایستی پاسخگوی آن در نزد افکار عمومی و تاریخ باشند.این جریان افراطی و تند بعد از اصلاح طلبان در آینده ی نزدیک سراغ اصول گرایان نیز خواهد رفت."
وی در خصوص راهپیمایی ٢۵ بهمن گفت "این واقعه نشان داد که برخورد نظامی نه تنها به اعتراضات پایان نداده بلکه دامنه این جنبش به لایه های دیگر نیز گسترش یافته است ."
متن كامل این مصاحبه در ذیل آمده است:
سوال اول: موضوع حصر خانگی آقای كروبی و خانم فاطمه كروبی را چگونه تحلیل می كنید؟
موضوع حصر خانگی آقای کروبی و همسرش را از دو منظر شکلی و محتوایی می توان مورد ارزیابی قرار داد:
نخست، اینکه از نظر شکلی این عمل خارج از قاعده ی قانونی شکل گرفته و در حقیقت مسیر دستگاه قضایی را طی نکرده است ،تبعید و یا حبس خانگی و احکامی از این دست بایستی مبنای قانونی داشته باشد یعنی مراحل تفهیم اتهام، تشکیل دادگاه، استفاده متهم از وکیل و نهایتا صدور حکم قضایی را بایستی در بر داشته باشد ، تا کنون هرگز چنین اتفاقی نیفتاده است و حتی یک برگ به عنوان دستور قضایی جهت حبس خانگی صادر نگردیده است. از این رو ادعای دستگاه قضایی و دستگاه امنیتی که همواره در تلاش بودند اعمال خود را پوشش قانونی بدهند در این مسئله حتی حاضر نبوده اند به این عمل خلاف قانون خود شکل قانونی دهند.
دوم از نظر محتوایی ، مسئله کاملا روشن است که صدور احکام قضایی متاسفانه از تریبون نماز جمعه ی تهران ابلاغ می گردد و دستگاه قضایی و دستگاه امنیتی در صدور اینگونه احکام صرفا مجری دستورالعملهای تریبون نماز جمعه است. بدین معنی که بعد از وقایع انتخابات سال 88، سید احمد خاتمی از دستگاه های زیرربط می خواهد با معترضین بی رحمانه برخورد کنید، آنوقت دیدیم که کهریزک اتفاق افتاد و یا در روز عاشورا آنگونه وحشیانه دست به کشتار مردم زدند، سپس آقای احمد جنتی از تریبون نماز جمعه خواستار افزایش اعدام ها شد، دیدیم که اعدام ها افزایش پیدا کرد، خواستار لغو مرخصی زندانیان شد دستگاه قضایی مرخصی زندانیان را لغو کرد و اخیرا هم بعد از اعتراضات مردم در 25 بهمن ماه او خواستار قطع تلفن و اینترنت و حبس خانگی آقایان کروبی و موسوی شد، ملاحظه شد که بدون کم و کیف، همین صدور حکم از سوی خطیب نماز جمعه مورد عنایت دستگاه های امنیت و قضایی قرار گرفته است. بنابراین اینکه آقای کروبی می گوید: کسانی که در حاکمیت قرار دارند از پیش جمهوریت و اسلامیت نظام را براندازی کرده اند قابل تامل است، چون یکی از لوازم برقراری جمهوریت در یک نظام التزام به قوانین و اجرای صدور هر حکمی از سوی دستگاه های قضای بایستی بر میزان ترازوی عدالت که مجری آن دستگاه قضایی است استوار باشد. و خبری از اسلامیت نیست چرا که هرگز شرع مقدس به هیچ حاکمی اجازه نداده و نمیدهد که به مظلوم ظلم روا شود ، چرا می گویم آقایان کروبی و موسوی مظلوم هستند به دلیل اینکه آنها فاقد حداقل حقوق شهروندی هستند و حتی در منزل خود حق زندگی ندارند. بشریت دو دوره ی حکومت اسلامی را به خوبی تجربه کرده است، تجربه ی اول به دوره ی حاکمیت پیامبر اسلام (ص ) و تجربه ی دوم به پنج ساله ی حکومت امیر المؤمنین علی (ع) اختصاص داشته است. جمهوری اسلامی که مدعی پیروی از الگوهای اسلامی است کجا سراغ داریم که در حکومت پیامبر اکرم (ص ) و یا حضرت علی (ع) مخالفین که صرفا خواستار اصلاح بوده اند به آنها تجاوز، شکنجه، زندان و سران آنها مورد حمله و تهاجم قرار گیرند.
سوال دوم: آیا دستگیری و اتهامات وارده به فرزند ایشان بیشتر جنبه گروگان گیری داشته و یا هدف دیگری از این اقدامات مدنظر است؟
همه میدانند که آقای کروبی چهار فرزند دارند که محمد حسین و محمد تقی هر دو عنصر سیاسی هستند و دوشادوش پدر از یاری او دریغ نکردند. اما دو فرزند دیگر آقای کروبی از جمله علی کروبی که اکنون در بازداشت است اساسا وارد فعالیت سیاسی نشده است و شاید با قاطعیت بتوانم بگویم خودش هم علاقه ای به ورود به مانند برادران بزرگشان در جریانات سیاسی نداشته است ، لذا به نظر می رسد بازداشت او بیشتر جنبه ی گروگانگیری دارد تا فشار را بر دیگر فرزندان آقای کروبی افزایش دهند.
سوال سوم: موضع حزب اعتماد ملی در این باره چیست؟
مسلم است که آقای کروبی دبیرکل حزب است و حزب هم مخالف زندان خانگی آقای کروبی است و ضمن محکومیت این عمل غیر قانونی از مقامات ارشد نظام خواستار لغو زندان خانگی آقایان کروبی و موسوی و همسرانشان هستیم. حزب اعتماد ملی ضمن ابراز نگرانی از سلامت جان آقای کروبی تمامی ارکان نظام را بویژه دستگاه های قضایی و امنیتی را دعوت به رعایت قانون و توجه به خواست مردم و رهبران آنها می نماید.
سوال چهارم: آیا به نظر شما تمام ارکان نظام در این تصمیم غیر قانونی یعنی حبس خانگی آقایان کروبی و موسوی یک دل و یک صدا هستند؟
من فکر می کنم جریان افراطی حاکم تصمیم گیرنده ی این قبیل اقدامات است و توجهی هم به دیگر نگرشهای جریان اصول گرایی ندارد و اساسا این جریان بیشتر از آنکه به دنبال منافع کشور و یا جمهوری اسلامی باشد به دنبال تثبیت منافع باند و گروه خود هستند. من فکر نمی کنم مسئولین بالای نظام این درک را نداشته باشند که برخورد با آقایان کروبی و موسوی نه تنها به نفع نظام نیست بلکه خسران آن حتی برای منافع شخصی مسئولین بالای نظام هم محسوس خواهد بود . به هر حال آثار و نتایج یک چنین برخوردی با رهبران جنبش نکات زیر را در بر خواهد داشت :
الف : اینکه گفته می شود انقلاب فرزندان خود را می خورد ، بعد از یک دوره ی نسبتا" طولانی ثباتاین نظریه را جمهوری اسلامی ثابت کند نشانه های از هم گسیختگی و نا پایداری در ارکان نظام است و حتما "هزینه های بالایی را پرداخت خواهد کرد.
ب : نزدیکی آقایان کروبی و موسوی به بنیان گذار جمهوری اسلامی آنقدر به هم تنیده است که هرگز نمی توان جدای آنها را از امام و انقلاب را حتی برای خود هواداران حاکمیت نیز توجیه کرد، به هرحال می دانیم آقای کروبی از سال 40 دوشادوش رهبر فقید انقلاب مبارزه کرده، بعد از انقلاب در بین مسئولین جمهوری اسلامی فردی است که بیشترین احکام را از آیت الله خمینی دریافت کرده که این نشانه ی درجه ی بالایی از اعتماد او به مهدی کروبی بوده است. و بعد از وفات حضرت امام (ره ) نیز دو دوره رئیس مجلس شورای اسلامی بوده و نظام نمی تواند فراموش کند رشادت ها، ایثار ها و مدیریت منسجم او را به عنوان رئیس مجلس که در آن زمان مانع جدی ای بود برای ساختار شکنی ، همچنین نظام چگونه می خواهد افکار عمومی را توجیه کند که نخست وزیر امام در زندان خانگی به سر ببرد، مگر به همین سادگی با برچسب فتنه گر می شود ذهن و دل بسیجیان و سپاهیان دوران هشت سال دفاع مقدس را از چهره ی خدوم، مهربان و مصمم میر حسین موسوی مکدر نمود؟ وانگهی بسیجیان و سپاهیان راستین انقلاب علاقه مند به تاریخ اسلام و بویژه آشنای به جریانات دست اندر کار حذف ولایت امیر المومنین (ع )هستند و خوب می دانند که اولین بار واژه ی فتنه گر را دشمنان آن امام همام ، به یاران علی ابن ابیطالب به مانند اباذر غفاری، عمار و مالک اشتر اطلاق می کردند.
پ : جمهوری اسلامی که مدعی حکومتی مردمی است و از سران مستبد کشورهایی که جنبش های مردمی در آن به وقوع پیوسته است مکررا می خواهد که با مردمشان برخورد نکنند چرا حداقل برای حفظ سیمای خود دست به اقدامات غیر قانونی و خشن نظیر سرکوب مردم و حبس خانگی رهبران آنان اقدام می کنند و به دلیل همین دوگانگی و تناقض در سیاست ها در محافل جهانی ناگزیر به پرداخت هزینه های فراوان می گردد.
ت : و سخن آخر در این باب همین بس، که حبس یا زندان خانگی آقایان کروبی و موسوی به منزله ی حبس و زندان اندیشه های حضرت امام خمینی (ره ) قلمداد خواهد شد.
سوال پنجم: بارها شاهد آن بودیم که عده ای موتور سوار و لباس شخصی به منزل آقای کروبی هجوم برده و ضمن فحاشی اقدام به وحشیانه ترین حرکات کردند، پشت سر اینها چه گروه ها و یا اشخاص درون حاکمیت قرار دارند؟
مجددا " باید یادآوری کنم که این سخن آقای کروبی که می گوید اسلامیت براندازی شده ، دور از حقیقت نیست، چرا که طی بیست ماه گذشته شاهد آن بوده ایم که عده ای به نام حمایت از ولایت نه حرمت شبهای قدر ، ایام سوگواری محرم، عاشورا و تاسوعا، ایام ولادت رسول خدا را نه اینکه نگه نداشتند بلکه حرمت این ایام را نیز شکستند. این عده با فریاد های بلند اقدام به رکیک ترین نوع فحاشی در درون خانه ی آقای کروبی کردند. سوال این است که این حامیان حکومت در پایگاه های بسیج و سپاه این فحش های رکیک را آموزش می بینند؟ و با این جنبه ی زشت اخلاقی می خواهند از ولایت فقیه دفاع کنند ،ما که خاطرمان هست فرماندهان سپاه و بسیج در دوران جنگ اگر بسیجی غیبت برادر دینی اش را می کرد او را پند و اندرز می دادند آموزه های دینی را به بچه های مردم فرا می دادند، آیا نوع آموزش بسیجیان تغییر پیدا کرده است که حتی حرمت لباس روحانی آقای کروبی را رعایت نکردند و ناسزا ترین و نا شایسته ترین فحش های رکیک را که امروزه شاهد منسوخ شدن آنها در همه ی سطوح طبقات اجتماع ایران هستیم نثار آقای کروبی و همسرش کردند. یکی از درسهایی که از حکومت پنج ساله ی علی ابن ابیطالب ما شیعیان فرا گرفته ایم این است که، هدف وسیله را توجیه نمی کند و تاریخ بشریت شاهد آن بود که او برای گرفتن حق ولایت که از جانب خدا بر او روا داشته شده بود وقتی که از سوی یارانش ترغیب به برخورد نظامی شد هرگز نپذیرفت و یارانش را نیز از اقدام نظامی بازداشت، چگونه می شود پذیرفت که عده ای به نام دین و اسلام و تشیع از هر وسیله و ابزاری می خواهد قانونی باشد و یا غیر قانونی برای سرکوب معترضین استفاده می کنند، آن هم معترضینی مانند آقای کروبی و موسوی که بارها اعلام کرده اند که خواستار اصلاحات در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی هستند. بنابراین برمیگردم به پاسخ اولم که عده ای افراطی که هیچ دغدغه ای برای حفظ و شأن جمهوری اسلامی ندارند و گویی قسم یاد کرده اند تا تیشه به ریشه ی نظام و انقلاب بزنند ، امروز یکه تاز تصمیمات غیر عقلانی و افراطی نه تنها علیه معترضین حتی علیه برخی دیگر از ارکان نظام اقدام میکنند.
سوال پنجم: دلیل سكوت اصلاح طلبان و مراجع چیست؟
هر کسی از نگاه خود به عرصه ی سیاسی ایران، برای این سوال پاسخ های روشنی با توجه به جو سنگین امنیتی و نظامی دارد، حتما خود اصلاح طلبان و مراجع عظام نیز دلایلی برای سکوت خود دارند که خود بایستی پاسخگوی آن در نزد افکار عمومی و تاریخ باشند. اما من ناگزیرم تنها به یک نکته در این مسئله اشاره کنم و آن هم این است که مطالعه ی تاریخی نشان داده است که هر جریان و یا جمعیتی که در برابر اقتدار گرایان و زور گویان سکوت را پیشه کرده است سرانجام دامن آنها را نیز گرفته است، این جریان افراطی و تند بعد از اصلاح طلبان در آینده ی نزدیک سراغ اصول گرایان نیز خواهد رفت و از انتخابات مجلس نهم شاهد حذف اصول گرایان مستقل و حتی نزدیک به رهبری نیز خواهیم بود.
سوال ششم: حکومت مدعی آن است که در روز 25 بهمن و یکم اسفند صد الی صد و پنجاه نفر به خیابانها آمده اند و هیچ خبر دیگری نبوده و وزیر اطلاعات نیز بر این نکته تاکید کردند نظر شما در این باره چیست؟
می گویند آفتاب آمد دلیل آفتاب، خب اگر آقایون کروبی و موسوی فقط صد تا دویست نفر هوادار دارند چه واهمه ای از این دو نفر و هواداران آنها وجود دارد که مجلس شاهد عصبانیت و خشم نمایندگان می شود و فریاد مرگ سر می دهد، آقای احمد خاتمی در قم فریاد محاکمه ی کروبی و موسوی را سر می دهد، صدا و سیما همه ی شخصیت های نظام را حتی آنهایی که سالهاست از سیاست فاصله گرفته اند را برای محکومیت این تظاهرات به صحنه می آورد و نهایتا " حاکمیت بطور غیر قانونی رهبران جنبش را در خانه حبس می کنند. همه ی اینها نشانه از وجود طرفداران بی شمار جنبش سبز در میان آحاد ملت دارد.
من فکر می کنم اینک موقع آن فرا رسیده باشد ، تا مسئولین راس نظام از نسخه های برخوردهای نظامی و خشن فاصله بگیرند چرا که جریان های معتقد به برخورد نظامی از اولین روز های اعتراضات همواره متعهد شده بودند که برخورد نظامی تنها راه سرکوب معترضین است و بعد از نهم دیماه تمامی تبلیغات آنها متمرکز بر این نکته بود که جنبش پایان یافته، جنازه ای بیش نیست و این رهبران ، سر لشکران بدون لشکر هستند اما واقعه ی 25 بهمن نشان داد که برخورد نظامی نه تنها به اعتراضات پایان نداده بلکه دامنه ی این جنبش به لایه های دیگر نیز گسترش یافته است .
سوال هفتم: ادامه ی این اعتراضات و برخورد های خشن توسط حاکمیت چه چشم اندازی را پیش روی جمهوری اسلامی قرار میدهد؟
فکر می کنم اساسا" بعد از انتخابات که نظام مواجه با اعتراضات مردمی شد و آنها خواستار ابطال انتخابات بودند، دو گزینه را پیش روی خود داشت: اول برخورد نظامی و امنیتی. دوم برخورد سیاسی. که متاسفانه نسخه ی برخورد نظامی امنیتی از سوی حکومت مبنای مواجهه با این جنبش قرار گرفت و همه ی ارکان حکومت امروز شاهد شکست این شیوه ی برخورد با مردم معترض و رهبران آنها هستند. باید حکومت بعد از این ، راه شکست خورده را تجربه نکند. چقدر یک نظام و یا حکومتی می تواند از قوه ی قهریه بهره بگیرد تا به سقوط کشانیده نشود. به عنوان مثال آخر خشونت می خواهد بیش از خشونت بکار برده شده توسط حکومت حاکم بر لیبی باشد؟! دیدیم که هواپیماهای جنگی هم نتوانست آن ملت را خاموش کند. اینها درسهایی است که بایستی همه ی حاکمان ، مورد توجه و عنایت قرار دهند و چشم و گوش خود را بر حوادث دنیا باز کنند.
اما گزینه ی دوم که برخورد سیاسی بود حکومت می توانست با یک مدیریت هوشمندانه انتخابات را مجددا برگزار کند و هزینه ای که پرداخت می کرد ارزش مادی آن آنقدر ناچیز بود که بخش کوچکی از بودجه ی وزارت کشور را در بر می گرفت و هرگز شاهد پرداخت این همه هزینه های سنگین سیاسی و مادی نبودیم. البته با اعلام سخنگوی شورای نگهبان چند روز پس از انتخابات مبنی بر ابطال 3.5 میلیون رای که یک قلم تخلف آشکار بود، می رفت که برخورد سیاسی و مدیریتی شکل بگیرد اما متاسفانه همان جریان تند و اقتدار گرا مانع آن شدند و همین برخورد غیر سیاسی با معترضین بیشترین آسیب را در عرصه ی اجتماعی و سیاسی تحمیل بر نظام جمهوری اسلامی کرد. و وحدت بین رهبران و مسئولین سی ساله ی جمهوری اسلامی را از بین برد، خاطرمان نرفته است که هرگاه مراسمی به دعوت رهبری در بیت تشکیل می شد همه ی عناصر سیاسی و جریانات مختلف از جمله رهبران اصلاح طلب از کروبی، موسوی، خاتمی گرفته تا اعضای مجمع روحانیون مبارز در کنار دیگر گروه های اصولگرا حضور می یافتند و همه و همه نمایانگر جلوه هایی از وحدت علیرغم کسرت دیدگاه ها ،حول قانون اساسی و رهبر بود، اما متاسفانه اجرای نسخه های نظامی فضای سیاسی ایران را پیچیده، غبار آلود و نظامی امنیتی کرده است. بنابراین در صورت ادامه ی خشونت و برخورد امنیتی سطح مطالبات مردم نیز همچنان که طی شش ماه گذشته شاهد آن بودیم رو به افزایش خواهد یافت .
مطهری: موسوی و کروبی به صدا و سيما دعوت شوند تا حرفشان را بزنند
تاریخ انتشار: ۰۷اسفند ۱۳۸۹, ساعت ۱۶:۳۱
جرس:عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس تحرکات علیه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را غیرمنصفانه و درجهت حذف وی از ریاست مجلس خبرگان دانست. وی پشنهاد کرد که از موسوی و کروبی دعوت شود تا در سیمای جمهوری اسلامی حرفهایشان را بزنند.
علی مطهری در گفتوگو با سلام در پاسخ به این سوال که تحرکات اخیر علیه هاشمی رفسنجاني را تا چه حد با برگزاری اجلاس آینده انتخابات خبرگان مرتبط میدانید، گفت: قاعدتا برخی به دنبال حذف آقای هاشمی هستند اما قدرت این کار را ندارند چون هاشمی میان مردم پایگاه خوبی دارد.
نماینده تهران در پاسخ به اینکهانتقادات اخیر به آقای هاشمی که در اظهارات سیاسیون نیز دیده میشود را تا چه حد منصفانه و عادلانه و بر محور عدالت میدانید؟، گفت: سیاسیون باید در اظهارات خود عدالت و انصاف را در نظر بگیرند آقای هاشمی درخصوص واقعه 25 بهمن موضعگیری كردند و بیقانونی را محکوم کردند اما برخی انتظار دارند ایشان مانند خودشان شعارهای اعدام باید گردد، و فقط ما خوبیم سردهد.
مطهری كه اخيرا در نامهای به دبير شورای نگهبان از اظهارات وی در نماز جمعه گلايه كرده بود گفت: بعضی درخواستها برای محاکمه برخی آقايان باید ریشهیابی شود و باید ریشه این داستان را دید، این ماجرا از زمان مناظرههای انتخاباتی و اتهامزنیها در آن مناظرات شروع شد.
فرزند شهید مطهری تاکید کرد: اگر زمانی بخواهیم عدالت را به درستی اجرا کنیم مقصرین این بحران را باید با نگاه واحد ببینیم و به اتهاماتشان رسیدگی کنیم تا زمانی که این کار را نکنیم مطمئن باشید بحران تمام نمیشود.
وی درخصوص درخواست راهپیمایی در روز 25 بهمن گفت: در این شکی نیست که واقعه 25 بهمن یک کار غیرقانونی و ناشایستی بود اما باید نگاهی هم به عملکرد خودمان بیاندازیم، بسیاری از رسانههای ما از جمله صدا و سیما و بعضی روزنامههای دیگر در فاصله 9 دی (88)تا 22 بهمن (89) به تحریک و تحقیر معترضین پرداختند و همواره آنها را با مطالبي همچون شما دیگر تمام شدهاید، شماها عددی نیستید، شما اعدام شدید، شما طرفدار ندارید...به مبارزه طلبیدند.
این نماینده اصولگرای مجلس تاکید کرد: وقتی مدام عدهای را خطاب قرار میدهند و میگویند شما دیگر هیچ طرفداری ندارید و از صحنه سیاسی خارج شدید و شما مردهاید در واقع آنها را تحریک میکنند که خودی نشان دهند.
وی با بیان اینکه این افراد در به وجود آمدن این وضعیت مقصر هستند، خاطرنشان كرد: بنده هنوز هم معتقد هستم که باید صدای مخالفان و منتقدان را شنید و باید حق راهپیمایی مسالمتآمیز داشته باشند اما انتخاب 25 بهمن برای درخواست راهپیمایی زمان مناسبی نبود.
به گفته مطهری باید از همان ابتدا به معترضان اجازه تجمع میدادند تا حرفشان شنیده میشد و حتی موسوی و کروبی میآمدند در صدا و سیما و حرفشان را میزدند و پاسخ میگرفتند، هنوز هم دیر نشده و معتقدم باید آنها را دعوت کرد تا حرفشان را بزنند.
وی در پايان تاكيد كرد: باور دارم که اینگونه بهتر میتوان مسأله را تمام کرد، ما خودمان بتسازی میکنیم و مشکلات را بزرگ جلوه میدهیم.
-- ......سبز یعنی استقامت تا بهار
You received this message because you are subscribed to the Google Groups "دوستان سبزاندیش" group. To post to this group, send email to sabzandish@googlegroups.com To unsubscribe from this group, send email to sabzandish+unsubscribe@googlegroups.com For more options, visit this group at http://groups.google.com/group/sabzandish?hl=en