درود
منم دو سؤال: 1-مگه اصلا داشتن يه رهبرضرورتی داره؟ 2- موسوی چند بار گفته که رهبره؟
2010/7/7 Harold Maverick <harold.maverick@gmail.com>
نوید جانیه سوال: اگه فرض محال موسوی بپذیره که رهبر جنبش نیست، به نظر تو مناسبترین شخص برای رهبری این جنبش کیه؟ من هر چی فکر میکنم چیزی به ذهنم نمیرسه. کسی که هم سواد کافی داشته باشه و هم کاریزما.به نگر من باید موسوی رو «اصلاح» کرد و مجبورش کرد درست بازی کنه، و اگر نه مناسبتر از اون گزینه ای برای رهبری جنبش وجود نداره. حداقل تا جایی که من میدونم.2010/7/6 نوید <navid148@gmail.com>
--به مهمان خدادنیای شما کوچیکه. مشکل اینه. شما تمام راه حل ها رو از قم و مراجع و قرآن باقی احدایث راست و دروغ می خواین در بیارین. باشه در بیارین. برای خودتون. ولی اون ها رو به بقیه دیکته نکنید.ارزش های انسانی و حقوق بشر چیزی نیست که محدود به جا و مکان خاصی باشه. اگر داریم درباره حقوق زنان و حقوق شهروندی صحبت می کنیم، ربطی نداره فلان کشور هم اونها رو قبول داره یا نه. شما جوری صحبت میکنید که گویا مردم ایران دارای خصوصیات خاصی هستند که هیچ کدوم از ارزش های انسانی و حقوق مدنی که برای دیگر مردم دنیا حق است لزومن برای ما مناسب نیست!شما دقیقن نمومنه کسیانی هستید که امروز شروع به اخراج کردن دیگران از جنبش کرده اند. کسایی که با کلمات بازی می کنند ولی برای تمام مواردی که می گن تبصره هایی می ذارند که هر وقت خواستند جلوی آزادی مردم رو بگیرند. شما و امثال شما ی نمی تونید برای مردم نسخه بپیچید و اون ها رو محبور به اطاعت از دین پرتناقض و خشونت امیز خودتون کنید. به شعور مردم توهین نکنید و بگذارید برای خودشون تصمیم درست رو بگیرند.ارث زن و پوشش اون و حقوق زن و مرد هیچ ربطی به هیچ مرجع و حدیثی نداره که بخوان در کار حقوق شهروندی و مدنی مردم دخالت کنند.اگه شخصی می خواد در ثبت قوانین جامعه دخالت کنه تشریف ببره اگه تونست نماینده مجلس بشه و ار اونجا دخالت کنه. نوریزاد هم فهمید که مراجع دخالت بیجا می کنند شما هنوز متوجه نشده اید!-------------------------------------امادر دنباله بحث اولیه که با حرف های مهمان خدا درباره ندا به انحراف کشیده شد دوست دارم توجه تون رو به قسمت هایی از نوشته جلب کنم که به نقش موسوی در جنبش پرداخته.نویسنده زورکی خواسته موسوی رو در نقش یک رهبر تمام قد معرفی کنه. حالا باز خوبه خود موسوی چنین نقشی رو انکار می کنه. نویسنده نوشته:نقش موسوی در جنبش سبز....اگر موسوی رهبر نیست، پس چرا این موسوی هست که بیانیه های 18 گانه صادر کرده. .... آیا همه این کارها در صلاحیت رهبر جنبش نیست. آیا فرد دیگری را هم می شناسید که سخنانی از این دست برای جنبش سبز ایراد کرده باشد که مورد توجه باشد؟ اگر موسوی رهبر نیست پس چه نقشی برای وی قائل هستیم که وی را از سایر اعضای جنبش متمایز کند؟ تردیدی نیست که موسوی رهبر جنبش است و ارائهء استراتژی و اتخاذ تاکتیک های مبارزه از جمله مواردی است که در صلاحیت رهبر جنبش است.در جواب باید گفت اول اینکه خود موسوی چنین نقشی رو قبول نکرده و از مهمترین عوامل در اجرای مسولیتی همون احساس اعتماد به نفس درونی و صادقانه برای انجام اون کاره. آیا موسوی تا به حال چنین اعتماد به نفس و کاریزمای رهبری از خودش به نمایش گذاشته؟ اگر بیانیه دادن ملاک باشه که من نوعی هم بیانه می دم. کاری نداره که.اینکه نویسنده این قدر عاجزه که به در و دیوار زده که تا شاید بتونه استدلال کنه که موسوی رهبره به نظر من بیش از اینکه نشون از نادانی اون باشه نشون از ناصادق بودن و سیاه و سفید دیدن مسائل است. نویسنده پرسیده اگر موسوی رهبر نیست پس چیه؟ :)خب برادر من وقتی خودش می گه همراه شما هستم و واقعن هم بیش از همراهی نمی خواد کاری کنی دیکه چرا شما زورکی می خوای رهبرش کنی. حالا تازه اگر بخوایم فرض کنیم موسوی رهبره باید به دلیل سو مدیریت بازخواست بشه. مقاله زیر مطالب جالبی در این زمینه داره.ایکاش موسوی رسمن می گفت رهبره تا هم خودش و هم مردم تکلیف خودشون رو بدونند و در صورتی که موسوی نتونه جنبش رو با استراتژی های درست طوری به جلو ببره که مردم جرکت مدنی رو به جلویی داشته باشند، اون وقت برند سراغ شخص دیکه ای برای رهبری. موسوی رهبر واقعی نیست. همراهی است که مشاوره می دهد و مسوولیت انچنانی هم گاه به گاه و سر بزنگاه قبول نمیکنه.وصف حال ما رو از لینک بالا بخونید: « در صورتيکه در همۀ اعلاميه های خود وقتی که رسماً مردم را دعوت نکرده است با دست پس زده اما با پا پيش کشيده است و با عباراتی نظير اينکه "مردم به حرکت خود ادامه می دهند" به هوادارانش جهت داده است که بعد از بيانيه های ايشان گفته اند که ايشان نگفته است حرکتی نکنيم بلکه خودشان دعوت نکرده اند و گويی با فروتنی به خود ما تصميم را سپرده اند تا حرکت مردم را خودجوش بنامند، و احساس مسؤليتی نداشته باشد »و این قسمت رو « يک رهبر واقعی مسؤليت می گيرد. اگر نتواند رهبری کند کنار می کشد و روشن می گويد من رهبر نيستم. یه مردم می گويد مردم من خود هم از فلانی حمايت می کنم و يا اينکه اصلاً نميدانم خود هم از کی دفاع کنم ولی توان رهبری شما را ندارم. اما عدم صداقت و سوء استفاده از احساسات مردم با گنگ و دوپهلو حرف زدن، اوج ناصداقتی است، و آقای موسوی بارها اين کار را کردند و آخرين بار هم چند روز پيش در 22 خرداد 1389 با لغو تظاهرات دوباره اين کار را کردند. تکرار می کنم ايراد من به عقب نشينی نيست. يک رهبر ميتواند تشخيص دهد در زمان معينی نيروی کافی ندارد و عقب نشينی کند و به مردم حقيقت را بگويد که دارد راه عقب نشينی را مانند يک ژنرال در ارتشی که هنگام جنگ ممکن است در جبهه ای مدتها عقب نشينی را برگزيند، چنين تصميم بگيرد، نه آنکه از سويی به رغم آنکه بگويد رهبر نيستم اعلام تظاهرات کند و بعد هم آن را لغو کند و از سوی ديگر دوباره در همان اعلاميۀ لغو تظاهرات دو پهلو بنويسد و به مردم اين تصور را القاء کند که حرکت خودبخودی بکنند و 30 تير ديگری بيافرينند و فکر کند چون اين هم را خودجوش ناميده است، مسؤليتی ندارد.»-------------------------------------باز نویسنده با وارونه کردن مساله از اینکه موسوی تا به حال از اصل ۲۷ فانون اساسی انچنان که باید بهره نبرده و خودش رو به تعبیرهای وارونه کودتاجیان از قانون سپرده طرفداری کرده. نویسنده نوشته«اینکه موسوی قصد آن دارد تا با افزایش پشتوانه مردمی خویش، تغییرات و اصلاحات مد نظر جنبش را به حاکمیت تحمیل کند، آیا به منزله آن است که وی قصد قانون شکنی دارد؟ در طول یک سال گذشته حتی یک مورد سراغ داریم که نشان دهد موسوی کسی را به نقض قانون تشویق کرده باشد؟ به عنوان مثال، آیا در طول یک سال گذشته، موسوی طرفدارانش را به یک راهپیمایی بدون مجوز تشویق نموده است؟»اینکه موسوی و اصلاح طلب ها تا به حال به نوعی مردم رو با درخواست مجوز از کودتاچی ها بازی داده اند و بعد از اینکه درخواست شون رد شده هیچ راهکار روشنی برای مردم ارایه نکرده اند نه تنها قابل دفاع نیست که کاملن هم قابل سرزنش و نقد است. جواب و توضیح این قسمت رو ارجاع می دم به نوشته اخیر بلاگ ۲۳ خرداد با عنواننوید2010/7/5 mehman khoda <mehmankhoda@gmail.com>
با سلام
ببین اینکه شهادت زن نصف مرده و یا فلان مسئله قاضی شده زن و ... به
خودمون مربوطه نه چهارتا غرب نشینی که معلومنیست از کجا پیداشون شده ودر
همین مستند برای ندا هم حاضر بودند ومخصوصا گوینده اونمستند . فقه شیعه
پویا است و چه بسا این احکام بنا بر ضرورت زمان تغییر می کنه و یا ثابت
هست.
مثلا در بلاگی در مورد نظر آیت الله منتظری نوشته بود:
http://imayan.blogsky.com/1389/03/26/post-1106/
منتظری و مجازات اعدام
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شما این ایمیل را به جهت عضویت در گروه ۲۳ خرداد دریافت کرده‌اید
برای آگاهی از قوانین گروه ۲۳ خرداد اینجا را ببینید
http://groups.google.com/group/23khordad
برای لغو عضویت خود در گروه ۲۳ خرداد به آدرس زیر ایمیل بزنید
23khordad+unsubscribe@googlegroups.com
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ--
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شما این ایمیل را به جهت عضویت در گروه ۲۳ خرداد دریافت کرده‌اید
برای آگاهی از قوانین گروه ۲۳ خرداد اینجا را ببینید
http://groups.google.com/group/23khordad
برای لغو عضویت خود در گروه ۲۳ خرداد به آدرس زیر ایمیل بزنید
23khordad+unsubscribe@googlegroups.com
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
--
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شما این ایمیل را به جهت عضویت در گروه ۲۳ خرداد دریافت کرده‌اید
برای آگاهی از قوانین گروه ۲۳ خرداد اینجا را ببینید
http://groups.google.com/group/23khordad
برای لغو عضویت خود در گروه ۲۳ خرداد به آدرس زیر ایمیل بزنید
23khordad+unsubscribe@googlegroups.com
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر