یکشنبه ۱۳ تیر ۲۵۶۹ و ۴ جولای ۲۰۱۰
در مورد ۸ موضوع امروز صحبت خواهیم کرد:
موضوع اول اینکه سازمان بین‌المللی کار(آی. ال.او) در نودونهمین اجلاس خود، زندانی کردن ، ضرب و شتم کارگران در ایران را محکوم کرده است. این کار را علی رغم تلاش‌های گستردهٔ هیات جمهوری اسلامی ایران، که در این اجلاس شرکت داشت، به عمل آورد.
نکته دوم اینکه سازمان عفو بین‌الملل در اعلامیه‌ای در مورد احکام دادگاه کهریزک اعتراض کرده است و بیان کرده که چنین دادگاهی باید شفاف، روشن و علنی باشد؛ همچنین هویت متهمان مشخص باشد که در غیر این صورت فاقد ارزش قانونی است. همین طور سایت جوان( از موافقین دولت) اعلام کرده است، حالا که قضیه کهریزک تمام شد باید به سراغ محاکمهٔ سران فتنه رفت. به علاوهٔ این سایت، سایتهای دیگر طرفدار کودتا چیان به نقل قول این موضوع پرداختند. به هر حال باید گفت که این خیمه شب بازی به نام دادگاه کهریزک و به دنبالش این حرفی که در چنین سایت‌هایی زده می شود، ازحرفهایی است که بارها و بارها گفته اند و فاقد هرگونه ارزشی، چه در عرصهٔ داخلی و چه در سطح بین‌المللی ، هستند.
نکتهٔ سوم اینکه مادر مجید توکلی( فعال دانشجویی) اعلام کرده است که حداقل یک شماره حساب بانکی به من بدهید تا هزینه درمان فرزندم را خودم بپردازم، چون گزارش‌هایی بود که مجید توکلی مشکل ریوی پیدا کرده است و در زندان به وضعیت او رسیدگی نمی شود. همچنین خانم رهنورد در نامه ای هم خواستار آزادی زندانیان سیاسی، هم خواهان بهبود وضعیت و رفع مشکلاتی که برای آنها پیش آماده است، شده اند.
نکته چهارم اینکه داستان دنباله دار دانشگاه آزاد کماکان ادامه دارد.
شورای نگهبان قانون اساسی مطرح کرد که به موجب اصل ۵۷ و ۱۱۰ قانون اساسی( که هردوی این قوانین حاکی از آن است که رهبر در ایران قادر به هر کاری هست و حرفش لازم اجراست) مصوبه ی مجلس برای وقف دانشگاه آزاد خلاف قانون اساسی است و به این ترتیب آن مصوبه را (که با آن جنجال ها تصویب شد ) رد نمود. اما از پشت پرده خبر می‌رسد که آقای هاشمی رفسنجانی با آقای خامنه‌ای صحبت کرده و گفته است که کاری بکند و آقای خامنه‌ای هم گفته که در موضوع دخالتی نمی کند. البته سایت فرارو مطرح کرده است که آقای خامنه‌ای گفته است که هم وقف دانشگاه آزاد متوقف شود و هم تعویض رئیس دانشگاه، یعنی ایشان به همین شکل ماجرا را نگاه داشته است. از طرف دیگر شایعه هست که آقای احمدی نژاد برای آقای خامنه‌ای پیغام کرده است که اگر شما محدودیت دوستی با آقای هاشمی را دارید، اما بسیج چنین محدودیتی ندارد. البته بسیج با آقای احمدی نژاد نیست، بسیج داوطلب که با هیچ کس و بلاخص با کودتاچیان نیست، بلکه یک عده لات و مزدور را که استخدام می کنند و به جان مردم میاندازند(مثل آن ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفری هم که جلوی مجلس بردند). لابد منظور ایشان این است که همین عده به دفتر رئیس دانشگاه آزاد حمل می کنند و ضرب و شتم می کنند و به این ترتیب دانشگاه آزاد را تصرف می کنند. همینطور مطرح است که آقای خامنه‌ای به آقای مهدوی کنی هم گفته‌اند که ایشان برود تا پادرمیانی و حکمیت کند. آقای مهدوی کنی هم نپذیرفته است. بنا براین باز هم دیده می شود که در ماجرایی، مثل ماجرایی دانشگاه آزاد آقای خامنه‌ای نمی‌تواند بنفع یکی از دو طرف دعوا( که سمبل این دوطرف آقای احمدی نژاد و آقای هاشمی رفسنجانی است) تصمیم بگیرد و این کشمکش همانطور در آسمان مانده است. در واقع یکی از مثال‌های روشنی است که ناتوانی آقای خامنه‌ای را برای رهبری کردن، حداقل جبههٔ پشت سر خودش و حل مشکلاتی که خود در مرکز آن قرار دارد را کاملا نشان می دهد.
نکته پنجم اینکه در شهر ملایر دست دزدی را قطع کرده اند، این مورد بعد از مدتها اتفاق افتاده است که اجرای چنین احکامی متوقف شده بود، موجدا به اجرا درآمده است. در حالی که قوهٔ قضاییه برای حفظ آبروی حکومت هم که شده این کارها را متوقف کرده بود. این مورد نشان می دهد که هم با ریاست آقای صادق لاریجانی باز هم این وحشیگریها شروع شده است و هم اینکه احتمالا خودسریها در قوه قضاییه افزایش یافته است.
نکته ششم اینکه جمعی از دست اندرکارن تولید برنامه‌های تلویزیونی، فیلم و سریال به دیدن آقای خامنه‌ای رفته بودند. ایشان هم حرف‌های زده اند در مورد لزوم تهیه فیلم، سریال و غیره. اما نکتهٔ حائز اهمیت این است که پاره‌ای از هنرمندان هم در این جلسه بوده اند که باید به آنها گفت که باید تکلیف خود را معلوم کنند. آنها باید تعیین کنند که میخواهند دست کودتاچیان، آدمکشها و قاتلین ندا و سهراب را فشار دهند یا در کنار مردم هستند. دیده می شود که فعالان موجهای جدیدی از همه جا را شروع کرده اند و در صدند اسامی این هنرمندان را اعلام کنند و به آنها گوشزد کنند که وقتی کسانی مانند جعفر پناهی در زندان تحت فشار قرار می گیرند یا هنرمند بزرگی مانند آقای شجریان به ملت می پیوندند، کسانی هم که به سمت کودتاچیان و مستبدین دینی بروند، باید بدانند که مردم این کارشان را فراموش نخواهند کرد.
نکته هفتم اینکه آمار رسمی نشان می دهد که ۲۵ درصد از جمعیت بیکاران کشور( یعنی از هر ۴ نفر ۱ نفر) دارای تحصیلات عالی هستند. از آنجا که نرخ بیکاری کشور ۲۵ درصد است، می شود با تقریب اعلام کرد که در حدود ۱۶ میلیون بیکاردر کشور وجود دارد که ۴میلیون نفر از این بیکاران دارای تحصیلات عالی هستند.
نکتهٔ آخر بحث در مورد ۱۸ تیر است که من مجموعه نظراتی را که در این بار مطرح است را بیان می‌کنم. معدل پیشنهادات این است که در روز جمع ۱۸تیر، از ساعت ۱۰ تا ۱۰:۱۵ شب در تهران و شهرستانها الله کبر گفته شود. از طرفی حرکت در خیابان، تظاهرات پراکنده، کم کاری و اعتصاب را برای اکسیون‌های عدم همکاری در هفته آینده ذخیره کنیم. برای نمونه با توجه به فشار بر کارکنان شرکت واحد و دستی که سپاه روی شرکت واحد انداخته است و ضرب و شتمی که از خانوادهٔ منصور اسانلو به عمل آوردند و سایر زمینه ها می‌توان کارهایی در این ارتباط انجام داد؛ از قبیل: سوار نشدن اتوبوس در روزی خاص به همراه همکاری رانندگان شرکت واحد یا نخریدن محصولات یا سایر موارد. من مجموع این پیشنهادات را جمع آوری می‌کنم و خدمتتان عرضه می‌کنم. بنابراین مجموعه پیشنهادات برای ۱۸ تیر مواردی بود که عرض کردم و بنظر می‌رسد که پیشنهاد عاقلانه ای هم است که ۱۸ تیر را فقط با الله کبر گفتن بر بامها و برای یادآوری ۱۸تیر و وحشیگری حکومت در این روز و همچنین ۱۸ تیر سال گذشته اختصاص دهیم، اما حرکت‌های عمومی تر در عرصهٔ اجتماع را برای ۱ یا ۲ هفته ی بعد از ۱۸ تیر و برای اکسیون‌های عدم همکاری انجام دهیم.
اندکی صبر سحر نزدیک است
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سر افراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی
شما به این دلیل این پیام را دریافت کرده اید که در گروه Google Groups "Persian Green Movement" مشترک شده اید.
جهت پست کردن مطلب به این گروه، ایمیلی به newourvotes@googlegroups.com ارسال کنید.
جهت لغو اشتراک از این گروه، ایمیلی به newourvotes+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینه های دیگر، از این گروه در http://groups.google.com/group/newourvotes?hl=fa دیدن کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر