با درود
میرحسین موسوی در یکی از نوشته هایش به مواردی اشاره کرده است که از دیدگاه خودم پاسخی کوتاه مینویسم ، نوشته های ایشان را با رنگی متفاوت مشخص میکنم و پاسخ خود را با مشکی مینویسم .
یاران سبز راه امید
در آغاز سال جدید صبر و استقامت، به توصیه دوستان منشوری برای هماهنگی و همدلی بیشتر و تقویت هویت مشترک جنبش سبز تهیه شده که در ادامه این مقدمه تقدیم می شود.
میرحسین موسوی در اینجا همانطور که از ابتدای شرکتش در انتخابات مشخص بود اکثر نامههایش را خطاب به طرفدارانش مینویسد و ظاهرا هیچ برنامهای برای دیگر مردم ایران که طرفدارش نیستند و یا بطور کلی طرفدار هیچکس نیستند ندارد و این نشاندهندهی آنست که ایشان نیز همانند دیگر مرتجعین جمهوری اسلامی اگر احمدی نژاد و خامنهای اجازه میدادند تا بقدرت برسد ، تنها فایدهاش به کیسهی طرفداران و هم پالنگیهای خودش ریخته میشد و دیگر مردم ستمدیدهی ایران همانند سی و یکسال گذشته وضعیتشان روز به روز بدتر میشد
طبیعی است که متن پیشنهادی نتواند پاسخگوی همه سلیقه ها و مطالبات باشد. دلگرمی این همراه کوچک برای این معضل، راه حلی بود که تعدادی از رای دهندگان در آستانه انتخابات سال گذشته پیدا کردند. در زنجیره سبز میدان تجریش تا میدان راه آهن بودند کسانی که می گفتند میان بد و بدتر، بد را انتخاب می کنند و این انتخاب پیوستگی آن زنجیره محکم بهیاد ماندنی را ممکن ساخت. اصلاح واقعی از همین تمیز و مسئولیت پذیری برای انتخاب این و یا آن شروع می شود.
اول اینکه متن که هیچ ، کلیت نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسیاش که جنایتنامهای بیش نیست هم نتوانسته و نمیتواند به هیچ سلیقه و به هیچ دگراندیشی پاسخگو باشد و همانطور که تاریخ گواه است ، در تاریخ ننگین جمهوری اسلامی شما و دوستانتان تنها به خود اندیشیدهاید و پیاده کردن اسلامی که خودتان بهتر از هر کسی میدانید که جهل و نابودی برای ایران و مردمش به ارمغان خواهد آورد و شما بهتر از هرکسی میدانید که دین اسلام به درد حکومت در قرن بیستم نمیخورد ... خوب است که یکبار با شهامت گفتید که مردم میخواستند بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنند و این نشان میدهد که گرفته شدن قدرت خیلی به شما فشار آورده ... حال این چیزی نیست و من امیدوارم روزی برسد که درد و رنجی که در این سه دهه بر مردم ایران تحمیل شده و شما نیز یکی از بانیان آن هستید و همچنان مانند دیگر سران رژیم در مورد هزاران جنایتی که در زمان نخست وزیری شما صورت گرفته و آنزمان دست همگیتان در کاسهی خمینی دجال بود سکوت کردید و هیچیک چیزی نگفته و نمیگوئید را با گوشت و خون حس کنید ، ایکاش شهامت اعتراف به اشتباهاتتان را داشتید ، آنگاه شاید وضعیتتان خیلی متفاوت میبود
همگی میدانیم که جمهوری اسلامی از همان ابتدا تک حزبی بوده یک حزب با دیکتاتوری و شکنجه و اعدام و ترور بر مردم حکومت میکرده تا زمانیکه جناح چپ و راست با جریانات دوم خرداد پیش آمد و سران مملکت که روزی یکی بودند به دو دسته و دو حزب تشکیل شدند ولی مردم زحمتکش و ستمدیدهی ایران بخوبی میدانند که این حزب هر دو یک حزب هستند و هر دو خواهان بقای رژیم اسلامی هستند و هر دو ادامه دهندهی راه امام که در نوشتهی قبلی ام توضیح دادم که راه امام دجال از دو بخش تشکیل شده که یکی سیاسی و دیگری مذهبی است که سیاست آن بر حسب نوشتههای اسلام نوشته شده است و خواهان ادامه یافتن راه امامان شیعیان است که اکثرا بغیر از جنگ و کشتار و قتل و غارت کاری انجام نداده اند و این اصلا جای تعجب ندارد و نمیتوان گفت که چرا جمهوری اسلامی اینگونه بر مردم حکومت میکند ، علت اینکه جمهوری اسلامی بر پایهی یک مذهب ارتجاعی بنا شده است که در این مذهب چیزی بغیر از اینهایی که جمهوری اسلامی اجرا میکند نمیتوان دید ، البته باید خیلی خوشحال باشیم که فعلا بقول سران رژیم بعد از سی سال هنوز اسلام ناب محمدی بطور کامل در ایران پیاده نشده وگرنه باید شاهد بریده شدن سر مردم بینوای ایران در وسط خیابانها به روش حضرت علی (( بریدن سر با یک ضرب شمشیر )) باشیم
این متن قدم اولین است و جنبش سبز در سیر تکاملی خود انشاءالله متن کاملتر و زیباتری خواهد آفرید.
ما بالاخره متوجه نشدیم میر حسین موسوی در جنبش سبز چه کاره است !!! میگوید رهبر نیستم و هیچ کارهام و کوچکترین عضو این جنبش هستم ، بهتر نیست تعارفهای شاه عبدالعظیمی را کنار بگذاریم ؟ اگر جنبش پیروز میشد چه کسی بقدرت میرسید ؟ کسی که مردم انتخابش کنند یا کسی که هم از آخور میخورد و هم از توبره ؟ اگر جنبش پیروز میشد کدام آزادی را میتوانستید به مردم بدهید ؟ مردم ایران آزادیهایی خیلی فراتر از قوانین رژیم اسلامی را خواهانند ، شما کدامیک را میتوانید به آنها بدهید ؟ از آزادی بیان صحبت میکنید و در خیال خام خود فکر میکنید که آزادی بیان در زمان خاتمی وجود داشته و میتوانید براحتی مردم ایران را با آن باصطلاح آزادی بیان گول بزنید ... بنظر من همان بهتر که شما پیروز نشدید ... شما در طول تاریخ حاکمیت جمهوری اسلامی سمت های بزرگی در حکومت داشتهاید ، تابحال برای این مردم ستمدیده چه قدمی برداشتهاید ؟
"تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا و العاقبة للمتقین"
و آن سرای آخرت را برای کسانی قرار دادیم که خواهان برتریجویی و فساد در زمین نیستند، و فرجام نیکو از آن پرهیزگاران است.
در جایی دیدم که اشارهای کرده بودید به جدایی دین و دولت ، اگر حرفتان درست است پس چرا برای پیروزی جنبش سبز بجای اینکه کمی از عرضهای که هرگز نداشتهاید را بکار ببرید دست به دامن الله شدهاید ؟ شما در اینجا دارید مردم را گول میزنید همچون گذشته و این برنامهای که شما پیشنهاد کردهاید یا بهتر است بگویم این نسخهای که برای مردم ایران پیچیدهاید یک نسخهی سیاسی برای عملکرد آنان است و اگر معتقد به جدایی دین از دولت هستید با این حرفتان اثبات میکنید که یک مردمفریب بزرگ هستید و از گذشته تا به حال هیچ تغییری در افکار شما بوجود نیامده و همچنان به دنبال گرفتن قدرت و نشستن بر کرسی سلطنت ریاست جمهوری هستید و با توجه به مقطعی از زمان که در آن قرار گرفتهایم و خواستها و شعارهای مردم دروغهایی برای جذب طرفدار بیشتر میگوئید
آیا بهتر نبود بجای آوردن این آیه ، یک آیهی دیگر مانند یکی از آیههای زیر میاوردید و یک فتوای سیدی صادر میکردید و به این وسیله جناح مخالف و طرفدارانش را کافر میخواندید ؟
سوره محمد آيه 4
فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاء اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ.
چون با کافران روبرو شديد، گردنشان را بزنید. و چون آنها را سخت فرو فکنديد، اسيرشان کنيد و سخت ببنديد. آنگاه يا به منت آزاد کنيد یا به فدیه. تا آنگاه که جنگ به پايان آيد. و اين است حکم خدا. و اگر خدا ميخواست از آنان انتقام ميگرفت، ولی خواست تا شمارا به یکدیگر بیازماید. و آنان که در راه خدا کشته شده اند اعمالشان را باطل نميکند.
سوره مائده آیه 33
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ.
سزاى كسانى كه با [دوستداران] خدا و پيامبر او مىجنگند و در زمين به فساد مىكوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.
و یا بعنوان مثال میتوانستید از این آیهی زیبا استفاده کنید و سران طرفداران دولت فعلی را دزد آراء مردم خوانده و آنها را بحکم خدا هرجا دیدید طبق این آیه مجازات کنید تا در آن دنیا اجر بگیرید ؟!
سوره مائده آیه 38
وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَيْدِيَهُمَا جَزَاء بِمَا كَسَبَا نَكَالاً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ.
و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه كردهاند دستشان را به عنوان كيفرى از جانب خدا ببريد و خداوند توانا و حكيم است.
ریشه ها و اهداف
۱- بروز انحرافات گوناگون و موانع بتدریج سازمان یافته در مسیر تحقق اهداف و آرمان هایی چون عدالت، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی که مردم به خاطر آنها انقلاب شکوهمند اسلامی را به پا کردند، ظهور گرایشات تمامیت خواهانه در میان برخی از مسوولین حکومتی، نقض حقوق بنیادین شهروندان، بی حرمتی به کرامت انسانی، سوءمدیریت دولتی، افزایش فاصله طبقاتی و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی، قانون گریزی بل قانون ستیزی برخی مجریان قانون، نادیده گرفتن منافع ملی و ماجراجویی های بین عوامفریبانه در تعاملات المللی، فراموشی تدریجی و دردناک اخلاق و معنویت برای قدرت عواملی است که به نضج گیری نگرش های اعتراضی در میان دلسوختگان، دردمندان و قاطبه مردم ایران در سال های اخیر انجامید که بروز بارز و نیرومند آن در جنبش سبز مردم ایران پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ جلوه کرد.
درمورد ریشه ها و اهداف میتوان گفت که این ریشهها را خود شما و رفسنجانی و خاتمی و امثالهم قدرتمند کردهاید و اینک خود را به کوچهی علی چپ زدهاید و وانمود میکنید هیچ نقشی در این ریشهها نداشتهاید ... درمورد اینکه مردم ایران بخاطر جمهوری اسلامی "قیام" و "نه انقلاب" کردند هم خودتان میدانید که قیام عموم خلقی مردم ایران کم کم پس از سالهای 32 آغاز گشت تا در 57 به پیروزی رسید و تا سال 56 کسی خمینی دجال را به آنصورتی که شما بیان میکنید نمیشناخت بغیر از تعدادی آخوند مرتجع و افراد مرتجعتر بدون عمامه امثال شریعتیها و شما ... درمورد "ظهور گرایشات تمامیت خواهانه " نیز باید گفت که دین اسلام و جمهوری اسلامی بطور کلی تمامیت خواه هستند و این بر هیچکس پوشیده نیست و این نیز یکی از دروغهایی است که میخواهید به خورد مردم ناآگاه بدهید ... از نقض حقوق بنیادین شهروندان صحبت میکنید ، در جمهوری اسلامی و حکومت دینی هیچ شهروندی حقی ندارد ، اگر حق و حقوقی داریم پس جایگاه ولی فقیه کجاست و حکم حکومتی چه نقشی دارد ؟؟؟ بغیر از چیزی که اسلام و دولت مذهبی برای شهروندان تعیین میکند کدام حقوق را میتوان نام برد ؟ درمورد بی حرمتی به کرامت انسانی نوشتهاید ، مگر در جمهوری اسلامی چیزی بنام کرامت انسانی وجود داشته که حال کسی بخواهد آنرا از بین ببرد ؟ ... درمورد اینکه نوشتهاید سوءمدیریت دولتی، افزایش فاصله طبقاتی و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی، قانون گریزی بل قانون ستیزی برخی مجریان قانون، نادیده گرفتن منافع ملی و ماجراجویی های بین عوامفریبانه در تعاملات بین المللی نیز باید بگویم تمامی این مواردی که بیان کردید در تمامی حکومتهای سرمایه داری وجود دارد ، حال در یک کشور کمرنگتر و در کشوری دیگر پررنگتر است ... بازهم باید گفت در طول تاریخ سی و دوساله جمهوری اسلامی در کدام مقطع از زمان یکی از این موارد رعایت شده که در این مقطع فرضا احمدی نژاد بخواهد آنرا از بین ببرد ؟
۲- جنبش سبز با پایبندی به اصول و ارزشهای بنیادین انسانی، اخلاقی و دینی و ایرانی، خود را پالایشگر و اصلاحگر روند طی شده در نظام جمهوری اسلامی ایران در سالهای پس از انقلاب می داند و بر این اساس حرکت در چارچوب قانون اساسی و احترام به نظر و رای مردم را وجه همت خویش قرار خواهد داد.
با نوشتن نظرم در مورد این بند به این نوشته پایان میدهم چرا که هرچه پایین تر میروم به نوشتههای ارتجاعیتر و دروغهای رنگینتری میرسم که حال انسان را بد میکند ، در جایی از انسانیت صحبت میکنید و ایرانی بودن ، در کنار همان نوشته دین را میچسبانید که این دین بطور کلی نه با ایران و ایرانی همخوانی دارد و نه با انسانیت ... در کجای دین اسلام به ارزشهای بنیادین انسانی میتوان رسید که حال جنبش سبز بخواهد به آن برسد ؟ در کجای جمهوری اسلامی و قوانین ضد بشریاش احترام به نظر و رای مردم بوده و هست که جنبش سبز بخواهد با آن به جلو حرکت کند ؟ جناب موسوی شما مثل گذشته حرکتتان بسوی عقب است و راهتان ارتجاعی ... وقتی در حکومت و قانون اساسی آن مجلس ارتجاع وجود داشته باشد آن حکومت ارتجاعی است و عقب مانده ، وقتی حکومتی در قرن بیستم با قوانین مطلقی چون قوانین اسلام اداره شود ، آن حکومت ارتجاعی است ، وقتی با قوانین ضد بشری اسلام بیایید و بخواهید بهمراه مذهبی که در دولت و حکومت چپانده شده نظم پوسیدهی سرمایهداری را نیز اجرا کنید مطمئن باشید آن حکومت خیلی ارتجاعیتر از حکومتهای غرب است که شما آنرا نمیپسندید و جالب اینجاست که بدون اینکه معنی امپریالیسم را بفهمید همگی یکصدا شعار مرگ بر امپریالیسم سر میدهید ، یادم است در بحثی که با یکی از مامورین اطلاعات در هنگام بازجوئی داشتم دائم امپریالیسم را نشانه میرفت و من از وی پرسیدم که شما امپریالیسم را چگونه معنی میکنید ؟ وی با اطمینان گفت امپریالیسم به مجموعه کشورهایی مانند امریکا و انگلیس و فرانسه و ... گفته میشود که با اسلام دشمنی میکنند !!! وقتی من معنای امپریالیسم را برایش توضیح دادم بی سر و صدا از درب اتاق رفت بیرون و شکنجهگری دیگر وارد اتاق شد ... شما از انتخاباتی صحبت میکنید که خود بهتر از هر کسی میدانید که از همان اول بدو تولد جمهوری اسلامی هیچیک از انتخابات صحیح نبوده تا به این لحظه پس تابحال چرا لال بودید ؟ ... شما خود بهتر از هرکس میدانید که انتخابات جمهوری اسلامی فرمایشی است و بهیچ عنوان آزاد نبوده و نخواهد بود ، انتخاباتی که در بین چند مهرهی مشخص و از قبل تعیین شدهی حکومت انجام گیرد و از ابتدا مشخص شود که چه کسی انتخاب خواهد شد هیچوقت انتخاباتی آزاد نبوده و شما خود میدانید که در تمام انتخابات ایران علاوه بر فرمایشی بودن آن تقلب هم وجود داشته ، انتخاباتی که نامزدهایش در ابتدا دهها و صدها نفر هستند و این تعداد افراد پس از عبور از فیلترهای شورای نگهبان و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی تبدیل به تعداد انگشت شماری میشوند "فرمایشی" و "دروغین" است ؛ و اینبار نیز این خشم مردم از وضعیت موجود بود که باعث شد از جانشان بگذرند و به خیابانها بیایند و آنان برای رسیدن به دمکراسی و آزادی خونشان ریخته شد و خیال خام نکنید که برای بقدرت رسیدن مرتجعی شیاد ، مردمفریب و قاتل هزاران جوان ایرانی بوده
تـــومـــاج
شنبه ، دوم مرداد هشتاد و نه
Attachment(s) from invisible mail
1 of 1 File(s)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر