Sent to you by shahyar via Google Reader:
پس از تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران در قطعنامهی ۱۹۲۹ شورای امنیت و تصویب تحریمهای یکجانبهی آمریکا در ماه گذشته، اینک احتمال حملهی نظامی علیه ایران از سوی آمریکا یا اسراییل، علائم و نشانههای وقوع این حادثه، موانع احتمالی در مقابل آن و یا تبعات و خسارات آن در سطح ایران، منطقه و جهان در فهرست بحثهای عمدهی سیاسی در مطبوعات جهان قرار گرفته است.
مهندس عزتالله سحابی از اعضای دولت موقت پس از انقلاب و عضو شورای مرکزی ملی-مذهبی، از احتمال بروز چنین حادثهای نگران است.
او در بارهی شایعاتی که میگوید برخی چهرههای سیاسی مخالف حکومت ایران در خارج از کشور، مشوق چنین حرکتی هستند، میگوید که باور نمیکند که آنها اپوزیسیون ایرانی باشند.
این بسیار کار هم غلط و هم خطرناکی است که عدهای بهنام ایرانی به یک دولت خارجی –حال دولت خارجی ابرقدرت آمریکا است- توصیه کنند که به کشور ایران حمله کند. من فکر میکنم که آنها درد وطن و مملکت ایران را ندارند.
در این سیسالهی حکومت جمهوری اسلامی و بهخصوص در پنجشش سال حکومت آقای احمدینژاد، ایران بهقدر کافی تخریب شده است. دیگر از ایران دارد چیزی باقی نمیماند. آنوقت یک حملهی خارجی هم اتفاق بیفتد؟! دیگر چه کسی میخواهد بر سرزمین سوختهی ویران شده حکومت کند؟
بنابراین، اگر برخی از هموطنان ایرانی ما چنین کاری را انجام بدهند، آن را بهشدت نادرست میدانم و آنها را برحذر میدارم تا از چنین کارهایی دست بردارند.
عزتالله سحابی
آقای سحابی، ممکن است که حملهی نظامی تنها منجر به سقوط حاکمیت شود و از گسترش خسارت به مردم و منافع ملی بهنوعی جلوگیری شود؟
بهنظر من، هرگز.
اما دفاع از تحریمهای اقتصادی علیه ایران، در حد شایعه مطرح نیست. برخی آن را حتی راهی برای ممانعت از حملهی نظامی به ایران میدانند.
اولاً من تمام تحریمهای چهارگانهای که تاکنون اعمال شده است و تصمیماتی که دولت آمریکا در این رابطه میگیرد را به زیان کل ایران و مملکت ایران میدانم. منتها اعتقادم این است که رفتار جهانی و سیاستهای خارجی دولت جمهوری اسلامی و حکومت آقای احمدینژاد مقداری محرک این تحریمها شده است.
من دولت جمهوری اسلامی را مُبرا از گناهی که دارد در حق ملت و کشور ایران میشود، نمیدانم.
درگیری نظامی
دکتر هوشنگ حسنیاری، استاد کالج نظامی سطلنتی کانادا، دربارهی شواهد و نشانههایی که از احتمال حملهی نظامی به ایران خبر میدهند، میگوید:
در خبرها آمده است که تعداد زیادی کشتیهای جنگی آمریکا با هزاران سرباز وارد منطقهی خلیج فارس شدهاند که این خود، کمی غیر عادی بهنظر میآید. بهخاطر اینکه نیازی به حضور این سربازان در منطقهی خلیج فارس وجود ندارد. بهخصوص که این سربازان جایگزین سربازان دیگر نخواهند شد.
مورد دومی که باز در مطبوعات به آن اشاره شده است، اعزام تعدادی هواپیما هم توسط آمریکا و هم ظاهراً توسط اسراییل به جمهوریهای آذربایجان و گرجستان است که در صورت درست بودن این خبر، باز به معنای جابهجایی نیروهایی در نزدیکی مرزهای ایران است.
همچنین لفاظیهایی چه از جانب اسراییل و آمریکا و چه از جانب برخی از رهبران ایران در مورد این که در صورت جنگ، چنین و چنان خواهد شد، مطرح میشود.
بنابراین ظاهراً تحرکاتی وجود دارد. اما این که آیا این تحرکات اجباراً به معنای حملهی به ایران خواهد بود، یا پیامی است به ایران برای پاسخگویی به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در مورد پروندهی هستهای ایران، بحث دیگری است.
دکتر هوشنگ حسنیاری، استاد کالج نظامی سطلنتی کانادا
در تحلیلها و تفسیرهایی که پیرامون این احتمال مطرح میشوند، از موانعی نیز به عنوان عوامل بازدارندهی آمریکا یا اسراییل به این حمله نام میبرند. عواملی مانند بسته شدن تنگهی هرمز، بالا رفتن بیرویهی قیمت نفت، آسیبهای انسانی، رشد رادیکالیسم و صدمه به بنیانهای دمکراتیک.
در نهایت اگر هم آمریکا و هم اسراییل به این نتیجهی قطعی برسند که دستیابی ایران- باز به گفتهی این کشورها به جنگافزار هستهای نزدیک است، میتوانند از این مسئله به عنوان توجیهکنندهی عامل جنگ برای هم مردم خود و هم برای کشورهای متحد و جامعهی جهانی استفاده کنند که توجیهکنندهی چنین امری خواهد بود.
در عرصهی موانع نظامی، از امکان بسته شدن تنگهی هرمز توسط ایران، گفته میشود. ایران تا چه حد و چگونه توانایی انجام چنین کاری را دارد و در صورت انجام آن، تا چه زمان میتواند به این کار مبادرت کند؟ آیا آمریکاییها قادر خواهند بود این مشکل را بهسرعت رفع کنند؟
در مورد اینکه آیا ایران قادر به چنین کاری خواهد بود یا نه؟ باید بگویم تنگهی هرمز نه عمق زیادی دارد و نه عرض زیادی. در نتیجه میتوان با غرق کردن تعدادی کشتی بزرگ به چنین امری مبادرت ورزید.
سؤال اصلیتر احتمالاً این خواهد بود که در صورت چنین امری، تبعات آن چه خواهد بود؟ بهخصوص آیا بستن تنگهی هرمز مدتدار خواهد بود؟
بهنظر من، آمریکاییها قادر خواهند بود به چنین امری (باز کردن تنگهی هرمز) دست بزنند. بهخصوص که در این مورد ویژه، کشورهای عربی منطقه را هم با خود دارند.
از طرفی هم باید گفت که در صورت درگیری نظامی، آمریکا نه تنها از هزاران نیرویی که در پایگاههای منطقه مستقر کرده استفاده خواهد کرد، بلکه نیروهایی که در خود آمریکا و همچنین نیروهایی که در عراق حضور دارند را نیز بهکار خواهد گرفت.
همهی اینها میتوانند دستبهدست هم بدهند و در نتیجه قدرت بسیار برتر نظامی آمریکا را در اختیار فرماندهانی قرار بدهند که احتمالاً در چنین امری فرماندهی خواهند کرد. بنابراین، بهنظر من، آمریکایی این توانایی را دارد که از نظر نظامی با ایران مقابلهی جدی بکند و تنگهی هرمز را باز نگه دارد.
به این ترتیب، اگر این حربه از سوی ایران کارا نیست، آن وقت این سئوال باقی میماند که راه دیگری برای مقابله با این وضع برای ایران وجود دارد؟
بالطبع وقتی زمان، زمان جنگ است و نیاز به بهکارگیری تمامی توان هست، بهاحتمال بسیار زیاد ایران چنین کاری را خواهد کرد.
احتمال چه اقدام دیگری از جانب ایران میرود؟
تنها برگ برندهای که ایران میتواند داشته باشد، فشار جهانی علیه آمریکا است ...
در عرصهی سیاسی و نه نظامی.
بله. عرصهی سیاسی. شک و تردیدی در مورد توان نظامی آمریکا و عدم توانایی ایران در برابر این توان نظامی وجود ندارد. این را هم ارقام نشان میدهند، هم واقعیات و هم مقایسهی بسیار گذرایی که میتواند بر تجهیزات نظامی دو کشور، نیروهای دو کشور و کیفیت این نیروها صورت بگیرد.
در ایران بسیار گفته میشود که سربازان آمریکایی جرئت این یا آن کار را ندارند. در حالی که دیروز در عراق و امروز در افغانستان سربازان آمریکایی دارند میجنگند.
تفاوت عمدهای که افغانستان با ایران دارد و بههمین خاطر هم هست که مسئله در افغانستان طولانیتر شده است، این است که در ایران بحث برخورد با یک دولت است. یعنی دولت و نیروهایی که قابل شناسایی هستند.
در حالی که در افغانستان گروههای تروریستی، گروههای قاچاقچی و گروههای دیگری حضور دارند که بهراحتی میتوانند از نظر ظاهری در مردم افغانستان حل شوند. اما در مورد ایران صحبت از یک نیروی نظامی است که دارای پایگاههایی است، تجهیزاتی دارد و به اصطلاح ایرانیها نشانی دارد.
اتفاقاً من همین موضوع را میخواستم بپرسم. گفته میشود، وقتی کشوری وارد کشور دیگری میشود، هرچقدر هم قویتر باشد، به معنای شرکت در یک جنگ منظم نیست. چرا نمیتوانید این تصور را داشته باشید که گروههای مقاومت در ایران بهوجود بیاید؟ آیا این امکان نیست که همین گروههایی که امروز به اسم بسیج یا افراد سپاه وجود دارند، در اشکال دیگری یا حتی در اشکال میهنپرستانهای، یک جنگ فرسایشی با آمریکا را در پیش بگیرند؟ آیا چنین شرایطی وجهه یا منافع آمریکا را متضرر نمیکند؟
آنچه من اشاره کردم، مربوط به این میشود که آمریکا وارد خاک ایران نشود. تا جایی که دیده میشود، چه از زمان دولت بوش، چه پیش و بعد از آن، هرگز سخن از این نبوده که آمریکا بهاشغال خاک ایران همت بگمارد. یعنی اینکه نیرو در ایران پیاده کند و بخواهد که مسئلهای نظیر افغانستان و عراق را در ایران تکرار کند.
صحبت من این به درگیری نظامی برمیگشت. درگیری نظامیای در همان سطح برخورد نیروها، هواپیماها، کشتیها، تیربارها و دیگر ادوات جنگی است و نه پیاده شدن هزاران سرباز آمریکایی در ایران.
در غیر این صورت، حرف شما منطقی است و بالطبع اگر چنین وضعیتی پیش بیاید، آمریکاییها از آنجایی که وارد سرزمین به نسبت ناشناختهای میشوند، مشکلات خاص خود را خواهند داشت و در نتیجه میتوانند تلفات بیشتری بدهند.
اگر باز به وضعیتی که در ابتدای حملهی آمریکا به عراق بهوجود آمد رجوع کنیم، باتوجه به بدهبستانهایی که ظاهراً پیش از حمله، بین نظامیان آمریکا و گارد جمهوری عراق وجود داشت، در هفتههای اول جنگ اساساً درگیری نظامی جدیای پیش نیامد و به همینخاطر نیروهای آمریکایی توانستند با سرعت زیادی وارد بغداد بشوند.
غرض از این مقایسه این نیست که چنین وضعیتی در ایران تکرار خواهد شد. بحث این است که آیا اساساً آمریکاییها و یا اسراییلیها خواهان آن هستند که وارد خاک ایران بشوند، در خاک ایران مستقر بشوند و درنتیجه چنان وضعیتی را بهوجود بیاورند که حتی با مردمی که اگرچه مخالف جمهوری اسلامی هستند اما مخالف اشغال کشورشان هستند، وارد جنگ بشوند؟
البته نباید فراموش کرد که ممکن است از طرف آمریکا- نه اسراییل- در صورتی که نیاز به باز نگاه داشتن تنگهی هرمز بهوجود بیاید و نتوانند این کار را از راههای دیگری انجام بدهند، بحث پیاده کردن نیروی نظامی در منطقهی تنگهی هرمز بهعنوان یک حرکت تاکتیکی پیش بیاید.
Things you can do from here:
- Subscribe to Radio Zamaneh using Google Reader
- Get started using Google Reader to easily keep up with all your favorite sites
--
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شما این ایمیل را به جهت عضویت در گروه ۲۳ خرداد دریافت کردهاید
برای آگاهی از قوانین گروه ۲۳ خرداد اینجا را ببینید
http://groups.google.com/group/23khordad
برای لغو عضویت خود در گروه ۲۳ خرداد به آدرس زیر ایمیل بزنید
23khordad+unsubscribe@googlegroups.com
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر