428The_Godfather_II_2The%20Godfather273TheGodfather2020305The_Godfather_II_1

Go English

سه‌شنبه، تیر ۱۵، ۱۳۸۹

گاف‌هاي فردوسي 1

 



خيال مي‌كنيد شماها نوبرش را آورده‌ايد كه در روزگارتان، آدم‌هايي كه حتي ديپلم هم ندارند، در عرض پنج ـ شش ماه تلاش‌هاي صادقانه و شبانه‌روزي، يك دفعه مدرك «دكترا» مي‌گيرند و بعدش به مقام‌هاي خيلي خيلي بالا مي‌رسند و...؟

خوشبختانه تاريخ چنان پرافتخاري داريم كه در آن، همه چيز پيدا مي‌شود. عين بازار مكاره و بازار شام اسبق و سابق و بازار سياه و آزاد و غيره‌ي فعلي. مثلاً جناب «ابوالقاسم فردوسي طوسي» كه ظاهراً آن ديپلم كذايي را هم نداشته و از جغرافي، تاريخ، حساب و... چيزي نمي‌دانسته، يك دفعه تبديل به «حكيم» مي‌شود، سر از مركزهاي حكومتي درمي‌آورد و «شاهنامه» هم مي‌نويسد.

اگر اين گفته‌ي بنده را هم «نشر اكاذيب»، «تشويش اذهان عمومي»، «ريختن آب در آسياب خليفه‌ي عباسي»، «جاسوسي به نفع رژيم منحوس سلطان محمود غزنوي» و چيزهايي از اين قبيل حساب مي‌كنيد و قصد «ممنوع‌القلم»، «مهدور الدم» و غيره كردن بنده را داريد، اجازه بدهيد براي دفاع از خود، مثال‌ها و دلايل محكمه‌پسندي را از كتاب وزين «شاهنامه‌ي فردوسي ـ چاپ مسكو» تقديم حضورتان بكنم. خوب، پس بفرماييد:

«فردوسي» به اندازه‌اي در علم «جغرافيا»، به قول معروف «از بيخ عرب» بوده كه در همان شاهنامه و در صفحه‌ي 31 مي‌نويسد كه مادر «فريدون» پسرش را به كوه «البرز» در «هندوستان» برده است!

در كشوري كه به لطف مسؤولان هميشه در سفر، بچه‌هاي چهارساله هم مي‌دانند كه «بوركينا فاسو» در كجا واقع شده و «ونزوئلا» چند تا ساندويچ‌فروشي دارد و چه تعداد مهدكودك در «بوسني» هست، چه طور يك نفر «حكيم» ادعا مي‌كند كه البرز كوه در هندوستان است؟ فرض كنيم «محمود غزنوي» داراي يك «حكومت منزوي» بوده و با خيلي از كشورها روابط ديپلماتيك نداشته است، ولي لااقل مثل «بوش» بيشتر از 17 بار به هندوستان لشكر كشيده و همچنين براي برقراري روابط حسنه، با «ري» مي‌خواست كه به آنجا سفر بكند ولي بانويي كه بر آن منطقه حاكم بود دماغ او را سوزاند. فردوسي دست كم مي‌توانست از شاه محمود يك سري اطلاعات محرمانه در مورد البرز و هندوستان بگيرد و جاي هر كدام را بداند!

اين عنصر مشكوك و حكيم‌نما، يكي ـ دو صفحه‌ي بعد، مذبوحانه تلاش مي‌كند اين عقيده‌ي انحرافي و توطئه‌آميز را تبليغ بكند كه پرچم ايران در زمان «فريدون»، از سه رنگ سرخ، زرد و بنفش تشكيل يافته بود.

اگر عقيده‌ي اينجانب را بپرسيد، عرض مي‌كنم كه اين جانب حكيم، عامل نفوذي يك يا چند تا تيم رقيب بوده و مي‌خواسته است دستاوردهاي ارزشمند و عمليات قهرمانانه‌ي تيم‌هاي فوتبال ما را زير سؤال ببرد، ولي اين توطئه را چنان با زيركي انجام مي‌دهد كه كسي به خود او شك نكند و همه يقه‌ي داور را بگيرند و دسته‌جمعي از «شير سماور» بحث بكنند و...

در صفحه‌ي 34 همين شاهنامه‌ي چاپ مسكو آمده است كه فريدون بعد از به قتل رسيدن پدرش و آوارگي خودش و مادرش، صاحب دو برادر شد. واقعاً خانم «فرانك» ـ مادر فريدون ـ خيلي شانس آورده بود كه در آن زمان قانون «از كجا آورده‌اي» تصويب نشده بود. وگرنه، با رعايت شؤونات و اصول و غيره، يقه‌اش را مي‌گرفتند و او را به مراكز ذي‌صلاح مي‌كشاندند و در مورد آن دو پسر، تحقيق و تفحص كافي مي‌كردند كه ببينند در حالي شوهر ندارد، چه طور صاحب دو بچه شده است؟ بدبختانه در آن زمان، سازمان بازرسي و ساير سازمان‌ها و نهادهاي ضروري هم داير نشده بودند. فكر مي‌كنم اگر بودند، به مادر فريدون بيشتر سخت مي‌گرفتند، زيرا كه او هم در نوع خود يك «دانه درشت» بود كه دو پسر «باد آورده» داشت!

اي كاش خلافكاري‌هاي فردوسي تنها در اين قبيل موارد خلاصه مي‌شد. ولي معلوم نيست چه روابط مشكوكي با نيروهاي بيگانه‌ي اشغال‌كننده‌ي عراق داشته كه، جغرافياي اين كشور دوست و برادر ـ دشمن بعثي صهيونيستي سابق ـ را هم مي‌خواهد به سود استكبار جهاني تغيير بدهد و به قرارداد 1975 الجزاير خدشه وارد نمايد. او در ادامه‌ي نشر اكاذيب خود ادعا مي‌كند كه «اروندرود» در اصل نام رودخانه‌ي «دجله» است و شهر «بغداد» نيز در زمان فريدون وجود داشته است. (صفحه‌ي 35)

حال بايد از اين عنصر حكيم‌نما پرسيد كه مگر اروندرود در حق او چه بدي كرده كه مي‌خواهد آن را به مركز بغداد منتقل بكند و يقه‌اش را به دست اشغالگران امريكايي و انگليسي و تروريست‌هاي القاعده بدهد؟

در صفحه‌ي 35 مي‌خوانيم كه فريدون و سپاهيانش كه مي‌خواهند به ايران بيايند. از دجله رد مي‌شوند و به بيت‌المقدس مي‌آيند كه خودشان را به ايران برسانند!

بي‌چاره فريدون، عوض اين كه با يكي از اين تورهاي مسافري بيايد كه راه را ميان‌‌بر مي‌زنند كه يك وعده شام كمتر به مسافر بدهند و يك شب كمتر در هتل اقامت بكنند، آمده و اختيارش را داده دست فردوسي كه از قرار معلوم دست چپ و راست خودش را هم درست تشخيص نمي‌داده است. تازه، حضرت آقا را «حكيم» مي‌دانند، در حالي كه هر بچه دبستاني هم مي‌داند كه از دجله تا ايران چندان راهي نيست و هيچ لزومي ندارد كه فريدون يتيم بدبختي و غريبه، لقمه را سه بار دور سر و گردنش بچرخاند و توي دهانش بگذارد. آدم، دلش به حال اين پان ايرانيست‌ها مي‌سوزد كه ازبس ميوه نديده‌اند، به «سنجد» «قاقا» مي‌گويند و اين آدم را «حكيم» مي‌دانند!

بعضي جاسوس‌ها هستند كه «دوجانبه» ناميده مي‌شوند و به هر دو طرف دعوا «اطلاعات» مي‌دهند. ظاهراً در دعواي ميان فريدون و «ضحاك» هم، جناب حكيم فردوسي دو دوزه‌بازي كرده، ولي مانند اين دلال‌هاي «آژانس‌ مسكن» يا «بنگاه معاملات ملكي» و يا «اطلاعات املاك» به هر دو طرف آدرس غلط داده است. چون در صفحه‌ي 38 هم مي‌خوانيم كه ضحاك براي پيدا كردن فريدون و كشتن او، عازم هندوستان مي‌شود. سواد جناب فردوسي را عشق است كه...!

ظاهراً جناب فردوسي در حساب هم به اندازه‌اي ضعيف است كه تفاوت بين عددهاي «يك» و «هفت» را هم درست تشخيص نمي‌دهد. مثلاً در زمان ضحاك و فريدون كه هنوز كره‌ي زمين تقسيم نشده بود و همه جا به «ايران» تعلق داشت، از «هفت كشور» صحبت مي‌كند!

با همه‌ي ادعاهاي گنده گنده‌اي كه در مورد پيشرفت دانش و فرهنگ در آن روزگار مي‌كنيم، جناب فردوسي اصلاً نمي‌دانسته كه «دماوند» يك از قله‌‌هاي رشته‌كوه البرز است. تازه، فريدون، ضحاك را در كدام غار دماوند زنداني كرده است؟ چرا نام آن غار معروف را نمي‌آورد؟

حكيم در نقل جريان تقسيم جهان توسط فريدون بين سه پسر او، در صفحه‌ي 46 مي‌فرمايد كه «روم» و «خاور» به «سلم» رسيد. ديديد اين آدم دست چپ و راست خودش را هم بلد نيست و حتي چهار جهت اصلي را هم نمي‌داند؟ اگر مركز جهان در آن روزگار ايران بوده ـ كه به قول خود فردوسي، بوده ـ آن وقت بايد «روم» در «غرب» و يا «باختر» بوده باشد و اصولاً «خاور» در اينجا معني ندارد. مگر اين كه بخواهيم نتيجه بگيريم كه فردوسي هم، مانند جغرافي‌دانان انگليسي در بعد از جنگ دوم جهاني، از قصد اين مرزها را غلط مي‌آورد كه فردا دولت‌هاي حاكم و ملت‌ها به جان هم بيفتند!

در صفحه‌ي 51 مي‌خوانيم كه «تور» و «سلم» همراه لشكريانشان به ديدار هم شتافتند و در يك جا جمع شدند. پيشتر هم در همين كتاب خوانده‌ايم كه «تور» در «چين و توران» و «سلم» در «روم و خاور» بودند و «ايران» در وسط اين دو قرار داشت. حالا از جناب فردوسي خواهش مي‌كنيم به اين سئوال ساده جواب بدهد كه اين دو نفر با آن همه لشكر، چه طور از ايران رد شدند و به ديدن هم رفتند كه فريدون و «ايرج» متوجه نشدند؟ نكند هوش و سواد اين شاهان افسانه‌اي كه اين همه به وجود افسانه‌اي‌شان افتخار مي‌كنيم، درست به اندازه‌ي هوش و سواد خود فردوسي بوده است؟ اطمينان دارم كه اگر اين سؤال را از خود فردوسي بكنيم، جناب حكيم با زيركي توجيه خواهد كرد و خواهد گفت كه در آن روز برق در ايران قطع شده بود و رادار كار نمي‌كرد و در نتيجه، ايراني‌ها متوجه نشده‌اند. شايد هم همه‌ي كم‌كاري‌ها و بي‌عرضگي‌هاي فريدون و ايرج را به گردن حكومت قبلي، يعني رژيم منحوس ضحاك بيندازد و يقه‌ي خودش را كنار بكشد!

اگر صفحه‌هاي 51 و 52 را با دقت كافي بخوانيم، متوجه مي‌شويم كه اين «سلم» بوده كه از دست فريدون و ايرج عصباني بوده، ولي با كمال تعجب، مي‌بينيم كه «تور» ايرج را مي‌كشد. نكند آن روز عينك فردوسي گم شده بود و سلم را تور مي‌ديد؟ اصلاً همه‌ي پروفسورها كم‌حافظه هستند و اشتباه مي‌كنند. درست است. بياييد همين را بگوييم و فردوسي را تبرئه بكنيم، وگرنه گند بي‌سوادي و كم‌هوشي حكيم بزرگ درمي‌آيد و آن همه افتخارات ملي متكي به يك تعداد افسانه‌ي پر از غلط را از دست مي‌دهيم!

جالب است. در صفحه‌ي 55 نوشته است كه فريدون به نوه‌اش منوچهر ـ پسر ايرج ـ چيزهاي ارزشمندي از قبيل: «اسب تازي»، «خنجر كابلي»، «شمشير هندي»، «جوشن رومي»، «سپر چيني» و... مي‌دهد!

ايوللا جناب حكيم، واقعاً دست مريزاد! ما را ببين كه هر سال چندين و چند تا مراسم بزرگداشت، نكوداشت، تجليل و غيره برايت برگزار مي‌كنيم و به حضرت عالي درود مي‌فرستيم كه عجم را زنده كردي، شاخ غول را شكستي، ملت را از نابودي كامل نجات دادي و...!

مرد حسابي! ما كه الآن چيزي نداريم، لااقل خودمان را گول مي‌زديم كه در زمان‌هاي گذشته همه چيز داشتيم و غربي‌هاي استعمارگر آمدند و دار ندار ما را به غارت بردند. لاف و چاخان مي‌كرديم و به جهانيان مي‌گفتيم كه ايراني‌هاي باستان، اتم را مي‌شكافتند، هواپيما و هلي‌كوپتر داشتند، ضددريايي هسته‌اي مي‌ساختند و...! حالا تو همه چيز را لو مي‌دهي و مي‌گويي كه ما هم مثل زنده‌ياد ملانصرالدين، در روزگار جواني هم چنان تحفه‌ي مهمي نبوديم و حتي شاهان افتخارآفرين ما هم، همه چيزشان را از شرق و غرب وارد مي‌كردند؟! اين جوري با آبروي يك ملت گذشته‌گرا بازي مي‌كنند؟! جداً كه...! ادامه دارد

__._,_.___
Recent Activity:
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

CopyRight © 2006 - 2010 , GODFATHER BAND - First Iranian News Portal , All Rights Reserved